خواجه نظامالدین عبید زاکانی (ف.۷۷۲ ق) از شاعران و نویسندگان زبردست ایرانی در سدهی هشتم هجری است. اگر بنا باشد در درازنای تاریخ زبان و ادبیات فارسی، ادیبی را با ویژگیهای ممتاز «شجاعت در بیانِ زشتیهایِ جامعه» و «بیپروایی در افشایِ مفاسد و معایبِ روزگار» از هر گروه و طبقهی اجتماعی از مردم عامی گرفته تا دانشمندان و از صاحبان قدرت و منصب گرفته تا عالمان دین را بربشماریم، بدون تردید باید در برابر نام عبید زاکانی کلاه از سرمان برداریم و به احترامش به پا خیزیم.
عبید زاکانی هرچند در سرودن شعر و انواع قالبهای ادبی از قصیده، مثنوی و رباعی گرفته تا غزل شاعری است صاحب سبک و هم از اینرو، از شخصیتهای برجستهی روزگار خویش است، در آفرینش ادبیات انتقادی نیز ادیبی سرآمد و ممتاز بهشمار میرود؛ بهگونهای که میراث ادبی به جا مانده از وی در ادب فارسی همواره نماد مسئولیتپذیری اجتماعی بوده و به راهنمای کسانی تبدیل شده است که خواستهاند برای سربلندی جامعهی خویش سخنِ حق، هرچند تلخ، بر زبان بیاورند.
اهمیت آثار انتقادی عبید وقتی آشکار میشود که بدانیم عبید در چه روزگار دهشتناکی، در چه لحظات سخت و طاقتفرسایی از تاریخ ایران زندگی آغازیده است؛ دورانی که انحطاطِ همهجانبهی آن پس از هجوم ویرانگر چنگیزیان شروع شده و حیات اقتصادی و فرهنگی آنان را نشانه رفته و در معرض نابودی قرار داده بود. بهراستی اگر امثال عبید زاکانی و بعدتر حافظ شیرازی قد علم نکرده و قلم در بیان حقایق نچرخانده بودند، چه بر سر جامعهی آن روز ایران آمده بود؟ چه کسانی میتوانستند با شجاعتِ متکی بر وجدانِ نیرومند الهی و انسانی، سینهی خود را در مقابلِ کژیهای روزگار سپر کنند به این امید که فرهنگ و تمدن در معرض زوال را به جادهی راستی و صلاح بازگردانند؟
عبید منتقدی آگاه به مسئولیتهای اجتماعی خویش است و برای همیشه الگوی ادیبان آزادهای خواهد ماند که دانش و هنر خویش را در خدمت اجتماع میگذارند و لحظهای از این مسئولیتِ بزرگ شانه خالی نمیکنند. اگر جامعهی ایرانی به جای انبوه شاعران و نویسندگان مقلد تاریخ خویش، به تعداد انگشتان دست کسانی همانند عبید زاکانی را در دامان خود پرورش داده بود، بیشک سرنوشتی بهتر از امروز را در حیات خویش تجربه کرده بود.
امید است بازخوانی آثار این شخصیت کمنظیر در مجموعه درسگفتارهایی که در مرکز فرهنگی شهر کتاب از چهارشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۷ آغاز خواهد شد از یک سو، نویدبخش آشنایی بیشتر نسل جدید با میراث ادبی این شاعر باشد و از سوی دیگر، به رواج گفتمان انتقادپذیری در جامعه به منظور اصلاح ناراستیهای موجود در آن منجر شود.