ایران: نمیشود نویسنده باشی، یــا دست
کم خـودت را نویسنده بدانی، آنهـم ایرانی و آنوقت فکر کنی
قدرتش را داری تا چیزی بنویسی کـه از هر نوع ایدئولوژی و نگاه خداباور به دور باشد. انسان
در ملحدانهترین شکل تفکر و بلغور کردن ادعاهای سکولاری باز هم ته دلش خداباور است
و جایی اگر گیر افتاد، که میافتد، به زبان هم اگر نیاورد منتظر آن نیروی امداد
حاضر و ناظر است. تسلیم قدرت خالق است و خب از آن عمیقتر نویسنده مسلمان. بخش
اعظمی از متون نظم و نثر در ادبیات کهن و نو فارسی بر محور خداپرستی نگاشته شدهاند.
از فردوسی و بیهقی و سعدی و حافظ و نظامی و مولانا بگیرید تا شهریار و بهار و نیما
و ساعدی و رضا امیرخانی و محمدحسن شهسواری و مجید قیصری خودمان. و بیشک ورود
اسلام به ایران با نام پیامبر گره خورده است. جریان شیعی غالب بر جامعه ایرانی نیز
همواره گواه بر تمایلات نویسندگان ایرانی برای نوشتن و پرداختن به مضامین شیعی و
مذهبی و خاصه شخص پیامبر(ص) بوده و هست. میخواهم بگویم این نوع نگارش ربطی به وابستگیها
و عدم وابستگی به قدرت ندارد و نمیشود آن را زیر این عنوان دستهبندی کرد و به
کسی انگ و نام نهاد به صرف نوشتن شعری در رثای علی(ع) یا داستانی در باب سیره و خصایص
پیامبر. اما لزومش چیست؟ گمانم ادبیات در تمام بلاد، که دارای تاریخ ادبیات قابل
اعتنا و ریشهدار بودهاند همیشه نگاه ویژهای به خداوند و تعالیم مذهبی داشته
است. ادبیات روس و فرانسه و حتی آلمان هرگز ادبیاتی نبوده که از بیخ و بن ادعای
مخالفت و تقابل با کلیسا و مسیحیت را داشته باشد. در آثار نویسندگان کهن و بزرگ
روسیه رد پای مذهب را بخوبی میتوان یافت. نگاه و منظر نویسندگان شاید در هر اثری
متفاوت و مختلف باشد اما امکان ندارد ادبیات بتواند بیریشههای دینی پا سفت کند. نوشتن درباره
پیامبر و سیره او فارغ از شخصیت خاص و جایگاه ویژه او در دین اسلام و جهان
مسلمانان، بهعنوان انسان ویژهای که در عصر جاهلیت و بربریت اعراب به آن اندازه
از درستکاری و نرمخویی و اعتنا به حقوق بشر و علیالخصوص حقوق زنان و خانواده میپرداخت،
شاید نه تنها برای نویسندگان مسلمان که برای همه اهالی تفکر نقطه عطف و توقف باشد.
از آن مهمتر بد نیست با دقت در احوال و روزگار و ذات و منش پیامبر کمی بیشتر از
قبل در تاریخ و روایات و احادیث دقیق شد و سره را از ناسره باز شناخت. یقیناً
شناخت پیامبر از راه ادبیات و مسئولیت سنگینی که ادبیات به لحاظ حرکت روی صدق و راستی
برعهده مؤلف مینهد کمک شایانی در زدودن غبار بدعتها و خرافات و بهتانها از چهره
پیامبر خواهد شد. این است که بازشناسی هویت پیامبر و نقش تعیینکننده او در هدایت
و رساندن جمع قابل توجهی از جمعیت جهان بدین نقطه کنونی که بر آن ایستاده، بر عهده
ادبیات شعر و داستان است. باید فهممان شود نوشتن از پیامبر نگارش پهلواننامه و
مدایح غلوشده و بیاعتبار میرزابنویسهای دربار شاهان از جلال و جبروت پوک و
توخالی آنها نیست. نوشتن از پیامبر بدون شک بواسطه تعلقات روحی و قلبی رخ میدهد
که از راه ادعا و به مکر دنیوی ممکن نخواهد بود.
جشنواره ادبی داستان کوتاه خاتم با تمرکز بر سیره و
شخصیت حضرت ختمی مرتبت تشکیل شده و امروز آیین اختتامیه چهارمین دوره آن در شهر
کتاب بخارست برگزار خواهد شد.
گفتنی است دفتر نشر و معارف اسلامی و شهر کتاب از بانیهای
این جشنواره هستند.