هر ژانری اقتضائات و فواید خاص خود را دارد و نیاز جمعی و فردی مشخصی را برآورده میکند. رابطهی ژانرها در یک فضا/زمان رابطهی شبکهای است و پیوندهای آنها بخشی از هویت و ماهیتشان را شکل میدهد. توجه به این دو شاخصهی ژانرها (ژانر بهمثابه اثری دارای قدرت اجتماعی و روابط بیناژانری) به محقق کمک میکند تا به تصویر روشنتری از نوشتارها و کارکردهای آنها دست پیدا کند. «زندگینامهی خودنوشت» از جمله ژانرهایی است که گرچه ریشهای در سنت فرهنگی کلاسیک ما دارد اما پس از دورهی قاجار و به علت اقتضائات عصر جدید حضور پررنگتری در نهاد ادبی دارد. دکتر محمدجعفر یاحقی در عمر پربرکت فرهنگی خود در نه ژانر مختلف قلم زده است؛ از تصحیح گرفته تا تاریخ ادبیات و تحقیقات متنمدار و تا نوشتن آثاری دربارهی ادبیات معاصر. پیوند سنت و مدرنیسم را در مجموعهی آثار او میتوان مشاهده کرد؛ پیوندی که نمود بیرونی آن را در تصحیح قرآن از یکسو و نوشتن کتابی دربارهی ادبیات معاصر و نیز سفرنامههای فرنگ و زندگینامه از جانب دیگر می-توان مشاهده کرد. همین درآمیختن «گذشته و حال» است که هستهی «معاصر بودگی و معاصر گرایی» ذهن و زبان محمد جعفر یاحقی را شکل میدهد؛ او گذشته را به حال میآورد و حال را با گذشته مرتبط میسازد و این کنش فرهنگی از جمله در کتاب دو جلدی آن سالها دیده میشود. تنها در این ژانر است که میتوان بدخشان و جیحون کهن را با تورنتو و لندن و پاریس پیوند داد؛ بدون اینکه خواننده این ایراد را بگیرد که قلمرو زبانی این اثر از کجا تا به کجاست؟ نیز در همین ژانر است که کودکی برآمده از دل شهری محروم در جنوب خراسان با شخصیتی جهانی با هم زندگی میکنند و پارادایس (فردوس) و پاریس همنشین میشوند و خواننده هنوز میتوان آن را بپذیرد. آن سالها راویتی از بینهایت «روایتهای ممکن» تاریخ معاصر است که فردیت نویسنده به رسمیت شناخته شده است. نویسنده اصلاً خودش را مقید به نوشتن در قالب قوانینِ نوشتاری ژانر تاریخ نمیکند اما روایتش بخشی از تاریخ معاصر ما را بر آفتاب میافکند. این هم فایدهی دیگر زندگینامههای خود نوشت است؛ تاریخ به روایت غیر رسمی. در آن سالهای یاحقی خواننده تجربههای مختلف نسلی از ایرانیان را میبیند که تبدیل به کدهای زبانی شده، دارای وجه جمال شناسانه است و در عین حال، نقشی از تاریخ معاصر را بر ذهن خواننده نقش میزند. آنچه به این اثر «تمایز و تشخص» میبخشد، همان دغدغههای فرهنگی نویسنده است که پیوسته در حال گره زدن حوزههای فرهنگی مختلف (از تون تا تورنتو) و گذشته و حال است؛ یاحقی میخواهد جهانی نگاه کند و بومی بنویسد. جهان در «آثار خلاق» دکتر یاحقی در پیوند با ایران و با خراسان فرهنگی قدیم معنا پیدا میکند و نویسنده موفق میشود از مرزهای سیاسی درگذرد و ایرانی فرهنگی را برسازد که بسی بزرگتر و زیباتر و فرهنگیتر از ایران سیاسی امروز است. آن شگرد بیانی «گذشته را به حال آوردن و حال را با گذشته معنا کردن» در این کتاب بهخوبی به کار گرفته شده است. همین خصلت سبب میشود آن سالها تبدیل به اثری فرهنگی شود که در حدود تجربیان کاملاً شخصی نویسنده باقی نماند و خیلی از آدمها با آن احساس همذات پنداری کنند و روایت زندگی خودشان را در آن ببینند. بهخصوص که نثر نویسنده بسیار سخته و استخواندار با تهمایههای سبک خراسانی جدید و زبانی سالم و سلیس است. دایرهی واژگانی گستردهی نویسنده سبب شده تا اصلاً احساس ملالآور «تکرار» به خواننده دست ندهد. زبان اثر زنده، سرشار، سالم و زیباست. یاحقی در این اثر نشان داده که چطور میتوان هم با زبانهای خارجی آشنا بود و به آن زبانها نوشت و هم در عین حال زبان فارسی را به صورتی عالی و متعالی به کار گرفت. دربارهی این کتاب بیشتر میتوان نوشت اما محدودیت فضای مجازی مرا از نوشتن بیشتر باز میدارد؛ قطعاً این کتاب در کتاب الایام طه حسین، آن روزهای اسلامی ندوشن ضلع سوم از مثلثی را تشکیل میدهد که قابلیتها و امکانات ژانر زندگینامهی خود نوشت را نشان میدهند؛ کتابی که در کمتر از یک ماه به چاپ دوم رسید و نشان میدهد این ژانر چقدر میتواند در نزدیککردن مردم کتابگریز ما به کتاب و کتابخوانی مؤثر باشد.
آن سالها (دورهی دو جلدی)، محمدجعفر یاحقی، چاپ اول ۱۳۹۶، انتشارات معین، قیمت دوره ۷۷۰۰۰ تومان.