کد مطلب: ۳۰۳۰۵
تاریخ انتشار: چهارشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۱

سایه، یادگاری از نسلی جستجوگر

احمدرضا بهرامپور عمران

اغلبِ شاعرانِ نوپردازِ معاصر اهلِ تجربه‌گری در ساحاتِ گوناگون بودند. هم «افسانهٔ» نیما ما را افسون‌می‌کند، هم ثمرهٔ بیست‌سال نوجوییِ مستمرّ و تدریجیِ اودر شکل تازه سیراب‌مان‌ می‌سازد و هم تفنّن‌هایش در دیگر قالب‌ها و گونه‌های شعر امکان می‌دهد به زوایای زندگی و تناقض‌های احتمالیِ ذهنش راه‌ببریم. آثارِ منثورِ نیما نیز بسیار متنوّع است. و چه خوب که اغلبِ این تجربه‌ها منتشر شد و اکنون در اختیار ماست. این تنّوع‌طلبی در شاملو و اخوان و فروغ و سهراب نیز دیده‌می‌شود. شاملو عمری را بر سرِ ادبِ عامه نهاد و مجلّه‌های رنگین درآورد؛ اخوان مقاله‌ها درباب شعر و ادبِ دیروز و امروز ‌نوشت و نظریّات نیما را تثبیت‌کرد؛ سهراب نقّاشی بزرگ بود و فروغ نیز سیاهی‌های زندگیِ جذّامی‌ها را فیلم کرد.
سایه نیز از همین تبارِ جستجوگر است. در کارنامهٔ شعری‌اش، در کنار صدها غزلِ رنگارنگ، شعرِ نیمایی نیز دارد و نیز مثنوی و قطعه و... . سایه در شورای شعرِ رادیو و مدیّریّتِ برنامهٔ «گل‌ها» نیز خوش‌درخشید و مجالی فراهم‌آورد تا هنرِ بزرگانی هم‌چون زنده‌یاد مشکاتیان و استاد علیزاده شکوفاشود. او درکنارِ شعرِ رسمی، در تصنیف‌سازی و ترانه‌سرایی نیز یگانه‌ بوده‌است. هم تصنیفِ عامیانه («تو ای پری کجایی؟») سرود و هم سرود انقلابی («ایران! ای سرای امید!»).درکنارِ همهٔ این خلاقیّت‌ها، سایه سال‌ها عمرِ گران‌مایه‌اش را صرفِ تصحیح دیوان خواجهٔ شیراز نیز کرد؛ شاعری که تکاملِ هنری، موسیقیِ اعجاب‌آور و  ایهام‌پردازی‌هایش، بیش از هر شاعری سایه را مسحورِ خود کرده‌است. و مهم آن‌که همهٔ تجربه‌های ذوقی و ادبیِ سایه در پاکیزه‌ترین زبان و پیراسته‌ترین شکل (حتّی تصحیحِ دیوانِ حافظ) ارائه‌شده‌است.  زودرس‌بودن و دیرسال‌زیستنِ سایه نیز موجب‌ شده او قریب‌به هفت‌دهه در مرکزِ محافلِ شعر و ادب ما حضوری چشمگیر داشته‌باشد. گرچه گاه زبان و بیانِ اشعارش قدمایی به‌نظرمی‌رسد، اما بسیاری از غزل‌های او که هم‌امروز می‌شنویم و سرشار است از آناتِ ناب، تجربه‌های دورهٔ جوانی و برخی حتی سرودهٔ پیش‌از سی‌سالگیِ اوست! غزل‌هایی که تنها طبعِ سایهٔ جوان اما دیرپسند و کهنه‌کار از عهدهٔ سرودن‌شان برمی‌آمد.نکتهٔ دیگر، روحِ تعادلی است که در زندگی و شعرِ او دیده‌می‌شود. و حفظِ همین تعادل، میزان و معیاری بوده تا سایه همواره هنرش را با ذوقِ قاطبهٔ جریان‌ها و مخاطبانِ شعرِ فارسی تنظیم‌کند. این میانه‌روی البته همواره خوشایند برخی چهره‌ها و جریان‌ها نبوده و نیست؛ چنان‌که دکتر براهنی، سایه، کسرایی، نادرپور و مشیری را «مربّع» مرگ خوانده‌بود.
درکنار همهٔ این هنرها، هنرِ بزرگِ سایه در آدمی‌گری و آزادی‌خواهیِ اوست. عشق به ایران و آزادی و نگرانی‌های مردمِ این سرزمین، شعلهٔ همیشه‌فروزان شعرِ اوست. او به‌رغمِ گرایش‌های حزبی‌اش که طبیعتاً تندروی‌ها و تعصّب‌ها و هیجان‌زدگی‌هایی را می‌طلبیده، کم‌تر شعرِ سیاسی سروده، و با دامانی خشک از هفت دریا گذشته‌است! 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST