کد مطلب: ۲۰۴۶۶
تاریخ انتشار: دوشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۸

حالا همچنان حکایت اوست

رؤیا صدر

چلچراغ: ماجرا ساده و تا حدی اتفاقی شروع شد: عمران صلاحی، چهارده-پانزده ساله بود که در جوی آبی، دو-سه ورق از روزنامه توفیق پیدا کرد. برای آدرسی که روی همان ورق‌ها بود، شعری خطاب به "کاکا توفیق" فرستاد که مطلعش چنین بود:

- من بچه‌ی جوادیه هستم، آهای کاکا/ ناراضی‌اند خلق ز دستم، آهای کاکا

 شاید هیچ‌کس، نه خودش و نه مدیران آن روز توفیق (که پس از دریافت این شعر، برای همکاری دعوتش کردند) فکر نمی‌کردند که این اتفاق ساده، نقطه آغاز راه چهره‌ای اثرگذار و مهم در طنز معاصر باشد. قلم این نوجوان علاقه‌مند به ادبیات و هنر در طی همکاری با توفیق صیقل خورد. تعریف می‌کرد که گاه عکسی جلوی رویم می‌گذاشتند و سفارش می‌دادند که برایش شعر (معمولاً خارج از محدوده!) بگویم. دبیر صفحات ارگان "حزب خران" توفیق هم بود و شعر آزاد هم می‌گفت ولی درهرحال آثارش در چارچوب توفیق بود و نوآوری در فرم و زبان چندان در کار این نشریه تعریف‌نشده بود. بعدازآن درنشریاتی مثل امید ایران و خوشه طنز نوشت و کاریکاتور کشید و در رادیو "زیر دندان طنز" را اداره کرد ولی در این میان، صفحه "حالا حکایت ماست" دنیای سخن بود که نقطه عطفی در فعالیت‌های طنزش بشمار می‌آید. صلاحیِ دنیای سخن این بار به فرهنگ‌عامه تسلط داشت، در شعر، آثار ادبیات نو و کلاسیک صاحب‌نظر و اثر بود و درکی عمیق از طنز داشت. این بود که توانست با طنزی ادبی و هنرمندانه پل میانجی طنز و ادبیات خالص شود و به بازتعریف طنز در فضای روشنفکری سال‌های پس از انقلاب بپردازد. صلاحی مشهور بود به اینکه می‌تواند از محدوده‌های مین‌گذاری شده‌ی طنز (و به قول خودش خارج از محدوده!) بی‌آنکه زخمی شود و تلفاتی بدهد عبور کند و مخاطب را هم همراه خودش در لذت این سفر سهیم سازد! نمونه‌اش این اثر:

هشدار که با درفش نازت نکنند/ تولیدگر برق سه فازت نکنند

اوضاع جهان دیمی و هرکی‌هرکی است/ کوتاه بیا تا که درازت نکنند

 علیرغم این توانایی، نیمه شاعر خودش را جدی‌تر می‌گرفت. می‌گفت که شعر را برای خودش می‌گوید ولی طنز را برای (و به سفارش) دیگران. بااین‌حال شاعرانگی و طنازی در آثارش به هم گره‌خورده بود؛ نگاهی شیرین و شوخ‌طبعانه داشت که در ادبیات شفاهی او هم انعکاس داشت. یادم است فروتنانه جلسه‌ای را که برای "رونمایی" کتابش ترتیب داده بودند جلسه‌ی "روکم‌نمایی" می‌خواند! همان‌قدر که یک شاعر بالفطره بود، یک طناز بالفطره هم بود و جزئی‌نگری و تصویرسازی در آثارش فضای لطیفی می‌آفرید که آن را به سمت‌وسوی طنز می‌کشانید:

 ابرها درحرکت/خانه‌ها ساکن/ کاشکی/ابرها ساکن بودند/خانه‌ها درحرکت/نوبتی هم باشد/نوبت خانه و باغ است که گشتی بزنند.

این است که شعرهایش رگه‌هایی از طنز داشت و طنزهایش رگه‌هایی از نگاه شاعرانه؛ نگاهی نافذ وعمیق به عالم و آدم که طنزش را در عمق خود به تلخی می‌کشاند:

 بر صندلی نشستنم/و تکمه‌های باز کتم را/بستم/یک شاخه گل به دستم/عکسی به یادگار گرفتم/با تنهایی/در های‌وهوی آب و هیاهوی بچه‌ها

اگر بپذیریم که آثار یک هنرمند آینه‌ی وجود اوست، صلاحی تجسم عینی این امر است. او در آثارش خودش بود: نه کسی را می‌آزرد، نه از روی کینه و عصبیت می‌نوشت و نه قصد فضل‌فروشی داشت. سبک نگارش او سهل ممتنع بود. ساده و بی‌پیرایه بود و درعین‌حال پیچیده، برخوردار از طرحی حساب‌شده، عمیق و تلخ. سادگی و عمق آثار او با شفقتی انسانی گره‌خورده بود که برخاسته از شخصیت شریف او بود. خاطراتی را که من از همکاری مشترکمان با گل‌آقا دارم، با این شرافت و انسانیت تنیده شده است و هربار که آن‌ها را به یاد می‌آورم قلبم فشرده می‌شود. از میان نگاه‌های ساکت، سرد و سنگینی که بار ده‌ها سال نوشتن را بر دوش می‌کشیدند و جوان‌ترهای گل‌آقا را تاب نزدیک شدن به آن‌ها نبود، صلاحی بود که فراتر از خط‌کشی‌های فکری، سیاسی و یا سنی، همیشه جلو می‌آمد و به تو سلام می‌کرد تا احساس سنگینی و غربت در جمعی این‌چنین، آزارت ندهد. با همه چنین بود. این حجب و فروتنی درزمینه‌ی آثار پژوهشی طنز او نیز نمود داشت. صلاحی درزمینه‌ی پژوهش طنز ادعای چندانی نداشت ولی شاید اغراق نباشد اگر بگویم آثار اندک شمار پژوهشی او که با زبانی ساده نوشته‌شده‌اند از مهم‌ترین و قابل استنادترین منابع پژوهشی طنز امروزند؛ هرچند این وجه از فعالیت او، تحت‌الشعاع چهره بی‌بدیلش در طنزنویسی و طنزپردازی قرارگرفته باشد.

خلاصه آن‌که ماجرا اگرچه ساده و تا حدی اتفاقی شروع شد ولی هرگز تمام نشد، نشان به آن نشان که سیزده سال از رفتنش می‌گذرد و ما همچنان مرور می‌کنیم یادش، خاطراتش و آثارش را...

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST