اعتماد: یک سال از درگذشت حسن انوشه نویسنده، پژوهشگر تاریخ، زبان
و ادبیات فارسی و سرپرست گروه نویسندگان دانشنامه ادب فارسی که عمر خود را در حوزه
ایرانشناسی و تاریخ و زبان و ادب فارسی صرف کرد، میگذرد. حسن انوشه که در سال ۱۳۲۳ در شهر بابل متولد شد دورههای دبستان و
دبیرستان را در بابل گذراند. موقع دیپلم گرفتن، شاگرد یک استان مازندران شد. برای آموختن
زبان و ادبیات عربی به تهران آمد و در دانشگاه تهران مشغول تحصیل شد. سپس در آموزش
و پرورش مشغول به کار شد، اما خود او گفته بود که اوایل انقلاب، زمانی که به کار
معلمی در بابل و منطقه مازندران سرگرم بود، او را از آموزش و پرورش اخراج کردند!
آن اخراج، از یک سو شرایط نامناسبی برای او در تامین مایحتاج زندگی ایجاد کرد و از
سوی دیگر، او را به سمت تمرکز بر کار و پیشهای دیگر سوق داد که بعدها بخش مهمی از
زندگی فرهنگی او را شکل داد.
انوشه کار ترجمه را با تاریخ و در انتشارات امیرکبیر
شروع کرد. او در این زمینه میگوید: «در سال ۱۳۵۰ با انتشارات
امیرکبیر قرارداد بستم و کتاب تاریخ غزنویان نوشته کلیفورد ادموند باسورث را ترجمه
کردم.» ترجمه خوب آن کتاب سبب شد تا چهرهای همانند ایرج افشار به او نامه نوشته و
چنین از او قدردانی کند: «روزی در مدرسهای در شهر قائمشهر فعلی (شاهی سابق)، یک نامه
به دست من رسید که در آن نوشته شده بود، من کتاب شما را خواندم و بسیار خوب ترجمه کردهای
و امیدوارم راهت را ادامه بدهی.» این تشویق سبب شد تا او آن کار را جدی بگیرد و
ادامه دهد. انوشه در کار ترجمه گزیدهکار بود و کوشید تا تمرکز خود را روی متنی
بگذارد که نیازی فرهنگی را پاسخ دهد، و آن متن، «تاریخ ایران کمبریج» بود که برخی
از مجلدات آن را انوشه ترجمه کرد. این کتاب در دوره خود مهمترین و مفصلترین کتابی
بود که در زمینه تاریخ ایران در چند جلد منتشر شد. در کارنامه کار خود جدای
از فعالیت در تولید دانشنامه تاریخ ایران کمبریج، همکاری با دانشنامه ادب فارسی و
نیز ترجمه کتابهایی چون تاریخ سیستان، تاریخ تمدن، ایران در سپیده دم تاریخ و نیز
تالیف مداخل دانشنامه زبان و ادب فارسی را دارد. انوشه حدود پانزده جلد کتاب ترجمه
کرد. بیش از ۲۵۰۰ مقاله برای دایرهالمعارفها، بهویژه «دایرهالمعارف تشیع» نوشت. تالیفات او در زمینه تاریخ حدود ده هزار مقاله است
که از این تعداد سه هزار مقاله در «دانشنامه تشیع»، چهار هزار مقاله در «دانشنامه
دانشگستر» و تعداد زیادی در دانشنامه ادب فارسی به چاپ رسید. او پانصد مقاله هم
برای «دانشنامه حافظ» نوشت. کاظم موسوی بجنوردی ریاست مرکز دایرهالمعارف بزرگ
اسلامی بر این باور است که «انوشه تمام زندگی خود را وقف پژوهش کرد. چهل سال شبانهروز
مشغول خدمت به فرهنگ کشور، زبان فارسی و تاریخ ایران بود. درگذشت انوشه یک ضایعه
برای فرهنگ کشور است. او در دوران حیات
پر ثمر خود کارهای زیادی انجام داد که نمونه آن دانشنامهنویسی بود. همچنین کتابهای
زیادی را ترجمه کرد، حدود ۲۵۰۰ مقاله، به ویژه در زمینه ادب فارسی
نوشت. میتوان گفت او یکی از عاشقان ایران، ادب ایران و زبان فارسی بود. انوشه زیرساختی
را برای تاریخ به وجود آورد که میتواند الگویی برای همه بخشهای ما شود. شخصیت
حسن انوشه به قدری پاکسرشت و زلال بود که من هروقت از کار خسته میشدم با او گفتوگو
میکردم که این باعث انبساط خاطر من میشد.» نصرالله پورجوادی استاد رشته
فلسفه در دانشگاه تهران معتقد است: «یکی از کسانی که دست تنها شروع به دایرهالمعارفنویسی
کرد، انوشه بود. دایرهالمعارفهای دیگر هرکدام وابسته به تشکیلات، سازمان یا گروهی
بودند که کمک میکردند ولی انوشه تنها بود. ارتباط و وابستگی آنچنانی به شخصیتهای
سیاسی و روحانی نداشت و آنچنان حمایتی هم از او نمیشد، با این حال توانست به تنهایی
این کارهایی را انجام دهد که شگفتآور است. به نظرم به زحمت بتوان جایگزینی برای
انوشه در مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی یافت.» احمد مسجدجامعی عضو شورای شهر
تهران اعتقاد دارد: «در میان آثار انوشه که همه آنها یک نقطه مشترکی دارند و آن علاقه
به ایران، تاریخ، فرهنگ و ادب ایران است یک مجموعه جایگاه خاصی دارد و آن مجموعه
نه جلدی «دانشنامه ادب فارسی» است. میتوان گفت انوشه بیش از بیست سال از عمر خود
را در کار دانشنامهنگاری نهاد و پیش از این نیز آثار دیگر او در حوزه تاریخ
است.» به گفته روزبه زرینکوب: «انوشه در کار علمی و فرهنگی اولویت انوشه
همواره ایران بود، احساسات و علایق قومی و منطقهای را در مقابل عشق به ایران
چندان جدی نمیگرفت و سر سپردگی به ایران و فرهنگ درخشان ایرانی را به شعارهای بازیگونه
و زودگذر افراطگرایان قومی و منطقهای ترجیح میداد. کتاب یا کتابهای ترجمه او دیر
یا زود بر گروههای اجتماعی و قشرهای گوناگون جامعه تاثیر خواهد گذاشت و در یادها
خواهد ماند. او مترجمی پرکار و فرهنگشناسی خستگیناپذیر
بود.» مزدک انوشه فرزند حسن انوشه اعتقاد دارد: «او بسیار علاقهمند بود که به اندازه
توش، توان و سهم خود گامی در جهت حفظ و معرفی این میراث و فرهنگ به جهانیان
بردارد. تصویری که بنده از پدرم دارم با تاریخ ایران شروع میشود و با تاریخ ایران
تمام میشود. درواقع او مهمترین کارهایش را با ترجمه تاریخ ایران از میانه راه دهه
۶۰ آغاز کرد و این و اواخر دوباره به آن دلبستگی قدیمی خود
بازگشت و شروع به ترجمه جلد شش تاریخ ایران کرد.»
حسن انوشه در ۲۲ فروردینماه ۱۳۹۹، در سن ۷۵ سالگی به دلیل بیماری سرطان درگذشت.