هزارگان فرهنگ، ستایش دانایی، شکوه بخردی و عروج به ماورای زیستنی در تکاپوی معنا، همه رسالتی است که امروز فاخرانه به جشن آن نشستهایم؛ هزارگان فرهنگی که پاسداشتش یکان یکان مارا ضرورت است و این از آن روی است که ما ایرنیانِ مفتخر به سرگذشت خویش، فاخرانه تمدن سترگ این سرزمین را میستاییم و نیاکانمان را که سنگ سنگ این بنای فاخر را بنیاد نهادهاند از سر مهر و تعظیم میستاییم... و اینک بر ماست که رادمردان عرصه این تفاخر را که به همت و توان خویش بر آن شدند تا شریطه فرهنگی این سرزمین را در هزارمین نشست به تعالی رسانند، ارج نهیم؛ علیاصغر محمدخانی و مهدی فیروزان:
ز فرزانگان چون سخن بشنویم
به رأی و به فرمانشان بگرویم
کز ایشان همی دانش آموختیم
به فرهنگ دلها برافروختیم
اگر به واقع فرهنگ انگارهای است که از پس گذر قرون و در طول تاریخ یک سرزمین با طرحهای آشکار و نهان برای به زیستی انسانها پدیدار آمده است؛ افزودن برگی بر آن مباهات و تفاخری را برمیانگیزد که بقایش و دوامش تا همیشه و هنوز زیست انسانی ماناست و اینک که به همت دانشیمردان این خانه فرهنگ، هزارمین برگ بر شانه ستبر فرهنگ این سرزمین افزوده شده؛ مباهاتمان صدچندان است که بانیان این امر خود به باور ایجاد تحولی بنیادین در مجموعه ساختار و رفتار فرهنگی مردمان به انجام این امر کوشیدهاند؛ از این روی باید به خاطر سپرد که فرهنگ آموختنی است؛ که فرهنگ ساختاری است؛ که فرهنگ پویا و متحول است و با هر زاویه دیدی که به این منظور بنگریم درخواهیم یافت که بیتردید زیستنی فرهنگی به از زیستنی بیفرهنگ است چرا که دانش، هنر، دین، قانون، اخلاقیات، آداب و رسوم و هر نوع توانایی و عادتی که کسب میکنیم تا زیستی هموار را برای خود و جامعه خویش به تصویر کشیم؛ در گرو پاسداشت، خلق و ترقی همین فرهنگ است؛ فرهنگی که بیشک خود گنجینهی انباشته از آفرینندگی بشر است.
بر این باور، امروز صمیمانه و از سرِ مهر نگاه خلاق و دستان توانمند علیاصغر محمدخانی و همکاران گرامیشان (شیما، لیلا، فرزاد، آیدین، هومن و قاسم) را میفشاریم و در پیشگاه ارجمندشان خاطرنشان میسازیم که با همه توان و همت خویش، در راستای اهداف بلندتان گام به گام و شانه به شانه، پیش خواهیم شتافت.
هزارگان برگتان؛ هزاران هزار باد!