مجلهی طنزآور: در میان اعضای رئیسهی بدن، هیچ عضوی اشرف و اعلی از فکّ نیست. اگر این عضو شریف درست جنبانده شود، اهرم سایر حرکات عالم است. اگر دمی از جنبیدن بازبایستد، در ادارهی همهی امور و همهی شئون عالم خلل راه مییابد. از اینروست که صدرالفکّاکین، از اساتید ذوفن در فکّ پروری و نیز از اجلهی شعرای فکّسرا، خطاب به یکی از شاگردان خلفش فرمود:
حاصلِ آثارِ فک است این جهان ور نَبُوَد فک، همه عالم فناست
فک° تو بچرخان و بجنبان دهن تا بچپد چپ ز مکانش به راست
گر که تو را فک بنماییم راست حکمرواییت به دنیا رواست
اگر فعّالان اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و فعّالان سایر حوزهها، این رهنمود صدرالفکّاکین را نصبالعین خود قرار میدادند، و به جای فعّال شدن و فعّالیّت، فکّاک میشدند و به فکّاکیّت میپرداختند، یقین است که در و دروازهی عالم بر پاشنهی دیگری میچرخید. لذا برای پرهیز از خطاهای مکرر و رفتن به مسیرهای پرزیان و ضرر، نکاتی از مراحل، آداب و قواعد فکاّکیّت از «رساله در فکّ»، تحریر حضرت صدرالفکّاکین تذکار داده میشود. حضرت ایشان به کرّات و مرّات فرمودهاند: بین سمع و فک یک بند انگشت هم فاصله نیست، اما:
آن رهروان رفته در جادهی ضلال گر پند میگرفتند از آن چشمهی زلال
فکّ اینچنین نبود بیکس و غریب مستور، قدر و رفعت و مرتبتش در کمال
در روزگاری که ندانند مردمان فکّ شریف از بزرگترین ثروتهای ملّی است و فکّاکان مهمترین عاملان تولید و مصرف ثروتاند، چه میشود کرد؟ و بدا که از یادبرود محافظت از این ثروت ملی، وظیفهای فوق ملّی است. اگر شورای عالی پدافکّ فراملی به مسئولیت خطیر فکبانی و فکّپاییاش درست عمل کرده بود، شاید کار به اینجا نمیکشید.
علی ایّ حال، به حسب وظیفهی ملّی در قبال این عضو شریف مظلوم و مغفول، بر همگان و بالاخص همهی فعّالان، اوجب واجب است که به جبران مافات برخیزند که علمِ به ضرر، مقدمهی حصول منفعت است.
فکّ : شریفترین عضو در میان اعضای رئیسه.
فکّجو: داوطلب مستعد گذراندن مراحل فکّپروری.
فکّیاب: فکّاکی که فکّهای مناسب و مستعد را شناسایی و به مراجع ذیربط معرفی میکند.
فکّگاه: محل آموزش فکپردازی و فکپروری فکجویان، و آماده ساختن آنان برای مراحل بعد، زیر نظر استادان فکّآموز.
فکّجنبانی یا فکّزنی: نخستین مرحلهی آموزش حرکتهای فکّ در همهی جهات، بهویژه راستفکّی و چپفکّی و کسب توانایی تبدیل کردن سریع، بهموقع و موافق وضعیت چپفکّی به راستفکّی و بالعکس.
فکّنِما: وسیلهی مخصوصی است که فکّ را از جهات مختلف نشان می دهد. تمرینهای انفرادی فکورزی و تنظیم حرکات فکّ در برابر فکنِما انجام میگیرد.
فکّپیرا یا فکّویرا: استاد فکّآموزی که حرکتهای ریز و درشت فکّها را ویرایش میکند.
فکّور: کسی که به حکم شورای عالی پدافکّ فراملی و بنا به تشخیص و گزارش فکشناسان رسمی، دارای فکّ مناسب است و میتواند مراحل تفکّک را، به جای تفّکر، طی کند.
فکُّور یا فکُّوره: فکّوری است که مرحلهی تفکیک، یعنی گسیختن هرگونه رابطه میان مغز و فکّ، را با تمرینات لازم با موفقیت سپری کرده، و فکّ او به لرزش و جنبش دائمی درآمده باشد و بتواند بیوقفه فکفک بزند .
فکّاک یا فکّاکه: فکُّور یا فکُّورهای است که دو مرحلهی پیشین را با موفقیت تمام گذرانده و یکفکّ(مانند یکدل) و تمامفکّ (مانند تماموقت) شده باشد. شورای پدافکّ فراملی اینها را در مصادر امور حساس قرار میدهد.
فکّسالار: فکّاک یا فکّاکهای که همهی مراحل کمال فکّ را با موفقیت گذرانده، به مرحلهی استادی و رهنمایی رسیده باشد. وظیفهی پرورش و هدایت داوطلبان برگزیدهی عرصهی فکّاکیّت با فکّسالاران است.
دورهی عالی فکّاکیت: بالاترین دورهی آموزش فکّاکان و فکّاکههایی که تجربهی عملی کافی هم داشته باشند. در این دوره شیوههای تبدیل کردن فکّ لرزهها به اهرمهای حرکت و سکون و کسب توانایی تبدیل کردن فعل به قول، بلااستفاده کردن ید، و خلع ید از دیگران به ضرب فکّ، آموزش داده میشود.
فکّستان: محل چپ و راست کردن، صافکاری، روغنکاری، تعمیر و نیز تعویض فکّهایی که به طور دائمی نجنبند، یا به طور مطلوب جنبانده نشوند. فکّپزشکان و فکّتیماران، با همکاری فکّسازان، فکّگردانان، فکّدوزان، فکّسوزان، فکجوشان و به کمک انواع فکّابزارهای نرم و سخت، فکّها را به حالت مطلوب درمیآورند. همهی هزینهها را شورای عالی پدافک فراملی میپردازد.
(ادامه در شمارهی آینده)