کد مطلب: ۲۴۷۸۰
تاریخ انتشار: چهارشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۰

داستانی درباره‌‌ی شیفتگان کتاب

شرق: «بهار سال ۱۹۹۸، بلوما لنون در یکی از کتاب‌فروشی‌های ناحیه سوهو نسخه قدیمی اشعار امیلی دیکنسون را خرید و تازه به قرائت شعر دوم رسیده بود که در نبش اولین خیابان، ماشین او را زیر گفت». این شروع رمان «خانه کاغذی» نوشته کارلوس ماریا دومینگس است که سال ۲۰۰۶ چاپ شد و خوانندگان بسیاری پیدا کرد. این کتاب با ترجمه درخور بیوک بوداغی در نشر آگه منتشر شده است. همان‌طور که مترجمِ «خانه کاغذی» می‌گوید این داستان بلند از همان سطرهای نخست تکان‌دهنده است. کتاب به‌صراحت از پیوند زندگی با کتاب‌ها و ادبیات می‌گوید و از خطرناک‌بودن کتاب‌ها، به این دلیل که «کتاب‌ها سرنوشت انسان‌ها را دگرگون می‌کنند». از این‌روست که بوداغی این داستان را داستانی درباره‌ شیفتگان کتاب یا سرنوشت کسانی دانست که با ادبیات سروکار دارند. راویِ داستان که جانشینِ بلوما لنون در دانشگاه شده است و بر کرسی کسی نشسته که در حال خواندنِ شعری از امیلی دیکسون زیر ماشین رفته و مرده است، با نسخه‌ای قدیمی از رمان «خط سایه» کنراد مواجه می‌شود که برای بلومای درگذشته فرستاده شده. همین کتاب که غباری از سیما بر آن نشسته بود، سرنوشتِ او را سراسر دگرگون می‌کند. راوی که بر کرسی استادی رشته ادبیات اسپانیایی نشسته، همه‌چیز را رها می‌کند و به سفر دور و درازی می‌رود تا فرستنده کتاب را پیدا کند. از اینجاست که دومینگس، شخصیتِ جذابی را وارد داستان می‌کند که تمام داستان زندگی‌اش با کتاب پیوند خورده است. کارلوس براوئر، کسی که کتاب کنراد را برای بلوما لنونِ مرحوم فرستاده، تمام دار و ندارش را از دست داده جز کتاب‌هایش که با آن یک خانه کاغذی ساخته و بعد در اتفاقی غریب به جان همان خانه افتاده تا کتابی را پیدا کند: «چند ماه قبل، صبح روزی دیده بودند که او با دگنک به جان خانه‌اش افتاده است. حسابی کنجکاو شده بودند، چون خیلی کار نامعقولی بود. از یک گوشه شروع کرده بود و بعد گوشه دیگری را می‌کوبید و باز جای دیگری را. اول بالای پنجره را کوبید و بعد پایین کنار در را. کودک یکی از همسایه‌ها اولین کسی بود که جرئت کرد با سنیو حرف بزند، از تعجب چشمان کودک از کاسه درآمده بود و وقتی جواب شنیده بود بیشتر منگ شده بود. بعد گفته بود: او دنبال یک کتاب می‌گشت... او خانه‌اش را مثل یک الک سوراخ سوراخ کرد و دست‌کم در هر دیواره ده سوراخ و یا حتا بیشتر کند؛ گویا آخرسر کتاب را پیدا کرده بود و با خودش به لاپالوما برده بود. همان‌جا کتاب را پست کرده بود».
خانه کاغذی، کارلوس ماریا دومینگس، ترجمه بیوک بوداغی، نشر آگه

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST