« کاروانسرا دار فوراً با نگاه سردی جواب داد: اما چیزی که فکر میکنی نمیشود. ما را ترک کرد. اما باور کن اینطوری بهتر شد. اگر خدا این جا باشد و وقتی مصیبتهای جورواجور سرمان میآید انگشت کوچکش را هم تکان ندهد، بگو ببینم این چطور پروردگاریست؟
آهسته گفتم: این نخستین قاعده از قواعد چهلگانه است. قاعده اول: کلماتی که برای توصیف پروردگار به کار میبریم، همچون آینهایست که خود رادر آن میبینیم. هنگامی که نام خدا را میشنوی ابتدا اگر موجودی ترسناک و شرم آور به ذهنت بیاید، به این معناست که تو نیز بیشتر مواقع در ترس و شرم به سر میبری. اما اگر هنگامی که نام خدا را میشنوی ابتدا عشق و لطف و مهربانی به یادت بیاید، به این معناست که این صفات در وجود تو نیز فراوان است.» (ص ۵۴)
داستان «ملت عشق» هم در گذشته میگذرد و هم در زمان حال. در زندگی مولانا و شمس و قرن هفتم هجری رفت و آمد میکند و بعد در قرن ۲۱ و زندگی مدرن امروز قرار میگیرد. هم خصیصه و دیگر اینکه داشتن راویهای متعدد به جذابیت داستان افزوده است. علاوه بر اینها این داستان ، داستان عشق است و تغییر. تغییری که اندک اندک در زندگی شخصیتها خودش را نشان میدهد.
رمان «ملت عشق» همچنان در صدر پرفروشها قرار دارد. به همین خاطر گفتگوی کوتاهی داشتیم با ارسلان فصیحی، مترجم اثر، در مورد چگونگی آشنایی با این کتاب .
آیا درست است که می گویند الیف شافاک از نویسندههای عامه پسند ترکیه است؟
تاکنون نشنیدهام کسی بگوید الیف شافاک از نویسندههای عامهپسند ترکیه است. نویسندههای عامهپسند معمولاً کتاب پرفروش مینویسند. اما تنها کتاب پرفروش الیف شافاک همین «ملت عشق» است و باقی کتابهایش فروش چندانی نداشتهاند. اگر مقدار فروش کتاب را معیار عامهپسند بودن یا نبودن نویسنده بدانیم، در آن صورت اورهان پاموک نیز نویسندهی عامهپسند حساب میشود که رمانش با عنوان «زندگی نو» در نخستین چاپش یکصدهزار نسخه یه فروش رسید. ضمناً به این نکته هم توجه بکنید که ناشر آثار الیف شافاک در آمریکا انتشارات معتبر پنگوئن است که در انتخاب اثر برای نشر شهرت جهانی دارد.
در جریان ممیزی پیش از سال ۹۲ ، ایراداتی که به کتاب میگرفتند در چه مورد بود؟
کتابی که برای گرفتن مجوز نشر به وزارت ارشاد داده میشود ممکن است با سه حالت مواجه شود، نخست، بدون هیچ جرح و تعدیل و ممیزیای مجوز نشر بگیرد؛ دوم، به شرط اعمال جرح و تعدیل و ممیزی مجوز نشر بگیرد؛ سوم. غیرمجاز اعلام شود. در حالت سوم، غیر مجاز اعلام شدن، هیچ توضیحی به ناشر و پدیدآورنده داده نمیشود. متاُسفانه «ملت عشق» جزو گروه سوم بود و غیرمجاز اعلام شده بود. برای همین وزارت ارشاد هم توضیحی در بارهی علت غیرمجاز اعلام شدنش نمیداد.
درسال ۹۴ و ۹۵ کتاب ملت عشق همواره در صدر پرفروشهای کتاب بوده است دلیل آن را چه میدانید ؟ با توجه به اینکه کتابهای دیگری از این نویسنده از پیش ترجمه شده بود و اینقدر پرفروش نشده بود.
همیشه چهار عامل در پرفروش شدن کتاب مؤثر است: موضوع کتاب، نویسندهی کتاب، مترجم کتاب، ناشر کتاب. «ملت عشق» در میان آثار الیف شافاک به لحاظ موضوع و مضمون جذابترین اثر وی به شمار میرود و در سایر کشورها هم جزو کتابهای پرفروش بوده. لابد نام ناشر و مترجم هم در پرفروش شدن این کتاب در ایران بیتأثیر نبوده. در ضمن این نکته را هم متذکر شوم که پیش از «ملت عشق» رمانی از الیف شافاک در ایران منتشر نشده بود و دو رمان دیگر از همین نویسنده تقریباً همزمان با «ملت عشق» منتشر شد که به لحاظ موضوع نتوانستند مخاطب چندانی جذب کنند.
مولانایی که در این کتاب نویسنده اشاره میکند، چقدر با آنی که ما به عنوان مخاطب ایرانی میشناسیم تفاوت دارد؟
الیف شافاک برای نوشتن «ملت عشق» به منابع مختلف مراجعه کرده که سیاههاش در پایان کتاب آمده.
مولانابی که در این کتاب میبینیم در اصل مولانایی است که در تذکرهها و تواریخ ادبیات ذکرش آمده و زندگی و آثارش شرح داده شده. من تفاوتی میان مولانای «ملت عشق» با مولانای مألوف نمیبینم، مگر آنکه نویسنده چیزی به اقتضای داستان بر واقعیت افزوده باشد که آن هم خللی بر آموزههای پیشین وارد نمیکند.
کدام قسمت از داستان بیشتر شما را تحت تأثیر قرار داد و توجهتان را برای ترجمه آن جلب کرد؟
من پیش از «ملت عشق» چند رمان دیگر از الیف شافاک خوانده بودم و تصمیم داشتم آثار این نویسنده را به فارسی ترجمه کنم. منتهی با صلاحدید ناشر، انتشارات ققنوس که معتقد بود به آن کتابها در ایران مجوز نشر نمیدهند و با توجه به اینکه عمدهی دههی هشتاد در ایران روزگار تلخ صنعت نشر بود، منتظر مانده بودم کتابی که بتوان برایش مجوز نشر گرفت از این نویسنده منتشر شود. سال ۱۳۸۹ بود که در نمایشگاه کتاب تهران در غرفهی وزارت فرهنگ ترکیه کتاب جدید الیف شافاک، همین «ملت عشق» را دیدم و خریدم. پس از خواندنش گمان کردم که این کتاب از سد ممیزی میگذرد. برای همین ترجمهاش کردم و پاییز همان سال برای گرفتن مجوز به وزارت ارشاد رفت. رفتن همان و ماندن و غیرمجاز شدن همان. بالاخره در سال ۱۳۹۳ بود که بعد از عوض شدن دولت، انتشارات ققنوس که حدود شصت عنوان کتابش پشت سد ممیزی مانده بود، بهتدریج برای گرفتن مجوز نشر کتابها اقدام کرد و پنج عنوان از ترجمههای من نیز، از جمله همین کتاب، سرانجام مجوز نشر گرفت.
آیا خصیصهای هست که آثار الیف شافاک را از باقی نویسندههای ترک زبان تمیز دهد؟ اگر بخواهم بهتر بپرسم مردم کارهای این نویسنده رابه چه خصوصیتی میشناسند؟
دو خصوصیت مهم افکار و آثار الیف شافاک عبارت است از توجه وی به آرا و اندیشههای عرفانی و اسلامی و توجه ویژهی وی به مسائل و مشکلات زنان در جوامع مردسالار. این دو ویژگی بارز را در تمام رمانهای این نویسنده با شدت و ضعف میتوانیم ببینیم.
علاوه بر اینها الیف شافاک نویسندهای تابوشکن است و میکوشد مسائلی را که سالها، حتی قرنها بر آنها سرپوش گذاشته شده و پنهان مانده، مطرح کند و معتقد است باید به دل مشکلات رفت و نباید مشکلات را ندیده گرفت و از کنارشان گذشت.
آیا باز هم قصد دارید اثر دیگری از این نویسنده ترجمه کنید؟
دو رمان دیگر از الیف شافاک ترجمه کردهام: «محرم» و «شیر سیاه» که دومی الان در وزارت ارشاد منتظر اخذ مجوز نشر است. این را هم توضیح بدهم که چون عنوان این رمان در فارسی هیچ تداعی ذهنیای ایجاد نمیکند و خواننده را ممکن است دچار ابهام بکند و با توجه به محتوا و مضمون رمان، عنوان ترجمهی فارسی را عوض کردهام و گذاشتهام «بعد از عشق». امیدوارم این رمان خیلی زود مجوز بگیرد و منتشر شود تا خوانندگان ایرانی کتابی دیگر از این نویسنده را با ترجمهی من مطالعه کنند.
خاطرهای دارید از بهترین بازخورد مخاطبان کتاب ملت عشق ؟
کسانی که «ملت عشق» را خواندهاند آن را کتابی تأثیرگذار میدانند و معتقدند این کتاب مروج صلح و دوستی و مهر و مداراست و در دیدارهایشان با من نیز معمولاً از همینها میگویند و نیز از ترجمهی روان کتاب تشکر میکنند. میگویند کتاب انگار در اصل به فارسی نوشته شده و از زبانی دیگر ترجمه نشده. همینها مایهی دلگرمی من است و مشوقم برای ادامهی کار ترجمه.