شهرآرا: پروفسور ناصر کنعانی، فیزیکدان برجسته ایرانی و استاد دانشگاه فنی برلین، تاکنون مطالعات زیادی درباره ۲ دانشمند بزرگ ایرانی، خوارزمی و خیام، داشته است. این نویسنده و پژوهشگر که سالهاست در آلمان زندگی میکند، اصالتاً مشهدی است، به همین دلیل حالا که به قصد شرکت در همایش نانوتکنولوژیِ شاهرود به ایران آمده است، به زادگاهش نیز سفر کرده است.
کنعانی که یکی از اعضای هیئت امنای بنیاد فردوسی شاخه توس است به دعوت
این بنیاد در نشستی که با دوستداران ادب همراه بود حضور یافت تا به انتخاب خودش از
«غیاثالدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابور»، معروف به حکیم عمر
خیام، بگوید.
در این برنامه که شنبه ۲۴ آذرماه در محل بنیاد فردوسی توس در مشهد
برگزار شد، کنعانی خیام، این شاعر همهچیزدان، را از وجهه نبوغش در علم ریاضی پیش
چشم مخاطبان ترسیم کرد. او گفت خیام بدون شک و بیاغراق مشهورترین شاعر جهان است.
نه شکسپیر انگلیسی و نه گوته آلمانی و نه خواجه حافظ شیرازی به پای شهرت خیام نمیرسند
و به جرئت میتوان گفت زبان زندهای در دنیا نیست که چند رباعی از خیام به آن زبان
ترجمه نشده باشد.
اما به اعتقاد این فیزیکدان، خیام با تمام شهرت و بزرگیاش در سرودن
رباعیات، در این حوزه بیهمتا نیست؛ آنچه او را میتواند شخصیتی منحصربهفرد در
تاریخ جهان قلمداد کند، کاری است که او در ریاضی و نجوم کرده است: نه قبل و نه بعد
از خیام هیچ فردی پیدا نشده است که کار او را بتواند انجام دهد و روش او در این
حوزه منحصربهفرد است. حتی پیشرفتی که بعدها اروپاییها در ریاضیات داشتند تکرار
کار خیام هم نیست. آنها فقط کار او را توصیف کردهاند.
خیام
«خسیس» نبود، «کمگوی» بود
کنعانی در ابتدای سخنانش به فهرستی از ریاضیدانان جهان اشاره کرد که غربیها
تهیه کردهاند و در آن، نام ۲۰۰ ریاضیدانان بزرگِ سراسر جهان، از میلاد مسیح تا به امروز دیده میشود.
در این میان خوارزمی در رده سیوششم و خیام در رده نودوهفتم قرار گرفته است.
این نویسنده در ادامه یک رباعی از خیام را خواند: هرگز دل من ز علم
محروم نشد/ کم ماند ز اسرار که معلوم نشد/ هفتاد و دو سال فکر کردم شب و روز/
معلومم شد که هیچ معلوم نشد.
او در ادامه افزود: مردی که توانست مشکلترین مسائل ریاضی دوران خود
را حل کند و دقیقترین تقویم جهان را ارائه دهد میگوید هیچ معلومم نشد! خیام مصداق
این جمله است که درخت هرچه پربارتر افتادهتر.
«خیام و میراث علمی» او مبحثی بود که این فیزیکدان و پژوهشگر ایرانی در
ادامه به آن پرداخت. او در مقدمه این بحث یادآور شد که در برخی منابع ایرانی، خیام
را فردی خسیس قلمداد کردهاند که معلوماتش را به دیگران انتقال نداده است؛ این درحالی
است که او کمگوی و گوهرگوی بوده است. کنعانی نسبت دادن چنین القابی به خیام را بیعدالتی
دانست و خاطرنشان کرد این دانشمند بزرگ حتی در سرودن شعر هم قالب موجز رباعی را
انتخاب کرده است که به دلیل همان کمگویی اوست، نه خسیس بودنش در انتقال دانش.
کشف
ریاضیات خیام به دست یک هلندی
به گفته کنعانی برخی از آثار خیام هنوز مفقودالاثر هستند. آثار موجود
نیز بیشتر در کتابخانههای غربی به چشم میخورند و یکیدو اثر اصلی او فقط در تهران
وجود دارند. او با اشاره به اینکه قصد دارد درباره کتاب «جبر و مقابله» خیام صحبت
کند افزود: حدوداً تا ۷۰۰ سال پس
از مرگ خیام اثری از این کتاب نبوده و فقط در تذکرهها نام این اثر آورده شده بود.
تا اینکه در سال ۱۷۴۲میلادی
یک ریاضیدان هلندی در کتابخانه شهر «لیدن» کتابی به زبان عربی پیدا میکند و با ورقزدن
کتاب متوجه میشود کتابی در حوزه ریاضی است. او بعد از این کشف، فقط اشاره کرد که
گویا یک ریاضیدان مسلمان به نام ابراهیم در زمینه جبر کار کرده است.
این پژوهشگر گفت: کتاب جبر و مقابله در ادامه به فراموشی سپرده میشود
و در اروپا هم به آن توجه نمیکنند؛ بهویژه که در آن زمان اروپاییها تازه از قید
خوارزمی نجات پیدا کرده، خودشان جبر را به آسمان رسانده بودند و دیگر نیازی
نداشتند که دریابند یک دانشمند مسلمان شرقی درباره ریاضیات چهکار کرده است؛ به
همین دلیل کسی پی نبرد چه مطالب عظیمی در این کتاب بیان شده است. کنعانی در بیان
ادامه این ماجرا توضیح داد که چگونه ۹۰ سال بعد، یک آلمانی به نام «فرانتس وِبکه»
در سال ۱۸۵۱ آن را
به فرانسه ترجمه کرد و این اتفاق سبب شد اروپاییها برای نخستینبار احساس کنند با
چه شخصیت و اثری روبهرو هستند.
ایرانیها
۸۰۰ سال بعد
از خیام، او را دریافتند
«بدبختانه خود ایرانیها تا سال ۱۹۳۸ از این اثر بیاطلاع میمانند.» پرفسور
کنعانی با بیان این جمله ابراز کرد: سرانجام ریاضیدان ایرانی غلامحسین مصاحب، کتاب
جبر و مقابله خیام را ترجمه کرد تا ما ایرانیها پس از ۸۰۰ سال تازه متوجه شویم این دانشمند بزرگ در
ریاضیات چه کرده است.
کنعانی در توضیح تأثیر خیام بر علم ریاضیات گفت: اگر امروزه دنیا با معادلات
درجه چهل و پنجاه کار میکند، به این دلیل است که ۲ ریاضیدان ایرانی مسلمان یعنی خوارزمی و خیام اولین کسانی هستند که به
دنیا نشان دادند چگونه میتوان یک معادله را حل کرد. درواقع خوارزمی معادلات درجه ۲ را حل کرد و خیام معادلات درجه ۳ را.
این فیزیکدان افزود: اروپاییها بیش از ۵۰۰ سال بعد از مرگ خیام تازه توانستند معادله
درجه سوم را حل کنند و از این تاریخ به بعد است که خودشان را از سیطره خیام بیرون
میکشند. زبان از بیان نبوغ خیام ناتوان است و آدمی مات و مبهوت میماند که چطور
انسانی ۱۰۰۰ سال پیش توانستهاست در ذهنش به این راهحلها دست یابد.
تطابق
تقویم خیام با دقیقترین تقویمهای اروپایی
او این نکته را از نظر دور نداشت که شاید این سؤال برای مخاطبان پیش
آید که فایده این معادلات چیست؟ کنعانی در جواب این پرسش گفت هیچچیز مهندسیای در
دنیا وجود ندارد که قبلاً معادله جبری آن نوشته نشده باشد. یعنی وجود علم مهندسی
بدون جبر امکانناپذیر است: برای ساختن پل، میز، بطری و هر چیزی که فکرش را بکنید
باید معادلاتش نوشته شود.
کنعانی «پیداکردن ضرایب دوجملهای» را به عنوان کار دیگری از خیام
برشمرد، کاری که قبلاً سابقه نداشته است. به گفته او اروپاییها بعدها گفتند
پاسکال به این موضوع دست یافته است، چون از کار خیام بیاطلاع بودند: البته امروزه
خودشان به ما گفتند -ما ایرانیها خودمان هم خبر نداشتیم- خیامِ شما این مسئله را
حل کرده است.
این پژوهشگر و نویسنده معتقد است اگر امروز از مثلث خیام و پاسکال حرف
میزنیم آن را مدیون اروپاییها هستیم که تحقیق کردند و کار خیام را که اهمیت عملی
بسیار بزرگی دارد دریافتند.
او تدوین تقویم جلالی به دست خیام را به عنوان دیگر کار ارزشمند این
دانشمند بزرگ برشمرد و دربارهاش ابراز کرد: اروپاییها میگویند سالی که خیام
حساب کرد درست با سالی که ما امروز با دقیقترین کامپیوترها حساب کردهایم مطابقت
میکند.
بسیاری
از رباعیها را به دروغ به خیام نسبت دادهاند
کنعانی در ادامه نشست با بیان اینکه چنین فرد بزرگ و نابغهای در زمان
خودش توانستهاست به رموز جهان پی ببرد تصریح کرد: آیا میتوان باور کرد او با این
عظمت فکری چنین ترهاتی بسراید: چندان بخورم شراب کائن بوی شراب/ آید ز تراب چون
روم زیر تراب/ گر بر سر خاک من رسد مخموری/ از بوی شراب من شود مست و خراب.
او گفت: من باور ندارم. این نه زبان خیام و نه فکر خیام است. اینها
اشعاری است که به این دانشمند برجسته بستهاند تا او را کوچک کنند. خیامی که ما میشناسیم
میگوید: اسرار ازل را نه تو دانی و نه من/ وین حرف معما نه تو خوانی و نه من/ هست
از پس پرده گفتوگوی من و تو/ چون پرده در افتد نه تومانی و نه من. یا میگوید: جامی است که عقل
آفرین میزندش/ صد بوسه ز مهر بر جبین میزندش/ این کوزهگر دهر چنین جام لطیف/ میسازد
و باز بر زمین میزندش.
به گفته این فیزیکدان تا کنون ۴۰۰۰ رباعی را به خیام نسبت دادهاند که امروز به یمن تحقیقاتی که انجام
گرفته، معلوم شدهاست فقط بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ رباعی
سروده اوست. کنعانی افزود: این را مدیون خارجیها هستیم. یکی از بزرگترین افرادی
که در این زمینه کار کرده است، دانشمندی روسی بود که به ما نشان داد بسیاری از
رباعیهای منسوب به خیام، رباعیات سیال هستند که قبل از او نیز وجود داشتهاند.
او در بخش پایانی سخنانش یادآور شد که گرچه خیام مرده است اما زنده
جاوید است و به افتخار او کارهای زیادی صورت گرفته است: مثلاً در سال ۱۹۰۳ میلادی اروپاییها
تقویمی برای او بیرون دادند. ناسا یک سیاره و یک کوه را در کره ماه به اسم خیام
نامگذاری کرده است. تمبرهای مختلف برای او تهیه شده است. یک شهاب به نام این دانشمند ایرانی وجود دارد. یک نقاش اسپانیایی میز
خاصی به نام او ترسیم کرده است و قصد داشته است نشان دهد این دانشمند در فضا و بین
لاهوت و ناسوت قرار دارد. یک خانم ریاضیدان آلمانی قبل از فوتش خواسته بود روی سنگ
قبرش شعری از خیام را بنویسند که روی قبرش به فارسی و آلمانی نوشتهاند.