اعتماد: کشور
عراق با برخورداری از تاریخ کهن از تمدنهای سومری، آکدی و آشوری در عصر باستان
گرفته تا خلافت حکومت عباسی، عثمانی و جلوتر حاکمیت حزب بعث عراق تا برقراری دموکراسی
شکننده کنونی، محل زیست اقوام و مذاهب گوناگون بوده و این امر ویژگی خاصی به جامعه
عراق بخشیده به گونهای که این درهمتنیدگی قومی، مذهبی، منجر به پیچیدگی اوضاع و
تشدید شکافها شده است.
عراق از منظر جامعهشناختی با بافت اجتماعی موزاییکی و شکافهای
قومی از قابلیت بالایی برای انتقال تنشهای اجتماعی، ناامنی و بیثباتی برخوردار است
که پیامدهایی چون وخامت امنیت انسانی را در پی دارد و به آوارگی، مهاجرت، کشتار و
مرگ انسانها منجر شده است.
رمان سعد محمد رحیم یعنی «کشتن کتابفروش» با زبانی روان
این جهان را به تصویر میکشد. تصویری که هرگز با خواندن و شنیدن و دیدن اخبار سیاسی
به دست نمیآید و این به گمان من معجزه ادبیات به خصوص رمان است. سعد محمد رحیم با
انتخاب سوژه و فرمی خاص، داستان عراق چندپاره شدهای را روایت میکند که مردمش در
جستوجوی میهن هستند؛ در جستوجوی وطن یا جایی جدید که به آن تعلق داشته باشند.
داستان جامعهای چندپاره شده. مردمی خسته از جنگ و آواره درکشورهای مختلف جهان. نویسنده
در این رمان فرم و محتوا را درهم تنیده است آنگونه که خواننده این چندپارگی
را حس کند.
«کشتن کتابفروش» از رمانهای تحسینشده و معتبر عرب
امروز است که در سال ۲۰۱۷
به فهرست نهایی جایزه بوکر عربی راه یافت.
در این رمان روزنامهنگاری به نام ماجد بغدادی با تماسی مامور میشود،گزارشی دقیق
درباره قتل کتابفروشی ۷۰
ساله بنویسد: محمود المرزوق.
محمود المرزوق از خلوتکدهاش در کنج زیرزمین عمارتی ۴ طبقه بیرون میآمد که دهه ۷۰ علم شده بود. جایی که کتابفروشیاش کرده
بود و آنجا کتاب میفروخت یا در مقابل مبلغی ناچیز امانت میداد...کتابفروش به راه
خود میرود که: «کسی را صدا زد... جوانی جلویش سبز شد... با هم دست دادند... خوش و بشی کردند...
صحبتشان یک یا دو دقیقه و نصفی طول کشید... بعد هر کدام راهشان را کشیدند و
رفتند... المرزوق چند قدمی برداشت، ناگهان ایستاد، به رعشه افتاد، به خودش پیچید،
تلوتلو خورد و افتاد و دمر پهن زمین شد...»
این آغاز کار است. آغاز رمانی که ما را به عراقی میبرد که
مردم در حالی که لوبیا و نان ناهارشان را میخورند، به جنازه آدمی خیره میشوند که
دوست، همسایه یا آشنای آنها بوده است.گویی این سرنوشت محتوم همه است و دیر یا زود رخ
خواهد داد؛ اما این همه جذابیت کار نیست. نویسنده با بهرهگیری از فرمی خاص، شاهکاری
در عرصه رمان پست مدرن را خلق کرده است. برای اثبات این مدعا به وجود دو ویژگی در
این کار اشاره میکنم: چند صدایی و عدم قطعیت. نظریه چند صدایی که باختین در مورد آن میگوید بر این باور است که شعر ماهیتی
تکصدایی دارد؛ حال آنکه رمان از قابلیتی منحصربهفرد برای بازنمایی صداهایی متعدد
و چندگانه برخوردار است. باختین برای هر یک از شخصیتها در ژانر رمان ظرفیتی برای
میدان دادن میبیند که به اعتقاد او در سایر انواع ادبی یافت نمیشود.
این مطلب در این رمان چشمگیر و باورپذیر است. ما نظرات
متناقضی درباره محمود المرزوق میخوانیم و بهرغم تفاوتها این شخصیت را بهخوبی
باور میکنیم.
نکته قابل توجه در این چند صدایی؛ لحن مختلف آدمهاست که
مترجم به خوبی توانسته آن را دریابد و دربیاورد. متاسفانه در پارهای آثار ترجمه
شده لحن شخصیتها گاه آنقدر شبیه به هم است که مخاطب را گیج میکند؛ اما در این کار
محمد حزباییزاده در انجام این مهم موفق بوده است. علاوه بر این، ساخت مایه اصلی این
رمان عدم قطعیت است و دیگر عناصر و عوامل داستان حول این محور میچرخند. این عدم
قطعیت به نویسنده اجازه داده تا همه صداها را بشنود و مخاطب را با خود همراه کند.
عدم قطعیت در این رمان یک نقش مرکزی دارد و نویسنده با استفاده از این تکنیک نشان
داده که واقعیت برساخته ذهن ماست و ما به آن معنا میدهیم. برای تمرکز بر این
مطلب، او از شگردهایی چون: تناقض، تکثر هویتی
شخصیتها، تزلزل رفتاری شخصیتها و ابهامگویی بهره گرفته است. بر این اساس این
رمان، یک رمان پستمدرن موفق است که خواندنش برای مخاطب دلنشین است.
در بالا اشاره کردم که نام شخصیت اصلی رمان محمود
المرزوق است. اما محمود المرزوق کیست؟ کتابفروش؟ نقاش؟ نویسنده؟ به نظر من او نماینده
روشنفکر جهان سومی است. آدمی که نه درکشورش میتواند حرف بزند نه تفاوتهای دیگر کشورها
را میپسندد و میتواند تاب بیاورد. همین است که هر دم به شکلی درمیآید و هر کس
او را به شکلی میبیند چراکه او خودش است. از این نظر رمان تنها روایت ماجرایی در
عراق نیست بلکه روایت همه کسانی است که نتوانستهاند به واقع زندگی کنند.
سعد محمد رحیم نویسنده این کتاب متولد سال ۱۹۵۷ در عراق و دانشآموخته رشته اقتصاد و
نیز مدرس و روزنامهنگار بود. او در سال ۲۰۰۵ جایزه بهترین پژوهش مطبوعاتی عراق و در سال ۲۰۱۰ برنده جایزه خلاقیت در داستان کوتاه
شد.کشتن کتابفروش در سال ۲۰۱۷
به فهرست نهایی جایزه بوکر عربی راه یافت و همه این موارد نشان میدهد که او نویسنده
و پژوهشگری بزرگ بود که متاسفانه در آوریل ۲۰۱۸ به علت حمله قبلی درگذشت.
در آخر نمیتوانم از ترجمه خوب این کار ننویسم که فرصت
خواندن یک رمان خوب عربی از نویسندهای در همسایگی کشورمان را نصیبم کرد.کتاب را
نشر نیماژ در سال جاری منتشر کرده و خواندنش حتما لذتبخش است.