شرق: «جامعهشناسی هنر:
گزیده آثار» کتابی است دربرگیرنده چکیدهای از مهمترین و اساسیترین متون
نویسندگان معاصر در حوزه جامعهشناسی هنر که با ویراستاری جرمی تنر و ترجمه
حسن خیاطی در نشر علمی و فرهنگی منتشر شده است. این کتاب درواقع مقدمهای
درباره مباحث و نظریههای اصلی جامعهشناسی هنر برای دانشجویان یا
علاقهمندان به این حوزه است. کتاب از پنج بخش تشکیل شده که در آنها
درونمایههای کلیدی جامعهشناسی و تاریخ هنر به بحث گذاشته شده است.
عناوین این فصلها عبارتاند از: نظریه کلاسیک جامعهشناسی و جامعهشناسی
هنر، تولید اجتماعی هنر، جامعهشناسی هنرمند، موزهها و ساخت اجتماعی فرهنگ
والا و در نهایت جامعهشناسی، شکل زیباییشناختی و ویژگی خاص هنر. کتاب
همچنین جستاری مقدماتی دارد که در آن آثار برگزیده این حوزه در بافت
سنتهای جامعهشناسی و تاریخ هنر مدنظر قرار گرفتهاند و ریشهها و رشد این
دو رشته علمی با هم مقایسه شدهاند. همچنین، به گفتوگوی بینرشتهای میان
جامعهشناسی و تاریخ هنر هم توجه شده و شرح مختصر و جامعی از این بحث
ارائه شده است. به این ترتیب این کتاب برگزیدهای از متنهای اساسی برای
دانشجویان جامعهشناسی هنر و دانشجویان تاریخ هنر است. در بخش مقدمه،
جامعهشناسی و تاریخ هنر رشتههای علمی جدیدی معرفی شدهاند که با توسعه
ساختارهای اجتماعی و نهادهای فرهنگی مدرن در قرن نوزدهم رشد کردند. نویسنده
کتاب، جرمی تنر، مدرس هنر و باستانشناسی یونان و روم و برنامهریز
تحصیلات تکمیلی در بخش باستانشناسی و هنر تطبیقی در کالج دانشگاه لندن
است. او در این کتاب، تلاش کرده مقدمهای برای آشنایی با متون اصلی
جامعهشناسی هنر، از منابع قرن نوزدهم آن در مارکسیسم تا نظریهپردازان
معاصر، فراهم کند. هر بخش کتاب با شرحی مقدماتی و کوتاه آغاز میشود. این
شرحها درباره رهیافتها و موضوعات اصلی جامعهشناسی هنر در هر کدام از آن
حوزههاست و در آنها به خصوص تلاش میشود تمایز رهیافتهای جامعهشناختی با
رهیافتهای اصلی تاریخ هنر مشخص شود و حوزههایی برای همکاری این دو رشته و
بهرهمندی آنها از بینشهای عمیقتر یکدیگر نشان داده شود. در این شرحهای
مقدماتی پسزمینههای فکری و مفاهیم کلیدی هر کدام از این متون نیز معرفی و
تشریح شده است. نویسنده در پیشگفتارش به دو هدف عمده کتاب اشاره کرده است؛
نخست اینکه کتاب از نظر فکری هیجانانگیز باشد و به آثار مهمترین
جامعهشناسان از قرن نوزدهم تا امروز بپردازد و سپس اینکه بینرشتهای
باشد: «بهترین نوشتههای تاریخ هنر، حداقل بهطور تلویحی، متضمن بینشهای
جامعهشناختی است و محور پژوهش بهترین آثار جامعهشناسی هنر پرسشهای مرتبط
با عاملیت هنری و شکل زیباییشناختی است. در نتیجه یکی از اهداف اولیه
این متون برگزیده فراهمآوردن وضعیتی است تا دانشجویان تاریخ هنر راحتتر
متوجه شوند از بررسی نظاممندتر دیدگاههای جامعهشناختی درباره هنر، چه
بهره بالقوهای میبرند. جامعهشناسان نیز به سنتی انتقادی در اندیشه تاریخ
هنر و جامعهشناسی هنر دسترسی خواهند داشت که به آنها اجازه میدهد به
گونهای متنوعتر و زیباییشناختیتر، یعنی به شیوهای که پیشتر در حوزه
اندیشه جامعهشناختی مرسوم بوده است، به مسائل معاصر توجه کنند».
متنهای بخش اول کتاب همگی از نظریهپردازان کلاسیک جامعهشناسی هستند که
هریک موضع متمایزی درباره مسائل کلیدی اندیشه جامعهشناختی دارند. پس از
مطالعه این متون برگزیده مشخص میشود که جایگاه نویسندگان بعدی تا چه حد در
دوری و نزدیکی آنها با دیدگاههای مختلف این نظریهپردازان تعریف و تشریح
میشود. در قسمتی از بخشی که به کارل مارکس مربوط است آمده: «در این متون
برگزیده، گزارههای فشردهای از نظریه مارکسیستی درباره تاریخ و دلالتهای
آن برای تحلیل و فهم تولید فرهنگی وجود دارد. اولین گروه از این گزارهها
مفاهیم کلیدی نظریه مارکس را تعریف میکند: زیربنا، روبنا و روابط متقابل و
پویای این مؤلفههای موجود در ساختار اجتماعی؛ گروه دوم بسط نظریهای
عمومی درباره ایدئولوژی و تولید ایدئولوژیک است. در این قسمت تأکید میشود
که تجارب مادی بنیان بازتاب فرهنگی تفکرات هستند. بدین ترتیب، ایدئولوژیها
اغلب واقعیت مادی را، مثل یک دوربین عکاسی، وارونه میکنند و نابرابری را
مشروع جلوه میدهند. کنترل طبقه حاکم بر ابزار تولید فرهنگی باعث میشود
در تحلیل نهایی، استقلال نسبی تولیدکنندگان فرهنگی متخصص در جوامع پیچیده
فقط یک توهم باشد. آخرین گروه نقش سنن فرهنگی را در چارچوبی مادیگرایانه
بررسی میکند. مسئله هنر یونان که مدتها از افول شرایط مادی که باعث ظهور
آن شد، میگذرد و هنوز ارزشی جاودانه دارد، نشان میدهد بین رشد
زیباییشناختی و اجتماعی مطابقت وجود ندارد. تحلیل مارکس از کاربرد فرمهای
فرهنگی گذشته در موقعیتهای انقلابی -برای مثال در تصویرپردازی جمهوری روم
توسط انقلابیون فرانسوی- نقش فعالتر و سازندهتر فرهنگ را در تغییر
اجتماعی نشان میدهد و محدودیتهایی را که باعث میشود زیربنای اجتماعی،
فرهنگ اظهاری تجسمی را تعیین کند، مورد پرسش قرار میدهد».