ایسنا: نویسنده کتاب «راز خیام» گفت: سخن گفتن درباره خیام سهل و ممتنع است.
علیرضا خطیبزاده در گفتوگو با ایسنا، بیان کرد: میتوان بی هیچ دغدغهای به سراغ رباعیاتی رفت که به نام خیّام ثبت شده و از خوانشِ سره و ناسره آن لذّت برد و با هر رباعی بخشی از درونیات خود را ارضا کرد و از سویی میتوان از سر معرفت و وسواس به سراغ مجموعههایی رفت و با دقتِ تمام به مطالعه پرداخت و با شناخت قبلی از شخصیت پررمز و راز خیّام که شخصیتی چندوجهی و اسرارگونه با زوایای پنهان است به دستچینِ رباعیات پرداخت و در ژرفای مفاهیم آن غرق شد. در این زمان متوجه میشویم روبهرو شدن با رباعیات خیام آنگونه که به نظر میرسد، چندان هم ساده و سهل نیست.
او افزود: هر کس که مجموعهای از رباعیات خیّام را گرد آورده دلایل و سندهایی ارائه کرده است از اسناد تاریخی گرفته تا فتوا و ذوق شخصی و نیز نوع نگرش و جهانبینی فردی در گزینش رباعیات دخیل بوده و هنوز هم به همین شکل پیش میرود.
خطیبزاده ادامه داد: دکتر رضا اشرفزاده، استاد دانشگاه در مشهد در مقالهای به جریان طرح رباعیات خیّام پرداخته است که در آن آمده:
«حقیقت این است که از خیّام مجموعه رباعیاتی که بتوان آن را مستند به او کرد در دست نیست، ظاهرا کهنهترین مجموعههایی که در کتابخانههای داخل و خارج موجود است در اواسط قرن نهم هجری گرد آمده است که فریدریخ رُزن، فاضل آلمانی یک نسخه از آن به دست آورده که در پایان آن رقم ۷۲۱ دیده میشود، لیکن چون کتاب به خط نستعلیق است ممکن نیست در آن سال نوشته شده باشد و آن رقم نباید تاریخ کتابت باشد، چه، اهل خبره، تاریخ کتابت آن مجموعه را مقدم بر سده دهم نمیدانند (فروغی، ۱۳۲۱/۲۶)
تحقیقات کریستن سن دانمارکی، راجع به رباعیات خیام نیز از ۱۸۹۷ میلادی، یعنی از هنگامی که ژوکوفسکی رسالهای به نام «عمر و رباعیات سرگردان» انتشار داد شروع میشود. این رساله را به هنگام تولد پروفسور رُزن، به عنوان هدیه به وی تقدیم داشته است. کریستن سن، در این رساله می نویسد: "خیلی بعید است تمام رباعیاتی که به عمر خیّام نسبت میدهند با آن که دارای هدفها و منظورهای گوناگون است، محصول دماغی یک نفر باشد"(شجره، حسین، ۱۳۲۰/۱۷۰)
به دنبال این اظهارنظر، کسانی چون ادوارد براون، نیکلسون، دکتر رُزن و برتلس و تنی چند از مستشرقان به کندوکاو در رباعیات خیام پرداختند و ترجمههایی از رباعیات او ارائه دادند که مشهورترین آنان، ترجمه فیتز جرالد انگلیسی است که نام خیّام را در اروپا و آمریکا و روسیه برآورد.
نسخهای شامل ۲۰۰ رباعی مشهور، به نسخه ون هامر و نسخهای در کتابخانه بودلیان، که در ۱۴۶۰ میلادی در شیراز نوشته شده و نسخهای نیز در انگلستان موجود است که شامل ۱۵۸ رباعی، و نسخه دکتر اسپرینگر که در کلکته چاپ شده و شامل ۴۳۸ رباعی و نسخه کتابخانه آسیایی در کلکته، که شامل ۵۱۶ رباعی است، در اختیار فیتز جرالد بوده که از بین آنها، رباعیات مشترک را ـ که بالغ بر ۱۰۴ رباعی میشده ـ ترجمه کرده است. (بهاریان، اکبر، ۱۳۴۵/۱۵)
قدیمیترین مأخذی که از رباعیات خیام ـ ابوالفتح، غیاثالدین، امام محمدبن ابراهیم خیّام ـ نقل شده کتاب مرصادالعباد، از نجمالدین رازی است که با توجه به تضاد فکری بین عارفان و فیلسوفان، با طعن و لعن بسیار از او یاد میکند.
جالب توجه این است که نظامی عروضی که خود خیّام را دیده است (ر.ک. چهار مقاله/ ۱۰۰) و دو داستان درباره او نقل کرده نامی از شاعری او نبرده است و حسنبن زید بیهقی نیز که شاگرد او بوده، در کتاب تتمة صوان الحکمه، ص۶۶، از خلقیات استاد خویش شمهای ذکر کرده ولی نامی از شاعری او به میان نیاورده است (ر.ک. جعفری۱۳۶۸/۳۰). این مطلب و عدم وجود نسخهای اصیل از رباعیات، و همزمانی و برخورد امام محمد غزالی و شاگردان متعصب و ضد فلسفه او، این شبهه را در دلها میاندازد که ابیالفتح عمربن ابراهیم الخیامی (رساله جوابیه، به نقل از جعفری، ۱۳۶۸/۲۳) یا اصلاً رباعی نمیسروده و یا بسیاری از رباعیات ـ حتی رباعیاتی که اصیل پنداشته شده و از مرصادالعباد و تاریخ جهانگشا و فردوس التواریخ ـ تألیف در ۸۰۸ ـ و کتاب نزههالمجالس، نقل کردهاند ـ مورد تردید محقق قرار گیرد.»
مولف کتاب «راز خیام» بیان کرد: با خوانش چنین متنهایی متوجه میشویم که چه سخت است روبهرو شدن با رباعیاتی که به نام خیام ثبت شده است و نیز گزینش جدید از این مجموعههایی که در پیش روست. اگر چه قدیمیترین کتابی که در آن از خیّام شاعر یادی شده است، کتاب «خریده القصر و جریده العصر» از محمّد حامد اصفهانی معروف به عمالدین کاتب اصفهانی است (محمد بن حامد اصفهانی معروف به عمادالدین کاتبِ اصفهانی (۱۱۲۵ -۱۲۰۱ میلادی) مورخ و دانشمند فارسیزبان بود که مجموعه شعری بسیار مهم به زبان عربی به همراه کتابهای مهم تاریخی از او به جای ماندهاست. او همچنین نامهنگار در دودمان زنگیان و ایوبیان بوده است. عمادالدین در جنگهای صلیبی همراه صلاحالدین ایوبی حضور داشت.) این کتاب به زبان عربی و در سال ۵۷۲ یعنی نزدیک به ۵۵ سال پس از مرگ خیّام نوشته شده که دکتر اشرفزاده نامی از آن نبرده است.
خطیبزاده تصریح کرد: شخصا تمام مجموعههایی را که توسط اندیشمندان داخلی و خارجی تهیه شده دیدهام و از آن میان باید به مهمترینشان اشاره کنم، رباعیات حکیم عمر خیام، دکتر فروغی و دکتر قاسم غنی به تصحیح استاد بهاءالدین خرمشاهی ـ مردی از نیشابور، محسن فرزانه ـ ترانههای خیام، صادق هدایت ـ دمی با خیام ـ علی دشتی ـ رباعیات خیام (طربخانه)، یار احمد حسین رشیدی تبریزی وفات ۸۶۷ ه.ق، به تصحیح استاد علامه جلالالدین همایی ـ مجموعه گنجور، بررسی انتقادی رباعیات خیام، آرتور کریستن سن، ترجمه دکتر فریدون بدرهای ـ نگاهی به عمر خیام، فضلالله رضا ـ عمر خیّام ، قراگزلو و... هرکدام از این نسخهها با مقدمه و روایتهای شخصی همراه است که برای خواننده نکتهبین جذاب و هیجانانگیز است که یک شخصیت چگونه این حجم از متفکرین را به خود مشغول کرده و قریب به اتفاق هرکسی از ظَنِ خود یار خیّام شده است و حال دریابید حال کسی را که بخواهد ورای این همه نظر ادعا کند که میخواهد گزینش تازه و نیز حرف تازهای در مورد خیّام شاعر بزند!
او همچنین درباره علت این میزان اختلاف در نسخههای مختلف گفت: اساسیترین دلیل این است که ما هیچ نسخه به جا مانده از رباعیات خیّام در دست نداریم. چنان که قبلا اشاره شد اولین رباعیاتی که به نام خیّام در کتب تاریخی درج شده همان کتاب «خریده القصر و جریده العصر» از محمّد حامد اصفهانی معروف به عمالدین کاتب اصفهانی است که به سال ۵۷۲ یعنی ۵۵ سال پس از فوت خیّام به دست میآید و پس از آن هرچه از زمان خیّام فاصله میگیریم بر تعداد رباعیات به نام خیّام نیشابوری افزوده میشود که ما امروزه با بیش از یکهزار رباعی به نام خیّام در مجموعههای مختلف روبهرو هستیم. با این نظر قبل از این که اسناد تعیینکننده باشند ذوق و سلیقه و نیز نوع تفکر جمعآوری کننده در انتخاب و گزینش رباعیات دخیل بوده است و به همین دلیل خیّام از انسانی عابد و عارفِ واصل تا متفکری دهریمسلکِ نیهیلیست و زندیق شخصیت پیدا کرده است.
این پژوهشگر خاطرنشان کرد: در بین مجموعهها طربنامه قدیمیترین مجموعه است که همراه با مقدمه و حاشیههایی که استاد همایی بر رباعیات نوشته بسیار کارساز و مفید بوده و پس از آن میتوان از مجموعه فروغی و غنی و نیز محسن فرزانه و صادق هدایت نام برد و همچنین نگاه به مجموعه کریستین سن و رُزن و همچنین نسخه علی دشتی نیز خالی از فایده نبوده و نیست.
خطیبزاده گفت: در خارج چنان که مستحضر هستید، ترجمه و منتخب فیتزجرالد از اقبال بیشتری بر خوردار بوده است اگر چه بسیاری از رباعیات منتخب ایشان سایه خیّام را هم به همراه ندارد تا چه رسد که از آن او باشد. در داخل و در میانِ پارسیزبانان نیز اقبال بیشتر به کتاب ترانههای خیّامِ صادق هدایت بوده و میتوان گفت که بیشتر مردم البته غیرمتخصص و محقق با برداشتهای صادق هدایت از خیّام همراه هستند و تغییر ذائقه این خیل عظیم کار سادهای به نظر نمیرسد که همین امر کار مرا در نگرش تازه به رباعیاتِ خیّام مشکل کرده است اگر چه بسیاری منتقد شده و گروهی را به فکر واداشته و نیز جمع زیادی را هم به همذاتپنداری با نظرات مطرحشده در کتاب «راز خیّام» به قلم اینجانب کشانده است.