شهرآرا: گزاف نیست اگر او را نامدارترین شاعر زن بنامیم. فروغالزمان فرخزاد (۸ دی ۱۳۱۳، ۲۴ بهمن ۱۳۴۵) بعد از اینکه شعر نو به ثبات رسید، توانست لحن زنانه ویژه خود را در شعر فارسی پایهگذاری کند. فروغِ نوپرداز بیپشتوانه نیست و جدا از غنای ادبیای که از مطالعه اشعار بزرگان ادبیات کلاسیک فارسی برگرفته است، همدورهبودن و نشست و برخاست با بزرگانی چون شاملو، سپهری، اخوان و دیگران مؤید قوت او در شاعری است. از سویی نگاه جنسیتی و نسبتهای جنسیتی که به او روا داشته شده است، شاید کمرمق جلوه دادن کاری را که او برای شعر کرد مدنظر داشته است، اما آنچه موثقتر مینماید این است که فروغ با شعر زنانه خود باعث قوام و تقویت جایگاه زنان در شعر شده است و نگاهی متمایز از منظر زنان شاعر پیش از خود همچون پروین اعتصامی را به جامعه ارائه کرده است. گزارش پیش رو برآیند حرفهای چند تن از شاعران مشهد به مناسبت زادروز این شاعر برجسته است.
تبلور نمادهای
زنانه در شعر
احتمالاً بانوان شاعر بهتر بتوانند آنچه را فروغ برای آنها به جا
گذاشته است تشریح کنند. فریبا شادلو در آغاز درباره میراث فروغ برای بانوان شاعر پس
از خود میگوید: هنجارگریزی یا تابوشکنیهایی را که فروغ در سلوک ادبی خود داشته و
تا قبل از او در شعر زنان خیلی نمود بیرونی نداشته است، میتوان مهمترین میراث او
دانست. بهعبارت دیگر به نظرم فروغ اولین زن در شعر فارسی بوده است که مسائل و
مطالباتش را خیلی شخصیتر بیان کرده و بعد از اوست که به معشوق در شعر زنان شخصیت
داده میشود.
شاعر کتاب «اگر تو بودی امروز شنبه بود» معتقد است نباید تابو شکنی و هنجارگریزی
یادشده را دلیل فمینیست بودن فروغ قلمداد کرد، او میگوید: نمیتوانیم اینگونه دستهبندی
کنیم. بااینحال میبینیم که فروغ در ادبیات زنانه، لفظ زنانه و شعر زنانه مسائلی
را مطرح میکند که تا پیش از خودش در شعر شاعران زن به آنها توجه نمیشده است. او
خیلی راحتتر مطالبات زنان را در شعر خودش آورده است. نمادهای زنانه در شعر با
آنچه برداشت ما از فمینیسم است فرق میکند.
این شاعر جوان تأکید دارد که آنچه فروغ را متمایز و مانا میکند،
ویژگیهای سبکی او نیست بلکه همین آزادی و صراحت در بیان مطالبات زنانه است.
سرودههایش
شعارزده نیست
نرگس برهمند باور دارد فروغ بیشتر از آنکه حقوق زنان را در اشعارش
فریاد کند، لحن و زبان زنانهاش قوام دارد: این لحن، چیزی است که در تمام شاعران
زن وجود دارد و او بر اساس آنچه در زندگی تجربه کردهاست شعر میگوید. فروغ چون زن
است مشخصهها و ویژگیهای شعر زنانه را در شعرش دارد. او از زن بودن خودش دفاع
کرده و از این زنانگی زیاد حرف زده است. در شعرش زن وجود دارد، مادر وجود دارد، احساسات
زنانه وجود دارد، اما زندگی را به طور عمومی و همانطور که زیسته در شعرش هم
بازتاب داده است.
سراینده دفتر «بـه دنـیا اعتـماد کـردهام» درباره ویژگیهای شعر فروغ
میگوید: او از امکانات شعر فارسی به خوبی استفاده کرده است که نشان از آگاهیاش
از زبان و ویژگیهای زبان دارد.
اگر ما فروغ را مدافع حقوق زنان بدانیم یا آنچه امروزه به عنوان
فمینیسم مطرح است به او نسبت بدهیم یعنی اشعارش شعار زده است، در حالی که این
ویژگی را در اشعار او نمیبینیم.
سرمشق شدن فروغ برای همه شاعران، چه زن چه مرد، نشاندهنده دوری این
شاعر از جنبههای جانبدارانه زنانه است که برهمند بر آن تأکید دارد: در نوشتهها
و اظهارات فروغ این نکته بارز است که شعر برای او عمومیت داشته و دریچه نگاه خودش
را بر شعر باز کرده است. هرگز دنبال این نبوده است که برای افراد خاص یا برای یک
نگاه خاص شعر بگوید. او همواره دنبال پیداکردن «خود» در شعر بوده است و این خود،
«انسان» است، نه زن. فروغ شعر را برای خود «مسئولیت» میدانسته است.
اما جسارت در زبان و به کارگیری واژگان مهمترین ویژگی شعر فروغ برای
شاعران پس از خودش است: شاملو و دیگران هم بودند که همدوره فروغ به نوآوری در شعر پرداختند،
اما در آن مقطع زمانی، جسارت در به کارگیری زبان ساده و صمیمی در شعر دستاورد منحصربهفرد
اوست که برای شاعران بعد از خودش بجا گذاشته است. او شعر را با رفتار روزانه تلفیق
کرد ولی این نافی استفاده او از احساسات زنانه در تلطیفکردن شعرش نیست.
این شاعر زن مشهدی بر اصالت بیان دردمندانه فروغ فرخزاد نیز انگشت میگذارد
و میگوید: اگر فروغ رنج و دردی در شعرش مطرح میکند، ادا نیست. او همه آن رنجها
و دردها را با پوست و استخوانش درک کرده و به شعر درآورده است. برای همین هم شعرش
به جان مینشیند.
شعرش به
بانوان اعتمادبهنفس داده است
اظهار نظر یک شاعر مرد که همسرش هم شاعر است درباره فروغ، ظاهراً میتواند
لایههای نگاه بانوی نامآور شعر ایران را به شعر آشکارتر سازد. جواد کلیدری فروغ
را جزئی از شاعران معاصر مؤثر در شعر نو میداند. شاعر «کـادوی غمـگین» با بیان این نکته که مشخصه شعر امروز نگاه و منظر شاعر
است، میگوید: فروغ هم مانند همه شاعران دیگر از منظر خود به دنیا نگاه میکرده
است. همانطور که شعر شاملو و اخوان مردانه است و لحن و نگاه و نگرش مردانه دارد،
شعر فروغ هم لحن و نگاه و نگرش زنانه دارد، بااینحال نمیتوان این را دستاویزی
کرد و شعر را به زنانه و مردانه تقسیم کرد. بلوغ شعر، فراجنسیتی و
سروده بالغ فراگیر است و همه از آن برخوردار میشوند. کلیدری
خاطرنشان میکند: هر شاعری شعرش با شاعر دیگر متفاوت است. چون زیست و دنیای
متفاوتی داشته است. او از تأثیرات سبک و لحن شعر فروغ بر روی شاعران بعد از خودش
میگوید: نمیتوان تأثیر فروغ را بر روی شعر فارسی نادیده گرفت. اما تأثیر فروغ بر
روی شاعران زن بعد از خودش قطعی و حتمی است. تأثیر آن هم به دلیل جامعه
مردسالارانهای است که ما در آن زندگی میکنیم. فروغ یک اعتمادبهنفس عمومی میان
زنان به وجود آورد. از این روست که شاعران زن از فروغ بهنیکی یاد میکنند.