شهرآرا: معروف به شیخ صدوق و اِبنِ بابُوَیْه است، اما
نام کاملش ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی است. شیخ صدوق در
سال ۳۰۶ در قم
به دنیا آمد و از پیشتازان علم حدیث و از مردان نامی جهان اسلام شد.
پدر شیخ صدوق علی بن الحسین بن بابویه قمی، از فقهای بزرگ اسلام و در
زمان امام حسن عسگری (ع) و امام زمان (عج) میزیسته و مورد احترام آن امامان بوده
است. شیخ صدوق که در حضور چنین پدری رشد کرد نیز به درجهای بالا در علم حدیث دست
یافت و آثار زیادی از خود باقی گذاشت که شمار آن به ۳۰۰ عنوان نیز میرسد.
از ویژگیهای اندیشه و کردار شیخ صدوق یکی هم این بود که با علمای اهل
سنت مرواده داشته و احادیثی را از آنان دریافت و نقل کرده و خود نیز احادیثی به آنها
ارائه داده است.
به مناسبت روز بزرگداشت این عالم گرانقدر جهان تشیع، و برای آشنایی
بیشتر با او، با ۲ نفر از
استادان حوزه گفتوگویی کوتاه کردهایم که در ادامه میآید.
عالمی با
۳۰۰ کتاب
حجتالاسلام محمدحسن ربانی بیرجندی، استاد حوزه در ابتدا و در معرفی
این شخصیت میگوید: مرحوم شیخ صدوق از تباری بسیار عالم و دانشمند بود که در قم
زندگی میکرد. ایشان در زندگینامه خود در کتاب «اکمال» اشاره میکند که تولدشان
به دعای امام زمان (عج) بوده است. مرحوم شیخ صدوق به دعوت وزیر آل بویه به شهر ری آمد و
از آنجا سفرهای گوناگون و املا و نوشتن و تدریس حدیث را آغاز کرد. اوبه نیشابور و
توس هم سفر و در این سفرها تدریس میکرده است.
مثلاً وقتی به نیشابور وارد شد آن حدیث معروف امام رضا (ع) به نام سلسلهالذهب
را از استادان اهل سنت مرقوم کرد. یا وقتی وارد توس شد علما از او خواستند در مشهدالرضا
جلسات حدیث داشته باشد. اکنون نیز آثار ایشان بسیار محل ارجاع
است.
این استاد حوزه در ادامه به مشی و مرام شیخ صدوق اشاره میکند: بزرگترین
خط تفکر ایشان تقریبی بودنشان است و به همین دلیل به مکانهای مختلف سفر میکرده و
از علمای اهل سنت حدیث نقل میکرده و برای آنها حدیث میگفته است. مرحوم شیخ صدوق
در دورهای زندگی میکرده که در خیلی از مناطقی که به آن رفتوآمد داشته است اهل
سنت سکونت داشتهاند.
علمای ما در آن دوره نوعاً اینطور بودند. هم علمای اهل سنت از محضر
علمای شیعه استفاده میکردهاند و هم علمای شیعه از محضر دانشمندان اهل سنت بهره
میبردهاند. مرحوم
شیخ صدوق یک روش علمی خاصی دارد و آن اینکه کتاب محور است. یعنی معتقد است که وقتی
که استناد یک کتاب به یکی از اصحاب برجسته ائمه ما ثابت شود، وجود یک روایت در این
کتابها دلیل اعتبار آن روایت است.
مرحوم شیخ بهایی مینویسد که مرحوم شیخ صدوق ۲۵۰۰ روایت مرسل آورده است. معنایش این نیست که
روایت ضعیف آورده است. بلکه شیخ صدوق اعتقاد داشته که این روایت صدورش از معصوم (ع)
به ظن معتبر ثابت شده است و بنابراین ما باید بر این روایت و کتابها اعتماد کنیم.
ربانی بیرجندی «من لایحضره الفقیه»، «عیون اخبار الرضا»، «کمال الدین
و تمام النعمه»، «خصال»، «ثواب الاعمال و عقاب الاعمال» را از مهمترین آثار این
عالم شیعی میداند و یادآور میشود که با استناد به آنچه مرحوم شیخ طوسی و مرحوم
نجاشی آوردهاند، فهرست کتابهای شیخ صدوق تا ۳۰۰ عنوان نقل شده است.
با غلو
کردن در مذهب شیعه مخالف بود
مرتضی استادی، استاد حوزه و دانشگاه و مدیر مؤسسه «بیان معرفت» در
مورد شیخ صدوق میگوید: اگر زندگی ایشان را از دیدگاه تاریخنویسان و علمای عصر
خودشان نگاه کنیم، آثار عظمت و تلاش و تسلط ایشان را بر فقه امامیه و اخبار اهل بیت
(ع) میبینیم. فکر میکنم مهمترین نکته در مورد ایشان توجه به آثاری است که از
روایات اهل بیت (ع) به یادگار گذاشتهاند. ما مخصوصاً هرچه میخواهیم در مورد
مسائل اعتقادی و آن چیزی که مربوط به توحید و مقام خود خداوند -که مقام غیبالغیوب
است- بدانیم، ناچاریم که به میراث پیامبر و اهل بیت (ع) مراجعه کنیم. در همه مذاهب
اسلامی وقتی صحبت از توحید و ظرائف مربوط به توحید باشد، به حرفهای ائمه اطهار
(ع) استناد میکنند و اینجاست که اهمیت کار و آثار شیخ صدوق مشخص میشود. میخواهم
شما را به دو کتاب که در یک قرن نوشته شده -اما میشود گفت تفاوت این دو تفاوت دو
دین است- ارجاع دهم: یکی کتاب «التوحید» شیخ صدوق و دیگری کتاب «التوحید و اثبات الصفات
الرب» که توسط شخص دیگری به اسم محمدبن اسحاقابن خُزیمه که در سال ۳۱۱ فوت کرده
است. این کتاب چاپ شده و مرامنامه وهابیت و سلفیت است. توحیدی که خزیمه میگوید
توحیدی است که از مسیر اهل بیت نیامده است و از برداشتها و استنباطهای دیگران
است و توحید شیخ صدوق از مسیر ائمه اطهار (ع) است. جا دارد اینجا بگویم که
متأسفانه در کلام بعضی از اندیشمندان اسلامی یک بیمهری به آثار و روش شیخ صدوق
احساس میشود. گرچه که هیچ عالمی معصوم نیست و میتواند از نظر دیگران اشتباههایی
داشته باشد، اما باید متوجه بود که افتخار ما در توحید و اعتقادات به
بیاناتی است که از طرف ائمه اطهار (ع) از طریق این علما به ما رسیده است. توجه به
آثار علمای ما باید در حوزهها و جزو درسها و بحثهایی باشد که طلبهها را به
پرداختن به آن تشویق میکنند. در شهر مشهد ما تنها یک عالم، یعنی استاد سیدان را داریم
که شرح کتاب توحید صدوق را دارد. غیر از او کسی کرسی این درس را ندارد.
این استاد حوزه و دانشگاه در مورد مشی رفتاری و عملی شیخ صدوق میگوید:
ایشان با افراطها و تندرویهایی که میخواست به نام مکتب اهل بیت (ع) انجام شود مقابله
میکرد که این ویژگی را در ایشان قوی میبینم که در آثارشان بیان کردهاند. ایشان
بسیار نسبت به افراط در برخی باورها و نسبتهای الهی و ربانی به ائمه (ع) حساس بود
و لذا در کتابهایشان میبینیم در مقابل بحث غلو و اینکه تشیع منصوب به غلو بشود
خیلی حساس است. نکته دیگر این است که شیخ صدوق به عنوان یک عالم شیعی با مدارا و
توجه و دقت زیاد و بدون اینکه احساسات بقیه برانگیخته شود، در شهرهای مختلف که در
بسیاری از آنها اهل سنت ساکن بودند بحث و تدریس میکنند و علم و دانش ایشان مورد
توجه قرار میگیرد و از نقل حدیث ایشان دعوایی راه نمیافتد.