در ۱۷ دسامبر ۲۰۱۸ سمیناری با عنوان «مکاتبات هانری کوربن و علامه طباطبایی» با سخنرانی فابیو تیدیا (پژوهشگر حکمت و فلسفهی اسلامی) و با حضور استاد کارلو سکونه و دکتر ناهید نوروزی در دانشگاه بولونیا برگزار شد. این سمینار با موضوع محوری بازسازی تاریخی ـ فلسفی گفتگوهای هانری کوربن وسیدمحمدحسین طباطبایی که در بازهی زمانی ۱۹۵۸-۱۹۷۷ صورت گرفته بود و برای آشنایی دانشجویان دانشگاه بولونیا با این دو شخصیت و اندیشههای آنها برگزار شد.
فابیو تیدیا در آغاز به شرح حال فیلسوف فرانسوی هانری کوربن و دانشمند معروف ایرانی علامه طباطبایی پرداخت سپس با تمرکز بیشتر بر کوربن ابراز داشت که شرق و غرب و ارتباطات باستانی آنها و نیز ضرورت ارتباطات جدید، برای کوربن از آغاز، انگیزه اصلی تحقیقات فلسفیاش بوده است. فابیو تیدیا در این سمینار چگونگی ارتقاء فلسفی هانری کوربن و مسیر آموزشیاش، استادان وی و تأثیرات بسزایی که در جهت گیری افکارش داشتند، برشمرد و بر کارایی واهمیت آشنایی با استادانی چون جیلسون و لوئی ماسینیون و بهویژه فیلسوف معروف آلمانی مارتین هایدگر تأکید کرد و توضیح داد که چگونه، با شناخت عمیق حکمت اشراقی سهروردی، هرمونتیک و شیوهی تحلیلی هایدگر که کوربن را ابتدا دچار شیفتگی کرده بود، به حاشیه رانده شد.
به گفتهی تیدیا مأموریت هانری کوربن برای احیاء تفکر فلسفی ایرانی، با ورودش به ایران که وی خوشتر داشت سرزمین «میانه» و «واسطه» بخواندش، از سال ۱۹۴۵ آغاز شد و باهمکاری گروه ایرانشناسی انجمن ایران و فرانسه و تاسیس انتشارات «کتابخانه ایرانی» ادامه یافت.
در سال ۱۹۵۸، کوربن به واسطهی سید حسین نصر، فیلسوف «خرد جاویدان»، به محفل «فلسفی هرمنوتیکی» ایران معرفی شد، جایی که حکیم و فیلسوف سنتی علامه طباطبایی را ملاقات کرد و بدین گونه تبادل فکری و انسانی عمیقی بین کوربن و آن مرد اندیشمند شکل گرفت. فابیو تیدیا در ادامه سخنانش یاد آور شد که کوربن علامه طباطبایی را عمیقاً میستود و بعدتر وی را به عنوان فردی که شاخصههای اساسی افکار اسلام شیعی مثل «ولایت»، «امامت» و «غیبت» و.. .را به بهترین نحو تاویل کرده است، یک «گنجینه» خواند.
فابیو تیدیا با تحقیق در منابع متعدد و با مصاحبه با شخصیتهایی که در جلسات آن محافل شرکت داشتند و بهویژه با تجزیه و تحلیل متون متفکر ایرانی علامه طباطبایی، تاریخچهای موضوعی از این محفلها ارائه کرد و چگونگی عملکرد و همچنین اهداف آنها را شرح داد. شخصیتهایی که به نحوی با این محافل در ارتباط بودهاند از جمله معین، نصر، شایگان، دینانی، آشتیانی، مطهری، بهشتی و ...، حتی با نگرشهایی گاه متفاوت با هم به باور تیدیا مرحلهای حیاتی و در عین حال پیچیده و متناقض را در تاریخ اندیشهی ایرانی ایجاد کردهاند که در آن هم فلسفه تطبیقی و هم گفتگو بین تمدنهای مختلف، در سایه آن باغ شهودی شکل گرفتهاند.
فابیو تیدیا همچنین پیامدها و اهداف دیدارهای کوربن با علامه طباطبایی را، با در نظر گرفتن بغرنج و انتقادآمیز بودن مسائل مطرح شده و نیز با یادآوری پیشنظرهایی که تحقیقات پدیده شناختی کوربن را هدایت میکردهاند، تحلیل کرد. مسائل بغرنجی که اصولاً مربوط به تحلیل باطنی و بازنگری مکتبهای اندیشهی اقلیتی مانند شیخیه و اسماعیلیه بودهاند، یا به عنوان نمونه ارتباط پیچیدهی میان صوفیان و شیعیان را مد نظر داشتهاند و یا به دیگر سخن بر دیدگاه شیعی باطنگرا متمرکز بودهاند. اینها همه از علایق و تمایلات فلسفی کوربن به شمار میآیند، تمایلاتی که وی هرگز از آنها روی برنتافت و همیشه در مرکز مسیر پیچیده تحقیق و ترجمههایاش و در گفتگوهایش با علامه طباطبایی در محور اصلی قرار داشت.
به باور فابیو تیدیا، با در نظرگرفتن اینکه هدف کوربن برقراری ارتباط دوباره بین دنیای شیعی و دنیای صوفیه بوده است (به همان گونه که در قرن شش مبرای زمانی کوتاه صورت گرفته بود) که به گفته ی کوربن از مهمترین تبادلات پیش آمده از قرن ششم به بعد نیز بوده است، بنابراین شناخت و بازنگری باطنی آن، نقطهی عطف مهمی برای ارائهی درکی نوین و خوانشی دیگرگونه از تفکر اسلام شیعی در تاریخ فلسفه شرق و غرب میتواند باشد.
فابیو تیدیا در بخش اصلی سمینار که در آن بردیدارها و گفتگوهای کوربن و طباطبایی تمرکزداشت بر اندیشههای مشترک این دو اندیشمند تأکید و به نقاط اختلاف نظر آنها هم اشاره کرد و در پایان اذعان داشت که گرچه در اندیشهی این دو دانشمند اختلافاتی چند وجود داشته است، ولی هر دو در این مهم متفق بودهاند که باید فلسفه اسلامی را برای جهان معاصر و مسائل بغرنج مربوطه احیاء کرد.
در پایان این سمینار، برخی دانشجویان و استادان دانشگاه بولونیا پرسشهایی مطرح کردند که زمینهی بحثهای دیگر را فراهم آورد و فرصت کوتاهی برای تبادل نظر ایجاد شد.