کد مطلب: ۱۹۰۶۶
تاریخ انتشار: شنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۸

نوشتن از دیدگاه روانپزشکی

دکتر فربد فدائی

در این مقاله به چند موضوع خواهیم پرداخت: ۱) آثار مثبت نوشتن از نظر روانپزشکی، ۲) تاثیرات مثبت نوشتن با دست از نظر عصبی- روانی- اجتماعی، ۳) بهترین نوشت افزار، ۴) تاریخچه‌ی نوشتن و نوشت افزار، ۵) رابطه‌ی خط با شخصیت و بیماری‌های جسمی و روانی افراد، ۶) مجموعه داران خودنویس، ۷) نتیجه‌گیری.

 

۱) آثار مثبت نوشتن از نظر روانپزشکی

اگر گلوله‌ی اسلحه وِرتِر قلب او را نمی‌شکافت، آنگاه شاید این خود گوته، نویسنده و شاعر بزرگ آلمان بود که دست به خودکشی می‌زد. در واقع گوته با کشتن قهرمان ناکام کتاب پرآوازه‌ی "رنجهای ورتر جوان"، خود را از خودکشی رهانید. هنرمند به وسیله‌ی روی کاغذ آوردن اندیشه‌ها و عواطف خویش، از آنها رها می‌شود.

هیچکس ننوشته است، نقاشی نکرده است، مجسمه نساخته است، آهنگی نساخته است، اختراع یا اکتشافی نکرده است مگر آنکه ضمن برخی هدفهای دیگر، خود را هم از تنش و اندوه برهاند.

هنر در آغاز هنرمند را درمان می‌کند، سپس به درمان دیگران یاری می‌دهد.

اما به جز هنرمندان، مردم عادی هم می‌توانند از طریق هنر و بویژه به وسیله‌ی نوشتن به رفع مشکلات عاطفی و روانی خویش کمک کنند. مبتلایان به بیماریهای روانی نیز سالهاست که به کاربرد هنر برای درمان ابتلائات روانی خویش تشویق می‌شوند.

فعالیت‌های آفریننده چون طراحی، نقاشی، مجسمه سازی، موسیقی، و نویسندگی همه شکلهایی از بیان است. آن‌ها همیشه هم نمی‌توانند جانشین گفتار شوند اما می‌توانند افکار را برانگیزند و سازمان دهند. توانایی بیان کردن ادراکها و عواطف با وضوح لازم، متضمن استفاده ماهرانه و ظریف از زبان و درجه‌ای از اندیشیدن مفهومی است. بسیاری از بیماران این امکانات را ندارند و به زمان، جایگاه امن، و وسیله‌ای جایگزین محتاجند که با آن بتوانند احساسات خویش را بیان کنند.

یکی از روشهای کارآمد در کاستن از مشکلات روانی نوشتن خلاقه است. نوشتن خاطرات روزانه، یا نگارش دیدگاه‌های شخصی در مورد اضطراب یا حالات ویژه‌ی دیگر از جمله رویدادهای لذتبخش، مفید است. این امر در مورد نامه نگاری منظم به دوستان و آشنایان هم می‌تواند صادق باشد. این روزها کاربرد پست الکترونیکی از طریق شبکه‌های رایانه‌ای تا حدودی این نقش را ایفاء می‌کند اما به دلایلی که ذکر خواهم کرد مطلقاً جای نوشتن با دست را نمی‌تواند بگیرد.

به عنوان یک اصل، هرکس که با سواد است می‌تواند برای تسکین آلام خویش بنویسد. حتی ممکن است مردمی که تجربه‌ی کمی در نوشتن دارند راحت‌تر بتوانند به صورت خلاقه بنویسند تا افراد باسوادتری که در اثر "خویش - آگاهی" بیش از حد، خلاقیتشان سرکوب شده است.

بزرگ‌ترین منبع خلاقیت هر فرد، تجربه‌ی پیشین خود اوست. این خاطرات، مواد اولیه‌ی "زندگینامه نویسی" است که جنبه‌ی منحصر به فرد دارد و با صرف وقت و وجود انگیزه، قابل نگارش است. شماری از مردم عادی و نیز برخی مبتلایان به مسائل روانی و جسمی وجود دارند که زندگینامه‌های جذابی را نوشته‌اند و از میان آنان می‌توان به "هلن کلر" اشاره کرد.

آفرینندگی نه تنها به عنوان محملی برای رهایی از رنج عمل می‌کند بلکه در ضمن راهی است برای سامان بخشیدن به هیجانات و اندیشه‌های آشفته. هنرمند از طریق انتزاع و تجرید و نیروی اندیشه سازمانمند و برقراری فاصله از منبع نومیدی، از شدت رنج خود می‌کاهد و با اثر هنری خویش وسیله‌ای برای هم حسی انسانهای دیگر می‌شود. هنرمند می‌نویسد، می‌سراید، و نقش می‌آفریند تا خود را در پوششی از واژه‌ها، نغمه‌ها، و رنگها محافظت کند و این امر در مورد انسانهای دیگر نیز می‌تواند صادق باشد.

زمانیکه از کسی خشمگین هستید به جای ابراز مستقیم خشم به او، درباره‌ی او و احساس خویش نسبت به او بنویسید. اگر مورد بی اعتنایی محبوب قرار گرفته‌اید احساسات خود را در نامه‌ای بیان کنید و نزد خویش نگهدارید. نامه به شما امکان می‌دهد عواطف سرکش و شدید را تبدیل به واژه‌هایی منطقی کنید و وضعیتی هیجانی را به موضوعی عقلی بدل کنید. پس از نوشتن راجع به هر یک از موارد فوق، با شگفتی خواهید دید آرامتر شده‌اید. آن هیجانات از ذهن شما به صفحه کاغذ منتقل شده است. تعجب نکنید اگر بگویم بسیاری از آثار جاویدان ادبی جهان همین‌گونه پدید آمده است.

دانته آلیگیری، شاعر بنام ایتالیا، صدها سال پیش از آنکه فروید درباره‌ی ساز و کارهای دفاعی روانی بنویسید، نوشته است: "اگر لبان بوسه خواه هر عاشق بیدرنگ با بوسه‌ی معشوق بسته می‌شد، آنگاه هیچ دهانی برای سرودن ترانه‌های عاشقانه باز نمی‌شد!"

شاید شکست و ناکامی سعدی و حافظ در عشق زمینی بود که آنان را به سرودن عاشقانه‌ترین اشعار واداشت که جلوه‌ای است از عشق به آفریدگار:

همه قبیله من عالمان دین بودند      مرا معلم عشق تو شاعری آموخت

 

۲) تاثیرات مثبت نوشتن با دست از نظر عصبی- روانی- اجتماعی

افسانه سنگ صبور را شنیده‌اید؟ یعنی مخاطبی که فقط بشنود و اجازه دهد فرد سبک شود تا بتواند از طریق حرف زدن با خود چاره کار را بیابد؟

زمانیکه با فردی درد دل می‌کنید و آنچه را رنجتان می‌دهد به زبان می‌آورید آرامتر می‌شوید. آنچه شما می‌خواهید بیرون ریختن هیجانات و عواطف و بیان آنها برای ارزیابی و نتیجه گیری خود شماست. در واقع می‌خواهید گره کار را بیابید و اگر مخاطب شما از این موضوع آگاه نباشد و بخواهد در مورد گفته‌های شما اظهار نظر کند یا راه حلی ارائه دهد در واقع مزاحم شما شده است.

افراد زیادی هستند که چون با مشکلی روبرو شوند در سکوت و تنهایی به آن می‌اندیشند. اندیشیدن نیز نوعی گفتار درونی است. شخص درون ذهن خویش با خود صحبت می‌کند. گویا بخشی از مغز، موضوعاتی را برای بخش دیگر مغز تبیین می‌کند. پرسشگر و پاسخگو هردو یک نفرند. به راستی که وضعی شگفت است: شخص راجع به چیزی می‌پرسد که خود پاسخ آن را می‌داند. اما این گفتار درونی که در واقع گفتگویی بین دو نیمکره‌ی چپ و راست مغز است، راهی برای نظم دادن به اندیشه و رسیدن به پاسخ است.

اما آیا راه بهتری نیز برای نظم دادن به اندیشه هست؟ آری! آن راه نوشتن است. نوشتن ما را قادر می‌کند به اندیشه‌های خویش شکل دهیم. نوشتن بهتر از سخن گفتن اندیشه را منسجم، هماهنگ و منظم می‌کند. در نوشتن، واژه‌هایی که باید با دقت برگزیده شوند شکل ملموس و واضحی به اندیشه‌های مبهم و بدون وضوح می‌دهد. جمله‌ها باید از قواعد دستور زبان پیروی کنند و روشن و گویا باشند. به این ترتیب با نوشتن می‌توانید اندیشه و عاطفه خود را به دیگران منتقل کنید.

خداوند دو ویژگی بزرگ برای انسان قرار داده است که او را از جانداران دیگر، حتی عالیترین نُخُستی‌ها (پریمات‌ها) متمایز می‌کند: مغز بزرگی که توانایی اندیشیدن با واژه‌ها را دارد و به انسان امکان گفتار می‌دهد، و دستهایی که قادر به ساختن و کاربرد ابزار است. نوشتن، رابط بین این دو ویژگی انسانی است، یعنی کاری که اندیشه را به واسطه دست به واژه و جمله نوشتاری تبدیل می‌کند. این تجربه‌ای است که به وسیله‌ی تایپ کردن به دست نمی‌آید. حرکات انگشتان و مچ دست است که به یاری نوشت افزار، اندیشه و عاطفه و خاطره را از مغز می‌گیرد و بر صفحه‌ی کاغذ به نمایش می‌گذارد. گرچه با وسایل گوناگونی می‌توان نوشت، از زغال و گچ تا مداد و خودکار و روان‌نویس، اما این گردش نرم قلم نی خوشنویسی، یا خلف آن یعنی خودنویس است که به نرمی می‌تواند تجربه‌ی لذتبخش شکل دادن به افکار را روی کاغذ پدید بیاورد. اندیشه و عاطفه، آرزو و ترس، و بیم و امید با گردش نوک خودنویس روی کاغذ در برابر چشمان شما به صورت جریانی سیال از جوهر که منحنی‌های زیبای خط فارسی را به نمایش می‌گذارد، به شکل واژه‌ها نقش می‌بندد. به این ترتیب عواطف خود را از ذهن به کاغذ منتقل می‌کنید، از عواطف منفی رها می‌شوید، عواطف و اندیشه‌های مثبت خویش را به چشم می‌بینید. قادر به ارزیابی و مرور پیوسته‌ی آنچه نوشته‌اید یعنی اندیشه‌هایتان خواهید بود. رویدادی معجزه آسا رخ می‌دهد: با نوشتن آرامتر و آسوده‌تر و پالایش یافته‌تر می‌شوید. خوشنویسی، این هنر ارزنده ایرانی، نقشی چشمگیر در کاهش تنش و اضطراب و افسردگی دارد.

برحسب تاریخ و زندگینامه خوشنویسان بزرگ قدیم و معاصر می‌دانیم که انسانهایی والا و سرشته به صفات خوب و آرامش و مهربانی هستند. اما نه فقط محتوای خوشنویسی که ارزنده‌ترین یادگارهای ادبی و اخلاقی و مذهبی است در این امر نقش دارد، بلکه صِرفِ نوشتن با قوسها و منحنی‌ها و خطوط کشیده و لغزنده فارسی به ایجاد آرامش می‌انجامد. این تجربه‌ای است که با پژوهش بالینی روی بیماران، و کاهش اضطراب و افسردگی آنان یا خوشنویسی، مستند کرده‌ایم.

اما سودمندی نوشتن با دست بسی بیش از اینهاست. نوشتن به معنی ارزش دادن به روابط انسانی نیز هست، زیرا برای هر نامه‌ی دستنوشته‌ای که برای دوست، همکار، رئیس، مرئوس، یا عزیزی می‌نویسید باید چیزی را هزینه کنید که هرکس مقدار بسیار کمی از آن را دارد، یعنی زمان! یک یادداشت دستنوشته، یک نامه شخصی، یک پیام مختصر، یا خوشامد کوتاه به دریافت کننده این واقعیت را انتقال می‌دهد که نویسنده برای او ارزش قائل بوده است. یک نامه دستنوشته که به خطی خوش، نه با مداد و خودکار بلکه با خودنویس نوشته شده باشد، جنبه‌ی شخصی دارد و عصاره‌ی ادب و مهر است.

چگونه یک صفحه نوشته تایپ شده یا پرینت رایانه‌ای می‌تواند احساس و عاطفه‌ای را منتقل کند که یک دستنوشته که بر آن اشکی چکیده یا بوسه‌ای بر آن نقش بسته است به همراه دارد؟

قلم که چنان مهم است که خداوند سبحان به آن قسم یاد کرده است برای افراد آفریننده، برای شاعری که در وجود هریک از ماست، ابزاری است جادویی که فکر و احساس را به نوشتار تبدیل می‌کند. نوشتن راهی است برای خلاقیت، به جریان انداختن بزرگترین منبع آفرینندگی هر فرد که تجربه‌ی منحصر به فرد او از زندگی است.

برحسب پژوهش‌ها آنانکه خاطرات خوش یا اندوهناک خویش را می‌نوشتند در قیاس با افراد مشابهی که به نوشتن عادت نداشتند، کارکرد بالاتری ایمنی بدن و سلامتی جسمی بیشتر داشتند. نوشتن به شاعران امکان داد از اندوه رها شوند و یادگارهایی جاودانه را به ارمغان بگذارند که چون هنگام اندوه بخوانیم ما نیز آرام می‌شویم. کیمیای نوشتن اندوه را به آرامش تبدیل می‌کند.

 

۳) بهترین نوشت افزار

خودنویس هم یک شئ جذاب و هم وسیله‌ای عملی است که فقط معدودی از نویسندگان در برابر آن بی‌تفاوت می‌مانند. احساس نسبت به خودنویس از یک کشش ساده ناشی از نیاز به وسیله‌ای برای نوشتن، تا شور و شیدایی لجام گسیخته، گسترده است و بین این دو سر طیف هر حالتی که بتوان تصور کرد وجود دارد. گرچه دلایل چنین دلبستگی شدیدی متفاوت است اما این عاطفه جنبه‌ی همه گیر دارد. ببینیم چیست که این شئ کوچک استوانه‌ای را چنین مقاومت ناپذیر می‌کند.

قبل از هر چیز، خودنویس وسیله‌ای است برای نوشتن. اما روان نویس با نوک نمدی، مداد، خودکار، قلم فرانسه، قلم نی، قلم سوزنی، گچ، و زغال هم وسیله‌ی نوشتن هستند و فهرست بیش از آن طولانی است که بخواهیم همه را نام ببریم. اما تفاوت بین اینها آشکار است. خودنویس صرفاً یک وسیله‌ی نوشتن مانند مداد یا خودکار که تمام می‌شوند و به گوشه‌ای دورانداخته می‌شوند نیست، چیزی فراتر از آن است.

خودنویس را می‌توان با طلا، نقره، یا لاک چینی آراست، آن را می‌توان با الماس زینت داد یا با طرح‌های هندسی یا گل و گیاه تزیین کرد. برای برخی، چنین تزیین و آرایه‌ای عامل جذابیت است. در واقع قلم فرانسه و مداد اتوماتیک در گذشته به نحو مشابهی آراسته می‌شدند و امروز خودکار یا روان‌نویس هم ممکن است به نحو مشابهی مرصع شوند، اما به سختی امکان دارد معادل خودنویس تلقی شوند.

درخشندگی و شکوه ظاهر و پوشش خودنویس ممکن است نشانه‌ای از ثروت یا موقعیت اجتماعی کسانی باشد که به عنوان اصل، جواهرات تزیینی را به شکل معمول به کار نمی‌برند. برای چنین افرادی در بسیاری موارد، نشانه‌های بیرونی ثروت به وسیله‌ی تظاهر و خودنمایی از طریق اشیایی چون فندک یا اتومبیل گرانقیمت جایگزین می‌شود. اما این کاربرد خودنویس تنها درباره معدودی صدق می‌کند و آنچه اکثریت دوستداران خودنویس را جلب می‌کند ذات این وسیله است و پوشش بیرونی و قیمت آن نقشی ندارد.

به هر حال نوع خودنویس می‌تواند وسیله‌ای باشد برای تأکید و تصریح بر موقعیت اجتماعی فرد. یک خودنویس گرانقیمت و عالی، هم موقعیت مادی و هم موقعیت فرهنگی و فکری صاحب خود را می‌تواند بازتاب دهد. در عین حال، ویژگی منحصر به فرد خودنویس مرتبط با باورهای طبقه حاکمه اقتصادی یا سیاسی نیست که در نوک طلایی خودنویس خویش، نمادی از اعتبار خود را می‌بینند.

افراد ممکن است خودنویس را به عنوان هدیه‌ای دریافت کنند که نماینده و یادبودی از عاطفه و عشق است و یا شخصاً خودنویسی را که پسندیده‌اند بخرند. آیا این می‌تواند دلبستگی زیاد به خودنویس را توجیه کند؟ باید گفت خیر. زیرا این امر در مورد کراوات هم صدق می‌کند یا در مورد کفش، اما هیچگاه بین فرد با کفش یا کراواتی که به عنوان هدیه دریافت کرده است، رابطه‌ای که با خودنویس دارد روی نمی‌دهد. بنابراین چیزی فراتر باید موجود باشد.

بسیاری از کودکان و نوجوانان، خودنویس را به عنوان نشانه یک رویداد مهم در زندگی خود دریافت کرده‌اند: ورود به مدرسه متوسطه، جایزه برای گذراندن یک آزمون. این هم دلبستگی به خودنویس را در برخی موارد اما نه همه آنها تبیین می‌کند.

اکنون به تدریج به تبیین‌های نهایی درباره‌ی دلبستگی به خودنویس نزدیک می‌شویم. خودنویس چیزی است که به سرعت تبدیل به یک وسیله کاملاً شخصی می‌شود که دست با آن خو می‌گیرد. گرچه میلیونها خودنویس تولید می‌شود اما هر یک از آنها منحصر به فرد است. تنها در موقعیت‌های نادر، حتی به یک دوست نزدیک، ممکن است قرض داده شود. خودنویس در عرض چندهفته به صورتی همیشگی به وسیله‌ی دست صاحب خود تغییر می‌کند. این یکی از ممیزات این وسیله است یعنی با دست یک نفر آشناست اما با دست دیگران اینگونه نیست. به طور خلاصه، خودنویس به همان اندازه که وسیله‌ای زیبا برای نوشتن است، یک وسیله‌ی شخصی است. اما این بازهم همه‌ی ماجرا نیست.

خودنویس، که به شکل امروزی آن اندکی بیش از یک قرن پیش به وجود آمده است، عبارت است از یکی از آخرین‌ها در خط طولانی وسایل نوشتن. خودنویس به سادگی عبارت است از قلمی با نوک دارای شکاف همراه با یک منبع جوهر. گرچه قرنها به درازا کشید تا خودنویس به این نقطه برسد اما خودنویس امروزی بر همان مبنایی کار می‌کند که وسیله‌ی نوشتن محرران یک هزاره پیش از این کار می‌کرد.

خودنویس میراث گرانبهای فرهنگ و هنر و دانش بشری است و به نظر نمی‌رسد جانشینی داشته باشد. بدون این میراث و آگاهی از آن و لذت بردن از نوشتن با آن و داشتن آن، کودکان هزاره جدید میلادی به این نتیجه می‌رسند که نوشتن صرفاً سرهم‌بندی نشانه‌های قراردادی بوده است. آن گاه نمی‌توانیم به آنان خرده بگیریم که چرا حتی بدتر از نسلهای جاری خو گرفته به خودکار می‌نویسند. اگر کسی فکر می‌کند اکنون با تایپ کامپیوتری و رسانه‌های دیژیتال احتیاجی به نوشتن با دست نداریم به همان اندازه در اشتباه است که به دنبال اختراع عکاسی گمان عده‌ای بر آن بود که دیگران نیازی به نقاشی نیست، حال آنکه دیدیم ارزش نقاشی پس از اختراع عکاسی افزونتر و جنبه‌ی فرهنگی و زیبایی- شناختی آن بیشتر شد.

اگر کسی گمان دارد با رسانه‌های دیژیتال دیگر نیازی به نوشتن با دست نیست، به همان اندازه در اشتباه است که کسی به دنبال اختراع اتومبیل می‌گفت دیگر انسان نیازی به راه رفتن ندارد و عضلات پای او دیگر بی‌استفاده است. حال آنکه می‌بینیم در عصر ماشین توجه به ورزش افزونتر هم شده است.

خودنویس سهم خود را از فراز و نشیب‌های تاریخی، تعابیر هنرمندانه، مظاهر زیبایی شناختی و فناورانه و صوری و تجاری داشته است. علاقه به خودنویس منحصر به مجموعه داران، خوشنویسان، و نویسندگان نیست بلکه شامل همه افراد با اذهان پرسشگر و دارای علائق گسترده می‌شود. این به دلیل جنبه‌های تاریخی و فرهنگی است که خودنویس پوشش می‌دهد. بدون خودنویس احساس می‌کنیم که در سکوت هراس‌آور خاطرات تحریف شده‌ی ما، پلی در پشت سر خراب خواهد شد.

 

۴) تاریخچه نوشتن و نوشت افزار

نوشتن با دست را می‌توان یکی از بزرگترین اختراعات گونه‌ی انسان دانست. اما پیش از آن طراحی و نقاشی با دست نیز به انسانهای اولیه امکان داد یک رویداد را باز تولید کنند، خود و جانوران را نمایش دهند، اندیشه‌ها، ترس‌ها، و آرزوهای خود را برای نمونه در نقاشیهای غاری مشهوری چون آلتامیرای اسپانیا یا غارهای لرستان ارائه کنند. نخستین نمونه‌های طراحی بر صخره به حدود سی و پنج هزار سال پیش از میلاد باز می‌گردد. ابزارهای ترسیم بسیار ساده بودند: انگشتان و کف دست که به رنگهای طبیعی آغشته می‌شدند. این رنگها عبارت بودند از انواع گِلهای رس که با چربی جانوران مخلوط شده بودند.

گاهی در نقاط دیگر جهان، اشیاء سخت و تیز همچون سنگ چخماق برای حک کردن یا نشاندار کرده صخره‌ها برای توصیف رویدادهای مهم به کار رفته‌اند. این یافته‌های باستانشناختی اهمیت بیحدی دارد و به عنوان نخستین نمونه‌ها از توانایی نوع انسان برای توصیف، مرتبط کردن، و فهم رویدادهای بیرونی مورد بررسی هستند.

کاربرد واقعی و سازمانمند دست نوشته‌ها به صورت نشانه‌های موسوم به خط، به منظور امور اداری و اجرایی، تنها در دوره‌های تمدن رودهای بزرگ و به ویژه با حروف میخی بابلی‌ها و کلده‌ای‌ها (حدود سه هزار سال پیش از میلاد) پدیدار شد. سامانه نوشتاری ایجاد شده، ساده و کارکردی و به محیطی که این مردم در آن می‌زیستند مرتبط بود. الواحی از گِل رس خام تهیه می‌شد و علائم (حروف) به وسیله‌ی یک قلم روی آنها ایجاد می‌شد. این قلم شکاف گوه‌ای شکلی بر گِل رس بر جای می‌گذاشت که ثابت باقی می‌ماند. هزاران از این الواح باقیمانده است که شامل کتابخانه بزرگ آشور بانی پال (حدود ۶۲۷ - ۶۶۹ پیش از میلاد) می‌شود که میان خرابه‌های قصر شاهی در نینوا یافت شده است.

شکل دیگر نوشتار که تقریباً همان زمان پدیدار شد، نقش‌های هیروگلیف بود که با استفاده از قلم مو و رنگ‌ها (جوهر مشکی از دوده، جوهر قرمز از شنگرف [سولفور جیوه] یا گل اخرا [اکسید سرب قرمز]) بر پاپیروس‌هایی که گاه تا چهل متر درازا داشت، تصویر می‌شد، یا به وسیله‌ی اسکنه بر بناهای یادبود مصر باستان حک می‌شد.

از این دورانها و از چنین مکانهایی است که نخستین نمونه‌های قلم تحریر به ما رسیده است که پیش نمونه‌های واقعی خودنویس‌های نوین هستند. یافته‌های باستانشناختی دلالت دارد که حداقل در آغاز، این قلم‌ها نی‌هایی بودند با نوک تیز. سوراخ کوچکی در یک گره در طول ساقه ایجاد می‌کردند که نوعی مخزن را به وجود می‌آورد. جوهر در بالای نی ریخته می‌شد که به آهستگی به پایین به سوی نوک منتشر می‌شد. این نوک هم معمولاً به صورت عمودی به دو قسمت شکاف داده می‌شد که در واقع شبیه همان وضعیتی است که در حال حاضر قلم نی‌های خوشنویسی در ایران آماده می‌شوند. این ساختارها گرچه ابتدایی و قدیمی است اما مشابه آن چیزی است که در خودنویس‌های جدید امروزی به کار می‌رود. اشیایی شبیه به این در مصر یافت شده‌اند که هنوز نشانه‌هایی از جوهر درون آنها وجود دارد. در ضمن نقل قولهایی جالب وجود دارد که یکی از آنها منسوب است به ارسطو (۳۲ - ۸۴ پیش از میلاد) و در مورد کاربرد یک نی نقره‌ای برای نوشتن است.

در موزه ملی در ناپل، قلم‌هایی به شکل نی از جنس برنز وجود دارد که توصیف یکی از آنها به شرح زیر است:

"قلمی که به وسیله‌ی حلقه کردن یک ورقه نازک از برنز به شکل استوانه ساخته شده است و یک سر آن دارای نوکی است که برای نوشتن به کار می‌رود. سر دیگر آن مربع شکل و مسطح است تا با آن بتوان نوشته‌ها را تراشید". این زیرنویس توصیفی برای "قلم = Calamus" در مجموعه‌های ارزشمند پمپی در موزه ناپل است.

قلم‌های پَر از قرن ششم میلادی رایج شدند. آن‌ها نسبت به قلم نی امتیازهای متعددی داشتند: انعطاف‌پذیرتر بودند، قطع آنها ساده‌تر بود، شکنندگی کمتری داشتند و قابلیت ارتجاع آنها به این معنی بود که با تغییر فشار روی آنها، تأثیرات خوشنویسی متفاوتی می‌شد به دست آورد.

استفاده از قلم نی در دنیای اسلام ادامه یافت و در قرن سوم هجری قمری، خلیفه المعزّ دستور داد برای او قلمی از فلز بسازند. قلمی از طلا ساخته شد که دارای مخزن جوهری بود که تنها زمانیکه قلم برای نوشتن به کار می‌رفت، جوهر جریان پیدا می‌کرد.

در دستنوشته‌های لئوناردو داوینچی (۱۵۱۹ - ۱۴۵۲) درباره‌ی ابداع قلمهایی استوانه‌ای شکل با مخزن ذخیره و درپوش برای حفظ جوهر داخل مخزن طرح‌هایی وجود دارد که درون آن کانالهای باریکی که همان کار مویرگها را در قسمت تغذیه‌ی خودنویس‌های امروزی انجام می‌دادند دیده می‌شود. این قلم‌ها به صورت عمودی قطع زده شده بودند. جالب است که در دستنوشته‌های فراوان داوینچی، اثری از بی‌نظمی‌های ناشی از جریان جوهر که به علت فروبردن مکرر قلم در دولت باشد ملاحظه نمی‌شود.

در این فاصله اختراع چاپ به وسیله‌ی گوتنبرگ و استفاده از مداد با مصالح گوناگون انجام شد. در قرنهای ۱۶ و ۱۷ میلادی نیز ضمن استفاده عام از قلم پر، انواع قلم‌های فلزی نیز به کار می‌رفت. در قرن هجدهم، اصحاب دائرۃ‌المعارف در جلد دوازدهم آن زیر مدخل "قلم دائم"، با ذکر جزئیات یک قلم فلزی را توصیف می‌کنند که قادر به نگهداری مقادیر زیاد جوهر است و در نتیجه نیاز به فروبردن مکرر نوک قلم در دوات نیست. در قرن نوزدهم استفاده از سرقلم‌های فلزی بر قلم پَر پیشی گرفت و در واقع کاربرد این سر قلم‌های فلزی که بر گیرنده‌های چوبی سوار می‌شدند، موجب ریشه‌کنی بیسوادی در بسیاری از ممالک اروپایی شد.

به تدریج اصلاحات در قلم‌های فلزی همراه با مخزن جوهر منجر به پیدایش نخستین خودنویس‌های واقعی در اواخر قرن نوزدهم میلادی و ابتدای قرن بیستم میلادی شد. سیستم کارآمد تغذیه‌ی جوهر، استفاده از پیستون برای پرکردن جوهر (به عوض کاربرد قطره چکان در خودنویس‌های اولیه) موجب بهبود کارکرد خودنویس‌ها و رواج بیشتر آنها شد.

سیستم جوهررسانی به وسیله‌ی کانال‌های مویرگی از مخزن به نوک خودنویس باعث شد که مسأله جریان نامنظم جوهر حل شود و خودنویس‌ها قابل اتکاءتر شوند.

می‌توان ادعا کرد خودنویس‌های مدرن امروز چیزی نیست مگر نتیجه‌ی کوشش پیوسته برای تولید نوشت‌افزاری که بتواند با سرعتی همگام با فرایند اندیشه قادر به کار باشد. البته می‌توان از وسائل دیگر چون مداد و خودکار و روان‌نویس هم برای ثبت افکار استفاده کرد اما خشکی مداد، چسبندگی جوهر خودکار، و خط یکنواخت و انعطاف‌ناپذیر روان‌نویس مانعی بر سر راه جریان آزاد افکار بر روی کاغذ است. ضربه‌های مکانیکی با انگشتان برای تایپ کردن با ماشین تحریر یا کامپیوتر نیز کارکردهای اصلی نوشتن را که به کارافتادن همزمان و هماهنگ مراکز حسی و حرکتی گفتار و مراکز حسی و حرکتی دستها در قشر مغز و ارتباط آنها با مراکز اولیه و ثانویه ارتباطی باشد، به صورتی ناقص درمی‌آورد و محتمل است که از قدرت تخیل و تصور نویسنده بکاهد.

 

۵) رابطه خط با شخصیت افراد و بیماریهای جسمی و روانی در آنان

هرکس با دیدن دستخط دیگری، استنباط‌هایی درباره‌ی صاحب دستخط به عمل می‌آورد. خط خوش، احساس خوبی در بیننده پدید می‌آورد. خط خوانا این احساس را به ما می‌دهد که نویسنده، مرتب و منظم و به فکر خواننده‌ی خط بوده است. خط ناخوانا و کج و معوج و به اصطلاح خرچنگ - قورباغه‌ای، اگر دلالت بر کم‌سوادی نویسنده آن نکند دستکم حاکی از بی‌سلیقگی، شتابزدگی یا بی‌نظمی نویسنده‌ی آن است.

اما به جز این استنباطهای کلی، دانشی به نام خطشناسی یا گرافولوژی وجود دارد که جزء علوم رفتاری طبقه‌بندی می‌شود و با تکیه بر قواعد تجربی قادر به پیش‌بینی شخصیت، وضعیت روانی، و حالت جسمی نویسنده است.

یکی از بارزترین مثالها، کاربرد حروف ریز (ریزنگاری یا میکروگرافی) در بیماری پارکینسون است که در واقع جزء نشانه‌های کلاسیک این بیماری است. بیماری پارکینسون همراه است با مشکلات چشمگیر در زمینه‌های حرکتی، شناختی و خُلقی. در این بیماری دست‌نوشته‌ی فرد بسیار ریز یا درهم رفته می‌شود و گاهی فرد به حدی ریز می‌نویسد که خود او هم قادر به خوانده دوباره‌ی آن نمی‌شود.

در لرزش بنیادی (essential tremor)، دستنوشته حالت لرزش و رعشه را نشان می‌دهد. لرزش بنیادی یک نابسامانی دستگاه عصبی است که عموماً در دستها ظاهر می‌شود و زمانی که فرد می‌کوشد با دستها کاری را انجام دهد، ازجمله نوشتن، لرزش بیشتر می‌شود. این برخلاف لرزش دست مبتلایان به بیماری پارکینسون است که هنگام استراحت افزایش می‌یابد.

در دیستونیا هم دستخط ممکن است مرتعش شود. در این وضعیت ماهیچه‌ها به صورت غیر ارادی دچار انقباض و سبب چرخش مهارناپذیر در سمت مبتلا می‌شود. اگر دستنوشته شما از نیمه کاغذ به بعد به علت انقباض غیرارادی عضلات دست، ناخوانا می‌شود، "گرفتگی دیستونیک نویسندگان" writer s cramp dystonia مسوول آن است.

دستخط ناخوانا در کودکان ممکن است نشانه‌ای از "درخودماندگی" یا "اوتیسم" باشد که نوعی بیماری روانی در کودکان است. این کودکان نه تنها در فهم ذهن و عواطف دیگران مشکل دارند و قادر به همدلی با دیگران نیستند بلکه مشکلات مربوط به مهارت حرکتی دارند که بر روشی که قلم را به دست می‌گیرند و می‌نویسند تأثیر می‌گذارد. نوشتن کند نیز می‌تواند نشانه‌ای از اوتیسم باشد.

وضعیت دیگری که با دستخط کند و آشفته و نابسامان در کودکان مرتبط است "دیس پراکسیا" یا کنش پریشی است. پنج درصد کودکان دبستانی دچار "دیس پراکسیا" یا نابسامانی رشدی در هماهنگی هستند.

مبتلایان به "دیس لکسیا" یا "خوانش پریشی" که در خواندن صحیح واژه‌ها و جمله‌ها مشکل دارند نیز دستخط ناخوانا دارند.

نقاط استراحت و تکیه قلم بر کاغذ در بیماریهای قلبی نیز نظر متخصصان را جلب کرده است. هنگامیکه می‌نویسیم اغلب قلم را بر کاغذ تکیه می‌دهیم که تنها چند هزارم ثانیه طول می‌کشد اما این نقاط استراحت می‌تواند نشانه بیماری قلبی باشد. تعداد این نقاط استراحت یا تکیه قلم بر کاغذ در بیماران قلبی دوبرابر افراد سالم است. این وقفه‌های جزیی در طرح نوشتن، بویژه در حروفی که منحنی هستند آشکار می‌شود. فردی با بیماری قلبی، به گونه‌ای غریزی همان‌طور که هنگام راه رفتن بر عصای خود تکیه می‌کند قلم را نیز بر کاغذ تکیه می‌دهد.

فشار بر قلم هنگام نوشتن نماینده‌ی میزان کارمایه (انرژی) فرد است. نوشتن با فشار زیاد به نحوی که حروف بر صفحه کاغذ، پررنگ‌تر نقش ببندد نماینده سطح بالای "کارمایه" است. فشار کم بر کاغذ حکایت از کمبود کارمایه یا خستگی می‌کند.

دستنوشته ناخوانا اغلب نماینده زندگی پرشتاب یا بی‌نظمی است، اما گاهی نماینده‌ی بیماری اسکیزوفرنیا تلقی می‌شود. ویژگیهایی که در دستنوشته بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا مشترک است عبارتند از: شکل غیرعادی حروف، دستخطی که رمزگشایی آن ناممکن است، تمایل خطوط به این سو و آن سو، حروف مفقود، و واج‌های مفقود. بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا دچار کژکاری حرکتی دست نیز هستند که بر دستخط آنان تأثیر می‌گذارد.

مورب بودن حروف دستنوشته به سمت راست نماینده‌ی استعداد فرد به واکنش به موقعیت‌های هیجانی است درحالیکه افرادی با دستنوشته‌های مورب به سمت چپ هیجانات خود را ابراز نمی‌کنند.

نوشتن با حروف نسبتاً ریز عموماً نشانگر شخصیت جزءنگر، تفضیل‌گرا و فنی است. حروف درشت و گرد نشاندهنده‌ی شخصیتی دوستانه و اجتماعی است.

نوشته‌ای که به سمت بالای کاغذ حرکت کند (در خط فارسی به چپ و بالا) نماینده خوش‌بینی و خوش‌مشربی است. سرازیرشدن دستنوشته به سمت پایین حاکی از خستگی جسمی یا روانی است. این امر در مورد امضای رو به بالا یا رو به پایین هم مصداق دارد.

افرادی که واژه‌ها را نزدیک به هم می‌نویسند اجتماعی هستند. فاصله‌ی زیاد بین واژه‌ها نشان می‌دهد که فرد در تنهایی راحت است، و حتی ممکن است به دیگران بی‌اعتماد باشد.

اما به جز آنکه دستخط افراد از ویژگیهای انفرادی آنان حکایت دارد، اشاره به این نکته ضروری است که خط ملت‌های گوناگون هم می‌تواند بازتابی از شخصیت و روحیه گروهی آن ملت باشد. ازجمله خط نستعلیق که خط برگزیده‌ی ایرانیان است به نظر دکتر اسلامی ندوشن، ادیب ایراندوست ویژگیهای ایرانی را بیان می‌کند: "خطی انحنایی یعنی نرم و گردان که حالتی زنده دارد، که پیچ و خم‌های آن نشأت گرفته از اجزای بدن آدمی است. انحناها و خم‌های حروف آن که پر از غنج و نازند یادآور چشم و ابرو و گیسو و دهان و لب و لاله‌ی گوش می‌شوند. پیامی که از خط فارسی شنیده می‌شود نرمی و اعتدال است و ارتباط رازگونه‌ی آن با اجزای بدن انسان، آن را با سرنوشت آدمی پیوند می‌دهد".

 

۶) گرآوری خودنویس و مجموعه‌داران خودنویس:

کسانی که مجموعه یا کلکسیون دارند از هر گروه و هر طبقه سنی می‌توانند باشند. بسیاری اوقات دانشمندان برای بررسیهای علمی، مجموعه‌ای از موضوعات مورد نظر خود را تهیه می‌کنند. برای نمونه، مجموعه‌ی گیاهان یا مجموعه‌ی سنگ‌ها، یا مجموعه‌ی سکه‌های تاریخی. گاهی نیز افراد به دلایلی که جنبه‌ی ذوقی یا حتی تجاری دارد مجموعه‌ای تهیه می‌کنند. عموماً مجموعه‌داران افرادی هستند با فرهنگ که برای اجزاء کلکسیون خود تاریخچه تهیه می‌کنند و به عنوان بخشی از فرهنگ بشری به آن می‌نگرند.

کسانیکه مجموعه‌ای از کتابهای خطی یا تمبر یا وسایل تحریر ازجمله خودنویس را تهیه می‌کنند در این زمره‌اند. مجموعه‌ها متعدد هستند: کبریت، فندک، اتومبیل، نمونه‌های اتومبیل، صفحات موسیقی، مجلات، پوستر، برچسب صابون، .... . این فهرست تمامی ندارد. برخی قبایل ابتدایی مجموعه‌ای از جمجمه دشمنان را تهیه می‌کنند و هنوز متأسفانه بین انسانهای متمدن افرادی هستند که مجموعه‌ای از سر جانورانی که شکار کرده‌اند تهیه کرده‌اند. در واقع این مجموعه‌های اخیر نماینده‌ی سبعیت و میل به تخریب است که از مشکلات شخصیتی صاحبان آنها حکایت می‌کند. گردآوری مجموعه‌های فرهنگی کاری باارزش است و بسیاری اوقات گردآورندگان آنها، مجموعه‌ی خود را به مراکز علمی و دانشگاهی اهدا می‌کنند.

در این بین کسانی که نوشت‌افزار را به صورت مجموعه گرد می‌آورند عموماً افرادی اهل دانش و مطالعه هستند که به این ترتیب عشق و علاقه خود را به یک وسیله که مرتبط با تمدن، هنر، علم و فرهنگ است نشان می‌دهند. آنان از گفتگو درباره‌ی موضوع مجموعه خویش با همفکرانشان لذت می‌برند و دیدن نمونه‌های دیگران و گفتگو راجع به تاریخچه آنچه گرد آورده‌اند برایشان شادی‌بخش است. به دلایل زیادی که قبلاً در بخش‌های اولیه این مطلب راجع به آنها صحبت کردیم، خودنویس در بین انواع نوشت‌افزار از جذابیت بیشتری برخوردار است که در مورد کلکسیون هم این وضع صدق می‌کند، یعنی گرچه مجموعه‌ای از مداد، خودکار یا روان‌نویس می‌توان تهیه کرد اما علاقمندان، مجموعه خودنویس را ترجیح می‌دهند.

برای تهیه مجموعه خودنویس شرایط یا محدودیت وجود ندارد. می‌توان از خودنویس‌های ارزانقیمت آغاز کرد و سپس آن را گسترش داد، ضمن آنکه این مجموعه‌ای است که می‌توان از آن عملاً هم استفاده کرد و لذت نوشتن با خودنویس‌های مجموعه را حس کرد.

گاهی فرد به دنبال خودنویس‌های یک کارخانه ویژه می‌رود. معتبرترین کارخانه‌های ساخت خودنویس مربوط به کشور آلمان است و سابقه حضور تعدادی از آنها در عرصه نوشت‌افزار به بیش از دو قرن می‌رسد. برای نمونه گراف فون فابر کاستل از دویست و پنجاه سال پیش تاکنون مدادهای مرغوب تهیه می‌کند و از قرن بیستم وارد عرصه خودنویس هم شده است و خودنویس‌های گرانقیمت و درجه یک آن مورد علاقه همه‌ی مجموعه‌داران است. شعبه‌ای از آن به نام "طرح پورشه"

Porsche Design، اختصاص به عرضه طرحهای نوین با مواد اولیه ویژه دارد و بر نوآوری تأکید می‌کند. شعبه دیگری از آن که فقط فابر کاستل خوانده می‌شود خودنویس‌های زیبا و کارآمدی را با قیمت‌های ارزان تا متوسط عرضه می‌کند که از نظر نوشتن، درجه یک هستند.

کارخانه پلیکان که از سال ۱۸۳۸ میلادی وارد تهیه نوشت‌افزار شده است از سال ۱۹۲۹ خودنویس‌های در سطح عالی عرضه کرده است که مورد علاقه مجموعه‌داران است. پس از جنگ جهانی دوم این کارخانه در زمینه‌ی خودنویس بیشتر به عرضه مدلهایی برای دانش‌آموزان با قیمت ارزان پرداخت ولی بار دیگر از سه دهه پیش وارد عرصه‌ی خودنویس‌های با کیفیت بسیار بالا و گرانقیمت و نیز خودنویس‌هایی تحت عنوان "تولید محدود" Limited Edition" شده است که به تعداد فقط چندهزار ساخته می‌شود و ارزش هنری بالایی دارند و مرتبط با رویدادهای ویژه تولید می‌شوند.

کارخانه مون بلان از ابتدای قرن بیستم به ساختن خودنویس‌های مرغوب مشغول بوده است و در حال حاضر نیز فقط خودنویس‌های گرانقیمت و نیز انواع با تولید محدود را برای بزرگداشت چهره‌های هنری و علمی عرضه می‌کند و ارزش کلکسیونی بالایی دارد.

کارخانه لامی پیش از جنگ جهانی دوم تأسیس شده است و خودنویس‌های آن که در رده‌ی با قیمت کم تا متوسط قرار دارد بسیار قابل اعتماد است و برخی از مدلهای آن به وسیله‌ی طراحان معروف، طراحی شده است.

کارخانه‌ی دیپلمات آلمان نیز با سابقه‌ی طولانی به تولید خودنویس‌های باقیمت متوسط مشغول است و البته نباید با برخی خودنویس‌های ارزانقیمت ساخت تایوان و چین که از شهرت این کارخانه آلمانی سوءاستفاده می‌کنند و محصولات خود را به نام دیپلمات عرضه می‌کنند، اشتباه شود. مدل‌های اکسلنس دیپلمات طراحی زیبا، مواد اولیه مرغوب و کارکرد عالی دارند.

کارخانه سناتور نیز در حال حاضر بیشتر به کار عرضه خودکارهای ارزان برای مقاصد تبلیغاتی مشغول است و از سالهای طولانی گذشته تاکنون خودنویس‌های ارزانقیمت تولید کرده است که به ویژه مورد علاقه دانش‌آموزان بوده است. این کارخانه محصول زیبایی به نام خودنویس پرزیدنت دارد که گل سرسبد تولیدات این کارخانه است و قیمت متوسطی دارد.

کارخانه اشنایدر در کنار عرضه انواع خودکار و روان‌نویس، خودنویس‌های ارزان و در عین حال مرغوب تهیه می‌کند که طرحهای زیبایی نیز دارند.

کارخانه روت رینگ که محصولات آن با حلقه‌ی قرمز دور بدنه یا درپوش شناخته می‌شوند نیز خودنویس‌هایی با طرحهای زیبا و نوآورانه با قیمت‌های ارزان تا متوسط تهیه کرده است. نام این کارخانه با برخی نوآوریهای اساسی در فناوری همراه است. در حال حاضر تمرکز این کارخانه برروی نوشت‌افزارهای دیگر به جز خودنویس است.

دانش‌آموزان و دانشجویان نسلهای گذشته با نامهای گِها، تروپن و آرتوس در زمینه‌ی خودنویس آشنا هستند که این کارخانه‌ها عموماً با کارخانه‌های دیگر موجود، ادغام شده‌اند. کارخانه قدیمی "کاوِکو" که خودنویس‌های ویژه‌ای می‌ساخت و برای دو دهه به علت مسائل مالی از بازار خارج شده بود مجدداً از ده سال پیش به صحنه بازگشته است و محصولات زیبا و عملی خود را با طرحهای متنوع در محدوده‌ی قیمتی ارزان عرضه می‌کند.

در اینجا باید اشاره‌ای کرد به خودنویس‌های زیبای الیزه ساخت آلمان که بی‌اغراق برخی انواع آنها را می‌توان جزء آثار هنری درجه یک محسوب کرد. این کارخانه از بیست سال پیش فعالیت خود را متوقف کرده است اما محصولات آن مورد علاقه زیاد مجموعه‌داران است.

کارخانه‌های متعدد دیگر که عموماً جنبه‌ی خانوادگی دارند نیز در آلمان در زمینه‌ی تولید خودنویس فعالیت می‌کنند، که از جمله "اتوهوت" و "والدمان" را می‌توان نام برد.

از دیگر کشورهایی که در آنها خودنویس‌های اصیل ساخته می‌شود، فرانسه، انگلستان، ایتالیا، آمریکا، و ژاپن قابل ذکر است. کارخانه اینوکس‌کرم اسپانیا چندین دهه است که به تولید خودنویس‌های ارزان تا متوسط با کیفیت خوب می‌پردازد. تایوان، چین، و هندوستان سازنده‌ی خودنویس‌های ارزانقیمت و غیرمرغوب هستند.

امید می‌رود که روزی همه‌ی علاقمندان به فرهنگ و نوشت‌افزار و به ویژه خودنویس همت کنند و نشریه ویژه و انجمن خاص خود را نیز برپا دارند.

 

 

 

 

 

 

کلید واژه ها: فربد فدایی -
0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST