مهر: لیلا کردبچه شاعر و استاد دانشگاه در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه در بازار کتاب به ویژه شعر اهمیت ظاهر کتاب و شکل و شمایل آن در حال غلبه بر محتوای آن است، عنوان کرد: مساله اشتیاقی که این روزها برای انتشار دفتر شعر وجود دارد جدای از بحث ادبیات نیاز به بررسی جامعهشناسانه دارد اما در یک نگاه خلاصه میتوان بخش عمدهای از این اتفاق را باید ناشی از فضای حاکم بر نشر در کشور دانست.
وی افزود: از سوی دیگر ناشران در زمینه انتشار شعر در حال ارتزاق از جیب شاعران جوان هستند. میگویند سه میلیون بده ۶۰۰ نسخه کتاب را با قیمت تقریبی مثلاً ده هزار تومان چاپ میکنند و بعد هم ۵۰۰ نسخهاش را به جای حق التالیف به شاعر میدهند. این در حالی است که کل این کتاب برای انتشارش ۶۰۰ تا هفتصد هزار تومان برای ناشر هزینه دارد. اگر ۱۰۰ نسخه باقی هم فروخت که هیچ اگر نه که ناشر سودش را برده است. این یک نوع سوء استفاده است از افرادی که دوست دارند صاحب کتاب باشند و ناشر هم برای اینکه در این بازار از رقبا دور نماند به این شیوه با شاعر وارد تعامل میشود. این مساله باعث شده که ناشران خیلی سخت آثار شعر را پس بزنند و حتی حاضرند برای حضور در این رقابت و کسب درآمد خودشان دست به ویرایش شعر هم بزنند.
کردبچه ادامه داد: بخش دیگری از این فضا زاییده فضای مجازی است که به همه تریبون شخصی داده است و نوعی اعتماد به نفس کاذب پدید آورده است و ترس شاعران جوان را از انتشار شعر ریخته است. یادم هست در دوره جوانی ما قوتی شاعرجوانی شعر میسرود تا دو ماه جرات نداشت حتی در یک انجمن آن شعر را بخواند. همیشه یک نوع شرم حضور د به ویژه در محضر بزرگان وجود داشت اما فضای مجازی این شکل را از بین برد و نوعی اعتماد به نفس کاذب ایجاد کرد. شاعر جوان فکر میکند چون در فلان شبکه اینترنتی هزار نفر فالوئر دارد میتواند هزار نسخه از کتابش را هم بفروشد و مخاطب کسب کند در حالی که آن فالوئرها مخاطب نیستند. این مساله کار را به جایی رسانده که خیلی از این شاعران به فکر ایجاد موسسه نشر و انتشار دفاتر شعر رفقایشان بیفتند. در این سیکل تنها و تنها ادبیات است که در حال آسیب دیدن است.
این شاعر افزود: الان بزرگترین انتشارات ایران در زمینه شعر تنها و تنها کتاب دوستان خودش را منتشر میکند یا کتاب شاگردانش را. این برای من لااقل یعنی دیگر به این ناشر اطمینان نکن. روزگاری بود که وقتی سراغ چنین موسساتی میرفتیم به اعتبارشان کتابهایشان را میخریدیم اما الان همه چیز شده است رفاقت و روابط و نمیشود به اعتبار و حرف کسی رفت سراغ تهیه کتاب.
کردبچه در ادامه گفت: ناشری که با پول و رفاقت کتاب چاپ میکند رغبتی هم ندارد که کتابش را به بازار نشر برساند و توزیع کند. کتاب را به نمایشگاه تهران و استانها نمیرساند و شاعران کتاب یک و حتی کتاب دو و سه گاه با علم به این مساله در حال حضور در این پروسه هستند و با سه میلیون خود را صاحب تألیف میکنند.
این شاعر ادامه داد: شعر به عنوان یک هنر باید آنقدر اصالت در خود داشته باشد که بتواند ماندگار شود وگرنه تاریخمصرفدار میشود. شاملو برای یک حادثه سیاسی در سال ۱۳۳۶ شعر میگوید و هنوز این شعر خوانده میشود اما شاعرانی هم داریم که برای فلان موضوع سیاسی در این سالها شعر گفتند و خیلی زود و کمتر از یکسال فراموش میشوند، چون واکنش و دریافت شتابزدهای از آن واقعه داشتهاند. شاعر باید به مرحلهای در درون خود برسد که اگر یک رویداد به اصطلاح یقه او را گرفت و رها نکرد بتواند شعری اصالت دار بسراید وگرنه شعرش با شعار فرقی نخواهد داشت.