ایران: قبل از آنکه
بخواهیم به این فکر کنیم که کتابهای ژانر وحشت مناسب کودک یا نوجوانمان هست یا
نه و بخواهیم به جای او تصمیمگیری کنیم باید به این توجه کنیم که علاقهمندی خودش
چیست؟
اگر برای
مطالعه کتابهای ترسناک یا تماشای فیلمهای ژانر وحشت مناسب سن خود مشتاق است چرا
از او دریغ کنیم؟چه بخواهیم و چه نه، باید بپذیریم که ازنظر علمی هم اثبات شده
افراد با ویژگیها و ظرفیتهای مختلف روحی- شخصیتی متولد میشوند. خود من وقتی در برابر
چنین سؤالاتی قرار میگیرم قبل از هر چیز به والدین جوان از این میگویم که به
سلایق فرزندان خود نگاه کنید. ببینید اصلاً فرزندتان علاقهای به ژانر وحشت دارد
یا نه؟ برخی افراد بهطور طبیعی علاقهمند مطالعه داستانهای ترسناک و حتی تماشای
فیلمهای وحشت هستند، اما برخی دیگر ازنظر روحی کشش و تمایلی به این قبیل آثار
ندارند، اما نکتهای که در حکم تلنگری برای برخی والدین است چگونگی مواجهه بچههای
آنان با این آثار است؛ اگر نوجوان شما بعد از مطالعه یک کتاب بلافاصله برآشفته میشود
باید دید چه دلیل درونی یا بیرونی سبب این واکنش شده است، وگرنه در حالت عادی،
فردی که از نظر روحی در حالت معقولی است نباید بعد از خواندن یک کتاب برآشفته شود. این میتواند
زنگ خطری باشد برای توجه به اینکه این کودک یا نوجوان با مشکل روحی خاصی مواجه شده
یا نه؟
گاهی بهرغم
آنکه امنیت عاطفی آنان در خانواده فراهمشده اما ممکن است در محیط خارج از خانه با
مسأله یا اتفاقی روبهرو شده باشند که حتی از درمیان گذاشتن آن با والدین خود هراس
داشته باشند؛ در چنین شرایطی بهتر است به جای آن که تقصیر را به گردن کتابها بیندازیم
با یک مشاور روانشناس مشورت کنیم؛ فارغ از این مسائل، داستانهای ترسناک فضای امنی
را برای کسب تجربه بیخطر مخاطبان کم سن و سال در مواجهه با ترس فراهم میکنند.
بچهها با قهرمان داستان همراه شده، با آنان همذات پنداری میکنند و سر از موقعیتهایی
متفاوت درمی آورند. داستانهای ترسناکی که به شیوه اصولی نوشته شدهاند بر نبرد
خیر و شر متمرکزشدهاند که این نبرد در آثار کودک و نوجوان با پیروزی خیر تمام میشود.
از همین رو مخاطبان کم سن و سال اگر در آینده هم با موقعیتهایی هراسآمیز روبهرو
شوند قدرت مواجهه با آن را به امید پیروزی دارند؛ به هر حال نمیتوان منکر این شد
که تاریکی و بدی در دنیای واقعی هم وجود دارد، البته همانطور که تأکید کردم این
گفتهها تنها درباره آثار استاندارد صادق است، کتابهایی که از منظر روانشناسی
متناسب با شرایط کودکان و نوجوانان نوشتهشدهاند. جهان ادبیات، در هر حوزه که
باشد امکان کسب تجربههایی امن را برای مخاطبان فراهم میکند، این مسأله حتی در
ارتباط با مخاطبان بزرگسال هم صادق است؛ مخاطبی که کتابی درباره افراد مبتلا به
بیماریهای خاص میخواند در مواجهه با افراد مشابه رفتاری صحیحتر از خود نشان میدهد
،چراکه تا حدی با احوال درونی آنان آشنا است. بنابراین نمیتوان از قدرت ادبیات و
تأثیرگذاری مثبت آن در هیچ ژانری صرفنظر کرد، منتها در این مسیر نباید متوسل به
اجبار شد.
والدین باید
اجازه بدهند فرزندان آنان بر اساس علاقهمندیهای خود به سراغ ژانرهای ادبی بروند.