اعتماد: به
تازگی کتاب یادها و دیدارها، اثر ایرج پارسینژاد (متولد ۱۳۱۷
آبادان)، استاد بازنشسته ادبیات فارسی در دانشگاههای ژاپن و امریکا و تاریخ نگار
نقد ادبی و نویسنده آثاری چون روشنگران ایرانی و نقد ادبی توسط نشر نو به فارسی
منتشر شده است. کتاب گذشته از شرح حالی از زندگی نویسنده، شامل خاطرات و نظرات او
با شمار قابلتوجهی از برجستهترینوشناختهشدهترین روشنفکران و محققان و پژوهشگران
معاصر ایران است، اطلاعاتی عمومی و شناخته شده درباره این افراد و بعضا خاطراتی کمتر
شنیده شده و خصوصی درباره آنها. یادها و خاطرات با واکنشها و نظرات متفاوتی از سوی
مخاطبان مواجه شده است.
خواندن و شنیدن اطلاعاتی گفته نشده از زندگی خصوصی روشنفکران
و نویسندگان و شاعران و پژوهشگران صاحبنام و برجسته، برای اهل فرهنگ و دنبالکنندگان
آثار این گروهها و افراد جذابیتی انکارناپذیر دارد. همچنانکه عموم دوست دارند در
زندگی بازیگران مشهور و خوانندههای مطرح و قهرمانان ورزشی و چهرههای تلویزیونی
سرک بکشند و از پیدا و پنهان آنها «سلبریتی»ها سر در بیاورند. اینکه چطور لباس میپوشند،
چه میخورند، تفریحاتشان به چه صورت است، در خلوت چه میکنند، مراوداتشان با دیگران
چگونه است و... .
نگاه اخلاقی با نظر به ملاحظات فردی و ضرورت و اهمیت رعایت
حوزه خصوصی افراد، کنجکاوی در احوالات شخصی افراد را مذموم میشمارد و توصیه میکند
که سر در زندگی فردی دیگران نکنیم و از تجسس در حوزه خصوصی آنها دست برداریم. اما
اقتضای شهرت و «سلبریتی» شدن، همین برملا شدن رازهای فرد مشهور یا سلبریتی و به
جلوت درآمدن خلوت اوست. در هنگامه گسترش رسانهها و به ویژه در سالهای اخیر که
گوشیهای موبایل به مدد اینترنت و شبکههای اجتماعی، میتوانند وقایع اندرونیترین
جای خانه آدم را در کسری از ثانیه در منظر و مرأی جهانیان آشکار سازند، امحای مرز
حوزه عمومی و حوزه خصوصی بیشتر شده و از قضا یکی از راههای کسب شهرت یا بالا بردن
آن یا حفظ جایگاه خود در سر خط خبرها.
در روزگار ما که اتفاقا بسیاری از افراد مشهور خودشان
دست به پردهگشایی و آشکارکردن اسرار مگو میزنند و از خلوت خود عکس و فیلم میسازند
و در فضای مجازی منتشر. از سرگرمیهایشان، سفرهایشان، مراوداتشان، غذایی که میخورند،
جایی که در آن میخوابند و... بسا افراد که از قضا با همین کارها نام و نانی به هم
میزنند و خودشان را سر زبانها میاندازند و هزاران هزار نفر را معطل شخصیترین و
خصوصیترین حرکات و سکنات خود میسازند.
البته روشن است که باید میان آنچه خود افراد ارادی و
آگاهانه- و احتمالا ساختگی و تصنعی- از خود و زندگی خصوصیشان در عرصه عمومی منتشر
میسازند، با آنچه دیگران بدون اجازه و اطلاع آنها نشر میدهند، تمایز گذاشت. سلبریتی
که با شیشهای کردن دیوارهای خانهاش، به اصطلاح بیست و چهار ساعت زندگیاش را با
چندین هزار مخاطبانش شریک میشود، قطعا دوست ندارد یکی از آن هزاران، او یا یکی از
احوالاتش را ناخواسته ببیند و در این زمینه با کسی شوخی ندارد. اینجاست که برخی
ناظران این پرسش را مطرح میکنند که آیا مرز حوزه خصوصی و عمومی برای فرد مشهوری که
ارتزاقش از همین طریق تامین میشود، مثل دیگران است و آیا انتشار ویدیویی از تعدی
به محیط زیست از سوی مثلا فلان مجری یا سیاستمدار یا قهرمان ورزشی یا بازیگر که
جلوی دوربین مردم را به حفظ محیط زیست دعوت میکند، در فضای عمومی جایز است یا خیر؟
موضوع وقتی سخن از روشنفکران و نویسندگان و اهل اندیشه و
فکر به میان میآید، حادتر و بحثبرانگیزتر میشود، چراکه این افراد در گفتار و
نوشتار، فضایل و سجایای انسانی و اخلاقی را میستایند و رفتارها و کنشهای زشت و ناپسند
و رذیلانه را تقبیح میکنند. آنها مرجع و منبع فکری مخاطبان خود هستند و باورهای
آنها را شکل میدهند. از همین منظر بسیاری از مخاطبان تمایل دارند از زندگی خصوصی
آنها سر در بیاورند و ببینند که آیا روشنفکر مذکور خودش هم در زندگی شخصی به این ایدهها
و اندیشهها عمل میکند یا خیر! به همین علت کتابها و خاطراتی که درباره مراودات
خصوصی روشنفکرها منتشر میشود، به زودی پرفروش و پرمخاطب میشوند و مورد استقبال
چشمگیر افراد قرار میگیرند. اما در رجوع به این آثار باید دستکم دو نکته
را درنظر گرفت؛ نخست اینکه خاطرات طرح شده از منظر فرد نویسنده یا گوینده عنوان
شده و در نتیجه نباید آنها را حقیقت مسلم و واقعیت انکارناپذیر درنظر گرفت. قطعا
باورها و احساسات و تمایلات نویسنده در گرایش او به فرد یا اندیشهای که از آن
گزارش میکند، اثرگذار است، گو اینکه آنچه او میگوید، صرفا برشی و برداشتی از شخصیت
مذکور است که با تفسیر و یادآوری همراه است و بنابراین نمیتوان و نباید کلیت زندگی
فرد را با آن قضاوت کرد. اما نکته مهمتر دوم آنکه همواره باید میان اثر و صاحب آن
تمایز گذاشت و آموزه مرگ مولف را پیش چشم داشت و میان «آن که میگوید» و «آنچه میگوید»
تفاوت قائل شد. قضاوت فکری یا زیباشناسانه در مورد اندیشهها و آثار فکری و هنری افراد،
باید برمبنای معیارهای عقلانی و زیباشناختی (ذوقی) صورت گیرد. ضمن آنکه ظهور و
بروز یک رفتار یا کنش از یک فرد (مثلا یک هنرمند یا روشنفکر) همچون باقی آدمها از سائقها و انگیزهها و علل متفاوتی بر میآید. در نتیجه
نمیتوان و نباید آثار فکری یا هنری او را بازتاب یا نتیجه مستقیم رفتارها و
گفتارهایی خاص از او دید و به سادگی و برمبنای چند خاطره تلخ و شیرین، به قضاوت در
مورد کلیت اندیشه و آثار او نشست.