کد مطلب: ۳۰۲۸۲
تاریخ انتشار: شنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۱

هدف امام حسین(ع) از حرکت به سوی کوفه

علی‌رضا روشنایی

اعتماد: کربلا و عاشورا، رصدگاه همه عظمت‌ها و فضیلت‌ها و آنگونه که مفسر بزرگ عاشورا حضرت زینب کبری سلام‌الله‌علیها فرمود جایگاه و پایگاه همه زیبایی‌هاست. کربلا به تعداد چشم‌های بصیر، فرصت تماشا و تفسیر دارد. به میزان ضربان قلب‌های سالک و راه‌شناس مجال عشق ورزیدن و به اندازه همه بال‌های پروازگر؛ آسمان پرواز، به ذهن و اندیشه و جان انسان می‌بخشد.

جاودانگی نهضت عاشورا
جاودانگی و عوامل بقای نهضت عاشورا، تصادفی نیست؛ بلکه یکی از اساسی‌ترین نیازهای بشری است. رخدادهای مهم زندگی بشر پس از مدت‌زمانی به فراموشی سپرده و در صفحات تاریخ مدفون می‌شود  ولی نهضت عاشورای حسینی نه‌تنها کمرنگ و بی‌فروغ نمی‌شود بلکه هر روز جلوه بیشتری می‌یابد. با استعانت و تمسک جستن به سراج منیر و مصباح هدایت، انسان‌ها را از ظلمات و گمراهی می‌رهاند و در میانه دوراهی‌ها، راه درست و مبتنی بر آزادی و آزادگی را بر انسان نمایان می‌سازد. همین حاجت موجب شده است بشریت در طول تاریخ در تفحص پدیده‌ای باشد که با شور الهی گذر از موانع را تا پای جان پیگیری کند. بازتولید این نیاز، یافتن واقعیت‌های تاریخی یا مبتنی بر پندار است که در میان اقوام بشر مشاهده می‌شود. متعالی‌ترین، شفاف‌ترین، تاریخی‌ترین و شکوهمندترین نوع از این پدیده‌ها عاشورای سال ۶۱ه.ق است؛ البته بشریت پیش از این واقعه شگرف، با پدیده‌های مشابه دیگری نیز مواجه بوده و از آن الهام پذیرفته است.

هدف قیام امام حسین(ع) 
کم‌دقتی در پاسداشت و تکریم عاشورای بزرگ امام حسین(ع) ممکن است این گوهر راهنما را در دیده و دل جامعه اسلامی کدر و واقعیت‌های آن را وهم‌آلود، اساطیری و حتی غیر عقلایی سازد. باید قیام امام حسین(ع) را به حدی وسیع دانست که عاجز بود آن را در قید و بند چند جمله یا عبارت خلاصه کرد و گفت: هدف الهی از قیام خونین عاشورا به وسعت عظمت آن ایجاد تحوّل عظیم در تاریخ بشریت بود.
هدف یا اهداف امام حسین علیه‌السلام در نهضت عاشورا یکی از مسائل مهمی است که با تلاش و تکاپو برای شناخت و تحلیل آن، از قرن پنجم هجری به این‌سو، کم‌وبیش و به‌صورت ضمنی، همواره موردتوجه پژوهشگران و عالمان شیعه بوده است. در جهان عرب، بحث درباره اهداف امام رایج نشده است؛ لیکن در ایران، بحث در این باره، به‌صورت جدی، با کتاب شهید جاوید (1349ش)، متداول شد. شناخت این اهداف، نخست، در الگوگیری و دوم، در تحلیل رفتار امام حسین و یارانش، نقش اساسی دارد. معمولا هنگامی که از اهداف آن حضرت سخن به میان می‌آید، اموری چون احقاق حق، امربه‌معروف، نهی‌ازمنکر، ابطال باطل، برپایی عدالت، احیای سنت و اماته بدعت به یاد می‌آید؛ یعنی مسائلی که در سخنان خود امام حسین علیه‌السلام بدان تصریح شده است. اینها اهداف درجه اول امام است و در آنها هیچ اختلافی نیست. 

برنامه امام حسین در هجرت‌شان از مدینه
بلکه آنچه مورد اختلاف در بین علما و اندیشمندان واقع شده است اهداف درجه دوم امام یا به تعبیری برنامه امام است. یعنی هدف امام در هجرت از مدینه به مکه، و از آنجا به کوفه چه بوده؛ آیا امام حسین(ع) برای برپایی حکومت به کوفه رفتند یا واقف به شهادت‌شان بودند و برای شهادت در راه خدا همراه با خانواده رهسپار کوفه شدند؟  باید توجه داشت که عدم شناخت محل نزاع از هدف امام باعث خلط میان برخی مسائل شده است: 
۱- اشتباه اول: برخی میان علم امام به شهادتش که تردیدی در آن نیست، با علم امام به زمان شهادتش (عاشورای ۶۱)، خلط می‌کنند.
۲- اشتباه دوم: عده‌ای که مبنای خودشان را که باید میان علم امام و قصد امام تفکیک قائل شد، نادیده می‌گیرند و دلایل تشکیل حکومت را نمی‌پذیرند.
۳- اشتباه سوم: میان هدف امام و برنامه‌اش، تفکیک قائل نمی‌شوند.
۴- اشتباه چهار: میان هدف امام و نتیجه قیامش، تفکیک قائل نمی‌شوند.
می‌توانیم بر اساس استقرا، هشت نظریه درباره هدف آن حضرت بیان کنیم: 
۱- امتناع از بیعت (دفاع) 
 ۲- حکومت ـ شهادت
 ۳- شهادت عرفانی
 ۴- شهادت تکلیفی
 ۵- شهادت فدیه‌ای
 ۶- شهادت سیاسی
 ۷- تشکیل حکومت
 ۸- قیام برای حکومت با علم شهادت (نظریه جمع) 
حال هر کدام از موارد فوق را بررسی می‌کنیم 

امتناع از بیعت (دفاع) 
عده‌ای همچون شیخ علی‌پناه اشتهاردی حرکت امام حسین علیه‌السلام از مدینه به مکه و از آنجا به طرف کوفه را به قصد قیام و پیکار با دشمن نمی‌دانند، بلکه می‌گویند برای حفظ جان امام بوده است. این عده معتقدند که آن حضرت غیر از خودداری از بیعت هدفی دیگر نداشته و لذا اقدام آن حضرت را نه قیام که فقط دفاع باید خواند. 

حکومت ـ شهادت
شیخ جعفر شوشتری در کتاب الخصایص‌الحسینیه می‌گوید امام حسین علیه‌السلام مامور به دو جهاد بود: جهاد عام، به منظور پیروزی و غلبه بر دشمن و جهاد خاص، برای شهادت خودش. در جایی دیگر در همین کتاب می‌گوید امام حسین دو تکلیف داشت: تکلیف واقعی، استقبال از مرگ بود و تکلیف ظاهرش رفتن به کوفه.  جهاد عام: هنگامی که امام حبیب بن مظاهر را فرستاد تا برایش یاورانی از طایفه بنی‌اسد بیاورد. اما پس از اینکه از یار و یاور مایوس شد، دانست که آن جهادی که به منظور غلبه بر دشمنان است از او ساقط شده و تکلیفش جهاد خاص است. برخی از نوشته‌های استاد مطهری برمی‌آید که وی هدف امام حسین علیه‌السلام را «مرحله‌ای» می‌داند که در مرحله نخست، قصد تشکیل حکومت داشت؛ ولی پس از رسیدن خبر کشته‌شدن مسلم به امام علیه‌السلام قصد او شهادت بود: چراکه خطبه‌های امام حسین(ع) و بعدازاین که ایشان از نصرت مردم کوفه مایوس شدند و معلوم می‌شود که دیگر کوفه در اختیار پسر زیاد قرار گرفته و مسلم کشته شده، داغ‌تر می‌شود؟ ... اینها نشان می‌دهد که اباعبدالله، خونین شدن این صحنه را می‌خواست و بلکه خودش آن را رنگ‌آمیزی می‌کرد. دیدگاه بزرگانی، از جمله آیه‌الله محمد فاضل و آیه‌الله شهاب‌الدین اشراقی مبتنی بر این است که می‌گویند: ظاهر امر، تشکیل حکومت و باطن امر، استقبال از شهادت بود.

شهادت عرفانی
مساله «شهادت عرفانی» تفسیری غیر اجتماعی و غیرسیاسی، بلکه سیاست‌زدایانه، از قیام امام حسین علیه‌السلام است. نخستین کسی که چنین تفسیری از قیام آن حضرت ارایه کرد، سید ابن طاووس است. وی در سرآغاز کتابش الملهوف این مطلب را آورده است: 
هنگامی که اولیای خداوند پی می‌برند که زندگی‌شان در این دنیا مانع پیروی از خداوند است و ماندن‌شان در این دنیا، میان ایشان و بخشش‌های خداوند حائل است، جامه ماندن را از تن برمی‌کنند و درهای لقای خداوند را می‌کوبند و در طلب این رستگاری، با بذل جان و دل، خود را در معرض شمشیرها و نیزه‌ها قراردادن، لذت می‌برند. اینچنین بود که اهل طفوف (امام حسین و یارانش) قیام کردند؛ تا آنجا که برای جانبازی از یکدیگر پیشی می‌گرفتند و جان‌های‌شان را آماج نیزه‌ها و شمشیرها قرار می‌دادند. 

شهادت تکلیفی
محمدحسن نجفی معروف به صاحب جواهر و قائلان به این نظریه می‌گویند که خداوند مقرر کرده بود که امام حسین علیه‌السلام به شهادت برسد و آن حضرت برای عمل به این تکلیف که فقط برای او و همراهانش مقرر شده بود و علت آن نامعلوم است، به کربلا رفت.
 شهادت فدیه‌ای
ملا مهدی نراقی در کتاب مُحْرِقُ القُلوب (سوزاننده دل‌ها) توسط ملا مهدی نراقی این قول را دارد. شهادت فدیه‌ای، به نظریه مسیحیان درباره مصلوب شدن عیسی علیه‌السلام بی‌شباهت نیست، یعنی همان‌گونه که عیسی تن به صلیب داد تا فدای گناهان انسان‌ها شود، امام حسین علیه‌السلام به شهادت رسید تا گناهان امت را بشوید و شفیع‌شان شود. این تفسیر، تفسیر مسیحی از قیام حسین علیه‌السلام است.
گذشت که قائلان نظریه شهادت عرفانی گفتند امام قصد شهادت کرد تا خود به درجات معنوی نایل شود. اما نظریه شهادت فدیه‌ای برعکس آن است. امام به شهادت رسید تا گنهکاران را شفاعت کند و آنها را به درجات معنوی برساند. این نظریه در تعزیه‌نامه‌ها فراوان آمده و مدتی جزو باورهای رایج مردم بوده است.

شهادت سیاسی
مشهورترین تفسیر از هدف امام حسین علیه‌السلام نظریه شهادت سیاسی است. امروزه در کتاب‌ها و سخنرانی‌ها همواره این نظریه تبیین و تبلیغ می‌شود. تفسیر فوق در واقع تحلیل سیاسی از قیام امام حسین(ع) است و برخاسته از اسلام سیاسی پس از اینکه مسلمانان در عصر حاضر به اسلام انقلابی رسیدند و ابعاد سیاسی دین در نگاه آنان برجسته شد، این نظریه نیز از درون آن استخراج شد.
طرفداران این نظریه بزرگانی همچون سید هبه‌الدین شهرستانی، کتاب نهضه‌الحسین علیه‌السلام، دکتر محمدابراهیم آیتی، بررسی تاریخ عاشورا و شهید هاشمی‌نژاد، کتاب درسی که حسین به انسان‌ها آموخت علامه سید مرتضی عسکری و دکتر علی شریعتی، کتاب حسین وارث آدم را می‌توان نام برد.
دکتر علی شریعتی یکی از معتقدان به این اندیشه می‌گوید: ... در برابر همه جمعیت حجاج که از سراسر کشورهای اسلامی آمده‌اند، اعلام می‌کند که: من به سوی مرگ می‌روم: «خُطّ الْموْتُ علی وُلْدِ آدم مخطّ الْقلادهِ علی جیدِ الْفتاهِ،؛ مرگ برای فرزندان آدم، همانند گردنبند بر گردن دختران است». کسی که می‌خواهد قیام سیاسی بکند، اینگونه سخن نمی‌گوید. می‌گوید: می‌زنیم، می‌کشیم، پیروز می‌شویم، دشمن را نابود می‌کنیم؛ اما حسین .... دکتر شریعتی، همچنین به دو گونه شهادت در اسلام، اعتقاد دارد: 
اساسا در اسلام شهادت یک حکم مستقل است، مانند: صلوه، صیام، جهاد، درحالی که به نظر عموم شهادت برای مجاهد در راه دین، یک حالت و یک سرنوشت است ... اما آنچه را من به عنوان یک اصل در کنار جهاد، نه در ادامه جهاد و نه به عنوان درجه‌ای که مجاهد ... پیدا می‌کند، مطرح می‌کنم. شهادت خاصی است که حسین علیه‌السلام مظهر آن است ... شهادت، مرگی نیست که دشمن ما بر مجاهد، تحمیل کند، شهادت مرگ دلخواهی است که مجاهد با همه آگاهی ... خود انتخاب می‌کند.

شهادت حمزه‌ای و شهادت حسینی
شریعتی بر آن است که دو گونه شهادت وجود دارد: شهادت حمزه‌ای و شهادت حسینی. می‌گوید: 
شهادت حمزه‌ای عبارت است از کشته‌شدن مردی که آهنگ کشتن دشمن کرده است ... اما شهادت حسینی کشته‌شدن مردی است که خود برای کشته‌شدن خویش قیام کرده است. بر پایه این نظریه گاه باید جهاد کرد و گاه باید به استقبال شهادت رفت. هنگامی که قدرت هست، باید به جهاد پرداخت، اما هنگامی که هیچ قدرتی نیست و ظلمی سهمگین حاکم است، باید با استقبال از شهادت به مبارزه پرداخت. امام حسین(ع)چنین کرد و می‌خواست با شهادت خود دشمن را رسوا و محکوم کند: 
«حسین را نگاه کنید که زندگی‌اش را رها می‌کند و برمی‌خیزد تا بمیرد زیرا جز این، سلاحی برای مبارزه و برای رسوا کردن دشمن ندارد. می‌داند که اگر نمی‌تواند دشمن را بشکند، لااقل می‌تواند به این وسیله رسوا کند. اگر نمی‌تواند قدرت حاکم را مغلوب سازد، آن را محکوم کند. او که یک انسان تنهای بی‌سلاح و بی‌توان است و درعین‌حال مسوول جهاد، جز انتخاب مرگ سرخ خویش، سلاحی و چاره‌ای ندارد.»
تحلیل دکتر شریعتی از قیام امام حسین(ع) و تقسیم شهادت به دو گونه، مانند تحلیل آیت‌الله کمره‌ای از قیام آن حضرت و تقسیم جهاد به دو گونه است. وی در ضمن ترجمه اصول کافی و نیز در ضمن ترجمه نفس‌المهموم، تحلیلی از قیام امام به دست داده که جالب‌توجه است، ولی عجیب اینکه بدان توجه نشده و لای این دو کتاب مدفون مانده است.

 تشکیل حکومت
برخی از عالمان بزرگ شیعه، مانند شیخ مفید و سید مرتضی و نیز برخی از عالمان معاصر علی بن عبدالله بحرانی ستری (1319ق)، قامعه اهل الباطل بدفع شبهات المجادل، محمد علی خلیلی، سیدالشهدا و فاجعه کربلا، مرحوم نعمت‌الله صالحی نجف‌آبادی در کتاب شهید جاوید بر این عقیده‌اند که امام حسین(ع) به قصد تشکیل حکومت، قیام کرد و هدف او شهادت در کربلا نبود که اتفاق افتاد، بلکه پیروزی در کوفه بود که اتفاق نیفتاد. آنها چنین باور دارند که امام حسین(ع)، نخست برای امتناع از بیعت با یزید بن معاویه، از مدینه به سوی مکه حرکت کرد و آن‌گاه که مسلم‌بن‌عقیل، حمایت مردم کوفه را به وی گزارش داد، به قصد تشکیل حکومت و احیای سنت پیامبر خدا به سوی کوفه حرکت کرد. 

نظر شیخ مفید درباره قیام امام حسین(ع) 
شیخ مفید، در المسائل العکبریه، ضمن سوال و جوابی، هدف امام را مانند همه مجاهدان، پیروزی و مغلوب ساختن دشمن می‌داند: چرا حسین بن علی علیهماالسلام به کوفه رفت، درحالی که می‌دانست کوفیان، او را تنها می‌گذارند و کمکش نمی‌کنند و او در این سفر کشته می‌شود؟ 
اما اینکه حسین علیه‌السلام می‌دانست که کوفیان، او را تنها می‌گذارند، علم قطعی به آن نداریم؛ زیرا نه دلیل عقلی، و نه نقلی برای آن هست.
 (المسائل العکبریه: ص 69-71، بحارالانوار: ج ۴۲ ص ۲۵۷-۲۵۸) 
نکته قابل‌تامل این است که در نظریه هفتم مرحوم نعمت‌الله صالحی نجف‌آبادی در کتاب شهید جاوید اعتقاد دارد امام حسین(ع) برای تشکیل حکومت قیام کرد ولی علم امام به جزییات را منکر شده است.

قیام برای حکومت با علم به شهادت
(نظریه جمع) 
برخی از عالمان بزرگ شیعه، مانند علامه مجلسی و شاگردش سید نعمت‌الله جزایری و نیز برخی از عالمان معاصر آیت‌الله سید علی خامنه‌ای، آیت‌الله مکارم شیرازی و مرحوم آیت‌الله ابراهیم امینی بر این عقیده‌اند. اما نخستین کسی که چنین تفسیری از قیام آن حضرت مطرح کرد، علامه مجلسی در کتاب رساله حکمت شهادت امام حسین علیه‌السلام است. وی هدف امام را این‌طور بیان می‌کند؛ امام درحالی که علم به شهادتش در سفر سال ۶۱ هجری داشت، برای تشکیل حکومت قیام کرد و در این مسیر و هدف به شهادت نایل شد.

در نقد کتاب «عاشوراشناسی»
در همین زمینه اشکالی که دکتر سعید طاووسی به کتاب «عاشوراشناسی» - نشر نی - استاد محمد اسفندیاری وارد می‌کند، قابل‌تامل است. ایشان می‌گوید که کتاب «عاشوراشناسی» فاقد تفکیک مثبتان و منکران علم امام به جزییات شهادتش از میان قائلان به نظریه حکومت است بنابراین با این اشکال تعداد اهداف را به هشت مورد رساندیم.
از میان نظریات ارایه‌شده، مهم‌ترین آنها، نظریه حکومت و شهادت است.  موضوع مورد اختلاف را با عنایت به این دو نظریه، می‌توان اینچنین تقریر کرد. 
سوال: آیا خروج امام از مکه به طرف کوفه، به هدف تشکیل حکومت بود، یا اینکه امام می‌دانست در همین سفر به درجه شهادت نایل می‌شود و با علم به شهادت، یا به قصد شهادت، به طرف کوفه رفت؟
 به‌عبارت‌دیگر، آیا امام می‌خواست به کوفه برود و ممکن نشد یا می‌دانست در روز عاشورا در کربلا به شهادت می‌رسد.
سه جواب برای این سوال مطرح شده است. 
۱. اکثریت امروزه معتقدند: امام هدفی جز شهادت نداشت. (تعبیر به نظریه شهادت محض یا قیام استشهادی).
۲. اقلیت امروزه معتقدند: امام به قصد تشکیل حکومت قیام کرد و در هجرت از مکه به طرف کوفه، هدفی جز پیروزی نداشت؛ هرچند به‌صورت کلی می‌دانست که سرانجام به شهادت می‌رسد. (تعبیر به نظریه تشکیل حکومت).
۳.برخی دیگر معتقدند: امام علم به زمان شهادتش داشت، ولی قصد شهادت نداشت، بلکه قصد تشکیل حکومت داشت. (به نظر این دسته باید میان علم امام و قصد امام تفکیک قائل شد).
استاد محمد اسفندیاری در کتاب عاشوراشناسی می‌گوید. باور این اعتقاد این است که حضرت در پی تشکیل حکومت بود، اما می‌دانست که این خواسته، برآورده نمی‌شود و به شهادت می‌رسد. ازآنجایی‌که این نظریه بینابین دو نظریه فوق است، می‌توان از آن به نظریه جمع یاد کرد.

شهادت؛ هدف یا نتیجه حرکت امام حسین(ع)؟ 
اگر پرسیده شود شهادت می‌تواند هدف باشد یا خیر؟ بعضی از محققان و عاشوراپژوهان همانند مولف کتاب عاشوراشناسی این مطلب را رد خواهند کرد و خواهند گفت: اصلا شهادت هدف نیست، بلکه شهادت نتیجه است. با اعتقاد به این نگاه که شهادت هدف نیست، به‌راحتی نظرات شهادت مورد نقد قرار می‌گیرد.
طرفداران نظریه جمع در کتاب عاشوراشناسی برآنند که امام حسین(ع) می‌دانست در بعد از ظهر دهم محرم سال ۶۱ در سرزمین کربلا به شهادت می‌رسد. اما این علم و اساسا علم غیب امام معصوم، تاثیری در عمل ندارد و تکلیف‌آور نیست و امام نمی‌تواند آن را مبنای تصمیم و عمل قرار دهد. امام موظف است به عملی که از طریق عادی و با شواهد و قراین به دست می‌آورد، عمل کند.  اما در جواب به این پاسخ که شهادت هدف نیست بلکه نتیجه است، این سوال پیش می‌آید که اگر هدف امام شهادت نبوده پس چه بوده است؟ 
آنها در جواب خواهند گفت، حکومت بوده است زیرا امام حسین علیه‌السلام در سخنانی متعدد، به موضوع حکومت و حقانیت خویش برای آن و صلاحیت نداشتن یزید تصریح کرده است؛ بنابراین قیام آن حضرت باید برای اعاده حکومت باشد؛ نه اینکه با شهادت خویش آن را به غاصب این مقام واگذار کند و او را آسوده‌خاطر سازد که مدعی ازمیان‌رفته است. 
طبق این تفکر که هدف امام حکومت بوده است. دوباره با مشکلی مواجه می‌شویم و آن اینکه با علم به شهادت نه قصد شهادت چطور امام می‌توانست از حکومت دفاع کند. دو پاسخ به این سوال داده می‌شود. 
۱- حضرت علم به جزییات نداشته یعنی نمی‌دانسته که در همین سفر به شهادت می‌رسد. این نوع نگاه به علم امام از دیدگاه بسیاری از علمای امامیه رد شده است.
۲- پاسخ علامه مجلسی است که در نظریه هشتم آمده است که می‌گوید، امام درحالی‌که علم به شهادتش در سفر سال ۶۱ هجری داشت، برای تشکیل حکومت قیام کرد یعنی امام به وظیفه عمل می‌کند و علم به شهادت تاثیری در عمل به وظیفه او نخواهد داشت و در این مسیر و هدف به شهادت نایل شد. 
به نظر می‌رسد جمع‌بندی علامه مجلسی از دو بحث علم به شهادت و قصد حکومت، نظریه ادق و قابل‌توجه‌تری برای محققان و صاحب‌نظران باشد. 

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST