در باب مناقب و احوال بایزید بسطامی دو کتاب در دست است: یکی کتاب «النور من کلمات ابیطیفور» نوشتهی سهلگی که عبدالرحمان بدوی آنرا به انضمام کتاب شطحیات الصوفیه نشر کرده است و دکتر محمدرضا شفیعیکدکنی آن را به فارسی ترجمه کرده و با عنوان دفتر روشنایی منتشر کرده است. کتاب دیگر دربارهی بایزید کتاب «دستور الجمهور فی مناقب سلطانالعارفین ابییزید طیفور» است که تالیف احمد بن حسین بن خرقانی است که نسخهی خطی آن در تاشکند نگهداری میشود و نسخهی تصویری آن در ایران موجود است. دکتر شفیعی در باب بایزید مینویسد که بایزید بسطامی یکی از مظاهر تجلی «حال عالی» در «قال درخشان و ممتاز» است و کتاب النور جلوههایی از ظهورات این حال و قال به شمار میرود. سراسر این کتاب گزارههایی است در حوزهی الهیات که از ذهن و زندگی مردی به نام بایزید بسطامی برجوشیده و دهان به دهان آن را در طول سالها نقل کردهاند تا آنگاه که یکی از علمای بزرگ قرن پنجم، به نام سهلگی آن را تدوین و کتابت کرده است. چیزی نزدیک به هزار سال از عمر این کتاب میگذرد و از وفات بایزید نیز چیزی در حدود هزارودویست سال. اطلاعات دربارهی زندگی و دوران حیات وی پراکنده و گاهی متناقض است. در منابع آمده است که بایزید شاگرد امام جعفر صادق (ع) بوده و در خانهی آن حضرت سقایی میکرده است. برخی از محققان از جمله امام فخر رازی و علامه حلّی نیز ملاقات او را با امام جعفر صادق (ع) پذیرفتهاند. بایزید بیشترین سالهای زندگی خود را در بسطام گذراند. آرامگاه او نیز در همان شهر است و از همان ابتدا محل زیارت اهل تصوف بوده است.
تصوف بایزید تصوف اهل محبت و عرفایی چون رابعهی عدویه، شبلی، حلاج، ابوسعید ابوالخیر و شمس تبریزی است. شطحیات او معروف است و مخالفتهایی در این باب با او شده است که تا روزگار ما ادامه دارد. اما گفتهاند که بایزید متابعت از شریعت را شرط سلوک صوفیانه و رعایت جزئیترین آداب سنت رسولالله (ص) را بر خود فرض میدانسته است. در ادبیات عرفانی تفکر و سخنان بایزید دستمایهی شعرا و ادبا بوده است. سنایی در حدیقهالحقیقه و دیوان خود بارها مقام او را ستوده است. عطار بخشی از آثار خود را، علاوه بر تکریم او، به شرح زندگانی و نقل گفتههای او اختصاص داده است، مولوی در مثنوی در دفتر چهارم و پنجم حکایاتی لطیف از سخنان بایزید پرداخته و سعدی نیز در بوستان حکایتهایی در باب بایزید آورده است.
در سال جاری ترجمهی ایتالیایی کتاب «النور» به قلم دکتر ناهید نوروزی در نشر اِسِتر انتشار یافته است. ناهید نوروزی پژوهشگر فوق دکترا در دانشگاه بولونیای ایتالیا و سردبیر مجلهی دوزبانهی «دفترهای میخانه» است که با همکاری کارلو سکونه، ایرانشناس و عرفانپژوه ایتالیایی، این مجله را منتشر میکند و در سالهای اخیر چند کتاب از ادبیات کلاسیک فارسی و ادبیات معاصر منتشر کرده است. ترجمهی «فواتح الجمال و فوائح الجلال» نجمالدین کبری، ترجمهی «همای و همایون» خواجوی کرمانی، ترجمهی اشعار سهراب سپهری با عنوان «تا گل هیچ» به ایتالیایی از او منتشر شده است و کتابی با عنوان «اسب وحشی خشم» دربارهی آثار احمد شاملو.
دکتر ناهید نوروزی را ده سالی است که میشناسم و دقت نظر او و تعلیقاتی که در آثارش در روشن کردن نکات غامض این آثار برای خوانندگان ایتالیایی نوشته است نشانهی عمق دریافت او از ادب فارسی و حوزهی ایرانشناسی است. بدون ادعا و پیوسته در معرفی فرهنگ ایران اسلامی در ایتالیا کوشاست و توانسته استادان و دانشجویان و شرقشناسان را به آثاری که هنوز در میان استادان و دانشجویان و اهل فرهنگ ایران چندان خوانندهی فراوانی ندارد به ظرافتها و مفاهیم عرفان و ادب فارسی جذب نماید.
منتخبی از کتاب «النور» تاکنون به زبان فرانسه و ایتالیایی منتشر شده است و به زبان انگلیسی فقط از نیکلسون ترجمهی انگلیسی معراج بایزید منتشر شده است. زبان اول در حوزهی عرفان اسلامی زبان فارسی است و به قول دکتر شفیعی مهمترین اتفاق فرهنگی در سراسر دورهی اسلامی ایران، ظهور پدیدهای به نام عرفان و در سراسر تاریخ عرفان ایرانی اگر دو ـ سه چهره نادر و استثنایی ظهور کرده باشند، یکی از آنها بایزید بسطامی است و از قدیم بسطام را دروازهی خراسان میشناختهاند و بایزید و عارفان منطقهی بسطام را جزء عارفان خراسان به حساب میآوردهاند. دکتر شفیعی نقش بسیار مهمی در معرفی و تحلیل آثار پیران خراسان داشته است و دکتر ناهید نوروزی در معرفی این پیران در غرب که دفتر روشنایی را در ایتالیا برافروخته است.