کد مطلب: ۲۹۶۵۵
تاریخ انتشار: یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۱

اگر مثل آدم‌ها زندگی کنید، کلکتان کنده است!

رویا صدر

جیمزتربر (۱۸۹۴-۱۹۶۱) رمان‌نویس، طنزپرداز، روزنامه‌نگار، نمایشنامه‌نویس و طراح آمریکایی برای مخاطبان ایرانی نامی آشناست. در دهه ۴۰ مجموعه‌ای از آثار این نویسنده با عنوان: «افسانه‌های عصر ما» به ترجمه مهشید امیرشاهی انتشار یافته است. همچنین داستان‌هایی از او با ترجمه رضا سید حسینی، حسین یعقوبی و دیگر مترجمان در کتاب‌ها و یا مجلات چاپ‌شده است. حکایت‌هایی برای زمانه‌ی ما و بازهم حکایت‌هایی برای زمانه‌ی ما عنوان مجموعه‌ای از آثار این نویسنده است که توسط حسن هاشمی میناباد به فارسی برگردانده شده و در سال ۱۳۹۷ از سوی فرهنگ نشر نو منتشرشده است. این مجموعه برگرفته از دو کتاب تربر است که اولی بیشتر محصول طبع‌آزمایی نویسنده در دوران اولیه نویسندگی او و دومین اثر مربوط به سال‌های پس‌ازآن است که طنزی فلسفی و تلخ دارد و نسبت به کتاب اول دارای بازی‌های زبانی و مفهومی بیشتری است.

آثار کتاب شامل حکایت‌هایی است که به سبک داستان‌های ازوپ و لافونتن نوشته‌شده است. برخی از این حکایات نقیضه سازی حکایات قدیمی هستند (مثل داستان شنل قرمزی و یا حکایت معروف روباه و زاغ) و برخی دیگر از قالب حکایات قدیمی بهره جسته‌اند ولی حاصل آفرینش نویسنده‌اند. در حقیقت این حکایات را می‌توان هجویه‌ای بر اخلاقیات تثبیت‌شده ازوپی و مانند آن دانست که بیشتر قالب فابل دارد و تربر در آن، اتفاقات دنیای حیوانات را دستمایه قرار داده تا با دیدی روان‌شناختی سردرگمی، سرگشتگی و اغتشاش ذهنی بشر را در روابط سیاسی، اجتماعی و خانوادگی انعکاس دهد. تربر، طنز را حاصل نوعی آشفتگی ذهنی موقع فاصله گرفتن از سوژه می‌داند و وقتی نگاه انتقادی‌اش از صافی طنز مخصوصش می‌گذرد به درخششی یکه و فراسوی زمان و مکان می‌رسد. اوج فعالیت این نویسنده در دوران رکود اقتصادی آمریکا یعنی سال‌های ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۹ است. ازاین‌رو مضمون غالب آثارش حول انسانی می‌چرخد که تمدن پیچیده‌ای که خود آفریده، تهدیدش می‌کند. بااین‌حال نگاه عمیق او باعث شده که آثارش در هرزمانی همراهی مخاطب را برانگیزد. نخستین قصه‌ی کتاب «بازهم حکایت‌هایی...» با زایش آغاز و با سقوط بشر و پایان جهان به‌صورت خودکشی ناشی از نفهمیدن کلام یکدیگر پایان می‌پذیرد تا بازتاب نگاه بدبینانه او به برهوت دنیایی باشد که در آن همه‌چیز در معرض تخریب قرارگرفته است. او در آثارش به خطر جنگ، قدرت گرفتن نازیسم و فاشیسم و اقسام دیکتاتوری‌ها، تبعیض علیه اقلیت‌ها، نسل‌کشی، جزم‌اندیشی، خودمحوری و حماقت اشاره دارد. دنیای آشفته‌ای که تربر می‌سازد، فراواقعی است و هر رخدادی در آن محتمل است، افتادن آسمان روی زمین اگرچه امری تعجب‌آور است ولی رخ دادنی است. (ص ۸۵) تربر در این حکایات با زبانی موجز به تعمیق طنز در موقعیت می‌پردازد و درانتها با چرخشی ناگهانی مخاطب را غافلگیر می‌کند، آن را در خدمت نمایش بیهودگی و پوچی روابط آدم‌ها در دنیای مدرن قرار می‌دهد و به طنزی فلسفی می‌رسد تا بازتاب نگاه هستی شناسانه‌اش باشد. ازاین‌رو هر حکایت با یک نتیجه اخلاقی پایان می‌یابد که با چرخشی غافلگیرانه طنز اثر را کامل می‌کند و به آن ابعادی تازه می‌بخشد. در بسیاری از اوقات این نتیجه‌گیری‌های اخلاقی به گزین‌گویه‌هایی هجوآمیز پهلو می‌زند: ای مرد، سحرخیز و زودخسب باش تا کامروا و دولتمند و جوان‌مرگ شوی. (ص ۲۶) و یا: شاهراه افتخار دستکم به گور می‌انجامد اما شاهراه انجام‌وظیفه چه‌بسا به هیچ کجا ختم نشود. (ص ۷۵). گاهی نیز نتیجه‌گیری‌ها بعدی انتقادی دارند. در «میش در لباس گرگ» رقابت دو گوسفند را که پیام واحد اشتباهی را در کتاب‌هایشان درباره گرگ‌ها منتشر می‌کنند وسیله‌ای می‌کند تا در نتیجه‌گیری اخلاقی خود به‌نقد نویسندگانی بپردازد که حقیقت را قربانی مصلحت می‌کنند: دنبال حقیقت نباش، فقط بنویس. (ص ۴۵) گاهی نیز پیام اخلاقی زبانی جدی به خود می‌گیرد و از طنز تهی می‌شود: بال‌هایی را که خداوند به تو عطا کرده به کار بگیر، وگرنه هیچ‌چیز نمی‌تواند نجاتت بدهد. (ص ۶۷) او در این نتایج اخلاقی از مثل‌های عامیانه، جملات کتاب مقدس (انجیل) و نقل‌قول‌های معروف چهره‌های سیاسی و یا ادبی استفاده می‌کند، آن را تغییر می‌دهد، بازی‌های زبانی‌ای در آن خلق می‌کند و به اثر فرمی بینامتنی می‌دهد. مثلاً نتیجه اخلاقی حکایت «جغدی که خدای حیوانات بود» این جمله است: «بسیاری از مردم را بسیاری از اوقات می‌توان فریب داد.» که دستکاری‌شده این جمله معروف آبراهام لینکلن است: «می‌توانید گاهی همه مردم را فریب دهید و گاهی برخی از مردم را همواره فریب دهید ولی نمی‌توانید همه مردم را همواره فریب دهید.» (ص ۴۲)

البته گزین‌گویه‌ها و کنایه‌های هجو و یا طنزآمیز او تنها در نتایج اخلاقی حکایت‌ها خلاصه نمی‌شود و در متن نیز می‌آید تا لطف و ظرافت طنز عبارتی اثر را دوچندان کند: «فیلسوف یعنی کسی که به دنبال توجیه و تبیین‌های شکوهمندی برای پوچ و ناچیز بودن خودش است.» (ص ۱۶۹) یا: «هیچ‌کسی به‌اندازه فرد راست‌گو کفر مردم را بالا نمی‌آورد.» (ص ۱۷۹) یا وقتی در حکایتی می‌خواهد به خورده شدن اردک‌ها و غازها توسط روباه‌ها اشاره کند، با لحنی کنایی می‌گوید: «روباه‌ها به متمدن کردن اردک‌ها و غازها علاقه‌مند شده بودند.» (ص ۶۳)

مترجم تلاش کرده است که با هدف انتقال درست مفهوم اثر، ظرایف قلم و سبک نگارشی خاص تربر را حفظ و منعکس کند. کتاب با دیباچه‌ای همراه است که در آن ضمن برشمردن شگردهای نگارشی و نیز فرم و محتوای طنزهای تربر، مخاطب را با دشواری‌ها و ریزه‌کاری‌های ترجمه آثار این هنرمند بزرگ آمریکایی آشنا می‌کند.استفاده از بازی‌های زبانی و آوایی ازجمله جناس، توجه به جنبه‌های موسیقایی زبان و ارتباط آوای کلمات با پیام و معنی، ویژگی مهم ساختاری طنز تربر در این آثار است. می‌دانیم که ترجمه اثر طنز ازآنجاکه متکی بر انواع صنایع لفظی و بدیعی اعم از نقیضه، ایهام، ابهام، استعاره و کنایه است، کار مشکلی است و این امر در این اثر تربر (که متکی بر ساختار کلامی و نیز تضاد، کنایه، تشبیه، توصیف و دیگر شگردهای طنز عبارتی است) بیشتر خود را نشان می‌دهد، چراکه مترجم باید ضمن یافتن معادل همسنگ و هم‌وزن برای واژه‌ها، سبک زبانی نویسنده را حفظ کند و درعین‌حال به ایجاد فضای طنز در عبارات نیز توجه داشته باشد. تربر برای شخصیت‌ها گاهی هدفمند و معنادار و گاهی بی‌ارتباط با نام یا شخصیت، واژه می‌سازد و گاه قاعده هم‌نشینی کلمات را برهم می‌زند که مترجم کتاب حاضر برای نزدیک ساختن ذهن مخاطب ایرانی با زبان اثر، دست به واژه‌سازی معادل زده است که ساخت واژه‌هایی برای بازی‌های موشان (بازی‌های موشم و گله می‌برم نون بیار، گربه ببر و...) (ص ۹۷) از آن جمله است. مترجم برای موارد ترجمه ناپذیر مشابه‌هایی جستجو کرده تا مفهوم را برساند (ص ۲۶، فک و فلک). همچنین در مواردی عبارات و ضرب‌المثل‌های فارسی را جایگزین کرده و دست به معادل‌یابی زده تا به کمک درک مطلب بیاید. مثلاً در حکایت خرگوش و لاک‌پشت از قول خرگوش به لاک‌پشت می‌گوید: «با این پا و پاچین، می‌خواهی بروی چین و ماچین؟» همچنین ازآنجاکه تربر در این آثار به‌صورت کنایی و در قالب بازی‌های زبانی از ضرب‌المثل‌ها و نقل‌قول‌ها، اصطلاحات، عبارات قالبی، واژه‌های هم‌نشین و فرهنگ مردم استفاده کرده، دستیابی به ظرایف اثر با اکتفا به فرم ظاهری آن بدون شکافتن لایه‌های پنهان معنایی و مفهومی امکان‌پذیر نیست و این امر بر حساسیت ترجمه کتاب افزوده است. کتاب با پاورقی‌هایی درزمینه‌ی توضیح برخی ظرایفی از اثر همراه شده که ممکن است لطف آن در ترجمه خیلی در دست نیاید. این تلاش‌های مترجم باعث شده تا مخاطب به دنیای عجیب و شالوده شکن آثار تربر نزدیک‌تر شود و بتواند در غوغای دنیای آشفته‌ای که ترسیم می‌کند به عمق طنز تلخ روابط انسانی نقب بزند تا درنهایت هم‌آوا با نویسنده در حکایت: «ببری که فوت‌وفن‌های آدم‌ها را خوب بلد بود» نتیجه اخلاقی بگیرد که: «اگر مثل آدم‌ها زندگی کنید، کلکتان کنده است!»...

 

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST