عمر فاروق ارگزن، مدیر انتشارات هجه (هجا) در ترکیه، چندی پیش میهمان مرکز فرهنگی شهر کتاب بود. او و دوستانش در سال ۱۹۹۷ با انتشار مجلهای ادبی فرهنگی پا به عرصهی مطبوعات گذاشتند و اکنون توانستهاند به جمعی شناخته شده در نشر ترکیه بدل شوند. با او دربارهی اوضاع نشر در ترکیه و ویژگیهای نشر هجه گپوگفتی کوتاه انجام دادهایم که در زیر میخوانید.
ـ شما مدیر انتشارات هجه (هجا) در ترکیه هستید. دربارهی این انتشارات، شکلگیری و نوع فعالیت آن توضیح دهید.
ـ انتشارات هجه در سال ۱۹۹۷ تأسیس شد. حالا ما وارد بیستودومین سال فعالیتمان شدهایم. ابتدا با انتشار یک ماهنامهی ادبی با همین نام، کارمان را شروع کردیم. از ۱۹۹۹ انتشار کتاب را هم در دستور کار قرار دادیم. پس از آن اقدام به انتشار مجلهای با نام «هجه اویکو» (داستان هجه) کردیم. این مجله همچنان هر دو ماه یک بار منتشر میشود و به شمارهی ۷۵ رسیده است. مجلهی «هجه» هم به شمارهی ۲۵۴ رسیده است. هر سال در مجلهی هجه، دو ویژهنامه منتشر میکنیم. ما در این قالب شمارههای ویژهای را برای شعر ترکیه، داستان ترکیه، رمان ترکیه، مدرنیسم و پستمدرنیسم منتشر کردهایم. شمارهای را هم به شخصیتهای مهم ادبیات ترکی اختصاص دادهایم. دربارهی برخی شخصیتهای مهم ادبیات ترکیه و ادبیات جهان هم ویژهنامههایی را منتشر کردهایم. ما برای محمد عاکف ارسوی، نجیب فاصل قیساکورک، سزایی قراقوچ، ناظم حکمت، کمال طاهر، علی عزت بگوویچ، محمد اقبال شمارههای ویژهای را به چاپ رساندهایم. آخرین ویژهنامهمان دربارهی صباحالدین علی است. تا امروز ۳۵ ویژهنامه منتشر کردهایم. همچنان به انتشار ویژهنامهها با همین روند ادامه خواهیم داد. علاوه بر این هم برای مجلهی هجه و هم و برای هجهاویکو، در هر شماره پروندههایی ترتیب میدهیم. در مجلهی داستانیمان طبعاً پروندهها مربوط به همین حوزه است. در این پروندهها به ادبیات داستانی کشورهای همسایه هم پرداختهایم. پروندهای هم برای ادبیات داستانی ایران داشتهایم. در مجلههامان به شعر و داستان ترجمه هم میپردازیم. در سالهای اخیر در هر شماره یک داستان از ادبیات ایران و گاه یک شعر از ادبیات فارسی را ترجمه و چاپ کردهایم.
ـ آیا موقع شروع به کار مجله، فکر یا گرایش خاصی در ذهن داشتید که میخواستید آن را پی بگیرید یا قصدتان روزنامهنگاری حرفهای بود؟
ـ ما میخواستیم نشریهای منتشر کنیم که امتداد یک سنت مشخص باشد. بنیانهای این سنت در ترکیه به محمد عاکف ارسوی بازمیگردد. نجیب فاضل قیساکورک را هم داریم. او منشاء جریان بزرگی در عرصهی فرهنگ و ادب ترکی است. سزایی قراقوچ در امتداد همین سنت قرار میگیرد. ما میخواستیم گروهی باشیم که این سنت را به نسلهای بعد منتقل میکند. در اول نگاه حرفهای به موضوع نداشتیم. فقط میخواستیم زمینهی امتداد یک سنت را فراهم کنیم و کار ادبی انجام بدهیم. همیشه سعی کردیم که از خط اصلیمان خارج نشویم. ما همیشه خواستهایم امتداد همان سنتی باشیم که دربارهاش گفتم.
ـ تفاوت گروه شما و مجلهتان با دیگر گروههای فرهنگی و ادبی و با دیگر مجلهها در چه بود؟
گفتم که میخواستیم امتداد یک سنت مشخص باشیم. در ترکیه از سالهای پیش از جمهوریت شکافهایی بین گروههای فکری و اجتماعی پدید آمده که این شکافها در سالهای جمهوریت عمق بیشتری پیدا کرد. خطکشیهای بین این گروهها بسیار سخت و آهنین بوده است. ما کوشش کردیم این شکافها را تا جایی که میتوانیم کم کنیم. ما در پی این نبودیم که فقط افکار همفکران و هممسلکانمان را منتشر کنیم. ما حتی افکار و آثار کسانی که با ما مخالف بودند، اما آثارشان کیفیت بالایی داشت و بهواقع روشنفکرانه بوده را هم بارها منتشر کردهایم. ما هر رویکرد مثبت به مفاهیم انسانی را ارج نهادهایم و صفحههای ما همواره در اختیار چنین رویکردهایی بوده است. ما به بسیاری از افراد در طیفهای متعدد سفارش مطلب دادهایم و به همهی افکار احترام قائل هستیم.
ـ نام هجه (هجا) را از چه روی برگزیدید؟ به دلیل اینکه میخواستید امتداد همان سنت کهن باشید؟
ـ ما این نام را از یکی از شعرهای یونس امره گرفتیم. از طرف دیگر شعرهای کهن ترکی در اوزان هجایی سروده شدهاند. ما میخواستیم ارزشهای سنت فرهنگیمان را همانند سنگهایی گرانبها به نسلهای آتی انتقال دهیم. این نام رویکرد ما را نشان میداد.
ـ از دور که به جریانهای فکری،سیاسی و ادبی ترکیه نگاه میکنیم، حس میکنیم مرزبندیهای سخت بین گرایشهای متفاوت پررنگ است. موافقید؟
ـ این شکاف حالا مثل سالهای پیش نیست. کسان و گروههایی هستند که برای کاهش این شکافها تلاش میکنند و سعی میکنند مرزبندیها را از آن حالت سخت خارج کنند. اینطور مرزبندیها بهتمامی از بین نخواهد رفت. ما هم از کسانی هستیم که در این مسیر تلاش میکنیم.
ـ آیا در چند سال اخیر این مرزبندیها در جنبههایی پررنگ نشده است؟
ـ در حوزههایی میتوان اینطور گفت؛ البته نه در زمینههای ادبی. در عرصههای اجتماعی میتوان از شدید شدن مرزها سخن گفت.
ـ در ترکیه دولت چطور به عرصهی نشر کمک میکند؟ آیا از دولت یارانه میگیرید؟ در مجلههایتان چطور؟
ـ نه ما هیچ پولی از دولت نمیگیریم.
ـ فروش مجلهتان چطور است؟
ـ مجلهی ماهانهی ما در ۲۵۰۰ نسخه منتشر میشود که گاه ۲۰۰ نسخه کم میکنیم یا ۲۰۰ نسخه به این رقم میافزاییم. در چند سال اخیر هرچند اندک، اما گاه فروشمان بالا رفته است. کمی انتشار مجله زیان مالی دارد که من آن را با سایر کارهای تجاریای که انجام میدهم، جبران میکنم.
ـ دربارهی کتابهایتان بگویید.
ـ در درجهی اول میخواستیم آثار نویسندگان مجلهمان را به کتاب تبدیل کنیم و همین ایده بود که ما را به راهاندازی نشر هجه واداشت. شاعران، یادداشتنویسان و رماننویسان متعددی با ما کار میکردند و ما دوست داشتیم خودمان کتابهای ایشان را منتشر کنیم. بعد تصمیم گرفتیم تعدادی از آثار کلاسیک ادبیات ترکی را منتشر کنیم. بعد انتشار آثار ترجمهای را شروع کردیم و برگردان آثاری از زبانهای انگلیسی، عربی، فارسی، اسپانیایی، روسی و ایتالیایی را به چاپ رساندیم. به نظر میرسد رفتهرفته اقبال به آثار ترجمهای بیشتر میشود و از همینرو نصف کتابهایی که چاپ میکنیم، ترجمه است. ما آثار عامهپسند را منتشر نمیکنیم. کتابهای ما خوانندگان مشخصی دارد که رقمشان را میدانیم. همهی کتابهای ما در چاپ اول در هزار نسخه به چاپ میرسد. گاه ممکن است یکی از این کتابها در طول ده سال هم به فروش نرسد، اما ممکن است کتابهایی را هم داشته باشیم که در طول یک سال به چاپ دوم میرسند. امسال تعداد کتابهایی که به چاپ دوم رسید، خیلی کم بود.
ـ بین ترکیه و اروپا ارتباطات زیادی هست. از نشر اروپا چه اطلاعاتی دارید؟
ـ از کلیتی با نام نشر اروپا نمیتوان حرف زد. در آنجا هم رویکردهای متعددی به موضوع نشر هست. در کشورهای اسکاندیناوی دولت از همهی کتابهای چاپ نخست بین ۵۰۰ تا هزار نسخه میخرد. در ترکیه هم چنان چیزی هست؛ اما تفاوت اینجا است که ما کتابهایمان را به وزارت فرهنگ ترکیه میبریم و آنها از بین کتابهایمان چند کتاب انتخاب میکنند و حداکثر ۱۵۰ نسخه از آن را میخرند تا از ما حمایت کرده باشند. اما در کشورهای اسکاندیناوی از همهی کتابهای چاپ اول دست کم ۵۰۰ نسخه خریداری میشود که ممکن است این رقم به هزار نسخه هم برسد. بنابراین ناشران کشورهای اسکاندیناوی متضرر نمیشوند. طبعاً همهی کشورهای اروپایی این رویکرد را ندارند. در غرب هم ناشران جدی کارشان چندان آسان نیست. کتابهای عامهپسند صدهاهزار نسخه فروخته میشود و کتابهای جدی خیلی کمتر خوانده میشود. انتشار کتابهای عامهپسند خارج از علائق ما است. ما میخواهیم حتما کتابهایمان ویژگیهای روشنفکری داشته باشد.
ـ شما هم با مشکلات پخش روبهرو هستید؟ در ایران ناشران از دست پخشیها ناراضی هستند.
ـ ما کتابهایمان را ۴۵ تا ۵۰ درصد کمتر از قیمت روی جلد به دست پخشیها میدهیم. وزارت فرهنگ هم با کسر ۴۵ درصد قمیت کتابها، حداکثر ۱۵۰ نسخه از ما میخرد. ما بارها با ناشران صحبت کردهایم، اما هیچ وقت موفق نشدهایم خواستههایمان به پخشیها بقبولانیم. بازاریابی و پخش کتاب بخش دیگری است و نشر بخش دیگری و ما ارتباط خوبی با هم نداریم.
ـ کتابهایی کمتر از هزار نسخه را هم منتشر کردهاید؟
ـ نه. تا به حال هیچ کتابی را در شمارگان کمتر از هزار نسخه منتشر نکردهایم. جنبهی بصری جلد و کیفیت چاپ هم برای ما همیشه مهم بوده است.
ـ کتابهایتان را قبل از چاپ برای گرفتن مجوز در اختیار وزارت فرهنگ قرار میدهید؟
ـ نه. در ترکیه چیزی به اسم مجوز برای کتاب وجود ندارد. ما بعد از چاپ هر کتاب، باید چند نسخه به چند نهاد مشخص ارسال کنیم؛ اما پیش از چاپ، هیچ نهادی به کتابهای ما نظارت نمیکند.