اعتماد: کتاب «شکافهای اجتماعی در ایران» مجموعه مقالاتی از فاطمه صادقی، محمد مالجو، حسام سلامت، فروزان افشار و محمد روزخوش است که در آن یکی از پرکاربردین مفاهیم اجتماعی سالهای اخیر مورد تحلیل قرار گرفته است. محمد روزخوش که این مجموعه زیر نظر او جمعآوری شده، در مقدمه مفصلی که بر این کتاب نوشته است، ابتدا به تعریف مفهوم «شکاف اجتماعی» میپردازد و در ادامه و متناظر با همین مفهوم نابرابری، شکاف، تخاصم و مفهوم شکاف اجتماعی در ایران را توضیح میدهد. این مقدمه خطمشی کتاب را که انتقادی و برخاسته از سنت فلسفی چپ است، نمایان میکند. یکی دیگر از مواردی که روزخوش در این مقدمه بر آن دست میگذارد، انتقاد از نظریهپردازان و تحلیلگران علوم اجتماعی، همزمان با بالا گرفتن مشکلات اقتصادی است. روزخوش معتقد است هر چند که بسیاری از اصحاب علوم اجتماعی و سیاسی در حال حاضر میگویند که مدتها قبل در مورد شرایطی چون امروز هشدار داده بودند، اما در حقیقت این موضوع هیچگاه دغدغه اصلیشان نبوده است: «علوم سیاسی و اجتماعی ایران، در طرد فرودستان چیزی کم از سیاستهای رسمی نداشته، فقر و نابرابری به شکل جدی مسالهاش نبوده و جز از مجاری اشتغال خاطر گاهی به سیاست روز، در تحلیلهایش ساختار را هم به حال خود رها کرده است. (ص۳) » «فاطمه صادقی» از چهرههای مطرح در زمینه حقوق زنان در مقاله خود به نابرابری در فضای حقوقی و اجتماعی زنان در ایران اشاره میکند که میتوان آن را دوگانگی یا پارادوکسی بنیادین دانست. همانطور که در مقدمه کتاب هم مورد اشاره قرار گرفته او در این مقاله که بیش از شکاف روی به مفهوم نابرابری دارد، «نابرابری جنسیتی را در پس زمینه حقوق شهروندی زنان (آزادی بیان و عقیده، حق انتخاب کردن و انتخاب شدن، حق اشتغال، حق آموزش و ...) مینشاند و دستاندازهایش را بررسی میکند». محمد مالجو نیز در مقاله خود به «نابرابریهای طبقاتی در ایران» میپردازد. بازه زمانی که محقق برای بیان مساله خود در نظر گرفته، همزمان با پایان یافتن هشت سال دفاع مقدس است. او آنچه در این سالها به نابرابریهای طبقاتی در ایران دامن زده است را در سه عامل اصلی که با یکدیگر پیوند خوردهاند، میجوید: «تصاحب به مدد سلب مالکیت از تودهها»، «کالاییتر شدن نیروی کار» و «کالاییتر شدن طبیعت». مالجو با توضیح عوامل موثر بر شکلگیری این موارد چارچوب تحلیلی مقاله خود را پیش میبرد و در ادامه تمرکز خود را بر تصاحب به مدد سلب مالکیت از تودهها میگذارد. او برای توضیح این مورد و میان سازوکارهای متنوع سلب مالکیت بر سه مورد «خصوصیسازی»، «خلق نقدینگی در بازارهای متشکل و غیرمتشکل پولی» و «کالاییسازی خدمت آموزش عالی» مکث بیشتری میکند و با استدلالهای مشخصتر فرآیند تعمیق نابرابری را توضیح میدهد. حسام سلامت نیز در مقاله خود، مانند مقاله مالجو تمرکز خود را بر شکافهای طبقاتی گذاشته و این شکاف را از خلال نابرابری درآمدی و موقعیتهای شغلی پی میگیرد. سلامت برای صورتبندی مقاله خود سهگانهای را معرفی میکند که در تعیین جایگاه طبقاتی افراد نقش مهمی دارند؛ «مالکیت»، «مهارت، تخصص و دانش» و «اقتدار سازمانی». روزخوش در مقدمه کتاب در توضیح مقاله سلامت و نسبت آن با شکاف اجتماعی مینویسد: «اگر کانون مقاله مالجو تبیین ضرباهنگ میزان نابرابریهای طبقاتی و سازو کارهای مولد آن در سه دهه اخیر است، مقاله سلامت بر خود این نابرابری در قالب توصیف تبعیض درآمدی و تمایز جایگاههای شغلی دست مینهد... هر دو مقاله در کلیترین برداشت - مقاله سلامت صریحتر و بیواسطهتر با مقوله شکاف هم نسبتی برقرار کردهاند، اما به بیان دقیقتر و فنیتر هیچ یک شکاف طبقاتی را در کانون پژوهش قرار ندادهاند.» (ص ۳۴) مقاله چهارم به قلم فروزان افشار از دو مقاله پیشین فاصله گرفته و محور بحث خود را بر مفهوم شکاف تحصیلی گذاشته است. نویسنده در پی این است که با تمرکز بر شکاف تحصیلی سیاستهای اجتماعی و فرهنگی پس پشت آن را وا بکاود. این مقاله یکی از بنیانهای ساختاری در تحول نظم اجتماعی در ایران را تحصیلات معرفی میکند و در نسبت این امر با شکاف اجتماعی میگوید: «مشکل بتوان از یک شکاف تحصیلی تمام عیار در ایران صحبت کرد، اما مرزبندی میان گروههای متمایز تحصیلی را نیز به سختی میتوان انکار کرد». او در پایان به ۵ سازوکار اشاره میکند که گرایش به ارزشهای دموکراتیک همزمان با افزایش تحصیلات را تحت تاثیر قرار میدهد: پروژه اسلامیسازی دانشگاهها، پداگوژی سنتی حاکم بر نظام آموزشی، تمرکزگرایی آموزشی، گسترش اشکال غیرحضوری آموزش و سیاست بومیگزینی دانشجویان. آرش حیدری، نویسنده پنجمین مقاله کتاب با عنوان «شکاف نسلی در علوم اجتماعی ایران» است. آرش حیدری در این مقاله با دو تحلیل عمده به بحث میپردازد. او در ابتدا شکاف نسلی را به عنوان یک ایده مطرح و در ادامه این ایده را از طریق نقد نظام دانش با تمرکز بر علوم اجتماعی ایران دنبال میکند. او برای تحلیل تبار مفهوم شکاف نسلی به دهه چهل بازمیگردد و به این امر تاکید میکند که شکاف نسلی دارای تاریخ است او در این مقاله اعلام میکند که دغدغه اصلیاش این است که «شکاف نسلی چگونه به موضوع تاملات و سیاستهای اجتماعی مبدل شده است؟» پایان بخش این مجموعه مقالهای از محمد روزخوش است. روزخوش در معرفی مقالهاش در مقدمه مینویسد: «این مقاله میکوشد فراتر از ایده بارها تکرار شده تقابل میان فرهنگ رسمی و فرهنگ عمومی به مساله بنگرد. مقاله پس از طرح پس زمینه نظری و تاریخی بحث، یادآوری میکند که تلقی ایدئولوژی رسمی همچون کلیتی برآمده از «سنت» که در جدالی نفسگیر با جهان مدرن به سر میبرد، برداشتی به لحاظ مفهومی خطا و از دید تحلیلی عقیم است.» کتاب «شکافهای اجتماعی در ایران» با شمارگان ۵۰۰ نسخه و به قیمت ۳۰ هزار تومان به همت پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.