شرق: «اصول اخلاقی مترجم» کتابی است از آنتونی پیم که با ترجمه زهرا فلاحشاهرودی و فرزانه معمار در نشر مرکز منتشر شده است. چنانکه در توضیح پشت جلد ترجمه فارسی این کتاب آمده، آنتونی پیم در «اصول اخلاقی مترجم» مفهوم بینافرهنگیبودن را در مورد ترجمه مدنظر داشته و معتقد است که در بحث از ترجمه بهتر است شخص مترجم و اینکه یک ترجمه چرا و برای چه کسی انجام میشود، بر نقد ترجمهها اولویت داشته باشد. پیم بر نقش مترجم بهعنوان ارتباطدهنده فرهنگها و تسهیلکننده همکاری بینافرهنگی تأکید دارد و مسئولیت مترجم و علیت عمل ترجمه از موضوعاتی است که در کتاب خود به آنها پرداخته است. کتاب شامل شش فصل است با عنوانهای «دورگهها یا فرزندان نامشروع؟»، «قاصدان»، «مسئولیت»، «علیت»، «همکاری» و «اصولی برای اخلاق مترجم». آنتونی پیم در بخشی از مقدمه این کتاب درباره رویکرد خود به موضوع ترجمه و مترجم مینویسد: «روش ما بیشتر بر پایه ایجاد مجتمعی است از ایدهها، باورها و ارزشها پیرامون بینافرهنگیبودن که هم سازندهاند و هم از یک شیوه تفکر برگرفته شدهاند. جدا از این پیشفرض که یک مترجم خوب یا بد است، یک مترجم شفاهی خائن است یا دروغگویی زیانبخش، متعلق به یک فرهنگ است یا مزدوری بیوطن، ما به فراخور هر وضعیت خاص پرسشهایی را مطرح میکنیم. تلاش میکنیم عناصر ضروری این روند را با بازخوانی نظریه شلایرماخر به دست آوریم که از دید ما همهچیز در آن در جهت حذف امر بینافرهنگی است. سپس حکایتی از هرودوت را واکاوی میکنیم که با رمانتیسم آلمانی تفسیر شده است (منظورمان تفسیر برمان نیست!) تا چالش مهم تاریخ بینافرهنگی را بررسی کنیم. با نگاه به این مبنا، از خود میپرسیم که بینافرهنگیبودن بر پایه چه چیزی است، تا چه میزان میتواند فضای یک حرفه را مشخص کند، چرا در بسیاری از نظریههای ترجمه به رسمیت شناخته نشده است و چطور میتواند اصول اخلاقیای را بنا کند که هم بتواند جامعیت خود را حفظ کند و هم در موقعیت ویژه هر مترجم به کار بسته شود. به بیان دیگر، ما در پی اخلاقی هستیم که بر مترجم متمرکز باشد، نه اخلاقی که ترجمهها را داوری کند.» پیم در دیباچه کتاب درباره فصلهای ششگانه «اصول اخلاقی مترجم» میگوید که جز فصلهای سوم و چهارم کتاب که با هم مرتبطند باقی فصلها را میتوان به صورت مستقل هم مطالعه کرد. او مینویسد: «دو فصل نخست، که در یکی نظریه شلایرماخر واکاوی و در دیگری ماجرایی از هرودوت نقل شده، به روش فلسفی مطرح شدهاند و شاید زیاد به مذاق ذهنهای عملگرا خوش نیایند. درمقابل، فصلهای پایانی، که یکی از آنها اصل همکاری را واکاوی میکند، بیشتر کاربردی هستند و احتمال دارد فلاسفه آنها را نپسندند. هرکس میتواند بنا به میل شخصی این فصلها را مطالعه کند. با توجه به نمایه مفاهیم اساسی که در انتهای کتاب ارائه شده است، خطر سردرگمشدن هیچکس وجود ندارد.» او همچنین در سرآغاز فصل اول کتاب مینویسد: «اصول اخلاقی مترجم، به مثابه گفتمانی که برای مترجم و به دست او ساخته میشود، جایگاه اصلی خود را باید نزد مترجم بیابد، نه در برخی متنها که ترجمه نامیده میشوند. اخلاق مترجم لزوماً همان اخلاق ترجمه نیست.»