آرمان ملی: صد سال از زادروز سیمین دانشور (اردیبهشت ۱۳۰۰)، نویسنده و مترجم سرشناس و پیشرو ادبیات داستانی معاصر ما میگذرد. او تنها نویسنده زن در میان نویسندگان نسل اول ایران بود و از این حیث، میتوان او را آغازگر مسیری تاریخی در ادبیات داستانی و جریان ادبیات زنان دانست؛ جریانی که حاصلش را میتوان در آثار قابل تامل برخی از نویسندگان زن همعصر خودمان بهوضوح دید. فرشته نوبخت، نویسنده و منتقد ادبی با اشاره به آثار دانشور؛ خصوصا رمان ماندگار «سووشون» میگوید: «سیمین دانشور، سنگ بنای گرانقدری را میگذارد برای ادبیاتی که بعدها زنان خلق میکنند...»
تاریخ داستاننویسی مدرن ایران با ۸نویسنده شناختهشده و تاثیرگذار آغاز میشود که سیمین دانشور یکی از آنهاست. آثار دانشور به عنوان آثار تنها نویسنده زن از نسل اول داستاننویسی ایران، چه تفاوتها و تمایزهایی با نویسندگان همعصر خود دارد؟
جواب این سوال را هوشنگ گلشیری در «جدال نقش با نقاش» به خوبی میدهد. سیمین دانشور نه تنها اولین زن نویسنده از نسلِ اول داستاننویسی در ایران بود؛ بلکه شاید بتوانیم بگوییم که اولین نویسندهای بود که به معنای واقعی رمان نوشت. «سووشون» در مقایسه با رماننویسان همنسل دانشور، اثری ساختمند و بسیار جدی بود. لایههای اجتماعی و تاریخی داشت و حرفهای مهمی میزد و از همه مهمتر اینکه قصهگو بود. آن را مقایسه کنید با «شوهر آهوخانم.» ضمن اینکه زبان بسیار ساده و روانی داشت که به راحتی مخاطب با آن رابطه برقرار میکرد. حتی رویکردی که دانشور به تاریخ و مسائل روز جامعه در «سووشون» دارد، قبل از خودش بیسابقه است و در عین حال بسیار جلوتر از زمانه خودش قرار میگیرد. به نظر میرسد سیمین دانشور، سنگ بنای گرانقدری را میگذارد برای ادبیاتی که بعدها زنان خلق میکنند.
جایگاه نگاه زنانـــه به مسائل و دغدغههای روز جامعه در آثار سیمین دانشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
سیمین دانشور، به طور مشخصی درباره زنان و مسائل آنها مینوشت. نگاه معاصر و تاریخی جامعه به زنان را به داستانهایش میکشانید و در این کار صرفا آینهوار و بازتابی عمل نمیکرد؛ بلکه نگاهی انتقادی هم داشت و بنابراین شخصیتهای زنی که میآفرید، تصاویر روشنی از سیمای زنان را ارائه میدادند. خوب که نگاه کنیم حتی کاراکترهای مرد داستانهای سیمین هم از این نظر به تکامل قابل توجهی رسیدهاند. هنوز میتوانیم درباره «یوسف» و نوع شخصیتپردازی او که در عمق خودش هم تاریخ و هم اسطوره را روایت میکند و در عین حال به نوعی بیان دغدغههای روز جامعه است حرف بزنیم. واقعا شاهکار است. این بازنمایی، صرفا متاثر از شرایط خاص اجتماعی و معاصر سیمین نبود؛ بلکه بیشتر از هر چیزی برآمده از دغدغههایی بود که او را از دسته بندیهای معمول و رایج متمایز میکرد. اگر بخواهم باز مثال بزنم، این موضوع را میتوانیم در مجموعه داستان «به کی سلام کنم؟» به خوبی ببینیم. در داستانهای این مجموعه، بازتابهایی از اندیشههای زنانه را میبینیم که اگرچه جامعه در پدید آمدن آنها نقش داشته، اما ریشه اصلی آنها عمیقتر و حتی پیچیدهتر است. من عمدا از به کار بردن اصطلاح روانشناختی پرهیز میکنم در اینجا. چون به نظرم موضوع را تقلیل میدهد. ولی شاید «هستیشناختی» بتواند اصطلاح مناسبتری باشد برای اینکه بفهمیم نگاه سیمین به مسائل روز جامعه چگونه بوده. برای همین است که هنوز هم شخصیتهایی که او خلق کرده، به روز هستند با وجود آنکه از شرایط بیرونی جامعهای میگفتند که او از آن مینوشت. از نظر دغدغههای روز جامعه، درستش این است که بگوییم دانشور همواره به دنبال برملا کردن نگاه جامعه و زمانه خودش نسبت به زن بود.
سووشون، مهمترین اثر دانشور و از پرفروشترین آثار ادبیات داستانی ایران است. دلیل ماندگاری این اثر و استقبال از آن در نسلهای بعدی را چه میدانید؟
سوال بسیار خوبی است ولی جواب دادن طوری که حق مطلب ادا شود، نیاز به فرصت بیشتری دارد. البته کار هم روی اثر زیاد شده است و همینطور که شما میفرمایید جزء آثاری بوده که همواره مورد توجه قرار داشته. ولی خیلی خلاصه بخواهم بگویم، دلیل اینکه «سووشون» در حافظه ادبیات ما مانده و هنوز خوانده میشود و اثر بسیار مهمی تلقی میشود، صداقت دانشور به عنوان هنرمند در خلق اثرش است. این موضوع خیلی فراتر از این میرود که بخواهیم بگوییم، «سووشون» ماندگار شده، چون مثلا آنگونه که گلشیری میگوید، رمان خوشساختی است. یا تخیل قوی و خوبی در آن بهکار رفته است. یا مثلا داستان اثرگذاری دارد. من غالبا با این نوع استدلال که خیلی هم مرسوم است درباره آثار ادبی، مشکل دارم. اینها البته هست. اما آنچه از همــه اینها مهمتر است، صداقت دانشور در روایت «سووشون» است؛صداقتی که باعث شده این رمان از یک طرف اثری واقعگرایانه باشد و جذابیتهای خودش را داشته باشد؛ و از طرف دیگر ابعادی تمثیلی و کهنالگویی داشته باشد که تخیل مخاطب را فعالانه درگیر میکند. این دلیل دوم، هر اثری را میتواند از فراموش شدن نجات بدهد و به نظرم اینجا چیزی که به سیمین دانشور خیلی کمک کرده، دانش عمیق و تسلط فوقالعادهاش به متون کلاسیک و ادبیات شرقی است.
سیمین دانشور در خانوادهای مرفه و در شرایطی که اغلب مــردم در آن روزگار از آن بیبهره بودهاند رشد کرد. در مدرسهای ممتاز تحصیل کرد، دکتری زبان و ادبیات فارسی را از دانشگاه تهران کسب کرد و برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و جلال آل احمد را برای ازدواج انتخاب کرد. سبک زندگی، تجربیات شخصی و زندگی با جلال چه تاثیری در داستانهای او داشت؟
بله اینها بود، میدانیم که پدر سیمین پزشک معروفی بوده و مادر فرهیخته و تحصیلکردهای داشته که مدیر یک هنرستان بودهاند. خوب درس خوانده و با مردی تحصیلکرده ازدواج کرده و به قول شما در رفاه بوده است. ولی توجه داشته باشید که سیمین یک اندوه بسیار عمیقی هم داشت که مربوط به درد سترونی او بود. زنی که نمیتوانست به رغم علاقهاش فرزندی را در بطن خودش بپروراند و این شاید مهمترین وجهی است که بایستی در نظر گرفته شود، وقتی میخواهیم از تجربیات شخصی سیمین حرف بزنیم و اینکه زندگی شخصیاش چه تاثیری در خلق داستانهای او داشته است باید این نکته را در نظر بگیریم. به نظر من رد پای رویکردهای هستیشناختی که خیلی هم جدی و پررنگ هستند در آثار سیمین را باید در همین موضوع جست. اگر بخواهم مقایسهای کنم؛ مثلا جلال هم در «سنگی بر گوری» سعی میکند به چنین نگاهی دست بیابد ولی میبینیم که فراتر از گفتن «این بود» و «این شد» نمیرود. در حالیکه سیمین با جهانهایی که میساخت حرفهای عمیقش را میزد. نکته مهم بعدی هم همین شخصیت و خلقوخوی جلال است به عنوان مردی که دیدگاههای خاصی داشته و چنانکه اشاره کردم میشود آنها را در «سنگی بر گوری» دید. جلال مردی سنتی و بسیار مقتدر بوده و خودش نیز این موضوع را به نوعی اقرار میکند. در نامههایی که آنها به یکدیگر مینوشتند و در گفتوگوهای سیمین و بهخصوص در کتابی که سیمین درباره جلال نوشته، این مسأله به شکلهای مختلفی بیان میشود. حتی دوستان نزدیک جلال، یا افرادی که به نوعی با آنها در رابطه بودند، مانند گلستان و گلشیری روی این حقیقت به وضوح انگشت گذاشتهاند. به هر حال تجربیات سیمین به عنوان یک نویسنده برآیندی از همه اینها بوده و نمیتوانیم تنها بخشهایی را پررنگ ببینیم.
با توجه به آنچه درباره شرایط و ویژگیهای زندگی دانشور گفته شد، به نظر شما آیا آثار سیمین دانشور در تناسب با این فضا رشد و پیشرفت داشته است؟
بررسی اینکه بازتاب شرایط جامعه در آثار خانم دانشور در زمانهای مختلف به چه شکلی بوده است و پیدا کردن نشانههای بیرونی و انطباق آن با جزئیات و لایههای روایت داستانها، قطعا یک ضرورت پژوهشی گسترده و جذاب است. اما چون میفرمایید نظر شخصی من چیست، عرض میکنم که بله، به طور کلی معتقدم آثار دانشور کاملا در تناسب با زمانــهای است که خلــــــق شدهاند. با اینحال به نظرم همه آثاری که دانشور بعد از «سووشـون» مینویســد، به نحــوی در سایه عظمت و جذابیتهای «سووشون» قرار میگیرند و حتی با بیتوجهی روبهرو میشوند. «جزیره سرگردانی» یکی از این آثار است. در نسبت با «سووشون» و حتی تا حدودی همسنگ با آن قرار میگیرد. توجه دانشور به مسائل روز جامعه خود در این رمان، زمینهای بسیار درخشان و قابل تامل را پدید آورده تا نویسنده با توجه به شرایط تاریخی ایران پیش از انقلاب اسلامی، به بررسی تحولات پس از انقلاب بپردازد و در قالب روایتی اثرگذار، نقدی جامعهشناختی را نیز پیش بکشد. اینطور که نگاه میکنیم به آثار او، نوعی تحرک را میبینیم که مستقل و جدا از زمان نیست. ضمن اینکه تحولات فکری نویسنده را نیز بازتاب میدهد.
دانشور در آمریکا داستاننویسی را نزد والاس استگنر، نویسنده شناختهشده آمریکایی آموخت. آیا میتوان تاثیر این آموختهها را در داستانهای دانشور دید و تمایزی میان داستانهای او قبل و بعد از این تجربه قائل شد؟
حتما بیتاثیر نبوده است چون قبل از اینکه دانشور نزد استگنر دوره ببیند، تنها چند داستان کوتاه نوشته بود. ولی من تاثیر شناختی را که دانشور از ادبیات کلاسیک خودمان داشته و همینطور تحصیلاتی که در زمینه ادبیات داشته و از همه مهمتر جهانبینی خاصش را بیشتر میدانم. در واقع و همانطور که گفتم، تسلط دانشور به ادبیات و شناخت او از ساختمان قصه با بینش خاصی آمیخته است که بخشی از آن مربوط به هویت زنانهاش بوده و زیست خاص و تجربیاتش و بخشی هم متاثر از زمانه و جامعه. «والاس استگنر» نویسنده شهیر آمریکایی شاید در گسترش شناخت دانشور نسبت به ادبیات نقش بیشتری داشته تا نوشتن داستانهای او.
نسبت سیمین دانشور و آثارش با جریانهای روشنفکری و کنشگر دوران فعالیتش را چگونه ارزیابی میکنید؟
تصور من این است که دانشور، خیلی با جریانهای روشنفکری و کنشگریهای زمانه خودش همراه نمیشود. در واقع آنقدر که او در آثارش به روز است، شاید در زندگی واقعی این گونه عمل نمیکند. از طرفی این را از هوشمندی او میدانم و به نظرم انتخابی آگاهانه بوده است. اگر بخواهم ارزیابی داشته باشم، سیمین دانشور این کنشگری را در آثارش و داستانهایی که مینویسد اجرا میکند تا در زندگی اجتماعیاش. در واقع آن را در قالب هنر تحقق میبخشد. درست عکس جلال که کنشگریهای اجتماعیاش بر آثاری که خلق میکرده غالب بوده؛ و جالب است که خودش هم در کتاب «غروب جلال» به نوعی این مسأله را توضیح میدهد و میگوید که جلال شکل آثارش بود و احتمالا خود سیمین هم به همین ترتیب، شبیه آثارش بود و ترجیح میداد که قصه بنویسد. چند سال پیش نامه بلندی از ابراهیم گلستان خطاب به سیمین دانشور منتشر شد که بهانهای شد برای طرح همین مسأله که شما میفرمایید. اینکه سیمین هیچ پاسخی به آن نامه مفصل نمیدهد و گویی تشخیص میدهد که آنچه بیان شده بایستی در همان متن بماند و متن خودش حرف بزند با بیرون از خودش. من حتی این نوع رفتار را در گفتوگوهایی که با سیمین شده هم دیدهام. یک گفتوگوی بلندی گلشیری با سیمین دارد که آنجا حس میکنید چندان با گلشیری در برخی مسائل موافق نیست؛ اما اصراری هم به درگیر شدن با او و جدالهای کلامی و معمول روشنفکری را ندارد. با اینحال معتقدم عمیقترین نسبت را سیمین به شیوه خود با جریانهای زمانه خودش دارد و گواهش این است که هرگز و در هیچ دورهای نادیده گرفته نشده، یا تاثیرش انکار نشده است.
جریان نویسندگی زنان در ایران افت و خیزهای بسیاری داشته است، شما این تغییر و تحولات را چگونه ارزیابی میکنید؟ به نظر شما داستانهای نویسندگان زن امروز تا چه اندازه در ادامه مسیر داستاننویسی دانشور قرار دارد؟
خب، من همیشه خوشبین بودهام. این خوشبینی تاریخی نیست و بیشتر ناشی از باور من به اراده است. به نظر من زنان ما با توجه به شرایط و اوضاع زمانه، حرکت کردهاند. مثلا دو دهه هفتاد و نود شمسی واقعا، تحولات شگفت و خوبی را زنان نویسنده رقم زدهاند و حتی بسیار تاثیرگذار بودند. اما شاید دهه نود این جریان با افت چشمگیری روبهرو بوده است که بایستی دلایل آن عمیقتر بررسی شود، اما در یک چشمانداز کلی، این افت مختص زنان هم نبوده و در کل میشود گفت ادبیات ما در این ده سال، با چرخشی مواجه بود. نمیخواهم بگویم رکود یا عقبگرد. واقعا اینها نیست. اما شاید بشود گفت ادبیات با یک وقفه روبهرو شده است. شاید هم این وقفه، نوید شروعی تازه است. باید امیدوارانه منتظر ماند و دید. آینده حرفهای مهمی را خواهد گفت.