شهرآرا: «مرا از شاعری خود عار ناید/ که تا صد قرن چون عطار ناید/ اگرچه زین نمط صد
عالم اسرار/ بود یک شمه از دکان عطار»؛ این ٢ بیتِ شیخ محمود شبستری تنها
یکی از گواهیهای بزرگان تاریخ فرهنگ درباره جایگاه والای شیخ عطار است.
عارف و شاعر نامی شیخ فریدالدین عطار نیشابوری (۵۴۰ق -۶۱۸ق) از
تأثیرگذارترین شخصیتهای تاریخ ادب فارسی است. مؤلف «تذکرهالاولیا» شرح
منثور و مسجع زندگی و رفتار مشایخ تصوف و از شناختهشدهترین کتابهای
ادبیات عرفانی فارسی. سراینده مثنوی تمثیلی «منطقالطیر» که از منازل عرفان
و شناخت راز هستی میگوید. او شاعرِ «مصیبتنامه» است؛ او که ٢ سر
زندگیاش را ٢ مصیبت عظما گرفته بود، یکی جنایتهای مهاجمانِ غز و دیگر
فجایع و خونریزیهای مغولان که این دومی مرگ عطار را رقم زد. به عطار آثار
بسیاری نسبت داده شده که گاهی عدد آن اغراقآمیز به نظر میرسد (مثلا اینکه
او به تعداد سورههای قرآن کریم کتاب نوشته است)، از آن میان تنها چند
عنوان را، مانند آنچه ذکر شد، عطارشناسانی چون دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی و
شادروان دکتر عبدالحسین زرینکوب تأیید میکنند.
٢۵ فروردین در
گاهنامهها، روز بزرگداشت عطار نیشابوری نامگذاری شده است؛ به همین
مناسبت با دکتر فاطمه مجیدی، عطارپژوه و استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی
دانشگاه نیشابور، درباره شیخ عطار گفتوگو کردهایم.
آیا
درباره شخصیت عطار نیز همچون بسیاری از بزرگان تاریخ و فرهنگ میتوان گفت
که جنبههایی از آن مغفول مانده است یا مردم با آن کمتر آشنا هستند؟
شخصیت عطار از دیرباز نهتنها از خلال آثار مسلم او که از میان آثار بسیار
زیادی که به وی منتسب بوده است و بسیاری از آنها کاملا در ضدیت با
اندیشههای عطار هستند، شناخته شده است و ازاینرو مردم او را قدیسی
میدانند که با شنیدن سخن درویشی دگرگون میشود و یا سر خویش در دست
میگیرد و منظومه «بیسرنامه» را با خون خویش مینویسد و در وجهی دیگر
منظومه عاشقانه «گل و هرمز» را میسراید. آنچه با تصحیح انتقادی و علمی
آثار عطار و مشخصکردن آثار مسلم او به وسیله استاد بزرگوار دکتر شفیعی
کدکنی، انجام گرفته است جدای از فایدههای بسیار علمی و ادبی، مشخص کردن و
به تصویر کشیدن چهره درستی از عطار است که عارفی است که در عین پرداختن به
شغل و معاش، آزادوار زبان به هیچ مدحی نمیآلاید و آنچه را انسان برای
شناخت خود و خوبیها لازم دارد در قالب حکایتهایی که از دل اجتماع
برآمدهاند بیان میدارد.
در میان ویژگیهای آثار عطار وجه
عرفانی آن نمود بیشتری یافته است، چرا به لایههای دیگری در آثار او مانند
انتقاد اجتماعی، طنز و... کمتر توجه شده است؟
در شعر هر شاعری یک عنصر
قالب وجود دارد که او را در یک سبک خاص ادبی قرار میدهد و از شاعران دیگر
متمایز میکند. عطار بیش از هر چیز در شعر خویش راز و رمز سلوک را بیان
کرده است و به بیانی دیگر سخن عرفانی گفته است؛ او حتی اگر از طنز و انتقاد
اجتماعی و عشق هم سخن میگوید، در راستای تبیین هدف خویش است که همان
عرفان و نگاه هنری به الهیات و مذهب است.
در میان مکتوباتی که با شیخ عطار مرتبط است، چه خود آثارش و چه نوشتههایی درباره سیره او، کدام بیشتر قابلیت عمومی شدن دارد؟
همیشه
تاریخ بهترین منتقد است و بهترین میزان برای سنجش ذوق اهل ادب؛ تاریخ مشخص
کرده است که آثار عطار از دیرباز تا کنون مورد توجه خواص و عوام بوده است
اما از میان آثار او، «منطقالطیر» و «تذکره الاولیا» بیشتر اقبال
داشتهاند. بااینحال با توجه به حوصله کمِ نسلِ جدید، شاید اگر
گزیدههایی از حکایتهای عطار در موضوعات مختلف، برای عموم تهیه شود، در
شناخت بیشتر مردم از این شاعر
مؤثر باشد.
به طور کلی فکر میکنید امروز از عطار چه میتوانیم بیاموزیم؟
سؤال
خیلی کلی است. اما یک نکته مهم درمورد عطار و تمام عرفا این است که نخست
باید عرفان را به درستی بشناسیم و بدانیم که کدام بخشهای ادبیات وزین
عرفانی ما به درد جامعه امروز میخورد، بعد به سراغ آثار این شاعران برویم و
از آن بهره برداریم. آزادگی، شادی، بیتعصبی، اغتنام فرصت و در یک کلام
نگاه هنری و نو داشتن چیزهایی است که میشود از عطار و دیگر شاعران عارف
یاد گرفت و در زندگی پراضطراب امروز از آن استفاده کرد.