مهر: کتاب «کبوترهای ایلیا» نوشته نویسندگان آلمانی به تازگی با ترجمه کتایون سلطانی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب ۱۸ داستان از نویسندگان مختلف آلمانی را در بر میگیرد که با اجازه و خرید حق کپی رایت از ناشران آنها، به فارسی برگردانده شده است.
«کبوترهای ایلیا»، پنجاه و چهارمین عنوان از مجموعه داستانهای مجموعه «ادبیات امروز» است که این ناشر چاپ میکند.
این کتاب برگزیده بهترین داستانهای ضدجنگ ادبیات معاصر آلمانی زبان است که داستانهای شاخصترین نویسندگان آلمانی و اتریش را در بر میگیرد. این داستانها، تأثیر جنگ در زندگی و سرنوشت مردم کشورهای درگیر در جنگ جهانی دوم و خشونت آلمان نازی را به تصویر میکشند.
مترجم این کتاب، داستانهایش را از کتابها و منابع مختلف گردآوری و بازگردانی کرده و در متن کتاب، پیش از هر داستان از یک نویسنده، معرفی نامه کوتاهی از او چاپ شده است.
در قسمتی از داستان «ما هم به زودی در آن دیار خواهیم بود» میخوانیم:
پیرمرد قبل از آنکه خاکستر چپقش را بتکاند باز چند تا پک زد و آرام و بی صدا از جایش بلند شد.
بعد رو به زن گفت: «گریه نکن مادرجان. با این کاغذ برو پیش رئیس قسمت ولی لطفاً همین الان. برای اینکه باید هرچه زودتر یکی را خبر کنند که برود جای من کار کند.»
_ آره، آره.
زن این را با خوشحالی گفت و پالتوی مرد را آورد. بسته لقمهها را چپاند توی جیب پالتو، چیزی را پیچید لای کاغذ و گذاشت کنار لقمه. مردها که از پلهها میرفتند پایین از پشت سرشان داد زد: «مبادا بدون پسرکمان برگردیها!»
بعد زد زیر گریه. کرکره تاریک کن آشپرخانه را کشید بالا و از پشت پنجره دید یکی از اونیفورمیها نشست جلو و آن یکی و شوهرش نشستند توی اتاقک پشت ماشین. ماشین که راه افتاد، هوا تازه داشت تاریک میشد.
پشت ماشین تاریک تاریک بود، یک جور تاریکی بی حد و مرز. هوایش هم خفه بود، بوی عرق بدن سربازها، گرد و خاک و پتوی خیس میداد. از آن بوهایی که تا مدتی تنفسش نکنی نمیتوانی درست تشخیصش بدهی.
این کتاب با ۲۳۲ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۵۰ هزار ریال منتشر شده است.