اولین بار در ۱۹۸۷وقتی دانشجوی دکتری ادبیات تطبیقی در دانشگاه ایلینوی در اوربانا-شمپین بودم با ترجمه انگلیسی دیک دیویس از منطق الطّیر عطار آشنا شدم. انتشارات پنگوئن این ترجمه را در ۱۹۸۴ چاپ کرده بود. قرار بود به عنوان دستیار آموزشی گزیدهای از ادبیات کلاسیک فارسی را به انگلیسی تدریس کنم. نوبت به عطار که رسید ترجمه بهتری برای تدریس جز ترجمهی دیویس و همسرش، افخم دربندی، نیافتم. در چند سالی که این درس را تدریس میکردم، هر بار بیش از بار قبلی زیبایی این ترجمه را تحسین میکردم. آن زمان من هم مانند دیک دیویس جوان بودم. تحسین من افزونتر میشد وقتی میدیدم دانشجویان من در طول این سالها با لذت این ترجمه دلنشین را میخواندند و با آن ارتباط برقرار میکردند. بعدها در دانشگاه شیراز هم که تدریس «ادبیات ایران و اسلام به زبان انگلیسی» را در مقطع تحصیلات تکمیلی برعهده داشتم از همین ترجمه ارزشمند استفاده کردم و تا به حال چندین پایاننامه ادبیات تطبیقی به زبان انگلیسی در این حوزه به راهنمایی من نوشته شده است که هنوز هم ادامه دارد.
در واقع، مقدمهی دیک دیویس بر ترجمه انگلیسی منطقالطّیر بهخصوص آنگاه که ارتباط معناداری بین این اثر سترگ ادب فارسی و آثار مشهور کلاسیک قرون وسطای اروپا از قبیل حکایتهای کانتربری (Canterbury Tales) چاسر و کمدی الهی (Divine Comedy) دانته و اشعار جان میلتُن، شاعر قرن هفدهم انگلیس، میبیند، الهامبخش من در انتخاب موضوع رساله دکتریام بود که در آن به بررسی ارتباطات مضمونی بین آثار سه شاعر نامدار جهان یعنی مولانا، دانته و میلتُن پرداختهام. بدینسان، پروفسور دیک دیویس بر گردن من حق استادی دارد، استادی که هنوز سعادت دیدارش را نداشتهام.
خدمت شایسته و قابل تقدیر دیگر دیک دیویس به فرهنگ و ادب ایران در زمینه شاهنامهپژوهی و ترجمهی حماسه نامور طوس است که با هویت ما ایرانیان عجین شده است. دیویس در ۱۹۸۸ دکترایش را در رشتهی ادبیات فارسی از دانشگاه منچستر انگلستان دریافت کرد و رساله دکتریاش را در باره شاهنامه نوشت که بعدها آن را به صورت کتاب (Epic and Sedition: the Case of Ferdowsi's Shāhnāmeh, 1992) چاپ کرد. این کتاب باعنوان حماسه و نافرمانی: بررسی شاهنامهی فردوسی (۱۳۹۶) به فارسی ترجمه شده است. علاوه بر شاهنامهپژوهی، ترجمهی سه جلدی انگلیسی خلاصهی شاهنامه (Mage Publications, 1997-2004 ) زبانی روان و دلنشین دارد. دکترحسن جوادی در کتاب ارزشمند و عالمانهی تأثیر ادبیات فارسی در ادبیات انگلیسی (انتشارات سمت، ۱۳۹۶) به تفصیل در بارهی این ترجمه سخن گفته است (صص۲۳۱-۲۴۰).
از دیگر ترجمههای دیک دیویس باید به ترجمهی رمان عامهپسند دایی جان ناپلئون (۱۹۹۶) به قلم ایرج پزشکزاد (۱۳۴۹) اشاره کرد. اهمیت این ترجمه در ارتباط با زندگی روزمرهی ایرانیان و ترجمهی اصطلاحات عامیانهی کوچه و خیابان است. دیویس ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی، موش و گربه عبید زاکانی، و گزیدهای از غزلیات حافظ را هم به انگلیسی ترجمه کرده است ولی در مقالهی معروف «در ترجمهناپذیری شعر حافظ»، (ترجمهی دکتر مصطفی حسینی در خنیاگری در باغ، ۱۳۹۸) اذعان میکند که شعر حافظ دشوارترین شعرها برای ترجمه است.
نظرات پروفسور دیک دیویس در باب مشکلات ترجمهی آثار ادب فارسی به انگلیسی و تلاش و راهحلهای او برای فائق آمدن بر آن برای پژوهشگران ترجمهپژوهی و ادبیات تطبیقی بسیار ارزشمند است. پروفسور دیوید دمراش(David Damrosch)، استاد ادبیات تطبیقی دانشگاه هاروارد، در کتاب ادبیات جهان چیست؟ (What Is World Literature, 2003) توضیح میدهد آنگاه که اثری به زبانی دیگر ترجمه شود زندگی مستقلی را آغاز میکند و وارد عرصهی ادبیات جهان میشود (۲۴). فرانکلین لوئیس، استاد ادبیات فارسی دانشگاه شیکاگو، در مقالهی «شاهنامهی فردوسی به مثابهی ادبیات جهان») جایگاه شاهنامه را در ادبیات جهان به دقت بررسی میکند (Iranian Studies, 48:3, 313-336, https://doi.org/10.1080/00210862.2015.1023063). دیک دیویس، این پژوهشگر و مترجم نستوه که تندرست و عمرش دراز باد، با تلاش و عشق فراوان توانسته است دستِکم بخشی از ادبیات غنی فارسی را در عرصهی ادبیات جهان مطرح کند. ترجمه همواره کنشی بینفرهنگی است که تعاملات فرهنگی و در نتیجه زیست صلحآمیز جهانی را میسر میسازد و دیویس در این راه موفق بوده است.
عشق و علاقه پروفسور دیک دیویس به فرهنگ و ادب فارسی ستودنی است. چه خوب است این پیام را به گوش پروفسور دیک دیویس برسانیم که ما ایرانیان صلحدوست قدردان و شاکر زحمات تلاشگران و پژوهشگران ادب و زبان فارسی در فراسوی مرزها هستیم.