کد مطلب: ۱۱۹۳۴
تاریخ انتشار: شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۶

تیترهای آرتیستی‌ات در یاد ما خواهد ماند

مهر:  مراسم تشییع مرحوم اردلان عطارپور صبح چهارشنبه ۱۱ بهمن ماه در خانه هنرمندان برگزار شد.

در ابتدای این مراسم اسدالله امرایی مترجم و روزنامه‌نگار درباره رفیق دیرینه خود، گفت: درگذشت رفیق سالیانم را به خودم، خانواده‌اش و ادبیات کشور تسلیت می‌گویم. اردلان را سال‌های سال می‌شناسم و با هم در روزنامه‌ها و مجلات متعددی کار کردیم که اکنون تمامی آن‌ها نزد اردلان هستند چرا که چپ و راست تعطیل می‌شدند و ما به روزنامه دیگری می‌رفتیم.

وی ادامه داد: تمامی ما روزی خواهیم مرد اما کیفیت زندگی مهم است. اردلان موقعیت‌های خوبی در زندگی داشت و به موقعیت‌های خوبی می‌توانست برسد اما برایش زندگی مهم بود و دوست داشت آنطور که می‌خواهد زندگی کند. اردلان خیلی زود از پیش ما رفت اما ما چه کسی هستیم که تعیین کنیم چه کسی چه زمانی برود و چه زمانی نرود؟ اگر اردلان در چنین مراسمی حضور داشت، گوشه‌ای می‌ایستاد و می‌خندید که مهم آن چیزی است که از ما به جا می‌ماند. مهم این است که در جامعه مؤثر باشیم.

امرایی با تاکید بر وسواس‌های همیشگی اردلان عطارپور برای انتخاب تیتر، افزود: در مجله همشهری ساعت‌ها می‌نشستیم و فکر می‌کردیم که چه تیتری انتخاب کنیم. اردلان هنگام انتخاب تیتر به قدری دقت می‌کرد که گاهی پنج بار تیتر تغییر می‌کرد و می‌گفت باید تیتر آرتیستی بزنید تا خواننده بلافاصله به خواندن متن علاقمند شود. این وسواس را در کتاب‌هایش هم داشت و بارها آن‌ها را ویرایش می‌کرد. او رفیق خوبی بود و مسلماً خاطره‌اش با ما خواهد ماند.

 

در ادامه این مراسم، محمدرضا سعدی مدیریت روزنامه جهان صنعت با اشاره به همکاری با اردلان عطارپور طی دو دهه در روزنامه‌اش، گفت: اردلان ویژگی‌های جالبی داشت؛ سال ۷۹ که به عنوان سال امیرالمؤمنین نامگذاری شده بود، آقای مسجدجامعی ماموریتی به من داد که تنها کسی که برای انجام آن به من کمک کرد، اردلان بود. قرار بود نشریه گلستان قرآن را منتشر کنیم و در همان زمان اردلان به مدت سه شب خانه نرفت تا ما پایه‌گذار نشریه گلستان قرآن باشیم.

وی افزود: اسدالله امرایی از تیترهای آرتیستی اردلان حرف زد و باید بگویم بسیاری از دوستان خاطره‌های خوشی از تیترهای اردلان دارند. سبک فعلی روزنامه جهان صنعت مدیون هنر اردلان است.

جواد طوسی هم با حضور در این مراسم پیرامون دوست دیرینه خود، گفت: من قصد دارم از منظر دیگری درباره دوست ۳۶ ساله‌ام صحبت کنم. ما اوایل انقلاب تیمی ۳ نفره بودیم و پرسه‌زنی‌های اجتماعی ما در شهر تهران شکل عجیبی داشت. نمایش‌های «مرده‌های بی کفن و دفن» اثر حمید سمندریان و «کله گردها و کله نوک تیزها» به کارگردانی ناصر رحمانی‌نژاد را تماشا می‌کردیم و همان موقع اردلان پیشنهاد می‌داد که سری به قلمستان محله کودکی‌اش بزنیم.

وی ادامه داد: اردلان به قدری عاقلانه درباره طبقات اجتماعی و شرایط زندگی در منطقه حرف می‌زد که من از همان جا این آینده‌نگری را داشتم که او می‌تواند فرد موفقی در رسانه‌های مکتوب باشد. البته این اتفاق در حوزه ادبیات برای او افتاد. اردلان قواعد بازی این زمانه را بلد نبود و هیچ‌گاه شناسنامه فرهنگی‌اش را جار نمی‌زد. اشراف خوبی به اشعار حافظ داشت و با بیانی موجز اشعار را کالبدشکافی می‌کرد. او در کتاب «هفت خط ز جام» از منظر دیگری واژه هفت خط را بررسی کرده و اشاره‌ای به آدم‌هایی دارد که هفت خط بودن را بلد نیستند و بایکوت می‌شوند. او خودش یکی از همین افراد بود.

سلیمی؛ یکی از دوستان قدیمی اردلان عطارپور هم در ادامه مراسم روی سن آمد و درباره دوست قدیمی‌اش، گفت: ای کاش می‌توانستم از تاریخ هشتم بهمن ماه تا به امروز را از تقویم زندگی‌ام پاک کنم. من با مرگ مشکلی ندارم اما گاهی منطق آن می‌لنگد. اولین بار اردلان را در دفتر هفته نامه حوادث دیدم که بعدها تعطیل شد. جالب است که هیچ‌گاه یکدیگر را در اداره بیمه و فضاهای این چنینی نمی‌دیدیم و هربار دیدارهای یک باره‌مان در کتاب فروشی‌های انقلاب و کریمخان بود. سال ۷۶ تازه کتاب «نخبه کشی» منتشر شده بود و اردلان آن را به گونه‌ای نقد کرد که سر و صداهای زیادی به پا شد. سال ۸۶ که من را به جهان صنعت دعوت کرد، با او همکار شدم. سردبیر من بود و عاشق تیترهایش بودم اما سال ۹۰ به یکباره از مطبوعات کنار کشید و سراغ کتاب و تحقیقات رفت. او قدر ندید البته که روزنامه‌نگاری، قدر و حشمت و جام ندارد اما در نهایت هیچکدام روزنامه نگار نشدیم.

در ادامه این مراسم همسر اردلان عطارپور پشت تریبون قرار گرفت و ضمن تشکر از حضار گفت: همه می‌دانند که زندگی با انسان‌هایی مانند اردلان که نامردی‌ها و نامرادی‌های بسیاری می‌بینند، چه سختی‌ها و دشواری‌هایی دارد. او درد کشیده بود.

وی با بیان اینکه حرف زدن درباره کسی که چهل سال عاشقش بوده و همراهی‌اش کرده، دشوار است، تصریح کرد: ناگفتنی‌ها بسیار زیاد است. اردلان بسیار متفاوت از دیگر افراد بود. او فردی فیلسوف، ادیب و جامعه‌شناس بود اما سهمش از این زندگی، دو متر مسکنی بود که به او دادند.

در پایان این مراسم آرد عطارپور از زاویه دیگری به توصیف برادرش پرداخت و با اشاره به ویژگی بخشندگی او، گفت: اردلان به مادیات و دنیا بی‌اعتنا بود. بسیار بخشنده بود و من همواره سعی می‌کردم شیوه او را دنبال کنم. زمانی که پزشکی قانونی به ما گفت که از بافت‌های کنار پای او می‌توان برای بیماران سانحه دیده استفاده کرد و امکان اهدای این عضو پس از مرگ وجود دارد، همگی با این موضوع موافقت کردیم. برادرم اردشیر می‌گفت اگر ناگهان اردلان روی میز جراحی به هوش آید، دو دست را ستون بدن می‌کند و تنه را بالا می‌آورد و به گروه جراحان می‌گوید هر چه لازم دارید، بردارید. این حرف اردشیر نشان از واقعیتی دارد. اردلان می‌بخشید بی‌آنکه طلب بخششی بیش از روزی ساده خود داشته باشد.

بر اساس این گزارش، در این مراسم سیدمحمدمهدی طباطبایی نژاد، مرتضی رزاق کریمی، علیرضا حسینی، لادن طاهری، اسدالله امرایی، جواد طوسی، فرهاد ورهرام، مانی میرصادقی، پیروز کلانتری، آرد زند، فرشاد فرشته حکمت، حسن دامن‌زن، جعفر صانعی مقدم، محمد آفریده، غلامرضا رمضانی، محمد شکیبانیا، مرتضی شاملی، مجید مغنیان، مژگان صیادی، محسن استادعلی، محمد احسانی، علیرضا دهقان، محسن شیری، جواد وطنی، امیرهادی ملک اسماعیلی، سعید خدارضایی و... حضور داشتند.

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST