اطلاعات: دشواریهای اندیشه مارتین هایدگر در محتوا و فرم، کار را برای علاقهمندان فلسفه پیچیده میکند؛ حتی درباره روبرو شدن با آرا و آثار او اختلافنظرهایی میان متخصصان وجود دارد: برخی مواجهه بیواسطه با آثار او را توصیه میکنند و برخی ورود از طریق شروح و درآمدها را پیشنهاد میدهند و برخی همراهی هر دو شیوه را سودمندتر میدانند. آقای دکترمحمدرضا حسینی بهشتی استاد فلسفه دانشگاه تهران و از بنیانگذاران «مؤسسه پژوهشی نوارغنون»، بهتازگی ترجمهای مشترک با خانم زینب انصاری با عنوان «پرسش وجود: برگردان و شرح درآمد وجود و زمان مارتین هایدگر» (نشر علمی، 1399) منتشر کرده است. گفتگوی حاضر که متن کاملش در «فصلنامه اطلاعات حکمت و معرفت» به چاپ رسیده، درباره این اثر و شیوه ترجمهاش و مابقی آثار در دست انتشار مؤسسة پژوهشی نوارغنون و دیگر فعالیتهای این حلقه مطالعاتی است.
به تازگی ترجمه کتاب «پرسش وجود» منتشر شده است. پیش از پرداختن به این اثر، بهتر است درباره روبرو شدن با آرا و آثار فیلسوفان بگویید.
برای کسانی که میخواهند به طور متمرکز و حرفهای به فلسفه بپردازند، مواجهه با متن اصلی فیلسوفان، ضروری است. در آغاز این مسیر، قرارگرفتن در حالوهوا و سیاقی که فیلسوف در آن میاندیشد و حتی روبروشدن با زبانی که در آن، اندیشههای خود را مطرح میسازد، برای طی مراحل بعدی آشنایی با اندیشة او زمینة مناسبی فراهم میکند. تجربة یکهخوردن در برابر اندیشه یا سخنان یک اندیشمند و تحیری که از این ناحیه ممکن است حاصل شود، هرچند قابل قیاس با تحیری که از روبروشدن با خود موضوع پدید میآید، یکی نیست؛ اما بهرهای از آن تحیر را ممکن است نصیب خواننده کند. انتهای این مسیر، از آن خودساختن اندیشة فیلسوف در یک گفتگوی فعال با متن است و پیشآمدن پرسشها و ابهامها در درک بیان یا فکر او مقدمهای برای این از آن خودسازی است. حتی مواجهة با متن فیلسوف به زبان اصلی، از این جهت اولویت دارد.
هر برگردان و شرحی از متن در بر دارندة تفسیر مترجم یا شارح و مبتنی بر پیشفهمها و پیشداشتهها و انتظارات او از متن است که ممکن است با پیشفهمها و انتظارات خواننده یکی نباشد. خواننده باید در موقعیتی قرار بگیرد که بتواند طی فرآیند فهم، به درک نقادانة خود از آن شکل بدهد. این سخن مربوط به کسانی است که به طور متمرکز و حرفهای پای در این میدان میگذارند و صرفاً به دنبال به دستآوردن اطلاعاتی عمومی و اجمالی دربارة اندیشة فیلسوف نیستند. دشواری برخی از متنها نباید ما را از این مواجهه بترساند. ضربالمثلی آلمانی میگوید: «کسی که شنا نمیداند، بهترین کار این است که یکباره به درون آب سرد بپرد.» این مطلب دربارة کتاب وجود و زمان هایدگر و شرحی که بر آن نوشته شده نیز صادق است. همچنانکه پیش از رویآوردن به این شرح، در جمعی از استادان به مدتی طولانی خود متن «وجود و زمان» خوانده شد و مورد بحث قرار گرفت و سپس به منظور آشناشدن کسانی که میخواهند با تفصیلی بیشتر به این بحث بپردازند و نیز به منزلة درآمدی بر این متن، این شرح نگاشته شد.
کتاب «پرسش وجود» شرح هشت بند نخست کتاب «وجود و زمان» است. لطفا درباره روشتان در انتخاب شروح بگویید و اینکه مخاطب اصلی این متن چه کسانی هستند؟ آیا برای مطالعه این اثر به آشنایی اولیه با آرا و آثار هایدگر نیازی هست یا خیر؟
در مقدمه کتاب بهتفصیل در این باره مطالبی گفته شده است. در میان شرحهای گوناگونی که بر کتاب وجود و زمان به عنوان یکی از آثار تأثیرگذار در اندیشة مغربزمین در سدة بیستم نوشته شده، شرح فریدریش ویلهلم فُن هرمان فیلسوف که سالهای متمادی با هایدگر معاشرت داشته و برای مدتی مسئولیت انتشار مجموعه آثار او را نیز عهدهدار بوده، اهمیت زیادی دارد. در تلاش مشترکی با خانم دکتر زینب انصاری نجفآبادی، ابتدا متن این شرح از آلمانی به فارسی ترجمه و اصلاح شد. اما شیوة نگارش این شرح که در مواردی فهمش حتی از متن هایدگر هم برای خواننده دشوارتر بود، موجب شد که طی چند مرحله به بازنگاری بپردازیم و در جلسهای با حضور چندتن از استادان، طی مراحلی در آن تجدید نظر کنیم. بدینترتیب، روایتی فهمیدهشده از جلد اول شرح فُن هرمان که به هشت بند نخست کتاب وجود و زمان پرداخته، شکل گرفته است.
در طی این گفتگوها، نکات فراوان دیگری بر این شرح افزوده و بهویژه، ارجاعات متعددی به سایر آثار هایدگر در مجموعه آثار او داده شد و هنگام طرح مطالبی که در متن یا شرح، فیلسوفان دیگر گفته بودند، به آثار این فیلسوفان مراجعه و برای تسهیل فهم خواننده، بر این شرح افزوده شد. این کار بسیار فراتر از ترجمهای ساده (اعم از ترجمة وفادار به متن یا آزاد) بود و من نام آن را ترجمة «فهمنده» گذاشتهام و شاید بتوان نام «روایت تحقیقی» را هم برای آن آورد. مهم این بود که منظور ما، یعنی فراهمآوردن امکانی برای آشنایی بیشتر با متن هایدگر میسر شود. به علاوه ناگزیر شدیم به خاطر تفاوتهایی که در ترجمههای موجود از این درآمد ملاحظه میشد، یک بار دیگر با تدقیقی بیشتر متن درآمد هایدگر، یعنی همان هشت بند نخست کتاب وجود و زمان را به فارسی برگردانیم که در ابتدای کتاب درج شده است. این شیوه، تجربة جدیدی است و به گمان من، برای نقل آثار فیلسوفان بزرگ و قرار دادن آنها در دسترس خوانندة فارسیزبان ضرورت دارد؛ بنابراین فراخوان این کتاب، هم به جانب مطالعة متن است و هم به جانب بهرهگیری از شرح. خواندن این شرح نیز آسان نخواهد بود، اما بیتردید میتواند پایة خوبی برای مطالعات بعدی خوانندگان بهویژه دانشجویان تحصیلات تکمیلی باشد.
آیا برنامهای برای ادامه شرح «وجود و زمان» به همین شیوه دارید؟
صحبتهای اولیهای در این زمینه صورت گرفته که هنوز به نتیجه نرسیدهایم، اما شاید این امکان بتواند فراهم شود.
آیا بعد از متنخوانی وجود و زمان، با استادان حلقة دیگری تشکیل شده است؟
در پی اتمام بازخوانی متن «وجود و زمان» هایدگر به پیشنهاد استادان ارجمندی که در این حلقه مشارکت داشتند، متن «پدیدارشناسی روح» هگل، محور جلسات مشترک متنخوانی این جمع قرار گرفته و در پی پنج سال گذشته، بخشهای مهمی از این کتاب، ترجمه و بازخوانی شده است. طبیعی است که بنای محتوای این متن که یکی از آثار مهم فلسفة هگل و از جمله آثار برجستة دو سدة اخیر در فلسفة مغربزمین است، بحثهای زیادی را برمیانگیزد و با توجه به سابقة پژوهش و تدریس اساتید شرکتکننده، گفتگوهای سازندهای در این زمینه صورت میگیرد. بنا بر آنچه پیشبینی شده، حاصل این جلسات علاوه بر ترجمة فهمیدهشدهای از کتاب پدیدارشناسی روح، توضیحاتی است که به نظر میرسد برای فهم بهتر آن باید در اختیار محققان قرار گیرد. متن پدیدارشناسی روح با نظر به متن اصلی به زبان آلمانی و نیز ترجمههای معتبر آن به زبان انگلیسی، مقابله و برگردان نهایی آن نگاشته میشود. تلاش بر این است که فصلهای ویراستاریشدة این کتاب، همراه با توضیحاتی بهصورت بخشبخش منتشر گردد.
تجربههای این جمع در کار قبلی باعث شده است که روال خوبی برای انجام این کار پیدا شود و راهیابیهایی که در زمینة مطالعة «وجود و زمان» به دست آمده بود، این بار از آغاز کار مدّ نظر قرار گیرد. مهمترین آثار کار این جمع، علاوه بر انتشار این اثر و توضیحات آن، تلاش مشترک برای فهم این متن بسیار دشوار فلسفی و نگرشی نقادانه به آن است. طبیعی است با توجه به حوزة گستردة موضوعاتی که در این جمع مطرح میشود، زمینههای خوبی برای کارهای پژوهشی آتی و پیشنهاد انجام تحقیقات در قالب رسالههای دکتری و نیز تحقیقات مستقل پدید آمده است.
در حوزه پدیدارشناسی با اینکه برخی از منابع دست اول ترجمه شده و بعضا تألیفهای مهمی انجام شده است، اما شاید هنوز لزوم انتخاب دقیقتر آثار، منابع مهمتر، شروح برجستهتر و نقادی ترجمهها بهویژه در برگردان اصطلاحات اصلی احساس میشود. آیا مؤسسه نوارغنون به سهم خود برنامهای در این زمینه دارد؟
پرداختن به رهیافت پدیدارشناسی در فلسفه، کاری بسیار ضروری است و البته منحصر به این رهیافت هم نیست. نیاز به آثاری که معرفیکنندة خوب این رهیافتها باشد، بهخوبی در کشور احساس میشود؛ بهویژه آنکه در مواردی برداشتهایی ناکافی یا احیانا نادرست در خصوص کل جهتگیری پدیدارشناسی و نیز حوزههایی که با این رویکرد مورد بررسی قرار گرفتهاند، ملاحظه میشوند. بهویژه در عرصة هنر، با نوعی شتابزدگی در تحقیقاتی روبروییم که نام پدیدارشناسی را دارند. در حالی که به نظر میرسد هم اصل جهتگیری پدیدارشناسی و هم نحوة انجام تحقیق پدیدارشناسانه در آنها با ابهام روبروست. برخی از دوستانی که با مؤسسة نوارغنون همراهی دارند، در این زمینه از ظرفیتهای خوبی برخوردارند، اما در حال حاضر، برنامهای در این جهت در پیش نداریم.
در سال ۱۳۹۹ ترجمه کتاب دیگری با عنوان «از هایدگر تا گادامر: در مسیر هرمنویتیک» (نشر نی) اثر ژان گروندن با همراهی سیدمسعود حسینی منتشر کردید. این اثر پژوهشی درباره تاریخ و معنای هرمنویتیک است. با توجه به نزدیکی گروندن به گادامر، جایگاه این اثر در مطالعات مربوط به هرمنویتیک چیست و چه افزودهایی در روایت و شرح دارد؟
ژان گروندن شاید بهعنوان آخرین کسی که گادامر نظارت رسالة دکتری او را برعهده داشته، طی چند سال متمادی آخر عمر با اندیشههای گادامر و آثارش بهخوبی آشناست. کتاب درآمدی بر هرمنویتیک فلسفی گروندن که در همان سالها نگاشته شده، با فاصلة اندکی به عنوان مدخلی عالمانه برای آشنایی با هرمنویتیک فلسفی به طور کلی و بهویژه، اندیشههای هرمنویتیکی گادامر جای خود را در محافل دانشگاهی باز کرد. «از هایدگر تا گادامر» که پس از آن به نگارش درآمده، تحولات اندیشة هرمنویتیکی ـ فلسفی در اندیشة این دو فیلسوف را مورد بررسی قرار داده و حاوی نکات مهم و ظریفی در باب هرمنویتیک است که برای خوانندگان فارسیزبان میتواند بسیار مفید باشد. این کتاب در جریان نوشتن رسالة دکتری آقای سیدمسعود حسینی طی کار مشترکی ترجمه و پس از دو بار مطابقت ویرایش شد و با فاصلهای پس از فارغالتحصیلی ایشان در نشر نی به چاپ رسید. بهلحاظ اهمیت موضوعات مطرحشده در این کتاب، فارغ از ارزیابی میزان توفیقی که در برگردان فارسی آن داشتهایم، خواندن آن را برای علاقهمندان به مباحث هرمنویتیک مفید میدانم.
اثر دیگری نیز با همکاری دکتر سیدامیر کوشهای در موضوع تاریخ فلسفة هنر و زیباشناسی در دست تألیف دارید. لطفا درباره این اثر و اهمیتش در مطالعات هنر و زیباییشناسی بگویید.
با همکاری دکتر کوشهای در حال تدوین تاریخ فلسفة هنر و زیباشناسی در سه جلد هستیم که از سرآغازهای زیباشناسی و فلسفة هنر در عهد باستان تا پایان سدة نوزدهم و نیچه را در بر میگیرد. در این زمینه، تحقیقات و یادداشتهای مفصلی انجام گرفته و نگارش اولیهای نیز صورت پذیرفته است. امیدواریم که تا پایان سال آینده این سه جلد با هم منتشر شوند. به نظر میرسد با توجه به منابع گستردهای که برای تألیف این کتاب از داخل و خارج کشور تهیه شده است و نیز مأخذشناسی اختصاصی برای هر فصل آن انجام شده، تاکنون با این ابعاد به سراغ نوشتهای که به زبان فارسی در این زمینه تألیف شده باشد، روبرو نبودهایم. بهعلاوه، شیوة نگارش این کتاب بهگونهای خواهد بود که گذشته از حفظ ترتیب تاریخی اندیشههای فیلسوفان در زمینة هنر و زیبایی بتوان موضوعات و مفاهیم محوری مطرحشده در این حوزه را نیز مستقلا دنبال کرد.