ایران: چارلز بوکوفسکی اگر زنده بود امروز ۹۹ ساله میشد،
نویسنده و شاعر امریکایی-آلمانی که از او بهعنوان فردی اثرگذار درادبیات معاصر
انگلیسی زبان یاد میکنند. نویسندهای
برخاسته از طبقات پایین اجتماعی که حاصل تجربیات زندگی در جای جای نوشتههایش دیده
میشود.
با اینکه علاقهمندی چندانی به شعر ندارم اما نخستین
مواجههام با بوکوفسکی از طریق سرودههایش بود. او را فردی یافتم که از برج عاج
نشینی دیگر شاعران فاصله گرفته و در تک تک اشعارش به مضامینی پرداخته که نزدیک به
زندگی امروز است. نکته دیگری که در همه شعرهای او خودنمایی میکند روایت کوتاهی
است که از پلیدی، زشتی و حتی خوبی زندگی ارائه میکند؛ حتی روزمرگیهای انسان
امروز هم جایگاهی جدی در شعرهای او دارد. او با نگاه و حساسیتی خاص به پیرامونش مینگریسته
و از جهت انتخاب قالب «شعر آزاد» توانایی بیشتر در انعکاس دیدهها و درکش از جهان پیرامون
داشته. سرودههای او بهدلیل لحن و مضامینی که به کار برده مورد توجه قرار گرفته،
با این حال نمیتوان براحتی از این گفت که رمانها و داستانهایش تحت تأثیر
شاعرانگیاش قرار گرفتهاند. با این حال او هم در عرصه شعر و هم ادبیات داستانی از
جمله افراد مورد علاقه طیف قابل توجهی از مخاطبان است. ویژگی مشترک اغلب نوشتهها
و بویژه رمانهای او را میتوان در این دانست که در همه آنها ردپای پر رنگی از زندگی
شخصیاش دیده میشود. از جمله در رمانهای «زنان»، «هزار پیشه» و «هالیوود».
بوکوفسکی، شاعر و نویسندهای از طبقه پایین جامعه است، اگر بیوگرافیاش را بخوانید
خواهید دید که تا پیش از مشهورشدن به مشاغل سطح پایینی اشتغال داشته و زندگی چندان
خوبی نداشته. با این حال همین مسأله منجر به آن میشود که بخوبی با زندگی این طیف
از جامعه آشنا باشد و شما اگر قدری میان آثار او توجه کنید خواهید دید که اغلب
شخصیتهای اصلی رمانهای او از همین گروه؛ کارتنخوابها، روسپیان و... هستند. در
میان آثار او رمان «عامهپسند» شاید قدری متفاوتتر باشد. در آن اثر چندانی از
زندگی بوکوفسکی دیده نمیشود؛ رمانی پلیسی است با الهام از آثار کارآگاهی درجه دو
این ژانر که مملو از جملات قصار شبهه فلسفی است. او از استفاده از کلمات ترسی
ندارد. دلیلش این است که اغلب سراغ طبقات خاص اجتماعی رفته و ناچار به استفاده از
سبک گفتاری آنها شده. به همین دلیل نوشتههای او را در طیف «رئالیسم کثیف» جای میدهند.
هر چند که او اغلب غریزی نوشته و آثارش بیشتر مضمونگرا هستند تا تکنیکی و ساختارگرا.