اعتماد: نمایشگاه بینالمللی ۱۰ روزه کتاب تهران در حالی به پایان رسید که مشتاقان کتاب شاهد انتشار کتابهای جدید در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، ادبیات و... بودند. ازدحام جمعیت در بعضی از غرفهها گرچه فرصت اندک چند دقیقهای برای مطالعه فهرست کتابهای جدید به دست میداد اما همین فرصت کوتاه، سمت و سوی کتاب را مشخص میکرد. طبق معمول مطالعهکنندگان به دنبال کتابهای منتشره بودند تا در جریان آثار جدید باشند. طبق سنوات قبل بهدنبال کتاب حوزه تاریخ بودم و بعضا شاهد آثار ماندگار در این حوزه بودم. خرید کتاب شاید آسانترین کار مراجعهکنندگان باشد اما مشکل از آنجا آغاز میشود که چگونه این حجم از کتاب را به منزل منتقل کنی! فاصله غرفهها به ویژه غرفه ناشران عمومی با وسایل حمل و نقل عمومی و خصوصی هم کم نبود.
اشتباهات تایپی نیز در بعضی از کتابها که جای خود دارد. شخصا بارها اشتباهات چاپی و محتوایی کتابهای منتشره را یادداشت کرده تا درفرصت مناسب آنها را در اختیار نویسنده قرار دهم که انجام آن نیز داستان و سرنوشت جداگانهای دارد که گاهی انتقال آن به نویسنده خود موجب دردسرهای جدیدی میشود! چندی قبل که کتاب جدیدی از نویسندهای که در حوزه بینالمللی قلم میزند را مطالعه میکردم شاهد اشتباهات فراوانی در متن کتاب بودم. طبق وظیفه اخلاقی و با هدف تصحیح چاپهای بعدی، اشتباهات آن را به شکل مکتوب در اختیار نویسنده قرار دادم که با پاسخ سرد و بیروح وی روبهرو شدم. اقدامی که تو را از انجام آن سخت پشیمان میکند!
مشکل بعدی از اینجا آغاز میشود که در حال مطالعه کتاب هستی که با کتمان حقایق تاریخی و تحریف موضوعات از سوی نویسنده روبهرو میشوی. بسیاری از چنین کتابهایی معمولا از سوی ناشرین نه چندان مطرح منتشر میشود که محتویات آن با واقعیتهای تاریخی فاصله عمیقی دارد که نمیتوان برای آن توجیهی داشت. نتیجه چنین کتابهایی، انبوه سوالات و ابهامات بیپاسخ برای نسلهای آینده خواهد بود. نگاه چنین نویسندگانی صرفا یک برداشت و نگاه خاص از یک رویداد تاریخی است. بیشک هیچ گذشتهای را نباید با ارزش امروزی آن ارزیابی کرد و باید آن را در زمان خودش و افکار آن زمان ارزیابی کرد.
همه ما شاهد بودهایم در تاریخ ایران انسانهایی بودهاند که هریک به زعم و باور خود به دنبال اعتلای این سرزمین و آیندهای بهتر و درخشانتر برای میهن خود با هرعقیده و مسلکی که آن را درست میپنداشتند و با هر روشی که آن را برای کشور مفید میدانستند، تلاش کردند. آنها به سهم و اندازه خود سختیها و ناملایمات روزگار را تحمل کردند اما در تاریخ معاصر دیده نشدند و نمیشوند. دور از انصاف است که نویسندگان از هر قشری و تفکری به دلایل مختلف آنها را بیاعتبار کرده و با حجم وسیع اطلاعات منتشره تحریفشان کنند. وظیفه نویسنده و تدوینکنندگان کتاب کشف حقایق تاریخی است تا خوانندگان را به قضاوت دعوت کرده و با ارایه صحیح موضوع، به دنبال داوری منصفانه خوانندگان خود باشند. برای بعضی از شخصیتهای تاریخی شاید این اولین و آخرین فرصتی باشد که در تاریخ یادی از آنان میشود. باید واقعیتها را به دور از پیشداوری غیرمنصفانه گفت و نوشت.