کد مطلب: ۱۲۰۱۹
تاریخ انتشار: شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۶

گرگ و میش در زندگی غزاله

محسن بوالحسنی

ایران: زندگی عجیبی داشت غزاله. او مثل «خانه ادریسی‌ها» اندوهبار با کلمات زیست و نام خود را در همین کلمات اندوه‌بار به عنوان یکی از داستان‌نویسان تراز اول ایرانی در تاریخ ادبیات داستانی ایران که کمتر البته به کتاب‌های مدرسه راه یافت، ثبت کرد. صاحب و سازنده همین «خانه ادریسی‌ها» انگار که دور از همه هیاهوها کاتب کلماتی بود که چشم بسته به منشی‌اش املا می‌کرد و او می‌نوشت. در فیلمی که از زندگی او ساخته شده این مراسم شخصی را می‌بینیم که اصولاً علیزاده خودش اهل نوشتن نبود، چشم‌بندی می‌گذاشت و در لایه‌های ذهنش فرو می‌رفت و آنچه را می‌دید برای کسی می‌گفت و او انشا می‌کرد. انگار که در تاریکخانه‌ای بنویسد و نور بتاباند روی شخصیت‌ها و داستان‌ها.
او در ظاهر زنی سرزنده و پرهیجان بود و در کلماتش انگار چیزی متناقض بود و پارادوکسیکال. غزاله علیزاده و شیوه روایتش در داستان را شاید بتوان به یک نسل و یک مکتب نزدیک دانست شاید هم نه. اگرچه او در روایت جایی ایستاده بود که براهنی در «آزاده خانم و نویسنده‌اش»، فصیح در «زمستان ۶۲» و احمد محمود در «زمین سوخته» می‌ایستاد؛ اما شاید یکی از مؤلفه‌ها که همین خانه ادریسی‌ها (که معروف‌ترین اثر علیزاده است) را منحصر به فرد می‌کرد دست بردن در شکل واقعیت و ساخت موقعیت‌هایی است که اساساً مصداق بیرونی ندارند. خانه ادریسی‌ها داستان شهری است به نام «عشق آباد» و گروهی به قدرت رسیده که وارد شهر شده‌اند تا حق ستمدیدگان را از ثروتمندان بگیرند و آنها را از خانه هاشان بیرون کنند. همه ماجرا در خانه‌ای «بزرگ و کهنه» می‌گذرد. رمانی مفصل و دو جلدی که تمام فضاهایش انگار در ساعاتی گرگ و میش و مبهم می‌گذرد که نه می‌توانیم به واقعیت‌های آنچه می‌بینیم دست بزنیم و نه به سادگی از فضای وهم آلود آنچه می‌خوانیم عبور کنیم. او در این کتاب تاریخ شکست‌خوردگان را به نحوی دیگر روایت کرده است؛ همانطور که تاریخ خودش را در جدال با بیماری سرطان. علیزاده که ۲۷ بهمن ۱۳۲۷ در مشهد به دنیا آمده بود پنج سال پس از انتشار خانه ادریسی‌ها در سال ۱۳۷۰ یک روز به قصد نابودی خود به رامسر رفت و اهالی «جواهرده» در حالی او را پیدا کرده بودند که با کمی فاصله از زمین داشت به خلق لحظه‌هایی فکر می‌کرد که در «خانه ادریسی‌ها» یکبار زندگی‌اش کرده بود. آیدین آغداشلو نقاش معاصر درباره او می‌گوید: «هر چند حاصل عمر نویسندگی‌اش مختصر است اما زیاد کار کرد. پر و پیمان زندگی کرد و در عمر کوتاهش از تندی و خشم و عناد و مهر و لطف و عنایت هیچ کم نگذاشت.»

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST