شهروند: هر
سال وقتی به اردیبهشتماه میرسیم و داستان نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران آغاز
میشود برمیگردیم سر خط و پرسش اصلی خودمان را دوباره طرح میکنیم که هدف اصلی
این نمایشگاه چیست؟ آیا ناشران در کسوت فروشندگانی تماموقت باید پشت پیشخوانهای
موقت خود بنشینند و کتاب بفروشند؟ یا اینکه در قامت تعاملگران فرهنگی در فضایی
که موقعیت مناسبی برای رایزنیها و فروش کلان کتاب به داخل و خارج از کشور است به
اصطلاح محصول فرهنگی خود را نمایش دهند؟ هنوز بعد از سه دهه هیچکس نتوانسته است
این پارادوکس فرهنگی ما را حل کند.
نمایشگاه که آغاز میشود خیل عظیم مردم به سمت محل
برگزاری گسیل میشوند. چرخدستی و کیسههای دستی پر از کتاب از نمایشگاه، در دست مردم
بیرون میرود و ناشر خوشحال میشود که میلیونها تومان کتاب فروخته است. ناشری که بعضاً
برای چاپ این کتابها از مؤلف پول هم گرفته است. اما در سوی دیگر شهر چه خبر است؟
کتابفروشهایی که همه سرمایه مادی و روحی خود را در یک گُله جا به نام کتابفروشی
هزینه کردهاند و قرار است بار عظیم فرهنگ کتابخوانی مردم را به دوش بکشند اما در
این روزها و ماهها بعد از این ایام، خبری از کتابخوانها و کتابخرها نیست. همه
آنها میزان بودجه مشخصی را که میخواستند کتاب بخرند با بن و پسانداز و... در
نمایشگاه خرج کردهاند و دیگر پولی نمانده که به کتابفروش بدهند. اینگونه است که
در دو دهه اخیر به تعداد کتابفروشیهایی که تغییر کاربری داده و در خوشبینانهترین
حالت نوشتافزار فروشی شدهاند، افزوده شده است.
هدف نمایشگاه حمایت از صنعت نشر کشور است که ناشران سر
پا بمانند و کار کنند. اما اگر ناشر سر پا بماند و کتابفروش با سر زمین بخورد که
باز هم کمیت قضیه لنگ است. من به دنبال آمار نیستم که چند درصد کتابهای فروشرفته
نمایشگاه آموزشی و کمکآموزشی بوده و چنددرصد به بخش عمومی اختصاص داشته که از قضا
مهمترین بخش نشر کشور است. همین مجموعه داستانها و اشعار و رمانها و کتابهای
تاریخی و فرهنگی که خیلی وقتها پشت در اداره کتاب چشم به راه مجوز میمانند. اما
به این مسأله اطمینان دارم که نمایشگاه کتاب تهران با همه هزینههای میلیاردی که
در این سالها بر دوش دولت بار کرده است نهتنها نتوانسته حتی اندکی از اهداف خود
را محقق کند که بیش از آن نقض غرض کرده است. جمع و تفریق کنید که در همه این سالها
که نمایشگاه کتاب تهران برگزار شده و به علاوه کنید همه نمایشگاههای استانی کتاب
را که آنها هم کم هزینه نداشتهاند، ببینید چه رقمی خواهد شد و با این رقم چقدر کتابفروشی
میتوانست راه بیفتد و چقدر صنعت نشر میتوانست رشد کند و چقدر...
پیشنهاد میکنم به مدت ۵سال نمایشگاه کتاب برگزار نشود تا ببینیم
آیا وضع نشر ما با پیش از آن تفاوتی خواهد داشت یا خیر؟ و در این ۵سال عقلای قوم بنشینند و مستندات این ۳۰سال را بررسی کنند. قطعاً به نتایج
درخشانی خواهند رسید.