إنّ لربّکم فی ایام دهرکم نفحات.
مروری بر نفحات الانس من حضرات القدس تألیف نورالدین عبدالرحمن جامی با مقدمه، تصحیح، تعلیقات دکتر محمود عابدی.
«اما بعد، این گلدستهای است از بهارستان احوال و مقامات ارباب ولایت چیده، و نوباوهای است از باغستان اذواق و مواجید اصحاب کشف کشف و کرامت رسیده، تحفه صفنشینانی میگردد که اگر آن را قبله اقبال مقبلان خوانند رواست و اگر کعبه آمال صاحبدلان گویند رواست. هرجا که کار فروبستهای در بند گشادی میشود بارِ سفر آنجا میبندد، و هرجا که سررشته گسستهای پیوند مرادی میخواهد رشته امل به آنجا میپیوندد. امیدواری چنان است که چون از این گلدسته بویی به مشام جان، یا از این نوباوه چاشنی ای به کام ذوق و وجدان ایشان رسید: از بوی گل به جانب گلشن کنند روی/ هرسو ز طعم میوه شتابند باغ جوی. بینند باغ را اثر لطف باغبان/ با باغبان کنند ز گلزار و باغ خوی[۱]»(جامی، ۱۳۷۰: مقدمه کتاب).
سال ۱۳۶۲ که تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران را آغاز کردم تعداد متون درجه اول ادبیات فارسی که مصحح و قابل اعتنا و استناد باشند کمیاب بوددکتر محمدسرور مولایی نیز تصحیح طبقات الصوفیه را به صورتی وزین در سال ۱۳۶۲ منتشر کرده بودند که به عنوان متن پایه نفحات الانس فرصت تصحیح و تحقیق بر این کتاب را بیشتر میکرد. . استاد شفیعی کدکنی مشغول تصحیح اسرارالتوحید بودند که در سال ۱۳۶۶ آن را منتشر کردند و برای ما دانشجویانشان الگوی نمونهای برای تصحیح و تعلیقات نوشتن بر متن بود.
در آن سالها بارها استاد دکتر عابدی را که از رساله دکتریشان به تازگی دفاع کرده بودند با آن قد کشیده و بلند و چهرهی گیرا و صدای خوش در راهروی طبقه چهارم دانشکده ادبیات درحین گفت و گو با استادان گروه دیده بودم. استادان ما منجمله دکتر شفیعی هم همواره در کلاسها با یادآوری نام دکترعابدی از جامعیت ایشان در دانش و صبوری و دقت و حوصلهشان در کار تصحیح تعریف میکردند. سال ۱۳۷۰ که نفحات الانس دکتر عابدی منتشر شد دانشجوی دوره کارشناسی ارشد بودم. در این دوره استاد شفیعی کدکنی چند کتاب از جمله تذکرة الاولیا و کتاب کشف المحجوب و اسرارالتوحید را برای مطالعه متون نثر عرفانی پیشنهاد کرده بودند که باید میخواندیم. ایشان تصحیح نمونه دکتر عابدی از نفحات الانس را هم برای مطالعه معرفی و پیشنهاد کرده بودند. به یاد دارم در میان این کتابها تذکرة الاولیاء به تصحیح نیکلسون و کشف المحجوب به تصحیح ژوکوفسکی را به صورت افست تهیه کرده بودیم و نسخه درخوری از آنها موجود نبود. توصیه همیشگی دکتر شفیعی کدکنی مطالعه کیمیای سعادت و احیاء علوم الدین غزالی بود که البته کیمیای سعادت به تصحیح خدیوجم هم در سال ۱۳۶۱ منتشر شده و موجود بود.
در همان سال ۱۳۷۰ نفحات الانس را از انتشارات اطلاعات در خیابان انقلاب و روبه روی درب اصلی دانشگاه تهران خریداری کردم و از آن روز باز از این کتاب بهرهها بردهام. هرچند توفیق این را نداشتم که در کلاس درس استاد عابدی بنشینم و از محضرشان بهره ببرم، اما همواره شاگرد آثارشان بودهام و دقتها و نکته سنجیهایشان را ستودهام. پس از انتشار نفحات الانس میدانستیم که استاد مشغول تصحیح کتاب کشف المحجوب هستند که خوشبختانه تلاشهای ایشان به بار نشست و تصحیح این متن نیز در سال ۱۳۸۳ منتشر شد و من نه در دوره تحصیل بلکه در دوره تدریس از این کتاب بهرهها بردم. تصحیح هردو اثر آنچنان درخور توجه بود که جایزه کتاب سال را در همان سالها از آن خود کردند.
مجموعه آثار دکتر عابدی در حوزه تصحیح بسیار است. جز این دو کتاب که از آثار درجه اول متون نثر عرفانی فارسی هستند روضة الانوار خواجوی کرمانی، تصحیح منطق الطیر عطار با همکاری استاد تقی پورنامداریان، سیرالملوک خواجه نظام الملک و رسائل خواجوی کرمانی با همکاری محمد شادروی منش از دیگر آثار ایشان است که به ثمر رسیده است.
در سالهایی که بیشتر پژوهشگران حوزه عرفان و تصوف متوجه میراث بازمانده ایشان تا قرن ششم و هفتم هجری بودند انتشار نفحات الانس حادثهای قابل توجه بود که مطالعات محققان را متوجه یکی از بزرگترین چهرههای ادبیات عرفانی در قرن نهم هجری میکرد. عبدالرحمن جامی(۸۱۸-۸۹۸ ه.ق) مؤلف کتاب از برجستهترین نویسندگان، شاعران و عارفان و عالمان ایران است که در عهد میرزاحسین بایقرا و وزیر دانشمندش امیرعلیشیر نوایی در شهر هرات میزیسته است. جامی یکی از پرکارترین شاعران و نویسندگان ایران بوده است و استاد عابدی در مقدمه کتاب نفحات الانس تألیف چهل و پنج کتاب را به شعر یا به نثر به وی نسبت میدهند. جامی در تألیف کتاب نفحات الانس دنبالهرو طریق بزرگان عارفی چون خواجه عبدالله انصاری و ابوعبدالرحمن سلمی در طبقات الصوفیه و عطار در تذکرة الاولیاء است. اقبال و توفیق جامی جز نبوغ ذاتی و کوشش و تلاش فردی همزمانی وی با دوره پادشاهان تیموری و زندگی در شهر هرات است. شهری که در کنار سمرقند، به یمن حضور پادشاهان ادب پرور و دانش دوستی چون الغ بیگ و میرزا حسین بایقرا و وزیر دانشمند او امیرعلیشیر نوایی به کعبه هنرمندان و عالمان و شاعران تبدیل شده بود. آفرینش آثار بزرگ از شخصیتهای بزرگ همواره مدیون جغرافیای زمانه خود است. ابر و باد و مه و خورشید و فلک باید درکار باشند تا توفیق انجام چنین کارهایی فراهم شود.
نخستین چاپ کتاب نفحات الانس در ایران در سال ۱۳۳۶ توسط مهدی توحیدی پور صورت گرفته بود و پیش از آن دو چاپ سنگی کلکته(۱۸۵۹) و چاپ (۱۳۳۲ ه.ق) تاشکند در خارج از ایران منتشر شده بود. از مهمترین ویژگیهای کتابهای تذکره وجود فهرستهای متعدد و راهنماست که چاپ توحیدی پور فاقد آن بود. همچنین تصحیح متن هم فاقد آن روش پژوهشی معهود دانشگاهی و آکادمیک بود. خلاصه اینکه نفحات خوش کتاب که از حضرات قدسی آن برمیخاست در ساخت و صورتی کم مایه پنهان مانده بود. دکتر عابدی تلاش کردند تا زیبامتنی خوشآیین را در لباسی فاخر به محضر خوانندگان معرفی کنند که همواره نفحات آن فضای ادب فارسی را عطرآگین کند.
مقدمه عالمانه استاد عابدی بر این کتاب درخور توجه است. پژوهشی درباره زندگی نامه جامی در ابتدای این مقدمه صورت گرفته که دقایقی از سرنوشت این پیر جامی و هروی را آشکار میکند. نبوغ بیمانند عبدالرحمن خردسال و عنایت خواجه پارسا و بزرگان طریقت خواجگان به وی، تحصیل دانش اعم از علوم ادبی و بلاغت و هیئت و نجوم و ریاضیات نزد بزرگترین عالمان روزگار و خبرگی و سرآمدی وی در هریک از این علوم، ملاقات با سعدالدین کاشغری و عبیدالله احرار...نکاتی از زندگی پرماجرای جامی است که در مقدمه کتاب آمده است.
از بخشهای قابل توجه مقدمه مقایسه تطبیقی نفحاتالانس با طبقات الصوفیه خواجه عبدالله انصاری مهمترین مأخذ جامی در تدوین کتاب است. آوردن نمونههایی از جانشینی لغات متعارف روزگار جامی با واژههای ظاهرا هروی(خراسان قدیم) از بخشهای جالب این بخش از کتاب است. نگارنده نشان میدهد که چگونه جامی به جای برخی واژگان مانند درواخ استوار، به جای هونامی نیکنامی، هسکیدن نگریستن به کار میبرد. در بخشی از این مقدمه دکتر عابدی از پنجاه و دو کتاب فارسی و سی و دو کتاب عربی نام میبرد که مورد استفاده جامی در تدوین مطالب کتاب بوده است. همچنین ایشان برخی مطالب موجود در کتاب را نیز در ده مورد دسته بندی کردهاند که مأخذ آن تا سال ۱۳۷۰ زمان انتشار کتاب هنوز روشن نبوده است. اما اکنون برخی از آن کتابها که مورد استفاده جامی بوده منتشر شدهاند و در دسترس هستند. مثلا امروز میدانیم در بخش ترجمه زنان عارف کتاب ذکرالنسوة المتعبدات الصوفیات ابوعبدالرحمن سلمی مأخذ نگارش جامی بوده که در سال ۱۹۹۱ در یکی از کتابخانههای ریاض عربستان توسط دکتر طناحی پیدا و در سال ۱۹۹۳ منتشر میشود. و در ترجمه احوال عبدالقادر گیلانی احتمالا جامی از سه پیرنامه خلاصة المفاخر فی مناقب عبدالقادر گیلانی، قلائد الجواهر و مناقب غوثیه استفاده کرده باشد.
در تصحیح کتاب نفحات الانس استاد عابدی از شش نسخه در تصحیح کتاب استفاده کردهاند که یکی از آنها یعنی نسخه ملامراد با تاریخ کتابت ۸۸۳ ه.ق که قدیمترین آنها نیز هست نسخه اساس این تصحیح بوده و دیگر نسخه ها با آن مقابله شده اند. ایشان این اقبال را داشتهاند که که نسخهای را اساس کارشان قرار دهند که ظاهرا به قلم اصلاح و تأیید خود مؤلف(جامی) رسیده است(جامی، ۱۳۷۰:مقدمه/ پنجاه و هشت). شیوه تصحیح کتاب بر اساس نسخه اساس است. تمامی نسخه بدلهای کتاب در حاشیه پایین صفحات کتاب جای گرفته اند و خواننده متن به راحتی میتواند هنگام قرائت متن از صورتهای دیگر متن در دیگر نسخهها بهره ببرد.
از دیگر بخشهای قابل توجه کتاب تعلیقات این اثر است که بالغ بر دویست صفحه نسخه چاپی را دربردارد. به تصریح استاد عابدی از حواشی تکمله نفحات الانس لاری در این بخش استفاده شده و با دیگر تتبعات و پژوهشهای استاد قرین گشته و مجموعهای خواندنی فراهم شده است[۲]. از همان صفحه نخست کتاب نشانههای گستردگی و عمق پژوهش دکتر عابدی برای فراهم آوردن تعلیقات نمودار میشود. برای نمونه در همان سطور ابتدایی کتاب که جامی جملهای دعایی را ذکر میکند: ثبته الله علی منهج الصدق و السداد... استاد عابدی در تعلیقات یادآور میشوند که این عبارتها ظاهرا اقتباسی از کتاب فصل الخطاب خواجه محمد پارسا است. لازم به یادآوری است که این کتاب در آن سالها هنوز تصحیح و منتشر نشده بود و استاد از نسخه عکسی کتاب که در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران مضبوط است استفاده کرده بودند.
برخی بخشهای تعلیقات مفصلتر است و گاه شکل مقالهای کوتاه را به خود میگیرد(مانند مقایسه کتابهای طبقات الصوفیه). شرح احوال تمامی مشایخ و دیگر اشخاص که نامشان در کتاب نفحات الانس آمده در تعلیقات ثبت و ضبط شده است. تمامی اصطلاحات عرفانی توضیح داده شده و تمامی عبارتهای عربی به فارسی برگردانده شدهاند. توضیحات کافی در مورد نام کتابهای مندرج در نفحات و همچنین اعلام جغرافیایی در تعلیقات کتاب موجود است. اشعار عربی ترجمه شده و گویندگان آنها نیز برملا شده اند.
یکی از پراهمیتترین بخشهای کار در آثار تصحیح شده و آماده انتشار، خصوصا کتابهایی که شکل تذکره و طبقات اشخاص را دارند تهیه فهرستهای گوناگون است. این فهرستها برای محققان حکم نقشه راهنمای ورود به متن برای پیداکردن خفایا و زوایای آن را دارند. فهرستها امر پژوهش را سهلتر میکند و توانایی پژوهشگران را برای پژوهش و یافتن مطالب مورد جستجو بالا میبرد. فهرستهای مفصل و گونه گون کتاب نفحات الانس متن را به صورتی ایده آل در اختیار خوانندگان قرار میدهد. انواع فهرستها برای این کتاب تهیه شده است. فهرست آیات قرآنی، فهرست احادیث، فهرست دعاها و جملات دعایی، فهرست داستانها، فهرست اقوال مشایخ، فهرست تعاریف(به فارسی و عربی)، فهرست اشعار عربی، فهرست اشعار فارسی، فهرست ضربالمثل ها، فهرست آداب و عادات مشایخ، فهرست اصطلاحات، فهرست ترکیبات عربی، فهرست لغات و ترکیبات، فهرست سخنان مؤلف درباره خود و دیگران، فهرست القاب، اوصاف ، مشاغل، فهرست نام اشخاص، فهرست توزیع جغرافیایی مشایخ، فهرست نام جایها، فهرست نام کتابها، و در آخر فهرست منابع و مراجع. وجود این مجموعه کامل از فهرستها بر کتاب نفحاتالانس حضور بیشتر این اثر را در میان مطالعات و پژوهشهای ادبی و عرفانی تضمین می کند.
این مجال فرصتی بود تا مروری داشته باشم بر تصحیح کتاب نفحات الانس و خوانشی دوباره از آن که پس از گذشت سی سال از تصحیح و تحقیق و تعلیقات نویسی بر آن همچنان تازه و ارزشمند و خواندنی است. امروز وجود نسخهای تصحیح شده از نفحات الانس همراه با شرح و تعلیقات و فهرست های متعدد برآن را در میان کتابهای کتابخانهها مدیون تلاش، مطالعه، شکیبایی، صبوری و پشتکار استاد دکتر محمود عابدی هستیم. انجام چنین امور عظیمی بزرگانی امثال ایشان را میطلبد که لذت زندگی را در گوشه خلوت خود یافتهاند و با انس با جانهای حقیقتآشنا روزگار میگذرانند و نفحاتی از ارواح این راه یافتگان انس را در فضای هنر و ادب میپراکندند. دیرزیاد آن بزرگ مرد!
[۱] . جملات بالا را جامی بر پشت نسخهای از کتاب نفحات الانس نگاشته است.
[۲] . یکی از آثار مهمی که در تدوین مقدمه و نوشتن تعلیقات مورد استفاده دکتر عابدی بوده کتاب تکمله نفحات الانس نوشته رضی الدین عبدالغفور لاری از شاگردان جامی است که استاد آن رساله را سالها بعد تصحیح کردند که با همکاری مرکز پژوهشی میراث مکتوب در سال ۱۳۸۰ منتشر شد.