کتاب «خانواده مسلمان و فضای مجازی» به قلم حجتالاسلام سعیدرضا عاملی و به همت دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر شده است.
دغدغهی اصلی مولف این اثر، بهرهگیری از فضای مجازی برای توسعه و پیشرفت و تسهیل زندگی مردم و ارتقای فرهنگ و تصحیح روابط بینفرهنگی در سطح ملی و بینالمللی است. کتاب با هدف بازتعریف فضای مجازی مفید، موثر، سالم و پویا برای خانواده مسلمان نوشته شده است تا در پرتو این مباحث، هم آموزشی برای چگونگی استفاده از این فضا ترسیم شود و هم خانوادهها با ظرفیتها و خطرات و آسیبهای فضای مجازی برای اعضای خانواده در گروههای سنی و جنسی متفاوت آشنا شوند.
نشست ویژه شهر کتاب، روز دوشنبه سوم مهر به نقدوبررسی کتاب «خانواده مسلمان و فضای مجازی» اختصاص یافت. در این نشست دکتر یونس شکرخواه، دکتر شاهو صبار و دکتر سعیدرضا عاملی حضور داشتند.
جبر خیر
عاملی در ابتدای سخنان خود سبب شکلگیری کتاب «خانوادهی مسلمان و فضای مجازی» را تشریح کرد؛ وی گفت: شاید بتوان چهار رویکرد را در رویارویی با فضای مجازی برشمرد؛ رویکرد اول که در ایران نیز رایج و بسیار پرنگ است، رویکرد آسیبگرا نام دارد. بر این اساس به فضای مجازی از منظر آسیبهای آن توجه میشود؛ بنابراین این فضا، فضایی ضدخانواده و ضددین تلقی میشود، چراکه پورنوگرافی در آن بسیار پررنگ است. دیگر اینکه فضای مجازی، تهدیدکننده تلقی میشود؛ چون در عرصههای سیاسی و امنیت ملی تداخلهایی را ایجاد میکند. همچنین فضای مجازی، چالشانگیز تلقی میشود؛ به این سبب که با قصد و بدونقصد، پرسشهایی دربارهی دین ایجاد میکند. اینها چالشهای عمدهای هستند که در حوزهی فضای مجازی وجود دارد. اما فضای مجازی دامنهی گستردهای از فعالیتها را فراهم کرده است؛ اگر کسی به آنها توجه نکند و فضای مجازی را تنها آنچنانببیند که گفته شد، قطعا ظرفیتهای آن را نادیده انگاشته است.
وی در شرح رویکردی دیگر دربارهی فضای مجازی اظهار داشت: از منظر فناوری اطلاعات هم میشود فضای مجازی را در نظر آورد؛ این رویکرد، ابزاری است. رویکرد سوم، راهبردی است؛ در بهکارگیری این رویکرد تلاش میشود، در کنار نقاط ضعف و چالشها، مزیتها و نقاط قوت فضای مجازی هم دیده شود تا بتوان راهبردهای اساسی دربارهی آن را تبیین کرد. در این رویکرد هم نقاط قوت و هم نقاط ضعف با هدف رسیدن به هدفی مشخص لحاظ میشود. «رویکرد دوفضایی» نیز در رویارویی با فضای مجازی لحاظ میشود؛ در این رویکرد، اساسا این اصل پذیرفته میشود که فضایی دیگر به زندگی ما اضافه شده است؛ این فضا آنقدر بزرگ است که دیگر نمیتوان آن را ابزاری نگریست؛ یعنی نمیتوان آن را در ادامهی روزنامه و تلویزیون و رادیو دید؛ نمیتوان آن را تنها رسانه دانست؛ این فضا، امروز در صنعت، کشاورزی، خدمات، پزشکی، مهندسی، شهرسازی، کنترل ترافیک و بسیاری از پدیدههای پیرامونی ما حضوری قدرتمند دارد.
عاملی مصادیقی از کارکردهای گوناگون فضای مجازی را برشمرد و تصریح کرد: نگاه ما به خانواده از این منظر است؛ خانواده بهعنوان یک واحد اجتماعی در نظر آورده میشود که تمام نیازهای اجتماعی در آن قرار دارد؛ خانواده یک واحد اقتصادی است که خرید و فروش میکند و خدمات ارائه میدهد؛ خانواده یه واحد آموزشی است که در تمام مراحل آموزش حضور دارد و انواع آموزشهای حرفهای و مهارتی را فرا میگیرد؛ در خانواده سبک زندگی وجود دارد؛ بنابراین با مد، سینما، کتاب و انواع سرگرمیها سروکار دارد؛ خانواده یعنی یک واحد اجتماعی است که تکواحد آن انسان است؛ بنابراین تمام نیازهای انسان در خانواده نیز وجود دارد (با توجه به تفاوتهای جنسیتی، سنی، اجتماعی و...).
وی افزود: من و اشعری فکری را دنبال میکردیم مبنی اینکه بتوان پورتالی (با منظری واحد) را تهیه کرد که بتواند به تمام نیازهای خانواده پاسخ دهد. در این زمینه پرسشهای متعددی مطرح است؛ مثل اینکه بین خانوادههای مسلمان و جز آن چه تفاوتهایی وجود دارد؟ مهمترین تفاوت دین است؛ خانوادهی مسلمان بایدها و نبایدهای دینی دارد؛ خواستها، خطوط قرمز و خطوط سبز دینی دارد؛ دین مسیر زندگی خانوادهی مسلمان را تبیین میکند؛ بنابراین میتوان پورتال خانوادهی مسلمان را از پورتال خانوادهی غیرمسلمان جدا کرد. البته من هم بر این عقیده هستم که میتوان آن را پورتال خانواده نام گذاشت و مسیر را برای سایر افراد مسدود نکرد؛ اما باید این را در نظر گرفت که وقتی خیلی گشاده عمل کنیم، مخاطبان چندانی را جذب نخواهیم کرد؛ امروز باید به مفهوم خاصگرایی نیز توجه داشته باشیم.
عاملی به نگرشی مبنی بر «عامگرایی در خاص گرایی و خاصگرایی در عامگرایی» اشاره کرد و اظهار داشت: این نوع نگرش، دایرهی مخاطبان را خاص میکند؛ اما باید در نظر داشت، این دایره بزرگ است؛ پنجاهوپنج کشور مسلمان در این حوزه وجود دارد؛ مسلمانان پراکنده در جهان را نیز باید در نظر آورد. فضای مجازی محیطی است با غلبهی گفتمانی. لستر دربارهی رسانههای جدید مباحثی را طرح کرده است؛ او دربارهی رسانههایی میگوید که دیجیتالاند نه آنالوگ، تعاملیاند نه یکسویه، پنجرههای باز به سوی جهان دارند و فوریتهای ارتباطی بهوجود میآورند. این کتاب یک مانیفست است برای دستیابی به آن پورتال بزرگ. ما انواع مختلف این رویکرد در جهان را مرور کردهایم؛ این مرور ما را به یک راهبرد سیاستی رهنمون شده است.
عاملی در چرایی اهمیت این پورتال گفت: فضای مجازی جای ابرقدرتهاست. تارنمای internet live stats کنشهای روزانه در اینترنت را نشان میدهد؛ اگر آن را بررسی کنید، خواهید دید روزانه تنها چیزی در حدود ۲۶۰میلیارد ایمیل ارسال میشود؛ تعداد وبسایتهای جهان حدود یکمیلیاردوسیصدوهفتادمیلیون است؛ امروز فضای ارتباطات به شکلی انفجاری توسعه یافته است. باید میزان اثرگذاری این فضای گسترده را دریافت. دنیایی که این فضا را تولید کرده است، منطق آن را میداند و از اینروی میتواند به خوبی از آن بهره بگیرد؛ این فضا در محیط ریاضی شکل گرفته است؛ از اینروی امکان برنامهنویسی و تبدیل هرچیزی به الگوریتم ممکن است؛ اصطلاحا میتوان گفت، سوررئال به رئال تبدیل شده است؛ در فضای مجازی خیال به معنی واقعیت است، آرمان به معنی واقعیت است؛ چراکه جنس الکتریسیتهی مغز عددی است؛ بنابراین میتوان تمام تصورات ذهنی را به یک عملیات عددی بدل کرد.
وی افزود: از اینروی امروز میگویند آدمی وارد عصر الگوریتم شده است. الگوریتم یعنی آنچه را در ذهن داریم به صفرویک منتقل کنیم؛ بین صفرویکها کوانتوم وجود دارد. ما میتوانیم نیازهای جامعهی خودمان را به الگوریتم بدل کنیم. زمانی وقتی از اینترنت و فضای مجازی گفته میشد، یک فضای واحد در نظر بود؛ اما امروز دیگر اینگونه نیست؛ اینترنت به معنای فضای متکثر است. امروز دیگر دیوارها مانع نیستند؛ اینترنت همهجاحاضر است. از اینروی در این اثر مفهوم خانواده تعریف شده است؛ البته با در نظر داشتن تغییراتی که این مفهوم در دنیای غرب از سر گذرانده است. مفهوم خانواده امروز به پیچیدگیهای بسیاری دچار شده است. در فصل سوم کتاب، خانواده از منظر اسلام تشریح شده است؛ در بخشهای بعدی تلاش کردهایم سبک زندگی مطلوب یک خانوادهی مسلمان را در نظر آوریم و تبیین کنیم؛ روشی در سیاستگذاری آیندهنگرانه وجود دارد که بر اساس نوعی مهندسی معکوس شکل گرفته است؛ ما آن را در صورتبندی این بخش در نظر داشتهایم.
عاملی در شرح دیگر بخشهای کتاب اظهار داشت: در فصول بعدی، روندهای تغییر خانواده، روندهای تغییر خانواده در ایران، خانوادهی دوفضایی، سواد مجازی خانواده، خدمات مجازی برای خانواده در جهان غرب و خدمات مجازی برای خانواده در جهان اسلام تشریح شده است؛ در انتها مدلی که میتوان برای پورتال مورد نظر ارائهکرد، ترسیم و تبیین شده است. در این فضا امکان خدماتگیریهای بزرگ وجود دارد. من همواره تصور میکردم فرهنگ جامعه را از طریق مدرسه میتوان تغییر داد؛ اما امروز ضمن تاکید بر اهمیت مدرسه، ایجاد تحول از طریق نظام آموزشی را مسیری طولانی میدانم؛ بنابراین راهبرد ما میتواند مبتنی بر سیستم باشد؛ سیستم، جبر خیر تولید میکند. بنابراین خانوادهی مسلمان بر مفاهیم بالاسری مبتنی است؛ اگر بتوان آنها را به الگوریتم تبدیل کرد، این پورتال میتواند نیازهای خانوادهی مسلمان را تامین کند؛ حال آنکه میتواند لایهای عمومی نیز داشته باشد.
سندرومی به نام دانلود
شکرخواه کتاب «خانوادهی مسلمان و فضای مجازی» را بهعنوان کتابی ارزیابی کرد که در ابعاد بسیاری میتواند از خود دفاع کند؛ وی در اینباره تصریح کرد: در این اثر مدلهایی بهعنوان کیس در دسترس مخاطب قرار گرفته است؛ نگرانی دربارهی اخلاق و تاثیر آن در خانواده بهعنوان سلول اجتماعی، موردی بوده است که در صورتبندی این کیسها لحاظ شده است؛ از نظرگاههای جامعهشناسی، فرهنگی، روانشناسی و چون آنها این کتاب توجیه میشود. سنت کتابنویسی مولف اینگونه است؛ او بر پایهی کیسها کار را صورتبندی میکند و انواع تحلیلها را در نظر میآورد. بنابراین من دربارهی کتاب نکتهی خاصی ندارم. اما آنچه این اثر را حائز اهمیت میکند، قراردادن آن در چارچوبهای نظری مولف است؛ او کماکان بر ایدهای تاکید دارد که در سطح جهان نیز گسترده است. مولف خود اذعان دارد بر اینکه نظرگاهش نسبت به گذشته تغییر کرده است. نویسندهای با این مختصات میداند چه تولید میکند و چه به ادبیات پیشین خود میافزاید.
وی دیگر رویکردهای نویسنده را برشمرد و از آنپس افزود: مسالهی نویسنده سیستمهای ارتباطی آنالوگ نیست، دیجیتالمدیا و رسانههای چاپی هم نیست؛ حتا می توان گفت مسالهی وی آنلاینمدیا هم نیست. در آنلاین مدیا ما در شرایط یکطرفهی «گرفتن» قرار داریم؛ ما وقتی به اینترنت متصل میشویم مظهر دانلود خواهیم بود؛ مگر اینکه یک وبسایت یا بلاگ داشته باشیم؛ این رفتار در فضای سایبری توجیه میشود. این اثر نیز به این مساله میپردازد. در فضای سایبری، سیستم بیشتر از کاربر نقش دارد. کاربر در فضای آنلاین تنها گیرنده است، بدون اینکه کاری انجام دهد؛ نسبت لود با دانلود با یکدیگر قابل قیاس نیست. ما در فضای آنلاین دچار سندروم دانلود میشویم؛ اما در فضای سایبر بحثهایی از ایندست (خانوادهی مسلمان، خانوادهی یهود و...) بسیار جدی میشود.
شکرخواه تاکید کرد: در فضای سایبری تلاش کاربر به صفر میل میکند، تلاش سیستم به سمت صد. در فضای اخلاقی ملاحظات اخلاقی لحاظ شده است؛ چرا این فضا بر ما اثر میگذارد؟ نگرانیهایی وجود دارد؛ از منظر ارتباطی تئوریای وجود دارد به نام «تئوری کشت» که دربارهی فضای سایبر هم صدق میکند؛ بر اساس این تئوری رسانههای مختلف میتوانند افرادی را که در معرض آنها قرار دارند، کشت دهند؛ بین «سیستم باوری» و «سیستم ارزشی» تفاوت وجود دارد؛ فهم این کتاب مطلوبتر صورت میگرفت اگر تفاوت یادشده در آن لحاظ میشد. در سیستم باوری ما آیین مختلف (مثل چهارشنبه سوری و نوروز) وجود دارد؛ اما در سیستمهای ارزشی تنها خط قرمزها مطرحاند؛ بنابراین، این کتاب باید دربارهی سیستم ارزشی میگفت، نه سیستم باوری. از نظرگاه سیستم باوری همه به هم شبیهاند؛ اما در سیستم ارزشی اینگونه نیست. وب میتواند سیستم باوری شما را هضم یا حتا حذف کند؛ چراکه ممکن است ما سیستم باوری خود را با سیستم ارزشی اشتباه بگیریم.
وی بر مفهوم واقعیت افزوده تاکید کرد و از آنپس گفت: در این کتاب تئوری مدار فرهنگ نیز میتواند مطرح باشد؛ این تئوری به مختصات تولید، مصرف، بازنمایی و هویت میپردازد. همچنین تئوری کاربری و اقناع نیز میتواند در این اثر لحاظ شود. من ممکن است تنها بر سر نوع مخاطب قدری با این اثر زاویه داشتم؛ کتاب خانوادهی مسلمان و فضای مجازی نگران تاثیرات پرقدرت رسانههاست؛ من برای رسانهها این حجم از قدرت را قائل نیستم؛ به اعتقاد من اگر مخاطبان از سندروم دانلود فاصله بگیرند، میتوانند جهانی متفاوت را دراندازند؛ این فضا از نظر من سراسر فرصت است.
غلبهی همان نگاه آنالوگ
صبار بررسی مفهوم خانواده در بستر فضای مجازی را در خور توجه دانست، چراکه ایندست موضوعات مغفول ماندهاند؛ وی در اینباره اظهار داشت: عموما شما بهعنوان یک فرد به نهادهای دولتی، غیردولتی یا سایتها مراجعه میکنید؛ مراجع دیگری هم حضور دارند که مخاطب بهعنوان یک شرکت به آنها رجوع میکند؛ اما کمتر ممکن است یک خانواده بهعنوان یک واحد تعاملی در نظر آورده شود. از اینروی بررسی وسیع دربارهی پورتالی که بتواند با موضوع خانواده ایجاد شود، جالب توجه است. نکته مثبت دیگر دربارهی اثر این است که مولف کار را با رویکردی جهانی صورتبندی کرده است، اما با در نظر داشتن نظرگاهی بومی. این امر موجب شده است دامنهی مخاطبان کتاب گسترش یابد.
وی در ادامه تاکید مولف بر رویکرد دوفضایی را دغدغهای جدی و پراهمیت ارزیابی کرد و افزود: امروز غالب نهادها یک وبسایت دارند که از طریق آن با مخاطبان خود تعامل میکنند؛ اما جالب توجه است که در عموم موارد نگاه همچنان همان نگاه آنالوگ است؛ ما در همان بستر فیزیکی گذشته باقی ماندهایم و تنها برخی چیزها را اتوماسیون کردهایم. این مساله یک بحران است؛ اگر بتوانیم این امور را از ابتدا با رویکرد دوفضایی صورت دهیم دیگر راهی برای فساد نمیماند.
صبار به مفهوم سواد انتقادی نیز اشاره کرد و شرح نکتهای در اینباره را ضروری دانست؛ وی گفت: اگر بتوانیم خانوادهها را به سواد انتقادی مجهز کنیم، بسیاری از نگرانیها مرتفع خواهد شد. در فضای اینترنت و فضای مجازی، بیش از تصور ما اطلاعات نادرست و غیرقابل اعتماد وجود دارد؛ رویارویی با آنها موجب شده است ما تجمیع انواع اطلاعات در مغز خود را با فهیمترشدن اشتباه بگیریم؛ مغز ما از هزاران واحد اطلاعات پر شده است؛ حال آنکه انبوه آنها نادرست است و بیسوادی ما را در پی داشته است. اگر نگاه انتقادی وجود نداشته باشد، این وضعیت به بحرانی جدی بدل میشود. اگر بتوانیم خانواده را به نگاه انتقادی مجهز کنیم، کار مهمتری کردهایم از اینکه با نگرانی به مسائل سیاسی و اخلاقی بپردازیم. به اعتقاد من بحران عصر حاضر، انبوه اطلاعاتی است که از منابع ناموثق دریافت میکنیم.