کد مطلب: ۱۹۰۶۸
تاریخ انتشار: یکشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۸

پرتو حق است آن معشوق نیست

شهرام تقی‌زاده انصاری

اعتماد: در یکی از روزهای تابستان سال ۱۳۷۶ طبق برنامه همیشگی، برای عرض ارادت و کسب فیض از صحبت‌های لطیف و عمیق و حکیمانه علامه محمدتقی جعفری خدمت ایشان رسیدم. بعد از سلام و احوالپرسی صحبت از آثار و پیامدهای گفت‌وگوی میان ادیان از نگاه اسلام شد. ایشان فرمودند: دانشمندان و متفکران اسلامی همیشه طرفدار صلح میان ادیان بودهاند و سعی کرده‌اند میان آنها صلح و آشتی برقرار کنند. از این جهت همیشه آمادگی خود را عملاً اعلام کرده و در این جهت قدم برداشته‌اند. ایشان اظهار کردند منظور ما از صلح میان ادیان این است که هر دینی ضمن ایمان به اصول و عقاید اصلی خود در صورت عمل به دستورات آن در آخرت رستگار بوده و ما نیز باید اختلافات را کنار گذاشته روی مسائل مشترک اخلاقی، تربیتی، حقوقی و... با آنها به تعامل و گفت‌وگو بپردازیم و از نتایج آن بهره ببریم. دفعتاً من صحبت از خصوصیات علمی و اخلاقی و شهرت جهانگیر خانم پروفسور آنه ماری شیمل اسلام‌شناس و شرق‌شناس آلمانی کردم. ایشان بعد از صحبت من فرمودند: اتفاقاً به تازگی این خانم اسلام‌شناس هم تقاضای دیدار و گفت‌وگویی با بنده داشته است که من جواب مثبت داده‌ام. ان‌شاءالله این گفت‌وگو انجام خواهد پذیرفت. اما متاسفانه ۱۰ ماه بعد، ایشان کسالت پیدا کردند و بالاخره بعد از چند ماه معالجه در روز ۲۵ آبان ماه ۱۳۷۷ به سوی پرورگار شتافتند، بدون آنکه این گفت‌وگو عملی شود. ولی از آن جایی که خانم آنه ماری شیمل مشتاق گفت‌وگو با ایشان در کتابخانه شخصی علامه جعفری بود، بالاخره طبق دعوتی توانست در مراسم سالگرد رحلت علامه جعفری در روز ۲۶ آبان ۱۳۷۸ حدود ۲ ساعت در این کتابخانه حاضر شود و حدود یک ساعت در مورد زن در مثنوی و عرفان اسلامی سخنرانی کند و بعد از پاسخ به سؤالات افراد، بالاخره حدود نیم ساعت بازدید از این کتابخانه شخصی تخصصی 12 هزار و 400 جلدی به عمل آورد و گفت‌وگوی کوتاهی با اینجانب که مترجم آلمانی و راهنمای ایشان در کتابخانه بودم، داشت. مصاحبه ایشان با گفت‌وگوی کوتاه من و بازدید از کتابخانه تخصصی علامه جعفری توسط شبکه ۴ سیمای جمهوری اسلامی ایران ضبط و بعداً قسمتی از آن در این شبکه پخش شد.

 

شرحی از حضور «شیمل» در کتابخانه علامه

با ورود ایشان به کتابخانه علامه جعفری، اشخاص مختلف به زبان‌های فارسی، انگلیسی و آلمانی، با ایشان سلام و احوالپرسی کردند و خوشامد گفتند. بعد او با آرامش کامل و با محبتی خالصانه روی صندلی خود نشست و در مورد مساله زن در مثنوی و عرفان اسلامی صحبت کرد و به سؤالات خبرنگاران و حضار جواب داد. او به فارسی صحبت می‌کرد و فقط اگر اصطلاحی یا لغتی به خاطرش نمی‌آمد، لغت انگلیسی آن را به کار می‌برد. بعد از اتمام مصاحبه و پاسخ به سؤالات، موقع بازدید از کتابخانه رسید که من به زبان آلمانی، ابتدا درباره وضع تحصیل و شخصیت علمی و انسانی علامه جعفری کمی صحبت کردم و سپس توضیحات کوتاهی درباره گنجینه کتابخانه و موضوعات مختلفی که در آن یافت می‌شود، دادم و ایشان را آهسته به طوری که بتواند کتاب‌های مختلف را ببیند از ابتدا تا انتهای کتابخانه مشایعت کردم و در آخر جلوی چند قفسه تألیفات علامه جعفری قرار گرفتیم. من توضیحات کلی درباره موضوعات این کتب که حدود ۱۰۰ جلد بود، دادم تا اینکه ایشان سری ۱۵ جلدی «نقد و بررسی و تفسیر مثنوی مولوی» و ترجمه و تفسیر ۲۷ جلدی نهج‌البلاغه را دیدند. در این هنگام در برابر عظمت این آثار تعجب کردند و گفتند تلاش و کار و آثار ایشان بسیار فوق‌العاده است و من متاسفانه از این آثار استفاده‌ای نبرده‌ام و ایشان را نیز نتوانستم زیارت کنم. در این هنگام فرزند عزیز علامه جعفری آقای علیرضا جعفری که مسوول کتابخانه ایشانند، کتبی را که ایشان احتیاج داشتند - به خصوص کتاب‌هایی به زبان انگلیسی - به ایشان تقدیم کردند. یکی از آخرین کتاب‌های مرحومه شیمل، به نام «بسم‌الله الرحمن الرحیم» را که من در دست داشتم، ایشان به رسم یادگاری امضا کرده و به من هدیه کردند و ضمن ارائه کارت ویزیت خود از من تقاضا کردند که در صورت امکان، مقالات و کتب ایشان را ترجمه و چاپ کنم (چند مقاله ایشان به نام‌های: قرآن کلید فرهنگ اسلامی، ادبیات در اسلام، فلسفه و دگم، اشتیاق خجسته (الله)، روزه و حج و گوشه‌ای از سخنرانی ایشان در مورد مسلمانی گوته توسط من ترجمه و به چاپ رسیده است. کتاب فوق و کتاب «محمد رسول او است»، نیز در مجله کتاب ماه «دین» توسط اینجانب به طور مفصل معرفی شده است. زن در عرفان اسلامی و مثنوی مولوی از دیدگاه «شیمل».

تاریخ نشان می‌دهد که در عصر جاهلیت، دختران زنده به گور می‌شدند تا اینکه با ظهور اسلام، آن‌ها نیز مثل انسان‌های دیگر صاحب حق و حقوق شدند و می‌توانستند مالک ثروت خود باشند و ارث ببرند، البته کمتر از مرد، چون زنان اولاً هنگام ازدواج، مقداری جهیزیه می‌گیرند و ثانیاً متکفل کسب درآمد و شغل نیستند. در مورد چندهمسری در حقوق اسلامی باید گفت که آن طور که بعضی‌ها فکر می‌کنند، ساده نیست، چون شوهر باید با تمام همسران خود در همه زمینه‌ها، اعم از مادی و معنوی و عشقی به طور مساوی بر خورد کند که این کار بسیار مشکلی است و شاید بتوان گفت که این مساله نوعی ممنوعیت چند همسری را دربردارد.

در قرون اولیه اسلام، زنان موقعیت خوبی داشتند. با گذشت زمان، زنان کم‌کم مجبور شدند در خانه بمانند و از جامعه و فرهنگ، فاصله بگیرند ولی در منزل فرمانده بودند و از نظر فکری و عقلانی هم بیکار و بی‌تحرک نبودند و حتی دنبال هنر خوشنویسی و شعر و شاعری می‌رفتند. امروزه نیز شاهدیم که زنان تحصیلکرده مسلمان در همه کشورها مشغول تدریس و تحقیق هستند و نقش مهمی را در فرهنگ خود بازی می‌کنند و در بعضی کشورها، دانشگاه یا بانک‌هایی تأسیس شده‌اند که فقط زنان در آن کار می‌کنند.

سپس مرحوم خانم پروفسور شیمل درباره خصوصیت‌های اخلاقی خدیجه و عایشه و حضرت فاطمه صحبت کرد و گفت: احترام شدیدی که شیعیان نسبت به خدیجه و فاطمه می‌گذارند، نشانه نقش مهم زنان مسلمان در زندگی آنهاست. خدیجه «مادر ایمان» با مراقبت‌های محبت‌آمیز خود به پیامبر قدرتی عطا کرد که او توانست با تجربه‌های سخت اولین وحی‌ای که بر ایشان نازل شد و او را به لرزه آورد، مواجه شود. فاطمه نیز همسر پسرعموی پیامبر (ص) علی شد و مادر حسن و حسین بود که در مذهب شیعه از مقام والایی برخوردارند؛ آن‌ها شفیع شیعیان هستند.

ایمان قوی و پایدار زنان مسلمان نقش مهمی در سازندگی جامعه اسلامی بازی کرده است.

در قرآن از زنان مؤمن و مسلمان، زیاد صحبت شده است. احکام و دستورهای مذهبی درباره زنان و مردان به طور مساوی معتبر و قابل اجراست. او سپس در مورد ارزش زن از نظر قرآن و پیامبر اسلام و مولوی گفت: قرآن کریم و احادیث نبوی ضمن تشویق مسلمانان به احترام گذاشتن به زنان، تاکید می‌کنند که نباید زنان را مورد ظلم و آزار و خشونت قرار داد. پیامبر اسلام فرموده است «بهشت زیر پای مادران است.» در تاریخ اسلام بسیار دیده شده است که پسران مؤمن، مادران خود را بر دوش می‌گرفتند و به زیارت حج می‌بردند. بسیاری از عرفا، آموزش‌های مذهبی و اولین تعالیم در طریقت عرفان را پیش مادران خود یاد می‌گرفتند.

مولای رومی می‌گفت: «عمل خلقت خداوند به بهترین وجه در زنان متجلی شده است به طوری که می‌توان گفت زن مخلوق نبوده، بلکه خالق است».

پرتو حق است آن معشوق نیست

خالق است آن گویی مخلوق نیست

تصوف بیشتر از مذهب رسمی خشک و سخت، امکانات معینی را جهت مشارکت فعال در حیات دینی و اجتماعی در اختیار زنان قرار داد.

بالاخره او اشارهای به زندگی زنان متصوفه و آثار ایشان کرد و گفت: در تاریخ اسلام، زنان ثروتمندی وجود داشتند که بانی کارهای خیر بودند و مخارج مشایخ صوفیه و نهادهای صوفیه را می‌پرداختند. از جمله بی‌بی فاطمه در قرن پنجم هجری، مخارج ابوسعید ابوالخیر و شاگردان او را می‌پرداخت. خانم جهان آرا - دختر بزرگ شاه‌جهان که یک عارف مسلمان هندی است - دارای تالیفات عرفانی زیادی بوده است. بسیاری از مقابر زنان مقدس که محل زیارت مسلمانان است در هند و پاکستان قرار دارد.

در تاریخ اسلام، اسامی زنان عارف بسیاری را می‌بینیم که متقی و پارسا بودند. متصوفه، ابعاد مثبت زن را می‌شناختند. در قرآن ما نمونه‌های بارزی از نقش مثبت زنان در زندگی دینی را می‌بینیم. مشهورترین آنها زلیخا همسر فرعون است. متصوفه علاقه زیادی به حضرت مریم داشتند، چون مادری پاکدامن و ساده بود. فاطمه خاص، یک بانوی مقدسی بود که یکی از بزرگترین عرفای اسلام به نام ابن‌عربی را تعلیم داد. در ادبیات فارسی فکر «الوهیت» به شکل یک زن در داستان لیلی و مجنون دیده می‌شود. همچنین نمونه دیگر نقش زن در عرفان اسلامی، داستان شیخ صنعان و دختر ترساست. سپس زنان مشهور عارف مثل رابعه عدویه، فاطمه نیشابوری، مریم بصیریه، سیده نفیسه، موصلیه و سیاستمدارانی مثل راضیه سلطانی در شهر دهلی، خانم شجرات‌الدور در کشور مصر (قرن سیزدهم میلادی)، بگوم بوپال (قرن نوزدهم میلادی) را معرفی کرد و نفوذ و تأثیر فرهنگی آنها را شرح داد. او سپس اضافه کرد که رابعه عدویه چهره مقدس اسلامی همیشه طیب و طاهر بوده و در رنج به سر می‌برد و عمیقاً در عشق خداوندی می‌سوخت. فاطمه نیشابوریه نیز در میان زنان صوفیه، تأثیر بسزائی در دروس مذهبی و عملی صوفیه گذاشت.

درواقع شیمل با روشی واقع‌گرایانه و زیبا در مورد دنیای اسرارآمیز زنان مسلمان به گفت‌وگو پرداخت و چهره دیگری از تمدن اسلامی را به تصویر در آورد و ثابت کرد که زنان مسلمان نیز می‌توانند در کنار مردان مسلمان کار و زندگی کنند و جایگاهی شبیه آنان در بهشت جاودانی داشته باشند. لازم به تذکر است که وی دو کتاب به نام‌های «زن در عرفان و تصوف اسلامی» و «روح من زن است» درباره زن نوشته است که به زبان فارسی ترجمه و چاپ شده‌اند.

 

سخن آخر؛ پاسخ «شیمل» به ۲ سؤال مهم

شیمل درهمان کتابخانه علامه جعفری در جواب سؤال اول من که نقش علوم اسلامی و سهم آن در ساختن تمدن غرب چه بوده است؟ گفت: قرآن اساس تمدن اسلامی را تشکیل می‌دهد. در تمدن اسلامی، شخصیت‌های جهانی مثل ابن‌سینا، بیرونی، خوارزمی، جابرین حیان، ابن‌هیثم، ابن خلدون و غیره و بعضی از حوادث تاریخی باعث پیدایش علم تاریخ و علوم اسلامی شدند. اعزام حجاج به شهر مقدس مکه، باعث تعیین جهت قبله شد که خود نیز باعث شناخت بهتر علم جغرافیا و نجوم شد. تاریخ علم نشان می‌دهد که اساس علوم طبیعی جدید توسط مسلمانان از طریق اسپانیا به اروپا انتقال پیدا کرد و در قرن نهم میلادی، در شهر بغداد مدرسه «دارالحکمه» وجود داشت که اکثر آثار علمی و کلاسیک یونان در آن ترجمه شد. مسلمانان این علوم را تکمیل کردند و با نوآوری‌های خود آن را به اروپا انتقال دادند. مثلاً رازی و ابن‌سینا با نوشتن کتاب‌های آبله و سُرخجه و قانون، خدمات بزرگی به علم پزشکی کردند و کتب ایشان چندین قرن در اروپا تدریس می‌شد. همین طور خوارزمی علم جبر و مقابله را به وجود آورد و با انتقال عدد «صفر» و نقش آن در جبر، خدمت بزرگی به علوم ریاضی کرد و منجمین مسلمان نیز با استفاده از ریاضیات در علم نجوم و ساختن اسطرلاب، خدمات شایانی به علم نجوم کردند. خدمات ابن‌هیثم در مبحث نور و هندسه نیز شایان توجه است. ابن‌خلدون هم در شرق و هم در غرب به پدر جامعه‌شناسی معروف است. او چگونگی رشد جوامع را نشان می‌دهد و درباره قوانین صعود و نزول آنها به تحقیق پرداخته است. خلاصه آنکه انتقال این علوم به اروپا به دانشمندان غربی کمک کرد تا با کمک تکنولوژی جدید به برتری علمی فوق‌العاده نسبت به شرق برسند. من امیدوارم که مسلمانان دوباره بتوانند با سعی و کوشش خود حیثیت اسلامی و فرهنگی خود را دو باره به دست آورند. خانم پروفسور شیمل در جواب سؤال دوم من که آینده فرهنگ اسلامی را چگونه می‌بیند؟ گفت: «چون جهان اسلام در تغییر و تحول قرار دارد، نمی‌توان آینده آن را پیش‌بینی کرد، زیرا عوامل بسیاری نقش دارند. ولی اگر فرهنگ پویای اسلامی که دارای ارزش‌های واقعی و حقیقی اسلامی است، دنبال شود، می‌توان امیدوار بود که مسلمانان با توکل به خداوند و جهت دادن اراده خود در راستای خواست الهی و انجام شایسته وظایف دینی و تکالیف فردی بتوانند دوباره جامعه پویای توحیدی دینی خود را بسازند و سهم خود را در فرهنگ جهانی دوباره ایفا کنند.

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST