گلرخسار صفیاوا، شاعر، رماننویس، روزنامهنگار، پژوهشگرِ ادبیات عامه و فعّال فرهنگی و اجتماعی، از ادبیانِ نسلِ چهارم معاصرِ تاجیک در هفتم دسامبر ۱۹۴۷ م در روستای یَخچ، ۱ ناحیهی کومسومول آباد/کامسامالآباد ۲ (از سال ۲۰۰۳ م نورآباد) ۳، از نواحی تابع جمهوری تاجیکستان، بهدنیا آمد. پس از گذراندن آموزشهای مقدماتی در زادگاهش، در سال ۱۹۶۳ م برای ادامهی تحصیل به دوشنبه، پایتخت تاجیکستان، کوچید و تحصیل در رشتهی زبان و ادبیات تاجیکی را در دانشگاه ملّی آغاز کرد. در سال ۱۹۶۸ م از این دانشگاه دانشآموخته شد. فعالیتهای ادبی، علمی و فرهنگی شاعر از همین دوره آغاز شد؛ امّا اوج آن را باید به سال ۱۹۷۰ م مربوط دانست. گلرخسار در سال ۱۹۷۰ م و در ۲۳ سالگی نخستین مجموعه شعر خود را در دوشنبه با نام بنفشه و با مقدمهی باقی رحیمزاده (۱۹۱۰-۱۹۸۰ م)، شاعر تاجیک، بهچاپ رساند. در سال ۱۹۷۱ م این مجموعه با ترجمهی روسی در مسکو منتشر شد. عضویت وی در کانونِ نویسندگان اتحاد جماهیر شوروی و اتحادیهی نویسندگان تاجیکستان از همین سال بود. از آن سال تاکنون بسیاری از آثار منظوم و منثور، ترجمهای و پژوهشی وی در قالب دهها اثر علمی، تحقیقی، داستانی و شعری به دو زبان فارسیِ تاجیکی و روسی در کشورهای تاجیکستان، روسیه و ایران به چاپ رسیده است. شهرت گلرخسار در ایران به شاعری است؛ این در حالی است که وی از سال ۱۹۹۰ م با انتشار رمان زنانِ سبزبهار، خود را درمقام نخستین بانوی رماننویس در تاجیکستان و آسیای مرکزی به اهل ادب شناسانده و با انتشار رمان سکرات در سال ۲۰۰۹ م (چاپ به خط فارسی در تهران به سال ۲۰۱۰ م) ـ که نگارش آن را از زمان چاپ نخستین رمانش آغازیده بود ـ علاقهی خود را به رماننویسی پیگیری کرده بود. گزیدهی آثار گلرخسار، همانند دیگر ادیبان نامدار تاجیک، به بیشتر زبانهای جمهوریهای سابق شوروی و برخی دیگر از زبانها ازجمله انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، چکی، چینی، اسپانیایی، بلغاری و رومانیایی ترجمه شده است. گلرخسار از فعالان حوزهی فرهنگ در تاجیکستان و از زنان تأثیرگذارِ جمهوریهای آسیای مرکزی بهشمار میرود. (Сомонӣ ва Салӣм, 2014: 71-72; Асозода, 1999: 392-403; Абдуманнонов, 1988: 1/371؛ شکورزاده، ۱۳۸۰، ۱/ ۷۶۱-۷۶۲؛ موسوی گرمارودی، ۱۳۸۴: ۵۶۹-۵۷۴؛ صفیآوا، ۱۳۹۳: ۵۴-۸۷؛ صفیآوا، ۱۳۹۵ الف: ۷۲۷-۷۳۴).
گلرخسار و محیط ادبی ایران
هرچند آشنایی نزدیک و گستردهی ایرانیان با تاجیکستان را در دورهی معاصر باید به زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق و استقلال جمهوریهای آن در سال ۱۹۹۱ م مربوط دانست، تاجیکان از زمان مهاجرت ابوالقاسم لاهوتی (۱۸۸۷-۱۹۵۷ م) در سال ۱۹۲۲ م به مسکو و سپس اقامت در تاجیکستان از سال ۱۹۲۵ م (Асозода, 1999: 237-260)، ایران معاصر را بیشتر از دریچهی نگاه لاهوتی میشناختند. پس از شکلگیری جمهوریهای اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۲۴ م در آسیای مرکزی، رفتهرفته روابط ایران با این منطقه قطع و به مسافرت بسیار محدود هیئتهای رسمی ایرانی از طریق مسکو ختم شد. با این همه، برگزاری «نخستین سمپوزیوم شعر فارسی» در ۲۷-۲۸ دسامبر سال ۱۹۶۸ م/ ۶-۷ دی ۱۳۴۷ ش در شهر دوشنبه در آشنا کردن شاعران محیطهای ادبی فارسی زبان ایران، افغانستان و تاجیکستان با یکدیگر تأثیر عمیقی بر جای گذاشت. در این همایش شخصیتهای برجستهی ادبی ایران و افغانستان از جمله پرویز ناتل خانلری (۱۲۹۲-۱۳۶۹ ش)، غلامحسین یوسفی (۱۳۰۶-۱۳۶۹ ش)، نادر نادرپور (۱۳۰۸-۱۳۷۸ ش)، لطفعلی صورتگر (۱۲۹۷-۱۳۴۸ ش)، نجیب مایل هروی (تولد ۱۳۲۹ ش در هرات)، خلیلالله خلیلی (۱۲۸۶-۱۳۶۶ ش) و دیگران شرکت داشتند. رستم وهاب در مقدمهی کتاب بوی جوی مولیان، شعر معاصر تاجیکی (تهران، انجمن شاعران ایران، ۱۳۹۲) به ارزیابی این همایش پرداخته و در اهمیّت آن نوشته است: «موضوع اصلی بحث و بررسیها در آن سمپوزیوم مسائل نظری و علمی شعر نو بود. میتوان گفت که پس از این همایش، روابط ادبی، بهخصوص در زمینهی تبادل تجارت ادبی و انتشار کتب به صورت متقابل وارد مرحلهی جدید شد (ص ۲۹). با مرگ ژوزف استالین ۴ (۱۸۷۸-۱۹۵۳ م) و روی کارآمدن نیکیتا خروشپف ۵ (۱۸۹۴-۱۹۷۱ م) تغییرات شگرفی در سیاستهای فرهنگی داخلی و خارجی شوروی ایجاد شد. نسل سوم ادبیات تاجیک همسو با شاعران و ادیبان سرتاسر شوروی سابق در دههی شصت که به «دههی شصتیها» معروف هستند، توانستند به آزادیهای نسبی دست یابند. «نرمش خروشجفی» تأثیر مستقیمی در شعر تاجیک داشت و باعث بازگشتِ شاعران تاجیک به بازخوانی ریشههای کهن و افزایش شناخت آنها از جریانهای فرهنگی جاری در ایران و افغانستان شد (همان جا). این روند در دههی نود سدهی بیستم و با روی کار آمدن میخائیل گورباچف (متولد ۱۹۳۱ م) و اجرای دو برنامهی پرسترویکا (بازسازی اصلاحات اقتصادی) و گلاسنوست (فضای باز سیاسی) (شفافّیت، آشکار بیانی) شدت گرفت و با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق در سال ۱۹۹۱ م به اوج خود رسید و مردمانِ دو سوی جیحون پس از هفتاد سال دوری یک بار دیگر به هم نزدیک شدند. نخستین آشنایی گلرخسار با شاعران معاصر ایران در آلمان اتفاق افتاد. وی طی سفری که بهمنظور شرکت در «شبهای شعر فارسی» در آوریل ۱۹۹۰ م/ فروردین ۱۳۶۹ ش به این کشور رفته بود، «در خانهی فرهنگ جهان» با مهدی اخوان ثالث (۱۳۰۷-۱۳۹۶ ش)، محمود دولتآبادی (تولد ۱۳۱۹ ش)، هوشنگ گلشیری (۱۳۱۶-۱۳۷۹ ش)، بزرگ علوی (۱۲۸۲-۱۳۷۵ ش)، محمدرضا شفیعی کدکنی (تولد ۱۳۱۸ ش) دیدار کرد و با تنی چند از بزرگترین و شاخصترین نویسندگان و شاعران معاصر ایران آشنا شد. در آن دیدارها، اخوان یک بیت شعر به گلرخسار تقدیم کرده بود:
به شامِ ما غریبان چون شفق گل کرد گلرخسار
سما را پر شمیمِ سِّرِ سنبل کرد گلرخسار (گلرخسار، ۱۳۹۵: ۷۳)
اخوان ثالث در گفتوگو با نشریهی دنیای سخن به این موضوع اشاره کرده است (اخوان ثالث، مرداد و شهریور ۱۳۶۹: ۸-۹). بهنظر میرسد این گزارش نخستین سند مکتوب درباهی گلرخسار در ایران باشد. بعدتر شفیعی کدکنی در کتاب حالات و مقاماتم. امید به این دیدار پرداخته و از احساسات ایراندوستانهی این شاعر روایتی دلنشین ساخته و پرداخته است:
در یکی از روزها رفتیم به برلن شرقی به دیدار بزرگ علوی، یعنی آقابزرگ که خود در شبهای شعر و قصّه، در همهی شبها حضور داشت. از ما دعوت کرد به منزلش بریم و رفتیم. با خانم گلرخسار، شاعرهی تاجیکستانی، روز بسیار خوبی بود [...] احساسات ایرانی خانم گلرخسار ورای معیارهایی بود که ما در میانِ خودمان داشتهایم و داریم (شفیعی کدکنی، ۱۳۹۰: ۸۰).
شور و هیجان ایجادشده در نیمهی دوم دههی هشتاد در دورهی گورباچف، فضای بسیار بازی را در کشورهای اتحاد جماهیر شوروی ایجاد کرده بود. گلرخسار این بار، و برای بار نخست، با دعوت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ایران در سوم اکتبر ۱۹۹۰ م/ یازده مهر ۱۳۶۹ ش درمقام نمایندهی پارلمان اتحاد جماهیر شوروی سابق به ایران سفر کرد و با کولهباری از خاطراتِ سبز به تاجیکستان بازگشت. به قول خودش در این سفر، زمینهی ملاقات هیئتی از ایران را به شوروی در همین سال آماده کرد. در سالشمار زندگی شاعر به این واقعه اینگونه اشاره شده است: «میزبانی ضیافت ایران» در کاخ کرملین برای آقای هاشمی رفسنجانی و [سیدمحمود] دعایی و هیئت همراه (گلرخسار، ۱۳۹۵: ۷۳۰-۷۳۱). این سفر انعکاس خوبی در مطبوعات ایران داشت و باعث شد فضای ادبی آن در آستانهی فروپاشی شوروی با حلوهوای تاجیکستان بیشتر آشنا شود. نشریهی آدینه در شمارهی ۵۰-۵۱ خود گفتگویی کوتاه با شاعری انجام داد و آن را با نام «گفتگو با خانم گلرخسار شاعر تاجیک» (مهر ۱۳۶۹: ۶-۷) منتشر کرد. روزنامه اطلاعات در تاریخ پنجشنبه ۵ مهر ۱۳۶۹، گزارشی از دیدار گلرخسار از مؤسسهی اطلاعات را با نام «دیدار شاعر پارسیگوی و نمایندهی مردم تاجیکستان در پارلمان مسکو» (ص ۳) به چاپ رساند. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال جمهوریهایِ پنجگانهی آسیای مرکزی، روابط ایران با منطقه سیر تصاعدی گرفت و با افتتاح نمایندگیهای رسمی سیاسی و فرهنگی در میان کشورها و در خلال گسترش روابط فرهنگی، شناسایی شاعران شاعران و ادیبان دو کشور از یکدیگر افزایش چشمگیری یافت. چاپ گزیدهی اشعار، داستانها، نقدها و مصاحبههای ادیبان تاجیک در ایران در دو دههی نخست استقلال بهگونهی چشمگیری فضای ادبی ایران را برای حضور همزبانان فراموششده مهیّا کرد و درمقابل، میراث ادبی شاعران و ادیبان شاخص ایران را به آن سوی جیحون کوچاند. این تعامل دو جانبه تأثیر مستقیمی در شکلگیری جریانهای مشترک ادبی در فضای فارسیزبانان ایجاد کرد؛ بهگونهای که زبان ادبی تاجیکان را یک بار دیگر به سرچشمههای اصلی آن نزدیک کرد و از این طریق ظرفیتهای جدیدی را در حوزهای صورت و محتوا در اختیار آنان قرار داد. بیتردید گلرخسار صفیاوا نخستین بانوی شاعر تاجیک است که به دلیل جایگاه اجتماعی و شهرت ادبیاش بیش از دیگران شاعران تاجیک در فضای ادبی ایران شناخته شده و دهها سند دربارهی میراث ادبی وی به چاپ رسیده است.
توصیفاتی که ما از شخصیت شاعر در مقدمهی کتابها و در خلال گفتوگوهایش با مطبوعات ایران دیده و خواندهایم، یا دیگران وی را به ویژگیها متصف کردهاند، نگارنده بیش از هر صفت و ویژگی برای گلرخسار «شورانگیزی و کلام پراحساس» را برجسته یافته است: از اخوان ثالث و شفیعی کدکنی گرفته تا علی موسوی گرمارودی و سیمین بهبهانی که هرکدام نخستین مواجههی خود را با وی چه پراحساس توصیف نکردهاند. این شور و احساس و شوق و جذبه وقتی خرج بیان هنرمندانهی تاریخ و فرهنگ مشترک آریاییتباران و فارسیزبانان شده، تأثیر صدچندان خود را بر شیفتگان دنیای یگانگیها گذاشته است. تمام زندگی شاعر را میتوان در همین چند واژه خلاصه کرد: احساس، شورانگیزی، آریایینژادان و وطن مشترک آنان. سیمین بهبهانی در مقدمهی کوتاهش بر مجموعه اشعار شاعر (تهران: نگاه، ۱۳۹۵: ۱۵-۱۷) پس ذکر دیدار اخوان با وی در تیرماه ۱۳۶۹ ش در آلمان و توصیف «کلام پراحساس و لهجهی شیرین» وی از زبان اخوان، دربارهی شعرهای وی میگوید:
از شعرش بگویم: نه غزل است و نه قصیده، نه رباعی و نه قطعه و نه مثنوی و مسمط و نه شعر نیمایی. آمیختهای از همهی اینهاست. چیزی که خود آن را آفریده و خاص خود اوست... آنچه در این سرودهها به حد کمال آشناست احساس بسیار قوی آنهاست که درک و رابطهی همهی واژهها را آسان و شورانگیز میکند (همان، ۱۶).
اشارات شاعر در شعرهایش منبع بسیار غنیای برای شناخت دغدغهها، آرزوها، جهان اندیشگی و خلق و خوی شاعر است. شاعر در «چهارضرب» (همان، ۵۷۶) شخصیت خود را برای مخاطب توصیف میکند: مغرور، اما نجیب و بخشنده با قلبی خالی از کینه؛ کسی که هرگز حاضر نیست در مقابل دشمن سر تعظیم خم کند و تسلیم شود. این جنبه از شخصیت شاعر را باید شخصیت اجتماعی و انتقادی شاعر دانست که در جایجای اشعارش انعکاس یافته است. اگر ما بخواهیم براساس همین اشعار لقبی برای شاعر انتخاب کنیم «شاعر دردهای ملی» بسیار بجا خواهد بود:
قسمتِ در اشکِ خود غرقیدن
اندر آهِ خود ترکیدن
از سوزِ الم مردن
در این دنیایِ ویرانه
برایم نیست بیگانه
ولی نه در حضورِ میرِ موشان
نه به بزمِ دستآموزانِ شیطان
نه به دیدِ گشنهی میهنفروشان، نه!
شاعر در شعر «اشکِ توفان» به غرور مردانهاش این گونه اشاره کرده است:
آری، آری،
قصهی مردانگیام
یک جهان نامرد را نان میدهد... (همان، ۵۸۰).
شاعر در «سرنوشت» یکسره به ستایش خود و بیان دغدغههای زندگیاش میپردازد و بیباکانه فریاد برمیآورد:
در عتابِ امتحانِ خودشناسی
با وفا اثبات کردم
که به زیرِ دارها
در پنجهی کفتارها
بیباک بودن میتوانم.
در شکنجِ مردمِ خاکی و در تزویرِ ناپاکی
وارثِ افلاک بودن میتوانم (همان، ۵۹۰)
با این همه میداند سرنوشتی «پیچیده در بلا» دارد و گریزی از این همه درد برای وی تصور نمیتوان کرد:
شعر درد است
شعر درد است
نامهی اندوهِ من
جویایِ انسان و جهانِ دیگر است!
شاعری گر سرنوشت است
شاعری گر قسمت است
قسمتی چون قسمتِ من
در بلا پیچیده هست؟ (همان جا).
از ویژگیهای دیگری که شاعر در شعرش برای خویشتن قائل شده، عاشقانهسراییهای وی است، هرچند این عاشقانهها در مقابل شعرهای اجتماعی شاعر کمرنگتر جلوه میکنند:
من آن خانهبهدوشم
که دوش زبانِ بیانِ همه
پر از نشانهی من بود
من آن شاعرِ عشقم
که نامهی عاشقانهی یک نسل
شعر عاشقانهی من بود (همان، ۵۱۰)
سالشمار زندگی شاعر
این سالشمار بر اساس گفتگوی مفصّل شاعر با محمدجواد آسمان در سال ۱۳۸۹ ش (مجلّه تخصصی شعر، تهران: ۱۳۹۳: ۵۴-۸۷)، زندگینامهی شاعر مندرج در مجموعه اشعار (تهران: نگاه، ۱۳۹۵: ۷۲۷-۷۳۴) و اطلاعات دیگر استفاده شده در منابع طرح تنظیم شده است:
۱۹۴۷ م ـ هفتم دسامبر، تولد در روستای یخچ، ۶ ناحیهی کومسومولآباد (نورآباد کنونی) تاجیکستان.
۱۹۵۳ م - آغاز تحصیل در مکتبخانهی سنتیِ روستای زادگاه.
۱۹۵۸ م - بیستم آگوست، درگذشتِ مادر.
۱۹۶۲ م - سرودن نخستین شعر با موضوع بهار؛ چاپ نخستین شعر با موضوع تاجیکستان در روزنامهی محلّی ناحیه قُرم در پانزده سالگی.
۱۹۶۳ م - آغاز تحصیل در دانشگاه ملّی؛ ریاست محفل دانشجویی ادیبان جوان تاجیکستان؛ آغاز روزنامهنگاری در روزنامهی جوانان تاجیکستان.
۱۹۶۹ م - آشنایی نزدیک با میخاییل شولوخوف، ۷ نیکلا تیخونوف، ۸ چنگیز آیتماتوف ۹ و دیگر شاعران کلاسیک روسی در اتحاد جماهیر شوروی سابق.
۱۹۷۰ م - انتشار کتاب بنفشه، نخستین مجموعه شعر شاعر در ۲۳ سالگی.
۱۹۷۱ م - انتشار ترجمهی روسی کتاب بنفشه در مسکو، برگزیدهی پنجمین همایش نویسندگان شوروی؛ عضویّت در کانون نویسندگان اتحاد جماهیر شوروی.
۱۹۷۳ م - انتشار کتاب خانهی پدر، برندهی جایزهی ادبی جوانان تاجیکستان.
۱۹۷۳ م - انتشار کتاب سرود چشمهسار، ترجمهی برخی از سرودههای شاعر به زبان روسی.
۱۹۷۵ م - انتشار کتاب افسانهی کوهی.
۱۹۷۷ م - انتشار کتاب دنیای دل.
۱۹۷۸ م - انتشار کتاب نوروز در مسکو، ترجمهی برخی سرودههای شاعر به روسی.
۱۹۸۰ م - انتشار کتاب اخلاص.
۱۹۸۱ م - انتشار کتاب آتشِ سغد؛ انتشار ترجمهی روسی کتاب گهوارهی سبز در مسکو.
۱۹۸۲ م - انتخاب به سمت معاونت اتحادیهی نویسندگان تاجیکستان (تا ۱۹۸۵ م).
۱۹۸۳ م - انتشار کتاب کبکها در مهمانی، ترجمهی برخی از سرودههای شاعر به روسی؛ انتشار ترجمهی روسی کتاب راز افشایی در نیمروز در دوشنبه.
۱۹۸۴ م - انتشار کتاب گهوارهی سبز به خط فارسی؛ انتشار کتاب از پیِ آفتاب، ترجمهی برخی از شعرهای شاعر به روسی؛ انتشار ترجمهی روسی کتاب برای تو در مسکو؛ انتشار کتاب آیینهی روز در مسکو، ترجمهی برخی از شعرهای شاعر به روسی؛ انتشار کتاب فولکور وادی قراتگین (ناحیهی رشت تاجیکستان) در دوشنبه.
۱۹۸۵ م - انتشار کتاب آیینهی روز؛ ترجمه و چاپ کتاب عروس خون لورکا ۱۰ در تاجیکستان؛ انتشار ترجمهی روسی کتاب بغضِ عشقِ من در مسکو.
۱۹۸۶ م - انتشار کتاب شبنم.
۱۹۸۷ م - انتشار کتاب راهِ باختر؛ تأسیس و ریاست بنیاد فرهنگ تاجیکستان.
۱۹۸۸ م - انتشار کتاب قصیدهی کوهستان.
۱۹۸۹ م - نمایندگی پارلمان اتّحاد جماهیر شوروی.
۱۹۹۰ م - سفر به آلمان غربی برای شرکت در «شبهای شعر فارسی» در «خانهی فرهنگ جهان» و ملاقات با اخوان ثالث، دولتآبادی، گلشیری، بزرگ علوی، شفیعی کدکنی و دیگران؛ راهاندازی و سردبیری مجلّهی فرهنگ در تاجیکستان؛ نخستین سفر به ایران؛ انتشار رمان زنانِ سبزبهار و کسب عنوان نخستین بانوی رماننویس در تاجیکستان و آسیای مرکزی.
۱۹۹۱ م - انتشار ترجمهی روسی کتاب آتشتپرست در مسکو؛ پایان عضویت در پارلمان اتحاد شوروی همزمان با فروپاشی آن.
۱۹۹۲ م - انتشار کتابِ تخت سنگین؛ انتشار کتابِ آیت عشق ۱۱ به خط فارسی در فرانکفورت و لوکزانبورگ.
۱۹۹۴ م - انتشار گلچینی از شعرهای شاعر به خط فارسی در ایران (گلچینی از اشعار گلرخسار صفیاوا (تهران: الهدی، ۱۳۷۳، ۳۱۴ ص)؛ انتشار کتاب زادروز درد به دو خط فارسی و سیریلیک در مسکو (انتشار ترجمهی روسی در قرقیزستان ۱۹۹۵ م، انتشار به خط فارسی در ایران و قرقیزستان، ۱۹۹۶ م).
۱۹۹۷ م - انتشار شعرهای روسی شاعر با نام خورشید بدونِ (کلود) مونی در مسکو.
۱۹۹۸ م - انتشار کتاب در پناهِ سایهی خود در مسکو؛ راهاندازی و ریاست فرهنگستان شعر جهان در دوشنبه.
۱۹۹۹ م - انتخاب به عنوان شاعر ملّی و مردمی تاجیکستان.
۲۰۰۰ م - انتشار کتاب اشک طوفان به خط فارسی در ایران؛ پیمانهی غزل در مسکو؛ کتاب شناخت رباعیات عمرخیام (پژوهش) در دوشنبه؛ روزنامهی بدون روز (نثر) در مسکو.
۲۰۰۱ م - انتشار کتاب زن و جنگ (پژوهش) در دوشنبه و به فارسی با نام روایتهای ناگفته ۱۲ (تهران: ۲۰۰۲ م).
۲۰۰۲ م - ترجمهی کتاب اشک قطرهی باران در مسکو (تحقیقی دربارهی خیّام).
۲۰۰۳ م - انتشار کتاب بهشت خواب (برندهی جایزهی دولتی رودکی).
۲۰۰۴ م - انتشار کتاب دیوان عشق و اشک و خنده در تاجیکستان.
۲۰۰۹ م - انتشار کتاب سکرات در دوشنبه (دومین رمان مؤلف) و چاپ به خط فارسی ۱۳ انتشار کتاب جاودانه.
۲۰۱۶ م - انتشار مجموعه اشعار در ایران با مقدمهی سیمین بهبهانی؛ انتشار گزیدهی غزلهای شاعر به انتخاب محمدجواد آسمان با نام یک پنجره مهر در ایران.
۲۰۱۸ م - انتشار رباعیها، دوبیتیها و مفردات در تاجیکستان به خط فارسی با نام چراغ سرخ تنهایی (دوشنبه: پژوهشگاهِ فرهنگ فارسی- تاجیکی/ با دو خط فارسی و سیریلیک).
میراث شعری گلرخسار در ایران
کتاب
انتشارات بینالمللی الهدی در سال ۱۳۷۲ ش با نام «فرهنگ و تمدن کشورهای همسایه» چاپ گزیدهی اشعار شاعران فارسی زبان تاجیکستان را نیز نخستین بار در ایران، پس از فروپاشی شوروی، در دستور کار خود داد.۱۴ این مجموعه با انتشار گلچینی از اشعار استاد لایق شیر علی (تهران: الهدی، ۱۳۷۲: هیجده + ۲۶۸ ص) آغاز شد و با چاپ گزیدهای از اشعار گلرخسار، مؤمن قناعت، بازار صابر و دیگران ادامه یافت. نخستین مجموعه شعر گلرخسار در ایران با نام گلچینی از اشعار گلرخسار صفی اوا، (تهران، الهدی، ۱۳۷۳: بیست + ۳۱۴ ص) با برگردان از الفبای سیریلیک به فارسی میرزا شکورزاده و مقدمهی کوتاه علیاصغر شعردوست، مدیر عامل انتشارات، چاپ و منتشر شده است (صص ۱۱-۲۰). این مجموعه گزیدهی اشعار شاعر شامل ۱۴۴ قطعه شعرِ سپید، نیمایی، کلاسیک و ۲۸ رباعی و ۶ دوبیتی است. شعرهای مجموعه بنابر نقل ناشر در مقدمه به انتخاب شاعر بوده و ناشر هیچ نقشی در انتخاب و چینش آنها نداشته است. زندگینامهی بسیار کوتاهی از شاعر در برگردانِ پشت جلد کتاب به چشم میخورد. مقدمهی ناشر، خواننده را با بخشهایی از دغدغههای فکری شاعر آشنا میکند. میرزا شکورزاده با افزودن توضیحاتی بسیار کوتاه در پانوشت برخی از اشعار، واژههای تاجیکی را توضیح داده است. از آنجا که هیچ کدام از شعرها تاریخ سرایش ندارد، ورود به دنیای اندیشگی شاعر و تحلیل تحولات آن دشوار است؛ با این همه، مخاطب از گزینش شعرها بهخوبی به تغییر جهانبینی شاعر از ستایش دورهی شوراها و زندگی در دنیای ساختگی اتحاد جماهیر شوروی به ستایش دورهی استقلال در قالب ستایش وطن، فرهنگ نیاکان و زبان مادری پی میبرد. در این مجموعه بهکلّی از شعرهای دنیای پیشااستقلال تاجیکستان ۱۹۹۱ م/ ۱۳۷۰ ش چشمپوشی شده و اگر شعرهایی از آن دوره گزینش شده باشد ـ که شده است ـ دارای استقلال معنایی است و هیچ ارتباطی با «زمان» در معنیِ «معمولِ» آن ندارد. تقریباً تمام کتابهای چاپشدهی شعریِ گلرخسار در ایران همین ویژگی را دارند: گزیده از سوی شاعر یا ناشر و مقدّمه نویس، بدون تاریخ سرایش، و حذف شعرهای سرودهشده در زمان شوروی. در این میان مجموعهی نسبتاً کاملی که از اشعار گلرخسار در تهران به خط فارسی و با مقدمهی سیمین بهبهانی (۱۳۰۶-۱۳۹۳ ش) با نام مجموعه اشعار (تهران: نگاه، ۱۳۹۵) به چاپ رسیده، هم از نظر حجم و هم از نظر بخشبندی و داشتن تاریخ و مکان سرایش اشعار با بقیّه متفاوت است. این مجموعه ۷۵۲ صفحه است و گزیدهای نسبتاً کامل از شعرهایِ شاعر را در بازهی زمانی ۱۹۷۲-۲۰۱۰ م، یعنی از بیستوپنج تا شصتوسه سالگی وی دربر گرفته است. در این مجموعه نیز شاعر در شعرهای برگزیده از دورهی پیشااستقلال، دورهی شوروی (۱۹۷۲-۱۹۹۰ م) با انتخاب آگاهانهای که از شعرهای خود داشته، مانند نخستین مجموعهی شعر چاپ شده در ایران (تهران: الهدی، ۱۳۷۳)، مخاطب را از آشنایی روبارو با اندیشهی خود در دورهی شوروی محروم کرده است؛ هرچند با توجه به فضای فکریِ حاکم بر کشورهای اتحادِ جماهیر شورویِ سابق، میتوان بهراحتی به مضامینِ پرتکرار میراث ادبی شاعرانِ این نسل دست یافت. هرچه هست شاعر در این انتخاب قصد داشته است مخاطب ایرانی را با شاعری آشنا کند که نخست همسو با بسیاری از جریانهای شعری شکل گرفته در فضای شوروی عقایدی داشته و براساس آن عقاید، اشعاری سروده است که با فروپاشی شوروی و تغییر زمانه و به تبعِ آن دگرگونی دستگاه اندیشگی شاعر، تاریخِ مصرفِ آنها نیز تمام شده است؛ بنابراین لزومی ندارد با بازچاپ آنها روح خود و مخاطبانش را بیازارد و برنجاند!
در این بخش فهرست اجمالی کتابهای مستقل چاپشدهی شاعر یا دربارهی شعر و زندگی گلرخسار در ایران به ترتیب سال نشر آورده میشود:
- صفیاوا، گلرخسار (۱۳۷۳). گلچینی از اشعار گلرخسار صفیاوا. برگردان از الفبای کریل به فارسی میرزا شکورزاده. تهران: الهدی. ۳۱۴ ص.
- صفیاوا، گلرخسار (۱۳۷۴). زادروز درد. تهران: بنیاد نیشابور، نشر بلخ. ۹۲ ص.
- صفیاوا، گلرخسار (۱۳۷۸). اشک طوفان: گلچین اشعار گلرخسار صفیاوا، شاعر تاجیک. برگردان از الفبای کریل به فارسی میرزا شکورزاده. تهران: دبیرخانهی شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی. ۴۷۲ ص.
- صفیاوا، گلرخسار (۱۳۸۸). تنهاتر از تنهایی: گلچین اشعارگلرخسار صفی. تهران: الهدی. ۴۰۰ ص.
- صفیاوا، گلرخسار (۱۳۹۵). مجموعه اشعار گلخسار. با مقدمهی سیمین بهبهانی. تهران: نگاه. ۷۵۲ ص.
- صفیاوا، گلرخسار (۱۳۹۵). یک پنجره مهر. گزیدهی غزلهای گلرخسار صفی، شاعر تاجیک. گزینش و برگردان از سیریلیک محمدجواد آسمان. تهران: نشر ثالث. ۲۷۶ ص.
- حسنی، طاهره (۱۳۹۵). نگاهی به شعر فروغ فرخزاد و گلرخسار صفیاوا، شاعر تاجیک. تهران: نشر قانون. ۱۶۷ ص.۱۵
پایاننامه
- نعمتی، یاسمن (۱۳۹۱). بررسی سبکشناسانهی اشعار گلرخسار صفیاوا. پایاننامهی کارشناسی ارشد. استاد راهنما دکتر شیرزاد طایفی. دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی. ۵۳۰ ص.
دانشجو در این پایاننامه ۴۵ شعر شاعر در قالبهای غزل، قطعه، رباعی، مستزاد، مسمط، ترجیعبند، شعرنو و سپید را (از سه دفتر شعرتنهاتر از تنهایی، اشک طوفان، گلچینی از اشعار گلرخسار) انتخاب کرده و آنها را با رویکرد سبکشناسانه در سه سطح ادبی، زبانی و فکری بررسی کرده است. پژوهشگر ضمن بررسی سبکشناسانهی شعرهای برگزیده در دو سطح ادبی و زبانی، موضوعات وطنی، عشق، غم و تنهایی، و روحیهی امیدوارانه را در سطح فکری با بسامد بیشتری یافته است. براساس این تحقیق، تبلیغ اصول اخلاقی با رنگ و بوی عرفان، طبیعت، زن و مشکلاتش از دیگر موضوعات برجستهی شعر گلرخساراست.
- ظهراب بیگی، ناهید (۱۳۹۴). مقایسهی مؤلفههای فکری در اشعار پروین اعتصامی و گلرخسار صفیاوا. پایاننامهی کارشناسی ارشد. استاد راهنما دکتر طاهره صادقی تحصیلی. دانشگاه لرستان، دانشکدهی زبان و ادبیات فارسی.
دانشجو در این پایاننامه مؤلفههای فکری پروین اعتصامی را در موضوعاتی ازقبیل خداجویی، عشق الهی، مسائل مربوط به زنان، مادرانگی، عواطف بشردوستانه، حمایت از محرومان، ستایش دانش و ادب، ستیز با جهل، و آشنایی با جهانبینی شاعر بررسی کرده است. وی ویژگیهای فکری گلرخسار را در موضوعاتی ازجمله خداجویی، خردستایی، جهلستیزی، مرگاندیشی، و باور به قضا و قدر خلاصه کرده است. پژوهشگر در بخش مقایسهی دو شاعر، وطنخواهی شاعر تاجیک را از برجستگیهای شعر وی دانسته و به جدایی از وطن فرهنگی و معنوی، یعنی ایران اشاره کرده است. عشق زمینی، نوستالوژی غربت، تنهایی، مسائل زنان و رنجهای آنان، و بهرهمندی از داستانهای حماسی شاهنامه از دیگر ویژگیهای فکری شاعر تاجیک برشمرده شده است.
مقاله و گفتوگو
- صفی، گلرخسار (مهر ۱۳۶۹). «گفتوگو با خانم گلرخسار، شاعر تاجیک». آدینه. ش ۵۰-۵۱. صص ۶-۷).
- صفی، گلرخسار (مهر ۱۳۶۹). «از همهی شاعران گذشتم و به حضرت حافظ پیوستم» (گفتوگو). ادبستان فرهنگ و هنر. ش ۱۰. صص ۵۲-۵۴.
- صفی، گلرخسار (آبان ۱۳۷۲). «زبان فارسی؛ زبان شعر» (گفتوگو). کیهان فرهنگی. س ۱۰. ش ۸ (پیاپی ۱۰۳). صص ۶-۸.
- صفی، گلرخسار (بهار ۱۳۷۱). «بوی جوی مولیان». نامهی فرهنگ. ش ۷. صص ۱۰۰-۱۰۵.
- صفی، گلرخسار (تیر ۱۳۷۳). «علم جدید در خدمتِ سلوکِ بشر به سمت حقیقت» (گفتوگو). شعر. ش ۱۱. صص ۴۸-۵۳.
- صفی، گلرخسار (تابستان ۱۳۷۵)، «گفتوگو با خانم گلرخسار شاعر معاصر تاجیکستان». نامهی پارسی. ش ۱. صص ۱۰۶-۱۱۶.
- عجمی، رستم (خرداد ۱۳۸۷). «منشور ادبیات». (دربارهی گلرخسار صفیاوا و چند شعر از او) شعر. ش ۵۷. صص ۶۴-۶۵.
- طایفی، شیرزاد و یاسمن نعمتی (۱۳۹۲). «بررسی تحلیلی مشخصههای زبانی اشعار گلرخسار صفیآوا». هشتمین همایش بینالمللی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی ایران، زنجان. انجمن ترویج زبان و ادب فارسی ایران. مشاهده در تاریخ ۱۰ اسفند ۱۳۹۶ ازhttps://www.civilica.com/Paper-ISPL08-ISPL08_171.html.
- اکبری بیرق، حسن و مریم اسدیان (بهار و تابستان ۱۳۹۳). «بررسی تطبیقی کابرد اسطوره و کهنالگو در شعر فروغ فرخزاد و گلرخسار صفی آوا (شاعر تاجیک)». پژوهشهای ادبیات تطبیقی دانشگاه تربیت مدرس. دورهی ۲. ش ۱. صص ۱۵۴-۱۸۵.
- صفی، گلرخسار، (آبان ۱۳۹۳). «مادرِ ملّتِ تاجیک: گفتوگوی محمدجواد آسمان با گلرخسار صفی، شاعر تاجیک». شعر. ش ۷۲. صص ۵۴-۸۷.
1. Yakhch
۲. برخی منابع تاجیکستان تاریخ تولد وی را هفدهم دسامبر ثبت کرده است (Сомонӣ ва Салӣм, 2014: 71-72; Асозода, 1999: 392-403; Абдуманнонов, 1988: 1/371).
۳. نورآباد از ناحیههای تابع جمهوری تاجیکستان است که در حدود ۱۳۵ کیلومتری شرق دوشنبه در وادی رشت قرار گرفته است.
4.Joseph Stalin
5. Nikita Khrushchev
6. Yakhch
7. Mikhail Sholokhov (1905-1984)
8. Nikolai Tikhonov (1896-1979)
9. ChinghizAitmatov (1928-2008)
10. Federico García Lorca (1898-1936)
۱۱. نشانی کتابشناسی کامل کتاب: گلرخسار صفیاوا، آیتعشق: شعرمعاصر تآجیک، بهانتخآب و ویرأیش تورج اتآبکی (لوکزامبورگ: فرزین دوستدار، ۱۹۹۲)، ۱۸۷ ص.
۱۲. نشانی کتابشناسی کامل کتاب: گلرخسار صفیاوا، روایت ناگفته: بازنگآری خاطرات زنانتآجیک و افغان از جنگهای داخلی دههی آخیر. ویرأستهی صفا آخوان (تهران: وزارت امور خارجه، مرکز چاپ و انتشارات، ۱۳۸۰)، ۱۶۱ ص.
۱۳. نشانی کتابشناسی کامل کتاب: گلرخسار صفیاوا، سکرات، به کوشش هدیه شریفی (تهران: اطلاعات، ۱۳۹۰)، ۵۶۸ ص.
۱۴. نخستین گزیدهی شعرهای گلرخسار پس از فروپاشی شوروی به خط فارسی را باید کتاب آیت عشقدانست. دکتر تورج اتابکی، استاد دانشگاه اوترخت هلند، این کتاب را در سال ۱۹۹۲ م/ ۱۳۷۱ ش در ۱۸۷ ص با برگردان از خط سیریلیک به فارسی با هدف آشنا کردن ایرانیان با شعر معاصر تاجیک در اروپا (فرانکفورت و لوکزامبورگ) چاپ و منتشر کرده است. این کتاب را باید نخسین کتاب مستقل شعر گلرخسار به خط فارسی در خارج از تاجیکستان پس از فروپاشی شوروی دانست. گزارشی از این کتاب در مجلّه ایران شناسی، سال پنجم ذیل نام «آیت عشق، شعر معاصر تاجیک» (ایرانشناسی، پاییز ۱۳۷۲: ۶۵۴) دیده میشود.
۱۵. نشانی کتاب از وبگاه سازمان اسناد و کتابخانهی ملی جمهوری اسلامی ایران به نشانهی www.nlai.ir یادداشت شده است. کتاب در مخزن کتابخانهی ملی موجود نبود. از سرنوشت چاپ آن اطلاعی ندارم.
* رئیس انجمن علمی نقد ادبی ایران، دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس