ایران: محمد قاضی دوازدهم مرداد ماه ۱۲۹۲ به دنیا آمد و سال ۱۳۷۶در هشتاد و چهار سالگی از دنیا رفت. او از نسل مترجمها و ادبایی بود که متأثر از زمانه اجتماعی و
زیست فردیاش سیاست و ادبیات را در هم آمیخت و در نهایت جانب ادبیات و زیبایی را گرفت
و آثار مهمی از ادبیات جهان را به فارسی برگرداند. چند نسل از مخاطبهای ادبیات با
ترجمههای آن مترجم فقید با آثار مهم ادبیات جهان آشنا شدند. در یکصد و پنجمین
سالگرد تولدش با احمد پوری مترجم و رماننویس درباره محمد قاضی گفتوگو کردم.
نخستین دیدار شما با محمد قاضی به چه زمانی باز میگردد؟
نخستینبار در زمستان سال ۱۳۷۴ در مراسم ترحیم سیاوش کسرایی، جناب
محمد قاضی را دیدم. چهرههای متعدد ادبی در آن مراسم یادبود
حضور داشتند از آن جمله نجف دریابندری، احمد محمود و... در آن مراسم ده - پانزده
دقیقهای با محمد قاضی گفتوگو کردم و مراتب ارادت و احترامم را به ایشان اعلام
کردم و از ترجمههای تحسینبرانگیزش یاد کردم. این نخستین و آخرین دیدار من با
محمد قاضی بود و دو سال پس از آن دیدار ایشان درگذشت. البته از خیلی پیشتر با ترجمههایش
آشنا بودم و مخاطب ترجمههای تحسینبرانگیزش بودم.
کدامیک از ترجمههایش را بیشتر از دیگر آثاری دوست دارید
که به فارسی برگرداند؟
من ترجمههای متعددی از محمد قاضی را خواندم و بیشتر
ترجمهاش از «دن کیشوت» نوشته سروانتس را دوست دارم. زبان خیلی خوبی را برای فارسی این
متن انتخاب میکند و آن فارسی خیلی خوب در این ترجمه نشست. محمد قاضی در گفتوگویی
با نجفدریابندری و ابوالحسن نجفی منتشر شده در مجله «کتاب امروز» در سال۱۳۵۱، میگوید این ترجمهاش را میپسندد و
توضیح میدهد چنین روایتی مشحون از قصهها و خردهروایتهای عامی و مردمی زبانی
غیر از این نمیتوانست داشته باشد. زبان و نثر این ترجمه وامدار «امیر ارسلان
نامدار» است و به خلاقیت و دقت این نثر را در ترجمه دن کیشوت به کار میگیرد و پیش
میبرد. دامنه گسترده واژهها و تلاش برای حفظ لحن شخصیتها، جذابیتها و ظرافتهای
کلامی از ویژگیهای ترجمه دن کیشوت است.
محمد قاضی آثار متعددی را از ادبیات جهان به فارسی
برگرداند و صرفاً در ترجمه ادبی متوقف نشد آثاری از حوزههای دیگر علوم انسانی هم
ترجمه کرد، سعی کرد به واسطه ترجمههایش بر داستان فارسی نیز اثر بگذارد و پیشنهادهایی
را پیش روی نویسندگان قرار دهد، با این اوصاف به اعتقاد شما اهمیت محمد قاضی در
چیست؟
همینطور است، او با تعدد و تنوع ترجمه آثار متعدد از
ادبیات و علوم انسانی جهان به فارسی گام مهم و بزرگی در رشد آگاهی و فرهنگسازی در
ایران برداشت. اگر مبدأ زمانی ترجمه را روزگار قاجار بگیریم او از از نسل
بنیانگذاران ترجمه در دوران ایران معاصر نیست، اما بیشک از در شمار چهرههای
پرچمدار ترجمه مدرن در ایران است و این مسأله اهمیت زیادی دارد. دستکم یکی
دو نسل با ترجمههای او با گوشه و کنار ادبیات جهان آشنا شدند. ما خاطره ترجمههای
خوب «نان و شراب» نوشته اینیاتسیو سیلونه و «زوربای یونانی» اثر نیکوس کازانتزاکیس
و چندین اثر دیگر را فراموش نمیکنیم و این ترجمهها همچنان خوانده میشوند. همچنین آثار
غیرداستانی خوبی را انتخاب و به فارسی ترجمه کرد. او مترجمی پرکار و خلاق و فرهنگساز
بود.