کد مطلب: ۲۶۶۵۰
تاریخ انتشار: سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰

داستان کوتاه و لحظه مکاشفه

جمال میرصادقی

اعتماد: داستان کوتاه از کیفیتی برخوردار است که آن را از انواع دیگر متمایز می‌کند. جان چیپور داستان کوتاه‌نویس پرآوازه امریکایی می‌گوید: «رویداد برگزیده، نویسنده در زمان معین و در مکان معین، وارد معرکه می‌شود، اینجا از آن آزادی‌هایی که در رمان هست، خبری نیست و باید قهرمان، داستان را در «یک‌لحظه» شکار کند، در یک‌لحظه بحرانی از زندگی‌اش گیر بیندازد و داستان که پایان گرفت، زندگی قهرمان دیگر همانی نخواهد بود که قبل از ماجرا بود، عظمت داستان کوتاه هم در همین هدف‌گیری شگفت‌انگیز لحظه‌ای است، مثل دوربین تلویزیون در یک بازی فوتبال. 
رمان همچون دوربینی است که در سراسر میدان بازی به گردش درمی‌آید و تمام صحنه و تمام بازیکنان را نشان می‌دهد و ناگهان، در انتها یا میانه میدان، روی چهره درهم کشیده و برافروخته یکی از بازیکنان متوقف می‌شود. به نظر من، تفاوت رمان و داستان کوتاه هم از همین‌گونه است. هر کدام، در جای خود، نقش خاص خود را دارند. با این حال، خود من به عنوان نویسنده داستان کوتاه، شیفته همین لحظه شکار هستم، لحظه مکاشفه.»
 از اینجاست که اختلاف اساسی داستان کوتاه با رمان آشکار می‌شود و لحظه‌ها در داستان کوتاه نقش بنیادی دارد و داستان کوتاه از تسلسل کند زمانی پرهیز می‌کند و در حالی که تسلسل کند زمانی از نقاط قدرت رمان محسوب می‌شود.
داستان کوتاه اغلب نمایش‌دهنده وقایعی است که در آنها شخصیت‌های جذاب و غیرعادی، خشن و بی‌رحم، عشاق و فداکار و... در لحظه‌های بحرانی زندگی‌شان تصویر می‌شوند. 
در این لحظه‌ها حقیقت وجودی خودشان را آشکار می‌کنند، لحظه‌هایی که ممکن است برای آنها در حکم مکاشفه باشند و تغییر و دگرگونی روحی و بینشی آنها را به دنبال بیاورند، لحظه‌هایی که ممکن است که در طی آن شخصیت‌ها به درک و فهم بسیار مهمی از زندگی‌شان برسند، لحظه‌هایی که ممکن است آنها را روی در روی مرگ قرار بدهد. 
اگرچه ممکن است که ما برای مدت کوتاهی، چند دقیقه، چند ساعت، چند روز، شخصیت‌ها را در خاموشی و روشنی و سکون و تلاش‌شان ببینیم، اغلب، آنها را بهتر از مردمانی می‌شناسیم که سال‌ها با آنها در رفت‌وآمد بوده‌ایم.  گروهی از این شخصیت‌ها را تحسین می‌کنیم و دوست می‌داریم، با بعضی همدلی و همدردی می‌کنیم، از بعضی‌ها بیزار می‌شویم، اما بی‌توجه به اینکه برخوردمان با شخصیت‌های داستان چگونه است، اغلب با همه آنها به نحوی کنار می‌آییم. اصولا خواندن داستان، درک و شناخت ما را از زندگی بیشتر می‌کند، اطلاعاتی از محیط و مکان‌هایی به ما می‌دهد که با آنها غریبه بوده‌ایم یا آشنایی کمی داشته‌ایم و ممکن است هیچ‌وقت فرصت و امکان دیدار آنها برای‌مان پیش نیاید. داستان ما را به زمان‌های متفاوت می‌برد، به زمان گذشته، حال و آینده، زمان‌هایی که می‌توانند هر کدام خاطره‌هایی را برای ما زنده کنند و منظره‌هایی را پیش چشم‌های ما بیاورند.
دست آخر بعضی از این داستان‌ها ممکن است راهگشا باشند و راه‌های تازه‌ای از زندگی را به ما نشان بدهند و ما را آگاه کنند که چرا وقایع اتفاق می‌افتد و چرا مردمان همان‌طور عمل می‌کنند که باید بکنند، چرا ناگهان از این رو به آن رو می‌شوند. به همین دلیل است که ما خواندن داستان را این‌قدر دوست داریم و اوقات فراغت خود را به آن اختصاص می‌دهیم.

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST