کد مطلب: ۲۹۴۱۹
تاریخ انتشار: دوشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۰

فراز و فرود سیره‌پژوهی در غرب

امید حسینی نژاد

شهرآرا: ظهور دین مبین اسلام در شبه جزیره عربستان سبب ایجاد بازخوردهای متفاوتی در میان ساکنان این منطقه شده بود. اشراف عرب مانع مهمی برای تبلیغ دین اسلام بودند و تمام تلاش خود را برای مبارزه با پیامبر اکرم(ص) صرف کردند. از سوی دیگر، برخی پیر وان ادیان با توجه به بشارت های پیامبران پیشین که پیامبر آخرالزمان از این منطقه ظهور می کند، به این سرزمین کوچ کرده بودند تا به او ایمان بیاورند. برخی از آنان نیز نگاهی تجدیدنظرطلبانه داشتند و قصد ایمان آوردن به پیامبر آخر الزمان را نداشتند و از همان ابتدا مخالفت های خود را با او آغاز کردند.
پیامبر اکرم(ص) با حضور در مدینه، رویکردی مسالمت آمیز با دیگر مذاهب داشت. هنگامی که آن‌ها ضد ایشان شمشیر کشیدند، پیامبر نیز با آنان جنگید. این رویه در دوره‌های بعد دچار تغییراتی بنیادین شد. افرادی چون کعب الاحبار که پیشینه‌ای یهودی داشتند، به اسلام گرویدند و در زمان خلفای اهل سنت به جایگاه رسیدند. نقطه ورود اسرائیلی‌ات به منابع اسلامی امثال کعب و وهب بن منبه بودند. پس از توسعه اسلام در سرزمین های دورتر، رویکرد برخی پیروان ادیان تقابلی بود و از هیچ تلاشی برای مخالفت با دین اسلام فروگذار نمی کردند. پس از گذشت مدتی، قرآن به دیگر زبان ها ترجمه شد و هدف آنان نقد معارف اسلامی برای مبارزه با دین اسلام بود.
در دوره معاصر، سیره پژوهی یکی از مطالعات بنیادین غربی ها برای شناخت اسلام بوده است. تاریخ تلاش های غربیان برای شناخت اسلام و سیره پیامبر(ص) به سده نهم میلادی باز می گردد. اما پژوهش های جدی آن‌ها که در بستره مطالعات آکادمیک و علمی صورت گرفت، از نیمه دوم سده نوزدهم میلادی آغاز شد. از همان ابتدا دو رویکرد معارض در مقابل هم شکل گرفته و تا زمان حاضر نیز ادامه پیدا کرده است. رویکرد افراطی مستشرقانی که با سردمداری لامنس و کایتانی، به کلی نافی ارزشمندی میراث تاریخی و حدیثی اسلامی در بررسی تاریخ قرآن، سیره و صدر اسلام بوده اند و رویکرد معتدلانه افرادی چون نولدکه که در کنار اذعان به وجود هسته حقیقی و تاریخی موجود در این روایات، تلاش خود را بر زدودن حواشی غیر قابل اعتنا از این منابع مصروف داشتند. این دو جریان با حضور اسلام پژوهان سرشناسی چون گلدتسیهر، شاخت و مونتگمری وات به دهه های پایانی سده بیستم رسید. در این دوره مکتب سیره پژوهی «شکاکیت افراطی» توسط آرای ونزبرو بسط یافت و در آستانه سده 21میلادی، پژوهش مشترک کرون و کوک آن را به اوج خود رساند. در سویه مقابل، افرادی همچون وات، سرجنت و قسطر به دنبال شناخت سازوکاری معتدل و علمی برای تمییز هسته اصلی و تاریخی روایات سیره نبوی بودند. برای آشنایی بیشتر با رویه غربی ها در این حوزه با دکتر مرتضی کریمی نیا، پژوهشگر مطالعات اسلامی، گفت وگو کرده ایم. مشروح این مصاحبه را در ادامه بخوانید.

 

رویکرد غربی ها برای پژوهش در سیره پیامبر اکرم(ص) چه بوده است؟
نگاه غربیان به سیره نبوی، سنت اسلامی و روش ایشان در حدیث پژوهی دو دوره مهم را پشت سر گذاشته است. نخست دوره اعتماد به منابع حدیثی و تاریخی و دوم دوره تشکیک در اصالت تاریخی منقولات روایی با توجه به آثار گلدتسهیر و شاخت. با این همه، شاید بتوان گفت در دهه های اخیر با آثار کسانی چون ینبل و موتسکی تلفیق و تصحیحی از این دو نگرش در پژوهش های اسلام شناسی رواج یافته است.
مسلمانان نیز چه در حوزه کشورهای اسلامی و چه در کشورهای غربی و سنت دانشگاهی آنان، به سیره، حدیث نبوی و دیگر شاخه‌های مرتبط در علوم اسلامی توجه بسیار داشته اند. منظور آن دسته از محققان مسلمان است که آثار خود را به یکی از زبان های اروپایی انتشار داده‌اند یا نوشته هایشان به این زبان ها ترجمه شده است. اکنون پس از یکی دو قرن انتشار آثار اروپایی در باب حدیث، سیره و سنت نبوی، ادبیاتی نسبتاً غنی پدید آمده است که پژوهشگران این حوزه را از آشنایی، فهم، نقد و سنجش آن گریزی نیست. این مهم وقتی ضرورت خود را بیشتر می نمایاند که به یاد آوریم عالمان اسلامی در سده‌های مختلف همواره خود را ملزم به شناخت و پاسخ گویی شبهات و اعتراضات دیگران (به ویژه یهود و نصارا) در باب قرآن و سنت می دانستند. بیفزاییم که آشنایی و ترجمه این متون گاه برای ما مسلمانان فواید علمی و روش شناختی مهمی به همراه دارد که شاید سال ها از متون آموزشی و پژوهشی ما غایب بوده است.


تاریخ مطالعات سیره در بین غربی ها از چه زمانی آغاز شده است؟
بررسی های علمی و آکادمیک در باب سیره پیامبر اکرم در غرب از اواسط قرن نوزدهم آغاز شد. پیش از این، البته کتاب ها و ردّیه هایی علیه دین اسلام و شخصیت پیامبر(ص) در قرون وسطی تهیه و منتشر شده بود. معروف ترین آن‌ها مجموعه طلیطله یا تولدو است که حاوی ترجمه لاتینی ناقصی از قرآن کریم و چند رساله در حدیث و سیره از جمله مسائل عبدا... بن سلام بود. مجموعه طلیطله، به گفته خانم دلورنی، به همت و دستور پیتر مقدس یا پییر محترم، راهب دیر کلونی در فرانسه فراهم آمد و او خود نیز چند متن احتجاجی علیه اسلام در این مجموعه گنجانید. نمونه‌هایی دیگر از این گونه کتاب ها، آثار یوحنای دمشقی، پطرس آلفونسی یهودی اسپانیایی که به مسیحیت گرویده بود، ویلیام تریپولی، نیکلاس کوزائی و نیز مقدمات و حواشی بیشتر ترجمه های قرآن در این دوره است که از ابتدا به قصد ابطال و سخیف کردن دین اسلام نوشته شده‌اند و گاه مؤلفان آن‌ها کوشیده اند برتری شخصیتی و دینی حضرت عیسی بر پیامبر اکرم(ص) را در آثار خود اثبات کنند.


آیا آن‌ها برای شناخت درست سیره پیامبر اکرم(ص) به منابع اصیل رجوع می کردند؟
اطلاعات صحیح درباره سیره پیامبر در قدم نخست از منابع اصیل اسلامی اخذ می شد، اما ناقلانی غیر مسلمان که مدت ها در حاکمیت مسلمانان زندگی کرده بودند، آن را در اروپا منتشر می کردند. اینان هیچ گاه نگران دقت در نقل مطالب نبودند، بلکه به عکس می کوشیدند تصویری منفی از پیامبر اسلام ارائه کنند. همین اطلاعات مغلوط و مجعول به دست دانشجویان و پژوهشگران غربی در قرون وسطی رسیده است که هیچ گونه تسلطی بر منابع اصیل اسلامی نداشته و از سوی دیگر غالبا درصدد جدل و ابطال حقانیت دین اسلام بوده اند.
مهم ترین نقاط و بخش‌های زندگی پیامبر اسلام را دو دسته در اروپای قرون وسطی پراکنده ساختند: از یک سو بیزانسی هایی که از طریق شامات، اسلام را می شناختند و از سوی دیگر، مسیحیان اسپانیا که تحت حکومت اسلامی زندگی می کردند و به نام «مستعربون» شناخته می شدند. اما بی تردید مهم ترین منبع اطلاعاتی مسیحیان اروپا به زبان اسپانیولی بود.
اگر از چند مورد استثنایی صرف نظر کنیم، مجموعه همه سیره هایی که از زندگی پیامبر اسلام در قرون وسطی نوشته شده است، دارای غرض و گرایش واحدی بودند: ایشان می خواستند اثبات کنند که حضرت محمد(ص) بنا به شهادت زندگی و اعمال و اقوالش نمی توانسته است پیامبری راستین باشد؛ بنابراین کتاب وی مجموعه‌ای از اعمال و تراوشات ذهنی انسانی است و اسلام در خوش بینانه ترین قضاوت، جعل ناقصی از دین مسیحیت است.


از چه دوره‌ای دسترسی به منابع اصیل سیره پیامبر(ص) در دسترس غربیان قرار گرفت؟ آیا شناخت این منابع تغییری در رویکرد آن‌ها داشت؟
در دهه های پایانی قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم، برخی نسخ مخطوط از منابع قدیم سیره و تاریخ اسلامی، کشف و با ویرایش و تصحیح غربیان منتشر شدند. بنابراین در طول قرن بیستم، چهار منبع اصلی از میان تواریخ و سیره نگاری های اسلامی دردسترس پژوهشگران غربی قرار گرفت.
این منابع عبارت اند از: مغازی واقدی؛ سیره ابن هشام؛ طبقات ابن سعد و تاریخ طبری. در طول قرن بیستم، مراجع اصلی غربیان در شناخت سیره نبوی، علاوه بر قرآن کریم و برخی از صحاح ستّه، این چهار کتاب بوده است.
نخستین محققان غربی در باب سیره نبوی، چندی نگران این مسئله نبودند که کهن ترین منابع اسلامی در این حوزه، دست کم دو تا سه قرن پس از رحلت پیامبر اکرم تدوین شده‌اند؛ زیرا همه این کتب حاوی روایات و سلسله اسانیدی بود که به اذعان مؤلفان آن کتب، به زمان های بسیار متقدم می رسید و غالبا به فردی شاهد ماجرا از صدر اسلام منتهی می شد. سیره نویسان غربی البته نیک آگاه بودند که در میان این روایات گاه متناقض، آثار و نشانه‌های جعل، اغراق، و انواع تعصبات و غرض ورزی‌های فرقه ای و مذهبی وجود دارد، لیکن بر این اعتقاد بودند که یک ذهن نقاد و تیزبین سرانجام می تواند دریابد که در تک تک حوادث صدر اسلام واقعا چه روی داده است.
در سال 1890 میلادی ایگناتس گلدتسیهر با انتشار جلد دوم کتاب مطالعات اسلامی، نخستین شوک را بر این دیدگاه خوش بینانه وارد ساخت. وی در اصل می خواست این نکته را مطرح و مدلل کند که اغلب متون حدیثی اعتقادات، باورها و منظومه فکری دوره‌های متأخر از صدر اسلام را بازگویی می کنند؛ زیرا در این فضا و در دوره‌های متأخر ساخته و تدوین شده‌اند؛ لذا این متون را نباید منبع و مرجع تاریخی در تدوین سیره پیامبر(ص) و تاریخ صدر اسلام دانست.


همان طو رکه اشاره کردید، گلدتسیهر با نگاهی شکاکانه به مطالعات سیره پژوهی پرداخت. آیا پاسخی از سوی دیگر پژوهشگران به روش او داده شد؟
تردیدهای گلدتسیهر در منابع روایی و تاریخی اسلام با واکنش هایی از جبهه مقابل مواجه شد. نخست خانم نبیه عبود در کتاب مطالعاتی در پاپیروس های عربی و فؤاد سزگین در کتاب تاریخ نگارش های عربی، دیدگاه گلدتسیهر را مردود ساختند. خانم عبود بر سنت مداوم اعراب در کتابت شعر، تاریخ و حدیث، حتی از دوره‌ی جاهلیت، تأکید می کند و فؤاد سزگین با تاریخ گذاری برخی متون روایی و تفسیری پیش از قرن دوم و سوم، همچون «نسخ القرآن» زهری و تفسیر ابن عباس، قدمت و وثاقت منابع کهن اسلامی را اثبات می کند. به نظر نبیه عبود، صحابه پیامبر عادت به ثبت احادیث پیامبر داشته اند و ازاین رو احادیث بسیاری به صورت مکتوب باقی مانده بود. بنابراین هنگام تدوین جوامع حدیثی نخست، وجود همین سنت و میراث مکتوب، ضامن اعتبار وثاقت روایات نبوی بوده است.امروزه سیره شناسی پیامبر اکرم در غرب بر سر دو راهی مانده است. از یک سو بدون نقادی منابع سیره نمی تواند به تدوین تاریخچه ای از زندگی پیامبر اکرم دست بزند، و از سوی دیگر، چون به نقادی متون و منابع کهن اسلامی می پردازد، از تدوین سیره و تاریخ زندگانی عاجز می ماند.
از حدیث پژوهان غربی که مجموعه مقالاتی در باب سیره را ویرایش و چاپ کرده است، هارالد موتسکی است. او در مقدمه کتاب«مطالعات سیره پژوهی» خود اظهار خوش بینی می کند. به اعتقاد وی منشأ این خوش بینی آن است که تردیدهای گذشتگان در اعتبار وثاقت منابع اسلامی، خود از جهات متعددی خدشه پذیر است. موتسکی معتقد است نخستین تدوین کنندگان سیره نبوی در غرب هرآنچه به نظر خود صلاح می دانسته اند، از منابع روایی اسلامی گزینش کرده اند و مطالعات نقدی در باب سیره و مقایسه و تاریخ گذاری این نقل ها و روایات مختلف، پیش شرط اصلی بهره گیری از آن‌ها به عنوان مصادر تاریخی است.

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST