میشائیل کلبرگ، نویسنده معاصر آلمانی، در گفتوگویی کوتاه با اشپیگل دربارهی سفرش به ایران میگوید وی که به همراه کرنلیا تراونچیک، نویسندهی اتریشی و اورس مانهارت، نویسندهی سوئیسی، در روز سهشنبه ۱۱ اردیبهشت سال جاری در نشست «سه سرزمین، یک زبان» که در مرکز فرهنگی شهر کتاب داستانخوانی و سخنرانی کرد در گفتوگو با اشپیگل دربارهی رمان جدید خود با عنوان «ابله قرن بیستویکم» که ماه آگوست در آلمان منتشر شده است از چیزهای عجیب و غریبی مینویسد که مسافری از ایران روایت میکند. از زیبایی فوقالعاده شهرها و مناظری که نفس بیننده را در سینه حبس میکند. سطح بالای آموزش و فرهیختگی و نیز مهماننوازی بینظیر ایرانیها.
عشق وافرشان به فرهنگ خود، به فرهنگ و تاریخ ایران در دورههای مختلف، اهمیت بالای ادبیات فارسی در زندگی روزمرهی مردم. کلبرگ در گفتوگوی خود میگوید که من میدیدم که هر روز در شیراز هزاران نفر از طبقات و اقشار و در سنین مختلف در آرامگاه حافظ گردهم میآیند، شاعری که در رمان جدیدم نقش مهمی ایفا میکند و نام و غزلهایاش کلام مشکلگشایی است علیه حاکمان.
کلبرگ در نشست شهر کتاب دربارهی رمانش گفت که من کتاب «لیلی و مجنون» نظامی را خواندم و از آن یک لیلی و مجنون مدرن خلق کردم. لیلای مدرن من یک آهنگساز ایرانی است که در آلمان سکونت دارد و مجنون من یک آلمانی است. این دو شخصیت در رمان تبلور پیدا کرده و عینیت مییابند. سفر من به ایران سفر تعیینکنندهای برای نوشتن این رمان بود. در سفری که به ایران دشتم از روش سخن گفتن ایرانیان و رک بودنشان نوعی احساس همبستگی و قرابت به من دست داد، تا من به عنوان یک اروپایی خودم را به آدمهای ایران نزدیک ببینم.