کد مطلب: ۱۷۷۶۲
تاریخ انتشار: دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۷

احیای جاویدان خرد

محمدجعفر امیر محلاتی*

اعتماد:

نوروز کهنسال، کجا غیر شما بود؟

اسطوره جمشید و جم و جام، شمایید!

عشق، از نفس گرم شما، تازه کند جان

افسانه بهرام و گل‌اندام، شمایید!

(پیرایه یغمایی)

مقدم مبارک و فرارسیدن سال نو و تقویم جدید در همه فرهنگ‌ها بهانه نواندیشی و نوجویی می‌شود؛ خاصه در فرهنگ ایرانی و پارسی که سال نو درست در آغاز بهار و همراه با نو شدن طبیعت است. جانمایه و فلسفه وجودی مراسم نوروزی نیز نوجویی، بزرگداشت زیبایی، نهادینه کردن شادمانی و مهم‌تر از همه وصل‌جویی است. نشستن پای سفره هفت‌سین، تحسین و تقدیر از زیبایی و فراوانی نعمت‌های الهی است که نه به واسطه استحقاق بلکه از سر سخاوت و طبع بارانی هستی، ما را برخوردار می‌کند. در نوروز لباس‌های نو می‌پوشیم؛ اما به دیدار خویشان و دوستان قدیمی می‌رویم. این دیدارها مظهر ترکیبی مفهومی از نو و کهنه هستند که به ظاهر متناقض می‌نمایند. نوروز شاید نماد کشاکش میان نوجویی و یک خرد جاودانی است که دو ساحت معنایی متفاوت هستند. نو شدن، کهنگی و استمرار را برنمی‌تابد؛ جاودانگی نیز با نو شدن نمی‌سازد. با این همه، وجود این ساحت‌های متضاد مفهومی در روح آدمی چندان عجیب نیست؛ زیرا خود وجود آدمی پر از تناقضات است. می‌توان از خداوند به قول شادروان فریدون مشیری پرسید:

در این پیاله، ندانم چه ریختی؛ دانم/ که خوش به جان هم افتاده‌اند، آتش و آب.

واقعاً حال و روز و روان آدمی از جنس همین پیاله و ترکیب آتش و آب بلکه به‌قول حکما، عناصر چهارگانه آب و آتش و خاک و هواست. پای در خاک سنت‌ها، دل در هوای تازگی‌ها، چشم زیبابین پر از آب احساس و دست بر آتش جنگ‌ها و هم‌نوع‌کشی گشوده؛ واقعاً موجودات عجیبی هستیم ما! باری در تاریخ تمدن ایرانی کتاب مهمی وجود دارد به نام جاویدان خرد یا پندنامه هوشنگ که به عربی آن را حکمت خالده و به انگلیسی آن را Prennial Philosophy می‌نامند. این کتاب ایرانی که بعد از اسلام توسط ابن‌سورانی به عربی ترجمه و سپس ابوعلی مسکویه رازی آن را کامل کرد، مجموعه‌ای از چکیده و مهم‌ترین حکمت‌های ایران باستان، هند، یونان و سنت‌های عربی است. جانمایه پیام این کتاب اندرزنامه این است که پاره‌ای از حکمت‌ها و خردهای فراسرزمینی و فرافرهنگی هستند که نه تاریخ برمی‌دارند و نه جغرافیا و همواره صحت و درستی دارند و در همه زمان‌ها و مکان‌ها به کار می‌آیند و در هیچ قالب فرهنگی نیز انحصارپذیر نیستند. جاویدان خردها ریشه در خاک‌های سنت دارند و نخ تسبیح وجودی انسان در فراخنای تاریخ و جغرافیا هستند. جاویدان خردها به صورت پارادایم‌ها یا مقولاتی از جنس جهان‌بینی هستند که زندگی ما را معنی کرده و بسیاری اوقات افق و عمق نگاه ما را تعیین می‌کنند. به عنوان‌مثال، یک جاویدان خرد جمله‌ای است منقول از بزرگمهر، وزیر خردمند انوشیروان ساسانی که می‌گویند بر انگشتر او نوشته بود: «به مه نه مه به». اینکه چرا این جمله بر انگشتر انوشیروان نقش بسته بود، جالب توجه است. در واقع عبارت «به‌تر، بزرگ‌تر است؛ نه اینکه بزرگ‌تر، به‌تر باشد» که معنی کلام موجز فارسی فوق هست، فرهنگ شایسته‌سالاری را رواج می‌دهد. در نظام شایسته‌سالار، مقام‌محوری، وراثت‌محوری، ثروت‌محوری و زورمحوری بی‌اهمیت می‌شوند. برعکس، بزرگ‌تری‌ها و حیثیت‌های اجتماعی به‌تناسب ارزش جوهری و تخصص و کارآمدی و کرامت اخلاقی انسان‌هاست که درجه‌بندی و شناسایی می‌شوند. در نظام شایسته‌سالار برای سنجش ارج اجتماعی نمی‌پرسند از کجا آمده‌اید و چه می‌کنید؛ بلکه می‌پرسند چگونه انسانی و با چه توانایی‌هایی هستید. در نظام شایسته‌سالار به اعتقادات و نیات شما چندان کاری ندارند؛ بلکه طالب دانستن اثر وجودی شما هستند. چه یک معلم ساده در دِه باشید، چه یک جراح کاردان و ماهر. نظام شایسته‌سالار، نظام خروجی‌محور است و سنجش نیات را به خداوند می‌سپارد. نظام شایسته‌سالار اصولاً حق ندارد در نیات مردمان کنکاش کند و این مساوات در احترام به عقاید، در ذات شایستگی آن است. در کوتاه‌ترین بیان، نظام شایسته‌سالار از بیخ و بن با پدیده ویژه‌خواری یا رانت‌خواری مباینت دارد. همان‌طور که ملاحظه می‌شود، گذشت چهارده قرن و نیم از زمانی که شایسته‌سالاری موضوع فکر در نظام انوشیروانی بوده (شاید چندان مورد عمل هم نبوده)؛ چیزی از درستی و اهمیت آن نکاسته است و شایسته‌سالاری در حقیقت یک خرد جاویدان است. نمونه دیگر جاویدان خرد در ضرب‌المثل‌های عربی، عبارت کوتاه «الرفیق ثم الطریق» است. این خرد موجز به ما می‌گوید انتخاب همراه از انتخاب راه مهم‌تر است. این یعنی فلسفه اصالت پیوند؛ یعنی اینکه معیت و با هم بودن بیش از راه افتادن در مسیر زندگی اولویت دارد. از قضا، ابوعلی مسکویه که کتاب جاویدان خرد را هزار سال پیش کامل کرده؛ خود بی‌اغراق، مهم‌ترین فیلسوف اخلاق پیوند در تمدن اسلامی است. هم اوست که می‌گوید کلمه انسان از انس است و انس‌گیری است که ماهیت انسان را تعریف می‌کند. الرفیق ثم الطریق به ما می‌گوید سعادت امری یک‌نفره و انفرادی نیست و دینی که نسخه فلاح و رستگاری انفرادی بدهد، در واقع نقشه راه دوزخ را به دست داده است؛ زیرا دوزخ، سرای انفراد و تخاصم است. جاویدان خردها تاریخ مصرف ندارند. توجه کنیم که در ۱۷ ژانویه همین سال جاری میلادی یعنی ۲۰۱۸، دولت انگلستان، برای نخستین بار در تاریخ، وزیر امور تنهایی به کابینه خانم ترزا می‌افزود. رسیدگی به امر خطیر تنهایی از اینجا بود که طبق یک گزارش دولتی روشن شد بیش از ششصد هزار شهروند انگلیسی در شش ماه قبل از انتشار این گزارش با هیچ کس صحبت نکرده‌اند و از همین‌رو دچار انواع اختلالات روانی شده‌اند. باید گفت از بی‌ذوقی بوده که نام وزیر جدید را وزیر امور تنهایی گذاشته‌اند. باید وزیر تشویق دوستی می‌گذاشتند. باری، حکمت جاویدان خرد «نخست، رفیق؛ بعد، انتخاب راه» در ابتدای قرن بیست‌ویکم از کابینه انگلستان سر برآورده و جاودانگی خرد را نشان داده است. دیدارهای نوروزی در حقیقت همین جاویدان خرد را به صورت نمادین در زندگی روزمره احیا می‌کند. به دیگر بیان، نوروز، خود، مظهر و نهاد و مراسم احیای برخی جاویدان خردهاست. وجه دیگر نوروز که در نامش مستتر است، نوجویی و نوگرایی است که وجه مکمل جاویدان خرد است. اصلاً نوجویی خود یک جاویدان خرد است که نفی سنت نمی‌کند؛ بلکه یک ضرورت هستی‌شناسانه را بازمی‌نماید. در گزاره‌های اخلاق تمدنی ما، توصیه‌ها و نگاه‌هایی وجود دارد که به ما می‌گوید نوجویی یک انتخاب نیست؛ بلکه یک ضرورت فراگیر است. امام محمد غزالی گفته است که هرکس دو بار قرآن را خواند و فهم تازه‌ای نیافت؛ بر خود و بر قرآن جفا کرده است. محی‌الدین ابن‌عربی که پدر نظری عرفان اسلامی به حساب می‌آید، گفته است که اگر دو انسان در کل تاریخ قرآن را یک‌جور فهمیدند، فلسفه خلقت را مهمل گذاشته‌اند. این سخنان از سوی حکمای تمدن اسلامی بدین معناست که نوجویی و نوفهمی در ذات دستگاه خلقت و جزو حکمت‌های بنیادین آن هست. اصرار برخی بر فهم مشترک و مشابه از زندگی و حتی متون مقدسه، ناشی از عدم درک ذات نوجویی دستگاه خلقت است. نه‌تنها خداوند حکیم هیچ کار تکراری نمی‌کند؛ بلکه هیچ مخلوقی را به منظور افکار و اعمال تکراری نیافریده است. به قول کی‌یر کگور، تکرار به شدت ملال‌آور است. حالا ما در کشاکش فیمابین نوجویی و نواندیشی از یک‌سو و ضرورت و استمرار جاویدان خردها و سنت‌ها از سوی مقابل، چه کنیم؟ نوروز، یک پاسخ مناسب و یک نقشه راه مقدور است. ما جاودان خردها را در ساحت‌های تازه‌ای از حیات، ترجمان و مظهر باشیم. به قول شعر عالی خانم یغمایی باور کنیم که نوروز خود ما هستیم. با چشم‌های شسته و لباسی تازه و خوش‌رنگ که نماد رویکردهای نوین است؛ به دیدار آشنایان قدیم و جدید می‌رویم و در این پیوند، نشان می‌دهیم که الرفیق ثم الطریق، یعنی که بدون ایشان، سعادت هر دو دنیا [دنیا و آخرت]، ممتنع است. موضوع بحث ما و دوستان در این دیدارها، بعید است بی‌ارتباط با دغدغه عمومی کشور باشد که در چنبره مشکلات اداری و سیاسی تلاش می‌کند. در این صورت، جاویدان خرد «به مه نه مه به» را در فضای بحث به هم گوشزد و پژواک دهیم و بیرون‌شدی نوین، برای خروج از بن‌بست‌های اجتماعی و ملی که محصول فرمول‌های مدیریتی زنگ‌زده هستند، بجوییم. باشد که افسانه بهرام و گل‌اندام، یعنی عشق که عالی‌ترین خروجی هر نظام اخلاقی و دینی باید باشد؛ در قلب هویت ملی ما تازه شود.

استاد معارف اسلامی و صلح در دانشگاه اوبرلین امریکا، عضو افتخاری دانشگاه علوم پزشکی شیراز

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST