ایلنا: «فرانسوا تروفو، سلطان موج نو» و «جهان تیره وتار بلاتار» به ترتیب به بازخوانی آثار فرانسوا تروفو و سینمای بلاتار اختصاص دارد و شامل مقالاتی است که زیرنظر پرویز جاهد منتشر شده.
کتاب «فرانسوا تروفو، سلطان موج نو» شامل مقالات و ترجمههایی از خوآن کارلوس گونزالِس، جفری مکنب، لورانس آلفونسی، ریچارد کمبز، سرژ دنی، پرویز جاهد، وازریک درساهاکیان، علی کاظمی، مسعود منصوری، احسان خوشبخت، افشین فرقانی، آزاده جعفری محسن آزرم، سمانه مرادیانی، مسعود منصوری، حسام امیری، نزهت بادی، بابک کریمی و حسین عیدیزاده است.
فهرست مطالب این کتاب به شرح زیر است:
«چرا تروفو؟»، «فرانسوا تروفو، کودک وحشی سینما»، «تروفو خودِ سینما بود»، «تروفو، سلطانِ موج نو»، «تروفو از نگاه کیارستمی»، «نامههای تروفو و رُزنبام»، «ستایش از ژان پیرلئو، ستایش از تروفوست»، «تروفو، منتقدی با دوربین فیلمبرداری»، «این فرانسویِ دوستداشتنی در دنیا»، «موج نو چیزی نساخت» (گفتگو با سرژ رضوانی بازیگر و ترانه سرای «ژول و ژیم»)، «فرانسوا تروفو: از روز بهدرونِ شب»، «امّا پرسهزدن خودِ زندگیست...»، «پنج قطعه دربارهی چهارصد ضربه»، «نقدی کژنگر و نیز بلانشوئی بر فیلم ژول و ژیم»، «زنِ همسایه بغلی»، «قدیسهای توخالی» (یادداشتی بر فیلم «پول توجیبی» فرانسوا تروفو)، «تو را به اسم کوچکت صدا میزنم!» (نگاهی به فیلم داستان آدل.ه)، «کتاب یا کورسویِ امّید» (دربارهی فارنهایت ۴۵۱)، و دو مقاله از تروفو به نامهای «دزدان خسته» و «قطعیتی شگفتانگیز».
در بخشهایی از مقدمه کتاب به قلم پرویز جاهد آمده است: امسال پنجاهمین سال ساخته شدن فیلم ژول و ژیم فرانسوا تروفو بود. فیلمی که به چند دلیل در تاریخ سینما اهمیت دارد. فرانسوا تروفو، فیلمساز مورد علاقه من نیست اما نمیتوانم ذهن خلاق و پویای او و عشق و شیفتگی دیوانهوارش به سینما و نقش او در شکلگیری موج نو و برهم زدن قواعد سینمایی و ارائه دریافت تازهای از فیلم را انکار کنم. تروفو با مقاله «گرایشی ویژه در سینمای فرانسه» که در کایه دوسینما منتشر شد، لرزه بر جان سینمای سنتی و محافظهکار فرانسه انداخت. مقالهای که در آن تروفو به گرایشهای موجود در سینمای فرانسه و سنت اقتباس از رمانها و شاهکارهای ادبی حمله کرد، سنتی که متکی بر اقتباسهای سینمایی نزدیک به اصل از آثار ادبی معروف بود. این مقاله آنقدر اهمیت یافت که اندرو ساریس، منتقد فیلم برجسته آمریکایی، آن را بیانیه «خطمشی مولفین» نامید. مقالهای که مسیر و آینده موج نو را تعیین کرد و محوری شد که افراد گروه حول آن متحد شوند. شاید درباره تروفو در فرهنگ سینمایی ایران، بیش از هر فیلمساز موج نویی دیگری، مطلب نوشته شده باشد اما با این حال، حجم نوشتههای تروفو و یا درباره تروفو در زبان فارسی، همچنان بسیار ناچیز و محدود است. مبنای تهیه کتابی دربارهی این سینماگر برجسته سینمای فرانسه به دلیل نشان دادن این است که موج نو چقدر به تروفو مدیون است و پاسخ به اینکه جایگاه تروفو در موج نو و سینمای فرانسه کجاست، شخصیتها و داستانهای تروفو از کجا میآیند، تمهای آثار او چیست و پرسشهایی از این دست. این مجموعه مقالات، همه فیلمهای تروفو و همه دورههای فعالیت حرفهای او چه در مقام کارگردان و چه در مقام منتقد را دربرنمیگیرد اما معرفی خوبی از این فیلمساز و منتقد برجسته سینمای فرانسه و جهان است.
همچنین «جهان تیره وتار بلاتار» شامل مقالات زیر است:
«جهان تیره و تار بلا تار» (پرویز جاهد)، «شفقتی در کار نیست» (گفتگو با بلا تار - ترجمهی مرضیه هاشمی)، «تعالی ملال آور بلا تار» (رُز مک لارن - ترجمهی سمانه قلیزاده)، «جهان به روایت بلاتار» (آندرآش بَلینت کووَچ - ترجمهی کتایون یوسفی)، «سینمای بلاتار: دایره بسته میشود» (آندراش بلینت کووچ - ترجمه و تلخیص: بهرنگ منصورنژاد)، «آری گویی به زندگی، به نکبتبارترینِ زندگی» (شرحی بر مواجههی سینمایی بلاتار با فلسفهی فردریش نیچه - فرهاد سلیماننژاد)، «مالیخولیای مقاومت» (پیتر هیمز - ترجمهی مهشید تاجیک)، «مویههای گزندهی بلاتار» (نوشتهی دیوید بوردول - ترجمهی وحید مرتضوی)، «سنجشِ امکانِ زیستن» (دربارهی سینمای بلاتار - نوشتهی محمدحسین میربابا)، «نقد کتاب بِلاتار، زمان پس از آن اثر ژاک رانسیر» (رَز مک لارن - ترجمهی شادی جوادی)، «جنایتِ اندامیافته» («مکبث» از بلاتار - رسول رحمانزاده)، «حلقهی ظلمت» (باتلاق مشترک انسان و تاریخ در هارمونیهای ورکمایسترِ بلاتار و خوشی من، اثر سرگئی لوزنیتسا - وحید طارمی)، «دربارهی مردمان پیشساخته و ایدهی شکست» (علی جمشیدی)، «نفرین و هویت انسانی از نگاه جان لاک» (مهدی امیدواری)، «کوتاه در مورد نفرین» (الوک - ترجمهی میثاق جوادپور»، «فرشتگان سقوط کرده» (نگاهی به تانگوی شیطان - انوش دلاوری)، «تصویری از زمان بازگردنده» (تأملاتی در باب تصویر سینمایی و مسئلهی نگاه خیره در «تانگوی شیطان» بلاتار، یانا دادکوا - ترجمهی بهرنگ منصورنژاد)، «اسب تورینِ بلاتار» (جاناتان رامنی-ترجمهی مهدی جمشیدی)، «باد» (شرح عکسی از فیلم اسب تورین، بِلاتار - یوریک کریممسیحی) و «آموزش فیلم سقراطی به شیوهی بلاتار» (گزارشی از کارخانهی فیلم بلاتار- جاناتان رزنبام- ترجمهی نیلوفر صمیمی).
پرویز جاهد که این کتاب زیرنظر او منتشر شده در بخشهایی از مقدمه نوشته است:
باید اعتراف کنم که متأسفانه بلا تار را خیلی دیر شناختم. سال ۲۰۰۷ بود که برای اولین بار فیلم مردی از لندن را با حضور خود بلا تار در فستیوال فیلم ادینبرا در اسکاتلند دیدم، و از دیدن آن واقعاً شگفتزده شدم. اما انگیزهی انتشار این کتاب تنها مواجههای غافلگیرانه با سینمای بلاتار نبود. به اعتقاد من؛ بلاتار سینماگری است که بهرغم شهرت و اهمیتش، سینمای او آنچنان که شایسته و سزاوار آن بوده، حتی در دنیای انگلیسیزبان نیز مورد غفلت قرار گرفته و به خوبی بررسی نشده و کتابها و منابع مطالعاتی اندکی در مورد سینمای او موجود است. اگر بگویم منابع موجود در مورد بلاتار در زبان فارسی بهشدت فقیر است و جز چند مطلب پراکنده و ترجمهی برخی مصاحبههای او، تقریباً چیز زیادی در مورد این فیلمساز بزرگ تألیف و منتشر نشده، اغراق نکردهام. به هر حال، این مجموعه نیز که به همت چندتن از منتقدان و مترجمان آشنا با سینمای بلاتار فراهم آمده، ادعا ندارد که میتواند خلأ موجود در زمینهی کمبود منابع دستِ اول فارسی در مورد سینمای بلاتار را پرکند، بلکه تنها پاسخی خواهد بود به اشتیاق موجود در میان سینهفیلیای ایرانی و خوانندگانِ فارسیزبانِ علاقهمند به سینمای بلاتار. امیدوارم مورد پسند واقع شود.