کد مطلب: ۳۰۳۴
تاریخ انتشار: دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲

به زبان آدمیزاد بنویسیم!

گلناز خالقی: «آدمیزاد وقتی قلم به دست گرفت تا قراردادی با همسایه، شهادت نامه‌ای برای خویشاوند، تظلمی به کدخدا، با عریضه‌ای به عدلیه بنویسد، ناگهان ترمز احساسات طبیعی‌اش را کشید و در انتخاب کلمات و عبارات احتیاط کرد تا دسته گلی به آب ندهد. در دنباله‌ی همین احتیاط صرفه را در آن دید که گاهی دو پهلو هم بنویسد، و چون از صراحت خیری ندیده بود کم‌کم به مبهم نویسی رو آورد...»
از چکیده‌ای که آورده‌ایم، به خوبی می‌توان فهمید، که کتاب «به زبان آدمیزاد» ویژگی‌های منحصر به فردی دارد؛ لحن طنزآمیز و به تبع آن دیدگاهی انتقادی، رویکردی تحلیلی و ریشه‌شناسی، و تلاش برای ارائه‌ی راه حل به مساله. پس در واقع عنوان کتاب، تنها گویای زنجیره‌ی پایانی تلاش‌های نویسنده‌ی کتاب است.
 چاپ اول کتاب «به زبان آدمیزاد» که در سال ۱۳۸۲ منتشر شده است، گزارشی از جلسات کارگاهی است که درباره‌ی درست نویسی نوشته‌های اداری برای کار‌شناسان معاونت پژوهشی وزارت علوم و تحقیقات و فناوری برگزار شده بود.
نویسنده با لحنی جذاب و با استفاده از تمثیل‌های به قول خود، با ربط و بی‌ربط چنان موضوع  ویراستاری را مطرح کرده است، که هر غیرصاحب فنی را هم تا پایان با خود می‌کشاند. چنانچه نویسنده در توضیح سبک نوشتارش توضیح می‌دهد: «... این ویراست هم با ادبیات فاضلانه و توصیه‌های عالمانه از قماش «اندر آداب... فلان و فلان» بسیار فاصله دارد... یعنی کل نوشته به زبانی است که حتی آدم‌های خیلی تحصیل کرده هم وقتی دور هم می‌نشینند، و میکروفون و دوربین و خبرنگار و مصاحبه‌گری حضور ندارد، معمولا با همین زبان با هم حرف می‌زنند: به زبان آدمیزاد.»
اگر چه موضوع کتاب «به زبان آدمیزاد» در یک کلمه، ویراستاری است، اما در واقع می‌توان کتاب را رساله‌ای طنزآمیز در تحلیل شیوه‌ی نوشتار رسمی در کشور دانست. و همان‌طور که ویژگی تمام نوشته‌های طنز آمیز است، نویسنده با پنبه‌ی خنده و شوخی سر ادبیات پرطمطراق نوشته‌های رسمی و اداری را می‌برد.
نویسنده با ریشه‌شناسی عادت «کلیشه نویسی، درازنویسی، بیهوده‌نویسی و در یک کلام شلخته‌نگاری»، به درمان درد می‌پردازد و توضیح می‌دهد که زبان اداری چگونه از سادگی و طبیعی بودن تغییر شکل پیدا کرده و به شکل امروزی آن درآمده است: «نثری که در نتیجه‌ی همدستی این عوامل به ما رسیده ـ یعنی نثر اداری یا دست کم نثر غالب در ادارات ـ عموما آن قدر گرفتار شلختگی، زوائد، و کلیشه‌زدگی است که مخاطبان حرفه‌ای یادگرفته‌اند بخش بزرگی از نامه‌ای را که دریافت می‌کنند نخوانند و فقط در اواسط و یا اواخر آن دنبال دو کلمه لب مطلب بگردند.... حرف مکتوب که زمانی سند بود، حالا باد هوا شده است.»
 کتاب در واقع، نه تنها رساله‌ای برای پاکیزه نویسی متون اداری است، که کوششی در تشریح تاریخی ـ اجتماعی یک خصلت اجتماعی است که در میان عالمان و اهل ادب، حتی امروز، بسیار رواج دارد؛ تلاش برای فاصله گرفتن از عوام، به وسیله‌ی ادبیاتی ثقیل و سخت فهم. در واقع این شکل و سیاق نوشتن، به ابزاری تبلیغاتی برای به رخ کشیدن قدرت قلم و دانش اهل علم تبدیل شد: «... بعضی مقاله نویسان، به خصوص از نوع «حضرت استادی»شان، هنوز فکر می‌کنند که خوبیت ندارد نوشته‌شان شبیه حرف زدنشان باشد و بنابراین سعی می‌کنند با فعل‌های عتیقه، به زعم خودشان، به آثار منثورشان وزن و اعتبار ببخشند.»
نویسنده حتی در نام‌گذاری فصل‌های کتاب هم، با خلاقیت خود عناوینی را انتخاب کرده است، که ضمن شکستن کلیشه‌های ذهنی، نشان می‌دهد که چگونه می‌توان با نثری ساده و صمیمی‌تر مضمون را هم به خوبی منتقل کرد و به قول خود او، حرمت کلام را نگه داشت و به شعور خو و خواننده احترام گذاشت. کتاب به دو بخش اصلی تقسیم شده است؛ نظریات و عملیات. که در بخش اول به تفصیل «سیرتطور تاریخی-اجتماعی ادبیات»، ویژگی‌های این متون و نوشته‌های اداری و علل گرایش و غلبه‌ی این سبک و دلایلی که باید از این سبک دوری کرد را توضیح می‌دهد: به جای مقدمه/ کارگاه پاکیزه نویسی/ آشنایی با صورت مسئله/ قدری تاریخچه/ یک توضیح/ چند نکته/ در نکوهش نثر شلخته/ روز و شب در جاده‌ها رانندگی کار من است/ یک معترضه/ یک معترضه‌ی دیگر/ یک سوزن به خودمان/ از ابتکار تا ابتذال/ در توجیه اهمیت پاکیزه نویسی/ در ستایش صراحت و سادگی.
بهاری در بخش دوم کتاب با عنوان عملیات، با آوردن نمونه‌هایی از متون اداری و آگهی‌ها، به شکل عملی خواننده را با مشکلات و زشتی‌های این سبک نوشتار آشنا می‌کند و در عین حال تمرینی عملی است در تصحیح شلخته‌نگاری: منظور/ آفت‌های اداری کننده‌ی نثر فارسی/ در مذمت استفاده از فعل‌های عهد عتیق/ مردم چرا فعل‌های عتیقه به کار می‌برند؟ / اسب حیوان نجیبی است/ درازنویسی/ مجهول‌نویسی/ کلیشه‌زدگی: بالاخره حرف اول یا آخر/ آوخ امپکس، هیهات نودال/ کلیشه سازی: قدری هم سینما توغراف/ ویرایش زبانی/ نمونه‌هایی از جمله‌های معیوب/ بررسی چند مکتوب نوعی/ قصه‌ی حزن انگیز «اوقات فراغت» / «جهت ارتقای سطح علمی وکاربردی» / «استحضارا» ایفاد می‌گردد/ ماجرای «تسهیلات مالی ماخوذه در نامه‌ی عطفی»، و قس علیهذا/ «جهت جلوگیری از قطعی خدمات» / «ارائه‌ی گواهی اخذ سوابق تائیدیه در صورت وجود» / تراژدی «خیانت نسبت به وانت» / یک نمایشنامه‌ی نامربوط/ «راپورتا» به استحضار می‌رساند/ یک فنجان چای در وزارت مالیه/ چند توصیه‌ی تکراری ملال آور/ یک توصیه‌ی بدیع ولی عنادانگیز/ تکرار <کلیشه <ابتذال/ محض سرگرمی و تمرین/ یادداشت کتاب شناختی/ ملاحظات بیبلیوگرافیگ/ تکلیف نهایی/ حرف آخر.

کلید واژه ها: به زبان آدمیزاد - رضا بهاری -
0/700
send to friend
نظرات 1
  • 1
    0
    پاسخ به این نظر
    حسين كرباسي شنبه 8 شهریور 1393
    درود محل خريد؟
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST