شرق: «چشمان آرام و کدر. کوتاهقد و ضعیفالجثه، با صورت لاغر و گوشهای
بزرگ برگشته. شبکلاهی سفید بر سر و جامه سفیدی از پارچه خشن در بر، پابرهنه، غذایش
برنج است و میوه، و بهجز آب نمیآشامد. روی زمین میخوابد، کم میخوابد و دائم کار
میکند. گویی جسمش به حساب نمیآید. در برخورد اول هیچ چیز در او جلب توجه نمیکند
مگر حالت صبری عظیم و عشقی بزرگ. پیرسن که وی را در سال ۱۹۱۳ در افریقای جنوبی میبیند به یاد سن فرانسوا داسیز میافتد. به
سادگی کودکان است، و حتی با رقیبان خود نیز مهربان و مودب. صمیمیتی بیشائبه دارد.
با فروتنی تمام و به انتقاد از خود میپردازد و بهقدری وسواسی است که شکاک به نظر
میرسد و گویی با خود میگوید: من اشتباه کردهام.» این آغاز کتابی است که رومن
رولان درباره زندگی و اندیشه گاندی نوشته است. «مهاتما گاندی»
رومن رولان را محمد قاضی در دهه چهل به فارسی ترجمه کرده بود و بهتازگی چاپ جدیدی
از آن توسط نشر روزبهان منتشر شده است.
رومن رولان در این کتاب به زندگی پرتلاطم گاندی و فلسفه
بشردوستانه او پرداخته است. رولان که از نویسندگان مشهور فرانسوی است، این کتاب را
در زمانی نوشته بود که نهضت استقلالطلبانه هندوستان به رهبری گاندی و «بسیاری از
میهنپرستان دیگر در گرماگرم شکفتن بود و هندیان بر طبق تعالیم آن مرد بزرگ با
سلاح شگفتانگیز عدم همکاری و عدم زور به مقابله با انگلیسیهای غاصب و زورگو
برخاسته بودند.» رومن رولان از دوستان نزدیک تاگور و از دوستداران گاندی بود و
شناخت دقیقی از شخصیت اجتماعی و فلسفی او داشت. محمد قاضی در بخشی از مقدمهاش که
در خرداد ۱۳۴۳
نوشته به وضعیت هندوستان در زمان استعمار انگلیس اشاره کرده و آورده: «شرح مظالم
استعمارگران انگلیسی در هندوستان و زیانهای مادی و معنوی که آن یغماگران متمدن به
مردم نجیب آن سرزمین وارد آوردهاند از حوصله این مقال خارج است و دراینباره میتوان
به کتاب اختناق هندوستان تالیف ویل دورانت و بسیاری از منابع موثق دیگر مراجعه کرد.
آمارهایی که از چپاول انگلیسیها از سرزمین ثروتمند هند و از وضع خوراک و پوشاک کارگران
و کشاورزان و از مالیاتهای موضوعه در طی آن دوران سیاه و میزان درآمد حقوق مردم و
تعداد ناچیز مدارس برای یک جمعیت ۳۵۰
میلیونی و عده معدود دانشآموز و
دانشجو و افراد باسواد و از مرگومیرهای روزافزون بر اثر امراض بومی و گرسنگی و
حبس و شکنجه و عدم بهداشت و نداشتن غذای کافی و مسکن مناسب و گرما و کار اجباری در
مزارع و معادن و کارگاهها و غیره تهیه شده است، ارقام باورنکردنی و وحشتانگیزی
را نشان میدهند که قاطعترین دلیل انحطاط و عقبماندگی و فقر و مسکنت عظیم ملت
هند است. در نتیجه این ستمگریها و خشونتهای وحشیانه، هندیان سلیمالنفس، دلشکسته
و افسرده و ذلیل شدند و رشد فکری و اخلاقی این ملت متوقف گردید و روح بلندپروازی و
ذکاء و لیاقت و ذوق که آثار آن روزگاری در تمام شهرهای هندوستان مشهود بود پژمرد و
نابود شد و افراد هندی ضعیف و علیل و فاقد خصیصه ثبات و اراده و روح ابداع و ابتکار
گریدند.» کتاب رومن رولان در پنج بخش نوشته شده و موخرهای هم با عنوان «گاندی پس
از آزاد شدن از زندان» در پایان کتاب آورده شده است. در بخشهای مختلف کتاب هم
مروری بر زندگی گاندی صورت گرفته و هم به مهمترین عقاید و نقاط عطف فعالیتهای او
پرداخته شده است و روایت رولان غالبا شکلی داستانی دارد. در قسمتی از بخش پنجم کتاب
آمده: «از آن به بعد، صدای حواری خاموش شده است. گفتی جسم او را گوری مدفون ساختهاند،
لیکن گورها هرگز نتوانستهاند فکرها را در خود مدفون سازند. روح نامرئی
او همچنان به زنده کردن جسم عظیم هند ادامه میدهد. صلح، عدم زور و تحمل رنج، یگانه
رسالتی است که از زندان میآید. مردم این رسالت را پذیرفتهاند. این شعار از یکسر
کشور به سر دیگر منتقل شده است. سه سال قبل با توقیف گاندی مملکت به خون کشیده شد.
وقتی در ماه مارس ۱۹۲۰
خبر توقیف گاندی شایع شد مردم قیام کردند. اکنون حکم صادره در احمدآباد از طرف ملت
هند با سکوتی مذهبی شنیده شد. هزاران هندی با شعف و نشاطی آرام خویشتن را داوطلبانه
به زندان انداختند. عدم زور و تحمل رنج... شاهد مثال فوقالعادهای بود که نشان
داد سخنان روحانی گاندی تا چه اندازه در اعماق ملت هند رسوخ کرده است.
سیکها - چنانکه همه میدانند- همواره سلحشورترین نژاد
هندی بودهاند. این طایفه در زمان جنگ بینالملل به طور دستهجمعی در ارتش خدمت کرده
بودند. سال گذشته نفاق عظیمی میان ایشان افتاد...».