کد مطلب: ۱۸۴۴۸
تاریخ انتشار: سه شنبه ۱ مرداد ۱۳۹۸

رستگاری در اینترنت

مریم شهبازی

ایران: حدود یک دهه‌ای از ورود شیوه‌های نوین نشر کتاب از جمله انتشار آثار در قالب کتاب‌های الکترونیک یا همان ای‌بوک‌ها به کشورمان می‌گذرد. در ابتدا ناشران کتاب‌های چاپی از انتشار کتاب‌های خود در این قالب‌های جدید ابراز نگرانی می‌کردند و تأکید داشتند که ما هنوز به قانون کپی‌رایت نپیوسته‌ایم و این مسأله را تهدیدی جدی در زمینه انتشار غیرقانونی آثارشان در فضای مجازی می‌دانستند.  البته بخشی از مشکلات نشر الکترونیک همان‌طور که در صفحات فرهنگی امروز می‌خوانید ناشی از وضعیت خاص کشورمان و فقدان در نظر گرفتن الزامات قانونی لازم آن است. از جمله اینکه برخلاف کتاب‌های چاپی که تمام مباحث قانونی و کسب مجوز آن به عهده معاونت فرهنگی است در ارتباط با کتاب‌های الکترونیک شرایط قدری متفاوت است، هر چند مسئولان فرهنگی چند سالی‌ است که درصدد برطرف کردن موازی‌کاری‌ها در مراحل قانونی نشر این کتاب‌ها برآمده‌اند اما همچنان هم معاونت فرهنگی و هم مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه‌های دیجیتال وزارت ارشاد به طور همزمان در این زمینه اعمال نظر می‌کنند. می‌توان به نگاه همچنان همراه با شک و تردید ناشران هم به‌عنوان یکی دیگر از معضلات پیش روی نشر الکترونیک اشاره کرد. با وجود تغییراتی که بواسطه کدگذاری‌های کامپیوتری در کتاب‌های مذکور شاهدیم و از سویی افزایش سطح امنیت کتاب‌های الکترونیک هنوز هم ناشران با تردیدهایی در این زمینه روبه‌رو هستند. با این حال به نظر می‌رسد سنگینی سایه مسائل سیاسی و از سویی تحریم‌های اقتصادی بر نشر کاغذی منجر به علاقه‌مندی بیشتر ناشران کتاب‌های چاپی به الکترونیکی‌سازی کتاب‌های آنان شده است. در شرایطی که ناشران امکان انتشار بخش قابل توجهی از آثار چاپی خود را به‌دلیل افزایش سرسام‌آور هزینه‌های چاپ از دست داده‌اند کتاب‌های الکترونیکی می‌توانند کمکی به حفظ مخاطبان آثار آنان باشد. آن طور که صحبت با برخی از فعالان این عرصه نشان می‌دهد طی یک سال اخیر و به‌دلیل کاهش توان اقتصادی مردم در خرید کتاب‌های چاپی، استقبال مخاطبان از کتاب‌های الکترونیک بیشتر شده است. اما قیمت بالای برخی از این کتاب‌ها و تفاوت نه چندان زیاد‌شان با قیمت نسخه‌‌های چاپی باعث شده در فضای مجازی اعتراض‌هایی هم بین کاربران شکل بگیرد و عده‌‌‌ای از آنها را نسبت به گران‌بودن نسخه‌های غیرچاپی نگران کند. در صفحه‌های فرهنگی امروز به سراغ برخی فعالان عرصه کتاب و همچنین نشر کتاب‌های الکترونیک رفتیم تا از زبان آنها برخی شرایط پیش روی نشر مذکور و از سویی کم و کیف انتشار کتاب‌های الکترونیک مطلع شوید.

تصمیم قطعی با خود ناشران است

محمد صدوقی
مدیر فروشگاه کتاب الکترونیک «طاقچه»

طاقچه از جمله اپلیکیشن‌های کتابخوانی است که به کاربران امکان مطالعه الکترونیکی می‌دهد و در آن بیش از بیست و دو هزار عنوان کتاب الکترونیک بارگذاری شده است. تعداد بالای این عناوین معلول نفوذی است که کتاب‌های الکترونیک طی یک دهه اخیر در صنعت نشرمان به وجود آورده‌اند. البته شاید همچنان ناشران کتاب‌های چاپی آن طور که باید و شاید این عرصه را نشناسند اما به هر حال با پیشرفت‌های قابل توجهی هم از جهت تعداد خوانندگان و هم از جهت ناشران علاقه‌مند به تبدیل کتاب‌هایشان روبه‌رو هستیم. بخشی از این استقبال هم تحت تأثیر مشکلات متعددی است که بواسطه شرایط سیاسی و اقتصادی گریبان ناشران را گرفته و از توان اقتصادی مخاطبان هم کم کرده است. در چنین شرایطی شاید اطلاع از نحوه قیمت‌گذاری آثار برای خوانندگان جالب باشد چرا که خود من گاهی با این سؤال روبه‌رو می‌شوم که قیمت کتاب‌های الکترونیکی بر چه اساسی است؟
سه مدل برای قیمت‌گذاری کتاب‌های الکترونیک
سهم اصلی تصمیم‌گیری در خصوص قیمت‌گذاری کتاب‌های الکترونیک به عهده ناشران است و قیمت‌گذاری‌ها هم معمولاً بر اساس چند روش انجام می‌شود. در مدل نخست درصدی از قیمت پشت جلد کتاب چاپی برای کتاب الکترونیکی درنظر گرفته می‌شود که این شیوه رواج بیشتری دارد. به‌عنوان نمونه اگر قیمت کتاب مذکور برابر با ده هزار تومان باشد، ۳۰ درصد آن که برابر با سه هزار تومان می‌شود را در نظر می‌گیرند. این ۳۰درصد مثالی است که اتفاقاً رواج هم دارد و ناشران تأکید می‌کنند که حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد قیمت کتاب چاپی برای اثر الکترونیک آنان درنظر گرفته شود. در شیوه دیگر قیمت‌گذاری مبنا تعداد صفحات کتاب چاپی است. این شیوه به گفته برخی ناشران منصفانه است چراکه ممکن است کتابی با کاغذ گلاسه و رنگی منتشر شود و طبیعتاً قیمت آن بالاتر از کتابی با برگه‌های کاغذ بالک و سیاه و سفید خواهد بود. از همین رو برخی ناشران تأکید می‌کنند قیمت‌گذاری باید براساس قیمت صفحات باشد و به‌عنوان نمونه وقتی برای هر صفحه بهای حدود ۱۰ تومان درنظر گرفته شود، قیمت یک کتاب صد صفحه‌ای چیزی حدود ده هزار تومان می‌شود. برخی هم پا را فراتر از این می‌گذارند و قیمت‌گذاری کلمه‌ای انجام می‌دهند که به ریال است. این دسته افراد تأکید دارند تعداد صفحات هم ملاک صحیحی نیست. چراکه ممکن است قطع یک کتاب وزیری و قطع کتاب دیگری جیبی باشد. قیمت‌گذاری موردی، سبک دیگری است که من اعتقاد بیشتری به آن دارم. به طور حتم قیمت کتابی که بیست سال قبل منتشر شده و نسخه چاپی‌اش دیگر در دسترس نیست با کتابی که هم‌اکنون منتشر یا تجدید چاپ شده باید تفاوت داشته باشد. از طرفی ما گاه شاهد انتشار کتاب‌هایی هستیم که هنوز نسخه چاپی‌شان روانه بازار کتاب نشده و ناشر در مرحله نسخه به سراغ نسخه الکترونیکی آن می‌رود. این مواردی است که در قیمت‌گذاری کتاب‌ها مؤثر خواهد بود. در قیمت‌گذاری موردی ناشر بر اساس تجربه‌ای که پیش‌تر در فضای مجازی کسب کرده دست به انتخاب می‌زند.
تأثیر واقعیت‌های جامعه ما بر قیمت‌گذاری
در حال حاضر کتاب‌های الکترونیکی به بهایی برابر با دو دهم تا بیست و پنج صدم کتاب‌های چاپی عرضه می‌شوند که البته تا قبل از گرانی‌های یک سال اخیر کتاب حدود سیصد و سی و سه هزارم قیمت پشت جلد بود. از وقتی کتاب‌‌های چاپی تا این حد گران شده‌اند، فاصله قیمت کتاب‌های الکترونیکی بیشتر شده. هر چند که به نظر می‌رسد این فاصله قیمت دوباره به روال گذشته برگردد و کتاب‌های الکترونیکی هم گران‌تر شوند و تناسب قیمت باز به همان سیصد و سی و سه هزارم بازگردد. البته اینکه کتاب‌های الکترونیکی باید ارزان‌تر از نسخه‌های چاپی باشند روالی است که در کشور ما رواج یافته؛ وگرنه در کشورهای دیگر گاه قیمت کتاب‌های الکترونیکی حتی گران‌تر از چاپی است و این با تکیه بر مزیت‌هایی است که قالب‌های جدید انتشار کتاب دارند. اما اینکه چرا در کشورهای دیگر مردم این مسأله را پذیرفته‌اند به رعایت فضای عرضه و تقاضا در بازار کتاب‌های آنان بازمی‌گردد. بر خلاف ما ایرانیان برای خارجی‌ها جا افتاده که حتی برای دانلود یک فایل هم پول پرداخت کنند. شاید اگر قانون کپی‌رایت در کشورمان اجرایی شده بود به مرور این مسأله برای مردم هم عادی شده بود. همین حالا اگر قرار باشد مثل دیگر نقاط جهان قیمت کتاب‌های الکترونیکی برابر با کتاب‌های چاپی شود آن وقت است که مردم ترجیح می‌دهند به سراغ آثار چاپی بروند. از طرفی ناشران اجازه نمی‌دهند که قیمت کتاب‌های الکترونیکی خیلی هم ارزان شود. برای اغلب آنان فروش آثار چاپی در اولویت است و اگر گمان کنند ارزان‌کردن کتاب‌های الکترونیکی به آثار چاپی آنها لطمه می‌زند آن را رها می‌کنند. از همین رو قیمت کتاب‌های الکترونیکی معمولاً پنج دهم تا سیصد و سی و سه هزارم قیمت کتاب‌های چاپی است و آن را ثابت نگه می‌دارند.
هزینه‌ها و درآمدها، از تصویر تا واقعیت
شاید از خودتان بپرسید هزینه تولید و انتشار کتاب‌های ای‌بوک که قابل قیاس با کتاب‌های چاپی نیست؟ تصور کنید کتابی که نسخه چاپی آن پیش‌تر بیست هزار تومان و نسخه الکترونیکی آن هم هفت هزار تومان بوده، حالا به واسطه افزایش قیمت‌ها هزینه نسخه چاپی آن پنجاه هزارتومان شده است. این در شرایطی است که نه تنها هزینه کاغذ بلکه سایر هزینه‌های چاپ هم بالاتر رفته است. نکته‌ای که مردم به آن توجه ندارند این است که شاید هزینه انتشار کتاب‌های الکترونیکی به اندازه نسخه‌های چاپی نباشد، اما به طور قطع افزایش هزینه‌ها بر فعالیت همه بخش‌ها تأثیر می‌گذارد. یکی از مشکلات ناشران الکترونیک این است که تا پای افزایش قیمت کتاب‌های آنان به میان آید مردم دست به مقایسه می‌زنند و می‌گویند این کتاب‌ها که هزینه‌های چاپ ندارند. می‌گویند این کتاب‌ها که هزینه کاغذ و چاپ ندارند پس چرا گران شده‌اند. مسأله دیگر این است که وقتی نسخه چاپی کتابی پنجاه هزار تومان باشد و قیمت نسخه الکترونیکی هفت هزار تومان، ناشر زیر بار فروش آنلاین نمی‌رود. ناشران همواره به‌دنبال برقراری تعادل بین قیمت نسخه‌های چاپی و الکترونیک هستند. صاحبان اپلیکیشن‌ها و کتابفروشی‌های آنلاین مثل ما در بحث قیمت‌گذاری تنها در حکم مشاور عمل می‌کنند و تصمیم قطعی با خود ناشران است. ما تنها می‌توانیم به آنان بگوییم که مردم در شرایط فعلی شاید برای کتاب الکترونیکی ده هزار تومان پرداخت کنند اما اگر قیمت آن به پانزده هزار تومان برسد دیگر نمی‌خرند. نکته دیگری که شاید اطلاع از آن برای مخاطبان جالب باشد نحوه تبدیل کتاب‌های چاپی به الکترونیکی است. ناشران کتاب‌های چاپی معمولاً کتاب‌ها را با فرمت‌های مختلفی تحویل ما می‌دهند، برخی از نرم افزار «ورد» استفاده می‌کنند و برخی هم به سراغ نرم افزارهای «این‌دیزاین» و «زر نگار» می‌روند. فایل‌ها به همان شکلی که ناشر تولید کرده در اختیار ما قرار می‌گیرد تا طی فرایندی به فرمت Epub تبدیل شوند که نسخه مرسومی برای مطالعه کتاب در موبایل و کتابخوان‌های الکترونیکی است. فونت کتاب در این فرمت قابل بزرگ و کوچک شدن است که در نهایت برچسب‌گذاری شده و روی سایت بارگذاری می‌شود. در طاقچه تیمی حدوداً نه نفره این کار را انجام می‌دهند و آن طور که یک بار حساب کرده‌ایم هزینه تبدیل و بارگذاری هر کتاب به قیمت امروز به طور میانگین چیزی حدود هفتاد هزار تومان می‌شود. برای هر کتاب اگر پنج نفر همزمان کار کنند سه-چهار ساعت زمان صرف می‌شود. این روند و  هزینه‌ای‌ست که در طاقچه سپری می‌شود.
دستاوردهای ایرانی در برابر تجربه‌های خارجی
در عرصه جهانی شرایط به مراتب متفاوت از ما و دیگر اپلیکیشن‌های ایرانی است. به‌عنوان نمونه آمازون به‌عنوان یک عرضه‌کننده هیچ‌گاه خودش این کار را انجام نمی‌دهد. آنها از ناشران می‌خواهند که کتاب‌ها را با فرمتی که دقیقاً مدنظرشان است تحویل بدهند. از طرفی تبدیل کتاب هم کاری تخصصی است و به همین دلیل در کشورهای دیگر شرکت‌های واسطه‌ای شکل گرفته که در ازای دریافت ۱۰ درصد قیمت کتاب الکترونیک کار را به فرمت مورد نظر آمازون درمی‌آورند. البته برخی هم از همان ابتدا کارمزد خود را دریافت می‌کنند. در کشور ما این صنعت نوپا به شمار می‌آید و هنوز تقسیم‌بندی‌های حرفه‌ای در خصوص آن شکل نگرفته است. اما این روال در خصوص ما و دیگر همکارانمان صدق پیدا می‌کند. منتهی نحوه و میزان قراردادها ممکن است متفاوت باشد. قرارداد ما با ناشر سی تا هفتاد است، از درآمد حاصل شده، هفتاد درصد سهم ناشر است و سی درصد هم سهم ما. اما قرارداد برخی دیگر از همکاران متفاوت از ما و حتی به پنجاه-پنجاه هم می‌رسد که این بحث فضای رقابتی است. اما استاندارد جهانی تقسیم سهم فروش میان تولیدکننده و عرضه‌کننده سی به هفتاد است. نه تنها در آمازون، در گوگل و اپل هم به همین منوال است. کسی که محتوا را تولید کرده، هفتاد درصد و کسی که آن را به فروش رسانده سی درصد سود می‌برد.
نکته دیگری که اطلاع از آن شاید برای مخاطبان جالب باشد پاسخ به این پرسش است که تبدیل و عرضه کتاب‌های الکترونیکی در کشورما چقدر منطبق بر استانداردهای جهانی است؟ در بحث نرم افزاری و حتی سخت افزاری ما چیزی از دنیا کم نداریم و حتی می‌توانم مدعی شوم که برخی از امکاناتی که از سوی عرضه‌کنندگان ایرانی ارائه می‌شود بیشتر از نمونه‌های خارجی است. از نظر سخت‌افزاری هم با مشکلی روبه‌رو نیستیم چراکه بازار موبایل ما هم در مقایسه با کشورهای دیگر عرضه به روزی دارد. اما در ارتباط با دو مورد بسیار مهم قدری عقب‌تر از دیگران هستیم؛ یکی فضای صنعت نشر که متأسفانه هنوز در قالب‌های سنتی مشغول فعالیت است و دیگری سرانه مطالعه. هرچند که در همین شرایط هم با ناشرانی پیشرو و مطلع از روند روز جهان روبه‌رو هستیم. اما قالب صنعت نشرمان همچنان مدیریت و شکل و شمایلی سنتی دارد. از طرف دیگر هنوز فاصله زیادی با سرانه مطالعه رایج در کشورهای دیگر داریم و ضرورت این مسأله برای عموم مردم‌مان نهادینه نشده است. جای تأسف دارد که گردش مالی سالانه بازار نشرمان با وجود جمعیتی بیش از هشتاد میلیون نفر چیزی حدود دو - سه هزار میلیارد تومان است. آن هم در شرایطی که این رقم تنها گردش یک روز فروش لوازم آرایشی بهداشتی‌مان است! این نشان می‌دهد نه تنها بازار نشر ما خیلی کوچک است بلکه عموم مردم‌مان هم اهل مطالعه نیستند. آنهایی که اهل مطالعه هستند هم چندان با شرایط نوین کتابخوانی تطابق پیدا نکرده‌اند و اغلب با کتاب‌های الکترونیکی همراه نیستند.
یکی دیگر از مشکلاتی که خود ما ابتدای کار با آن مواجه بودیم این است که ناشران ابتدای کار اعتماد نمی‌کردند و همکاری نداشتند. زمان زیادی صرف شد تا متوجه شوند که کتاب‌های الکترونیکی هم بخشی از ضرورت زندگی در دنیای مدرن امروزی است. با این حال مدتی که گذشت متوجه شدند که هم مخاطبان استقبال می‌کنند و هم اینکه سودی از این جهت به دست‌شان می‌رسد. از طرفی مشتریان برخی ناشران در شهرها و مناطقی هستند که امکان دسترسی به نسخه‌های چاپی برای آنان فراهم نیست و از این طریق حداقل به آثاری که مدنظرشان است دسترسی پیدا می‌کنند. بنابراین ناشران به مرور دریافتند که کتاب‌های الکترونیکی راه خوبی ست برای آنکه تولیدکنندگان کتاب قادر شوند نیاز مخاطبانشان را پاسخ بدهند و از طرفی ناچار به قبول هیچ ریسکی در خصوص سرمایه مالی خود هم نشوند. تسویه حساب با ناشران ماه به ماه انجام می‌شود و آنان به درصد مورد نظر خود می‌رسند. خیلی از ناشرانی که ابتدای راه همراه نبوده‌اند امروز مشتاق فعالیت در این راه هستند و حتی تبلیغات جداگانه برای کتاب‌های الکترونیک‌شان انجام می‌دهند.جالب است که خیلی ناشران به طور خودجوش تجربه‌شان با دیگران را درمیان می‌گذارند که این قدری کار ما را راحت‌تر کرده. البته هنوز به‌دلیل قوانین کپی رایت موفق به ارتباط با ناشران خارجی نشده‌ایم اما تمایل بسیاری به گسترش فعالیت‌های خود در آینده داریم. ما حتی مطالعاتی هم درباره بازار کشورهای فارسی ‌زبان از جمله تاجیکستان و کشورهای عربی داشته ایم، هر چند که به واسطه تحریم‌ها با مشکلاتی جدی در خصوص مباحث مالی روبه‌رو هستیم.

ضرورت تجدیدنظر در برخی قوانین نشر

نیکنام حسینی‌پور
مدیرعامل مؤسسه خانه کتاب

یکی از مهم‌ترین مسائل حوزه کتاب‌های الکترونیک در شرایط امروز، مسأله‌ای که به نظر می‌رسد خیلی پررنگ باشد، بحث شابک یا همان کد بین‌المللی کتاب است. کدی که میان ناشران الکترونیک یا مدیران اپلیکیشن‌های توزیع‌کننده این کتاب‌ها رواج پیدا نکرده و به‌دنبال دریافت آن نمی‌روند. برخی تصور می‌کنند وقتی کتاب در قالب ای‌بوک‌ منتشر می‌شود پس نیازی به ملزومات و رعایت قوانین کتاب‌های چاپی که از جمله‌اش همین بحث شابک است وجود ندارد. این در حالی است که حتی در کتاب‌های الکترونیک هم تنها شکل انتشار و قالب ظاهری کتاب است که عوض می‌شود و محتوا به هر حال یکی است. زمانی کتاب‌ها روی پوست آهو منتشر می‌شدند و حالا دوره‌ای شده که تکنولوژی‌های نوین هم به عرصه کتابخوانی ورودی جدی پیدا کرده‌اند. ناشران الکترونیک با‌وجود فعالیت همزمانی که بخش رسانه‌های دیجیتال وزارت ارشاد در ارتباط با این آثار و اعطای مجوزها دارد، ترجیح می‌دهند همچون کتاب‌های چاپی تنها به سراغ معاونت فرهنگی بروند. با این حال شاهد فعالیت همزمان معاونت فرهنگی و معاونت مطبوعاتی در این زمینه هستیم که این مسأله قدری کار فعالان عرصه مذکور را سخت کرده است. به همین واسطه هم چند سالی است که به همت مسئولان معاونت فرهنگی و با همکاری همکاران بخش رسانه‌های دیجیتال شاهد تلاش برای انتقال مسئولیت‌ها به معاونت فرهنگی هستیم تا همه اقدامات لازم تنها یک جا متمرکز شود.  حتی در تعریف کتاب‌های الکترونیک هم همچنان اختلاف‌نظرهایی وجود دارد. آنچنان که برخی به اشتباه لوح‌های فشرده آموزشی را هم در این راستا می‌دانند. اما چرا اینقدر بر ضرورت اختصاص گرفتن شابک به کتاب‌های الکترونیک تأکید می‌شود! مهم‌ترین دلیلش این است که با درج شابک ما از امکانی برای اطلاع از میزان انتشار و آمار و ارقام مرتبط با کتاب‌های الکترونیک برخوردار می‌شویم. متأسفانه هم‌اکنون فقدانی جدی در این زمینه وجود دارد و ما حتی به درستی نمی‌دانیم سالی چند کتاب در این حوزه منتشر می‌شود. در دسترس قرار گرفتن این اطلاعات بی‌شک به انجام فعالیت‌های تحقیقاتی و تصمیم‌گیری‌های مسئولان هم کمک خواهد کرد. با این همه از وقتی درباره اهمیت این مسأله اطلاع‌رسانی کرده‌ایم تعدادی از ناشران و مدیران اپلیکیشن‌ها مراجعه کرده‌اند و برای نزدیک به دوازده هزار عنوان کتاب شابک گرفته‌اند که میزان قابل توجهی است. البته مرکز رسانه‌های دیجیتال هم دست به اعطای نوعی از کد به کتاب‌های الکترونیک تحت عنوان «شامد» زده اما مسأله این جاست که کد مذکور کاربرد بین‌المللی ندارد و تنها داخل مرزهای خودمان کاربرد دارد. دریافت مجوز نشر، اقدام به دریافت اعلام وصول و از سویی اختصاص شابک از جمله مراحل قانونی نشر کتاب‌های چاپی هستند، اگر ما بحث اعلام وصول و شابک را در خصوص این کتاب‌ها هم داشته باشیم آن وقت است که به اطلاعات بیشتری دراین زمینه دست پیدا می‌کنیم و با چنین ضعفی در دسترسی به آمار و ارقام روبه‌رو نخواهیم بود. قانون ضرورت کسب شابک مصوبه هیأت وزیران و مجلس شورای اسلامی در سال ۷۴ است، از آن جایی که آن زمان هنوز بحث کتاب‌های الکترونیک در میان نبود دیگر وقت آن شده که با تجدیدنظر و تغییراتی در قانون مذکور روبه‌رو شویم.

به تغییر نگاه ناشران نیازمندیم

حسن احمدی
دبیر مجمع ناشران الکترونیک

یکی از مهم‌ترین مشکلات فعلی در بحث انتشار کتاب‌های الکترونیکی  نپیوستن ایران به معاهده برن است، متأسفانه تا وقتی که هنوز به قانون کپی رایت نپیوسته‌ایم ناشران کتاب‌های چاپی و از سویی صاحبان آثار نگرانی جدی در خصوص رعایت و حفظ منافع خود دارند. نمی‌توان منکر این شد که در ارتباط با کتاب‌های چاپی وقتی بحث تکثیرهای غیرقانونی به میان می‌آید امکان پیگیری خیلی راحت‌تر از وقتی است که موضوع انتشار غیرقانونی کتاب‌های الکترونیک مطرح می‌شود. انتشار کتاب‌های الکترونیک تنها به یک کلیک ساده در فضای مجازی و تکثیر قابل توجه آن در زمانی بسیار کوتاه وابسته است که همین مسأله کار را سخت می‌کند. نکته دیگری که از جمله مشکلات نشر الکترونیک در کشورمان به شمار می‌آید آشنا نبودن ناشران آثار چاپی با نشر الکترونیک و قابلیت‌های آن است. متأسفانه ناشران آثار چاپی ما هنوز اطلاعات چندانی دراین خصوص ندارند و همین مسأله منجر به آن شده که تصور کنند کتاب‌های الکترونیک آمده‌اند تا عرصه را بر کتاب‌های چاپی تنگ کنند. بی‌شک اگر ناشران با نکات لازم دراین زمینه آشنا شوند اطمینان پیدا خواهند کرد که کتاب‌های الکترونیکی نه برای رقابت آمده‌اند و نه برای حذف کتاب‌های چاپی و برعکس تصور برخی همکاران، این کتاب‌ها آمده‌اند تا به سهم خود منجر به گسترش کتابخوانی شوند. تقریباً یک دهه‌ای از حضور کتاب‌های الکترونیک در کشورمان می‌گذرد و با کمک برخی پلتفرم‌ها از جمله کتاب پلاس، طاقچه و فیدیبو شاهد تغییر نگرش ناشران کتاب‌های چاپی و حتی علاقه‌مند شدن آنان به انتشار کتاب هایشان در شکل‌های جدید هستیم. منتهی تفاوت‌هایی میان این پلتفرم‌ها دیده می‌شود از جمله اینکه برخی همچون کتاب پلاس اقدام به فروش کتاب‌های چاپی هم می‌کنند ولی دیگر اپلیکیشن‌ها تنها نسخه الکترونیکی کتاب‌ها را به فروش می‌رسانند.
با وجود برخی نگاه‌هایی که در خصوص کتاب‌های الکترونیک وجود دارد این کتاب‌ها با امکان برخورداری از برخی آپشن‌ها همچون فیلم و صدا قادر به تکمیل هرچه بیشتر کتاب‌های چاپی هستند، امکانی که قدری جلوی انتشار غیرقانونی کتاب‌های مذکور را هم می‌گیرد. کد QR از شیوه‌های جدید انتشار کتاب‌های الکترونیکی که تأثیر بسیاری در اضافه شدن به واقعیت افزوده این کتاب‌ها از طریق فیلم و صوتی که اشاره شد، دارد. این واقعیت افزوده هم تا حدی جلوی انتشارغیرقانونی این کتاب‌ها را می‌گیرد هم اینکه منجر به توسعه کتاب‌های الکترونیکی می‌شود. یکی دیگر از مشکلاتی که گریبان عرصه کتاب‌های الکترونیک را گرفته نحوه فعالیت مؤسسه‌ها و افراد فعال دراین حوزه است. هنوز معلوم نیست کدام مؤسسه تنها در حکم موزع کتاب (پخش و عرضه کننده) عمل می‌کند و کدام یک نقش ناشر الکترونیک را هم ایفا می‌کنند! بارها مشاهده شده مؤسسه‌ای مجوز فعالیت برای فروش کتاب می‌گیرد اما دست به تبدیل کتاب‌های چاپی به الکترونیک هم می‌زند. این در شرایطی است که کشورهای دیگر چنین اوضاع و احوالی را تجربه نمی‌کنند، آنها به تقسیم کار معتقد هستند و هرکسی وظیفه تخصصی خود را انجام می‌دهد. این مسأله در حدی است که حتی در اتحادیه ناشران و کتابفروشان هم با این بحث روبه‌رو هستیم که باید چاره‌ای برای سروسامان دادن به این وضعیت اندیشیده شود. اینکه تکلیف بسیاری از فعالان این عرصه‌ها مشخص نیست و نمی‌دانیم چقدر به مجوزی که برای فعالیت گرفته‌اند وفادار هستند. به همین دلیل هم اغلب فعالان این عرصه در نوع روابط خود با ناشران دچار مشکل هستند. ناشران نمی‌دانند وقتی پای صحبت با این مؤسسات می‌نشینند باید آنها را تنها فروشنده ببینند یا ناشر! البته بحث کار موازی متولیان فرهنگی در دو بخش مختلف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص این کتاب هاست، هم‌اکنون هم بخش رسانه‌های دیجیتال و هم معاونت فرهنگی در ارتباط با اعطای مجوز فعالیت دارند و همین کار همزمان هم منجر به آن شده که قادر نباشیم اطلاعات درستی درخصوص آمار انتشار این کتاب‌ها به دست بیاوریم. ای کاش متولیان درک کنند که کتاب در هر شکلی که منتشر شود بالاخره کتاب است و تغییر شکل آن اهمیتی در اصل ماجرا ندارد و این فعالیت موازی باید بالاخره تمام شود.

یک معادله‌ دو سر برد

ارسلان فصیحی
مترجم

نمی‌دانم چرا برخی اینقدر اصرار دارند که انتشار کتاب‌های الکترونیک به ضرر کتاب‌های چاپی تمام می‌شود و به مرور آنها را از گردونه نشر خارج می‌کنند.   تا جایی که من در مخاطبان کتاب‌های الکترونیکی دیده‌ام اغلب افرادی هستند که بخش قابل توجهی از ساعات روزانه‌شان در فضای مجازی و تکنولوژی‌های ارتباطی سپری می‌شود. بنابراین اغراق نیست بگویم کسی که اهل مطالعه کتاب‌های الکترونیک است اگر ای‌بوک‌ها نبودند شاید هیچ گاه حوصله‌اش نمی‌شد به سراغ کتاب‌های کاغذی برود. بواسطه همین نگاه هم طی سال‌هایی که از ورود کتاب‌های الکترونیک به عرصه نشرمان می‌گذرد شاهد برخی مقاومت‌ها از سوی خود اهالی نشر هستیم. هرچند که مدتی است کمرنگ‌تر از گذشته. در اغلب قراردادها به خواست مترجم یا مؤلف کتاب، بندهایی درخصوص حق انتشار کتاب‌ها در قالب‌های نوین هم در نظر گرفته می‌شود و جالب اینجاست که حتی به قرارداد کتاب‌هایی که پیش از ورود کتاب‌های الکترونیک به کشورمان بسته شده‌اند هم مفادی اضافه و ضمیمه شده است. میزان درصد قراردادها تا جایی که می‌دانم متفاوت است. با این حال به نظر می‌رسد که در نظر گرفتن ۵۰ درصد سود حاصل از فروش کتاب‌های الکترونیکی به شرکت عرضه‌کننده کتاب و ۵۰درصد به ناشری که به نمایندگی خود و صاحب اثر وارد قرارداد شده میزان مرسومی باشد. تازه ۵۰ درصدی که به ناشر کتاب چاپی تعلق می‌گیرد میان ناشر و صاحب اثر نصف می‌شود. گاهی در جلساتی که به بهانه پاسخ به این سؤال که میزان درصدها باید به چه مقداری باشد حضور داشته‌ام؛ اینکه چه میزان حقی باید به ناشر کتاب چاپی اثر و چه میزانی به ناشر الکترونیک یا همان عرضه‌کننده اختصاص پیدا کند. سهم ناشرالکترونیک از این جهت بیشتر است که به هر حال صاحب اثر و از سویی ناشر کتاب چاپی پیش‌تر در انتشار کتاب چاپی نقش خود را ایفا کرده‌اند. انتشار کتاب‌های الکترونیک با توجه به اینکه فاقد بخش قابل توجهی از هزینه‌های انتشار کتاب‌های چاپی است و ناشر آن ناچار به پرداخت هزینه‌هایی چون بهای کاغذ، فیلم، زینک، لیتوگرافی و... نیست به بهای بسیار کمتری به مخاطب عرضه می‌شود. بهایی که معمولاً پنج دهم و حتی کمتر از بهای پشت جلد کتاب‌های چاپی است و این در شرایط فعلی که توان اقتصادی مردم با کاهش قابل توجهی روبه‌رو شده قدری امیدوار‌کننده است. از این طریق حداقل ارتباط میان مخاطبان با کتابخوانی قطع نمی‌شود و علاقه‌مندان می‌توانند با پرداخت بهای کمتری کتاب‌های مورد نظر خود را در اختیار بگیرند. از سوی دیگر فارغ از بحث کاهش توان اقتصادی مردم، امروز هزینه‌های تولید کتاب‌های چاپی به دلایلی همچون تحریم کشورمان آنقدر بالارفته که اغلب ناشران به اجبار با کاهشی ۵۰ درصدی در انتشار آثار خود روبه‌رو شده‌اند. در این وضعیت با کتاب‌های الکترونیک می‌توان آن حدود ۵۰ درصد کتابی که به اجبار از چرخه نشر کاغذی حذف شده‌اند را به بازار کتاب بازگرداند و در اختیار مخاطبان قرار داد. این گوشه‌ای از وضعیت کتاب‌های الکترونیک در کشور ماست و جالب است بدانید تا جایی که در سفرهایم به ترکیه متوجه شده‌ام کتاب‌های الکترونیک در محدوده کشورهای همسایه‌مان هم پدیده جدیدی به شمار می‌آیند. ترکیه هم تقریباً وضعیتی مشابه ما دارد، ناشران آثار چاپی هم به‌رغم مقاومت‌هایی که ابتدای امر داشته‌اند حالا استقبال بیشتری از انتشار آثارشان در قالب‌های جدید می‌کنند. حتی میزان استقبال کاربران آنها هم شبیه وضعیت بازار کتاب خودمان است که بخش مهمی از آن تحت تأثیر نفوذ تکنولوژی به زندگی مردم است. در دسترس بودن وسایل ارتباطی جدید به گمانم یکی از مهم‌ترین دلایل استقبال از کتاب‌های الکترونیک است. شاید هنوز خیلی از ناشران آشنایی جدی با شیوه‌های نوین نشر کتاب نداشته باشند و از طرفی هنوز اطمینان پیدا نکرده باشند که این روش سرمایه آنان را به خطر نمی‌اندازد. با این حال چیزی نمانده که صنعت نشر ما هم وادار به پوست‌اندازی همه‌جانبه‌ای شود تا قادر به ادامه فعالیت در دنیای نوین باشد و از مخاطبان خود عقب نماند. خود من در کنار علاقه‌ای که به مطالعه کتاب کاغذی دارم مخاطب جدی کتاب‌های الکترونیکی هم هستم. این اتفاق مهمی ست که امروز هر یک از ما می‌توانیم کتابخانه شخصی خودمان را در گوشی موبایل یا تبلت همراه خود داشته باشیم. درست مانند خود من که بخش قابل توجهی از کتاب‌های مورد علاقه‌ام در تبلت نگهداری می‌شود. بنابراین وقت آن رسیده به جای مقاومت در برابر شیوه‌های نوین از آنها بهره بگیریم و بپذیریم که کتاب‌های الکترونیک هم بخشی از ملزومات زندگی در دنیای جدید هستند.


از عمر کتاب‌های چاپی چیزی باقی نمانده است

محمود آموزگار
مدیر نشرکتاب آمه

حضور جدی نشر دیجیتال از جمله تحولاتی است که طی یک دهه اخیر در عرصه نشر کشورمان شاهد آن بوده‌ایم، هرچند در ابتدا ورود آن با موضع‌گیری جدی ناشران کتاب‌های چاپی مواجه بود. اغلب آنان از رعایت حقوق مادی‌شان نگران بودند و گمان می‌کردند با قبول انتشار کتاب‌هایشان به قالب‌هایی چون ای‌بوک‌ها شاهد انتشار غیرقانونی آثارشان خواهند بود. شاید بخشی از این مسأله هم تحت تأثیر نسخه‌های پی‌دی‌اف کتاب‌ها بود که براحتی در فضای مجازی منتشر می‌شد و امکان مواجهه قانونی با آنها میسر نبود. از سویی خود فضای مجازی هم همچنان عرصه به نسبت جدیدی برای ناشران به شمار می‌آمد و ناشران کتاب‌های چاپی شناخت چندانی از آن نداشتند. از همین رو می‌بینیم که زمان به نسبت قابل توجهی سپری شد تا اینکه ناشران به مرور و با احتیاط قدم به این عرصه گذاشتند. یکی از دلایل جذب ناشران سنتی به انتشار کتاب در قالب‌های جدید تلاش خود ناشران کتاب‌های الکترونیک هم بوده است. تلاش آنان برای اقناع ناشران و از سویی قراردادهایی که بین آنان منتشر شد به این مسأله کمک کرد. هرچند این قراردادها هم خالی از نقص نبودند اما تا حدی منجر به جلب اعتماد ناشران شدند. این مسأله بویژه با ورود پلتفرم‌هایی همچون «فیدیبو» و «طاقچه» که در زمینه فروش کتاب‌های الکترونیک کار می‌کردند تأثیر بسیاری در این زمینه داشت. شاید این اپلیکشین‌ها در ابتدا با استقبال چندانی روبه‌رو نشدند اما کمی که گذشت حتی مردم هم ارتباط بهتری با این شیوه نوین کتابخوانی برقرار کردند. ناشران به مرور متوجه شدند که با وجود نگرانی‌هایی که ممکن است انتشار این کتاب‌ها داشته باشد اما در نهایت منافعش بیش از مضرات آن است. برخلاف برخی مقاومت‌ها و موانعی که ناشران کتاب‌های الکترونیک در کشورمان با آن روبه‌رو هستند در عرف بین‌المللی چنین خبری نیست و آنها کتاب را به هر شکل و قالبی که منتشر شود یک محتوا می‌دانند.
یکی از امکاناتی که نشر الکترونیک کتاب در اختیار ناشران می‌گذارد این است که از طریق پلتفرم‌های موجود، قادرند کتاب و نشریات ادواری را به دست مخاطبان ایرانی در سراسر جهان برسانند. این در حالی است که ارسال نسخه‌های چاپی در شرایط فعلی کار چندان ساده و مقرون به صرفه‌ای نیست. اما یکی از مشکلاتی که منجر به آن شده که ناشران کتاب‌های چاپی با احتیاط بیشتری به سمت الکترونیک‌سازی کتاب‌های خود بروند نگرانی آنان از ایمن نبودن احتمالی قفل‌هایی است که به روی نسخه‌های مذکور نصب می‌شود. تلاش جهت انجام اقدامات محافظتی کافی یکی از مهم‌ترین خواسته‌های پدیدآورندگان کتاب‌ها و از سویی ناشران نسخه‌های چاپی است. با وجود برخورداری از تکنولوژی‌های روز دنیا هنوز از جهت نرم افزاری قدری عقب هستیم. یکی دیگر از مشکلات انتشار این کتاب‌ها در ذات عصر فعلی که از آن به عصرتکنولوژی یاد می‌شود نهفته است. به نظر می‌رسد چیزی از عمر عصر چاپ باقی نمانده و هرچه زمان بیشتری سپری می‌شود عرصه به کتاب‌های چاپی تنگ‌تر می‌شود. البته این تنها یک تغییر شکل در نحوه انتشار آثار نیست، چراکه به نظر من زندگی عصر دیجیتال منجر به تولید و نهادینه شدن فرهنگی می‌شود که بر مبنای آن شکل خواندن خیلی جدی تغییر می‌کند. کاربران کتاب‌های الکترونیکی به ذات سبک مطالعه خود کم کم حوصله مطالعه آثار طولانی همچون «جنگ و صلح» تولستوی  ندارند. سلیقه مخاطبان کم کم آنقدر تغییر می‌کند که حتی منجر به جهت‌دهی نحوه کار نویسندگان و مترجمان هم می‌شود. چراکه آنان هم به تبعیت از شرایط حاکم بر بازار به سراغ تألیف و ترجمه آثار کم حجم می‌روند. البته یکی از مهم‌ترین معایب این شیوه انتشار کتاب و کتابخوانی در این است که به مرور با جامعه‌ای روبه‌رو می‌شویم که امکان تمرکز بر کتاب‌های جدی و حجیم ندارند و از همین رو هم برخی کارشناسان معتقدند در این عصر میزان اطلاعات مردم را می‌توان به اقیانوس پهناوری تشبیه کرد که تنها به اندازه یک بند انگشت عمق دارد.
با این حال شیوه مواجهه کشورهای امریکایی و کشورهای اقماری آن  که از سیاست نئولیبرالی در بحث اقتصاد پیروی می‌کنند با کشورهای اروپایی کاملاً متفاوت است. فضای مجازی از چنان جایگاهی در زندگی مردم و کشورهایی همچون امریکا برخوردار شده که شما نه تنها شاهد تعطیلی کتابفروشی‌های سنتی هستید بلکه کم کم پاساژها و مال‌های آنان هم رو به تعطیلی می‌روند چراکه اغلب مردم ترجیح شان به خریدهای اینترنتی و بدون صرف زمان و هزینه برای رفت و آمد است. اتفاقی که شاهد وقوع آن در خصوص کتابفروشی‌ها هم هستیم. این در شرایطی است که سیاست کشورهای اروپایی به گونه‌ای است که تلاش می‌کنند کتابفروشی‌های آنان حفظ شود و فروش کتاب تنها در انحصار سایت‌ها و اپلیکیشن‌ها قرار نگیرد. آنان به قاعده‌ای با عنوان قانون ثابت کتاب اعتقاد دارند که بر این اساس قیمت کتاب در بزرگ‌ترین کتابفروشی پاریس با قیمت آن در کوچکترین کتابفروشی در فلان روستای دورافتاده هیچ فرقی ندارد.حتی کتابفروشی‌ها و سایت‌ها و اپلیکیشن‌ها در بحث تخفیف‌ دادن هم با ممنوعیت روبه‌رو هستند و از این طریق قادر به حذف یکدیگر نیستند. براساس همین سیاستی که در کشورهای اروپایی دنبال می‌شود شما اگر توجه کنید خواهید دید که به‌عنوان نمونه تعداد کتابفروشی‌های شهر پاریس بیشتر از کل کشور امریکا است. از سوی دیگر بر اساس قانون جدیدی که در معاهده کپی‌رایت در جلسه آوریل ۲۰۱۹ تصویب شده تمام سایت‌ها و محیط‌هایی که تحت وب در اینترنت فعالیت می‌کنند، از جمله غول‌های بزرگ اینترنتی نظیر گوگل، یوتیوب و... دیگر نمی‌توانند با توسل به بحث لزوم دسترسی آزاد به اطلاعات انتشار هر مطلب، فیلم یا... را از سوی مخاطبان خود و بدون توجه به قانون کپی رایت نادیده بگیرند و تقصیر را از گردن خود باز کنند. این تحولاتی است که به مرور و با رفع نقص‌های فعلی در راه انتشار کتاب‌های الکترونیکی باید در کشور ماهم مورد توجه قرار بگیرد.

کتاب‌های خوب چقدر می‌ارزند؟

موتوکو ریچ
مترجم: پوریا شجاعی

زمانی که دیوید بالداچی نویسنده تریلرهای پرفروش، تازه‌ترین رمانش «اولین خانواده» را چاپ کرد، فهمید ذهن برخی از هوادارانش درگیر یک سؤال است که کتاب‌های خوب چقدر می‌ارزند. آمازون نسخه الکترونیکی این کتاب را با قیمتی کمی بالاتر از ۱۵ دلار در نرم‌افزار کتابخوانی کیندل گذاشت و داد خوانندگان بلند شد. خیلی‌ها در نظراتشان نوشتند آمازون وعده قیمت ۹٫۹۹ دلاری برای اغلب کتاب‌های الکترونیکی‌اش در بازار کیندل داده و نباید از آن بالاتر بفروشد. صدها نفر هم به تحریم غیررسمی کتاب‌های الکترونیکی گران‌تر از ۹٫۹۹ دلاری پیوستند. یکی از خواننده‌ها که تصمیم گرفته بود این نسخه آنلاین را با این قیمت نخرد، نوشته بود: «من عاشق نوشته‌های بالداچی‌ام. ولی شرمنده آقای نویسنده. یا قیمت پایین می‌آید یا خیلی از خواننده‌هایت را از دست می‌دهی. از کتاب‌هایت می‌گذرم و می‌روم سراغ چیزهای دیگر». برای نویسندگان و ناشرانی که به قیمت ۲۶ دلار برای نسخه‌های چاپی عادت کرده بودند، سخت بود که خودشان را با این شرایط جدید وفق دهند. ممکن است به نظر خیلی از خواننده‌ها حذف شدن کاغذ دلیل مناسب و خوبی برای کاهش قیمت باشد. مثلاً در دنیای موسیقی، امروزه که دیگر خبری از دیسک و بسته‌های پلاستیکی نیست، خرید آهنگ‌ها و آلبوم‌ها ارزان‌تر تمام می‌شود. پس چرا همین منطق را برای کتاب‌ها به کار نبریم؟ نویسند‌ه‌ها و ناشران می‌گویند جریان خیلی پیچیده‌تر از قیمت کتاب و هزینه‌‌های جا‌به‌جایی و ارسال است. ناشران استدلال می‌آورند که این هزینه‌ها- که عموماً حدود ۵/۱۲ درصد از قیمت تمام‌شده کتاب را شامل می‌شود - به طور کامل از ای‌بوک‌ها حذف نمی‌شوند و علاوه‌ بر این‌ها، هزینه حق‌التحریرها، دستمزد ویراستار و بازاریابی و تبلیغات مثل قبل باقی می‌ماند. کارولین ریدی، مدیر اجرایی انتشارات سایمون‌اند شوستر می‌گوید: «مصرف‌کننده‌ها دارند پول محتوای خریداری شده را می‌دهند، نه لزوماً شکل و فرمت ارائه‌اش را.» این گفته ناشرها خیلی شبیه به دیدگاهی است که پخش کننده‌های موسیقی یک دهه قبل داشتند که باعث شد مردم آنها را به دید غول‌های تجاری طماعی ببینند که زیاده‌خواهی‌شان را پشت نقاب هزینه‌های بالا و حقوق مؤلفان پنهان می‌کردند و مقابل تغییر جهت بازار به سمت محصولات دیجیتالی می‌ایستادند. طبق گفته برخی ناشران، در حال حاضر آمازون کتاب‌های دیجیتالی را با قیمت ۱۳ دلار از ناشران می‌خرد، یعنی با همان قیمتی که نسخه‌های چاپی ۲۶ دلاری را ازشان می‌خرید و به این ترتیب قیمت تمام شده ۹٫۹۹ دلار را در بازار ای‌بوکش حفظ می‌کند، بدون اینکه نارضایتی ناشران را در پی داشته باشد. البته آمازون تنها فروشنده کتاب‌های الکترونیکی در این بازار نیست. سونی کتاب‌های تازه چاپ‌شده و محبوب را با متوسط قیمت ۱۱٫۹۹ دلار در دستگاه‌های خودش به فروش می‌رساند. فیکشن وایز که انتشارات بارنز‌اند نوبلز حقوقش را خریده، پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز را با قیمت ۹٫۹۵ دلار به مشتریان می‌دهد. اگرچه برخی ای‌بوک‌هایش را با قیمت نسخه چاپی می‌فروشد ولی فعلاً حداقل، بیشترین ترس ناشران از آمازون است چون بیشتر از همه برای جا انداختن ای‌بوک تلاش کرده. آمازون که ۵ تا ۱۵ درصد بازار کتاب را به انحصار خودش درآورده، ادعا می‌کند ۳۵ درصد فروش کل عناوینی که نسخه کیندل‌شان منتشر شده، مربوط به نسخه‌های دیجیتالی است. همان‌طور که از واکنش منتقدان آقای بالداچی و ده‌ها نویسنده دیگر که کتاب‌های نسخه کیندل‌شان قیمتی بالاتر از ۹٫۹۹ دلار داشتند مشخص شد، هر تلاشی برای افزایش قیمت ای‌بوک‌ها با مخالفت شدید خواننده‌ها مواجه می‌شود؛» مدیر اجرایی انتشارات «هارپرز کالینز» می‌گوید: «اگر قیمت‌ها پایین بیایند ولی فروش کلی بیشتر شود، در این صورت مشکلی نخواهیم داشت ولی اگر قیمت‌ها پایین بیایند و فروشمان افزایش نداشته باشد، نمی‌توانیم پولی در بیاوریم.» این نظریه مسبوق به سابقه هم هست. زمانی که کتاب‌های جیبی جلد کاغذی - که الان کتابفروشی‌های فرودگاه‌ها و ردیف‌های کنار صندوق فروشگاه‌ها را پر کرده‌اند- برای اولین بار منتشر شدند، ناشران ابراز نگرانی کردند که این کتاب‌های ارزان قیمت ممکن است بازار کتاب‌های جلد سخت‌شان را نابود کند اما این طور نشد. برعکس، باعث شدند تقاضای کتاب بیشتر شود و علاوه‌ بر خواننده‌های نخبه، مشتریان دیگری را هم جلب بازار کتاب کند.
منبع: نیویورک تایمز

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST